قتل در معارف و سیره سجادی
مقدمه
در اصل قتل به معنای زایل کردن روح از بدن است و چون به کُشنده نسبت داده شود "قتل" گویند و به اعتبار از بین رفتن حیات "موت" نامند. قرآن کریم میفرماید: ﴿فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۱] امام سجاد (ع) در دعا برای مرزداران از خدای متعال چنین درخواست میکند: «... فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَ قَضَيْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ يَجْتَاحَ عَدُوَّكَ بِالْقَتْلِ»[۲]؛ «... ای خداوند هرگاه با دشمن تو و دشمن خود مصاف در پیوندد،... او را بر دشمن چیره گردان... و اگر خواهی زندگیاش را به نیکبختی پایان دهی و به خلعت شهادتش بنوازی، چنان کن که شهادت او پس از آن باشد که دشمنت را هلاک ساخته باشد». نکته قابل توجه این است که در بینش اسلامی قتل و کشتن انسانها بدون جرم و خطا گناهی بس بزرگ است اما در معرکه حق و باطل، کشتن دشمنان خدا و مخالفان سعادت بشریت حکم جهاد را داشته و در نزد وجدانهای بیدار کاری ناپسند به شمار نمیرود.[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت و از زیانکاران شد» سوره مائده، آیه ۳۰.
- ↑ دعای ۲۷.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قریشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم، شیرازی..
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «قتل»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۵۸.