خضع در فقه سیاسی
مقدمه
- تواضع، فرو افتادگی[۱] (نظامی)، تسلیم، فروتنی[۲]. حالت تواضع مقارن با تسلیم و رضایت[۳].
- ﴿إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ﴾[۴].
- خضوع به تناسب موضوعات و موارد تفاسیر مختلفی بر میتابد. خضوع در چهره به نوعی نرمی و آهسته سخن گفتن اطلاق میشود که از آن در سخن گفتن زنان نهی شده است: ﴿فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ﴾[۵].
- خضوع و خشوع مترادفاند[۶]. تفاوت آنها در این است که خضوع در بدن است و خشوع در قلب: ﴿فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ﴾[۷].
- خضوع به سبب انتساب آن بار ارزشی میگیرد. خضوع در مقابل ستمکاران، ظالمان و گردنکشان نکوهیده و ناپسند است؛ امّا در مقابل خداوند و در امور معنوی مانند علم و دانش و علما و... امری لازم و اخلاقی پسندیده است[۸].
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۷۲.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۵۸۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۷۷.
- ↑ «اگر بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه ای فرو میفرستیم تا فروتنانه بدان گردن نهند» سوره شعراء، آیه ۴.
- ↑ «نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد» سوره احزاب، آیه ۳۲.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۸۶.
- ↑ «اگر بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه ای فرو میفرستیم تا فروتنانه بدان گردن نهند» سوره شعراء، آیه ۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۵۷-۲۵۸.