فصاحت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سیدرضی، گردآورنده نهج البلاغه، علت تدوین نهج البلاغه را بیان جملاتی نغز از کلام علی (ع) و بیان لطایف و زیبایی‌های لفظی و ادبی، فصاحت و بلاغت، در کنار زیبایی‌های معنوی و محتوایی کلام امام بیان می‌کند: زیرا سخنان امام، شگفتی‌های بلاغت و دُردانه‌های فصاحت و گوهر‌های ادب تازی و کلمات پرمغز روشنگر دین و دنیاست و این مجموعه نفیس در هیچ کلامی و کتابی یافت نشود، چون کلام امام علی (ع) سرچشمه فصاحت و بلاغت است؛ و از آن بزرگوار گنج فرهنگ و ادب و قانون‌های آن پدید آید و هر سخنوری بر شیوه و روش آن حضرت ره پوید و هر واعظ شیرین‌سخن و رساگویی از او کمک گیرد... کلام آن حضرت سخنی است که نور نشانه خدایی دارد و از آن رنگ و بوی سخن نبوی تراود...[۱][۲].

معنا و مفهوم فصاحت

فصاحت در فن ادب به‌معنای روشنی در کلمه و کلام، روشن‌گویی یا گشاده‌زبانی در متکلم است. کلام فصیح کلامی است که آن آشنا به گوش و خوشایند و مطابق با دستور زبان باشد. امام (ع) که به اعتراف دانشمندان ادبیات عرب، فصیح‌ترین سخنوران است، با توجه به نیاز مخاطب، نوع گفتار خویش را انتخاب کرده و شیوه سخن را برگزیده است. آن‌جا که نیاز به گزیده‌گویی است با کمترین الفاظ بالاترین معانی را به خدمت گرفته، چنان‌که در بیانی فرمود: "تخففوا تلحقوا"[۳]. سیدرضی، که خود را مشاهیر ادبای عرب است، در عظمت این کلام می‌نویسد: این کلام بعد از کلام خدا و کلام رسول الله (ص) با کلام هر کس که سنجیده شود، افزون آید و بر او پیشی گیرد. عبارت "سبک‌بار شوید تا برسید" عبارتی است با کلمات اندک و معانی بسیار؛ کلامی ژرف و سرشار از حکمت؛ و گاه به‌مقضای حال سخن را به درازا کشانده و در هر دو حال، مقتضای کلام بر این بوده است[۴].

بهره‌گیری امام علی (ع) از فنون فصاحت و بلاغت

مطالعه نهج البلاغه نشان از آن دارد که امام علی (ع) در کلام خویش به گونه‌ای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و بلاغت را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. نثر نهج البلاغه آمیزه‌ای از نثر ساده و مُرسَل و نثر آهنگین و مُسجع است. امام (ع) به‌مقتضای حال آن‌جا که نیاز به سخن طولانی است، با به‌کارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع کلام را به‌گونه‌ای انتخاب کرده که شنونده اسیر خستگی عبارات نشود و کلام در جانش بنشیند. نگاهی به نامه‌های نهج البلاغه، خود، گواهی بر این موضوع است[۵].

کاربرد بجا و نیکوی آیات قرآن، تمثیل، بهره‌گیری مناسب از اشعار خود و دیگران و هم‌چنین استفاده مطلوب از فنون ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که کلام را در اوج فصاحت و بلاغت قرار می‌دهد. امام، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما امیران سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخه‌هایش بر سر ما سایه افکنده است[۶][۷].

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغة پارسی، مقدمه
  2. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 615- 616.
  3. سبک‌بار شوید تا برسید
  4. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
  6. «وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 617.