بنیثقیف در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←مساکن ثقیف
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[فرزندان]] [[ثقیف]] به تیرهها، بطون و شعوب مختلف تقسیم شدند و هر یک در [[طائف]] و مناطق دور و نزدیک آن سکونت یافتند. ثقیف به دو تیره بزرگ «احلاف» و [[بنو مالک]] تقسیم شد و این تیرهها توانستند موجودیت خود را تا [[ظهور اسلام]]، هم چنان [[حفظ]] کنند.<ref> فارق، تاریخ الرده، ص۷؛ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۳۹.</ref> به فرزندان [[جهم]] و فرزندان [[عوف]] پسران ثقیف، "احلاف" اطلاق میشد<ref> کحاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص۱۴۸.</ref> که از موقعیت و [[پایگاه اجتماعی]] بالاتری نسبت به تیره دیگر ثقیف یعنی بنو مالک برخوردار بودند.<ref> صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۶۳.</ref> فرزندان بنو مالک نیز به دو تیره بزرگ [[بنو سائب بن اقرع]] و [[بنو حارث بن مالک]] که به آنان "الأثرون" گفته میشد، تقسیم میشدند.<ref> دینوری، المعارف، ص۹۱.</ref> از تیرههای معروف ثقیف میتوان از: [[بنوحبیب]]، [[بنو سعد بنعوف بن ثقیف]]،<ref> قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۲۶۴.</ref> [[بنوسفیان]]، [[بنوعقدة بن غیره]]، [[بنومعتب]]،<ref> ابن سید الناس،عیون الاثر، ج ۱، ص۲۷۱.</ref> [[بنوغـِیَرَه]] و [[بنو یسار بن مالک بن حطَیط]] یاد کرد.<ref> جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۴، ص۵۱۷.</ref> ضمن آنکه از تیرههای کوچکتر ثقیف نیز میتوان از: [[آل ساعده]] از تیره [[بنی سفیان]] از [[قبیله ثقیف]]، [[آل عاشة]] (آل [[عائشة]]) تیرهای از [[بنی سفیان]]، [[آل عبید]] از [[آل ساعده]]، بطن [[النور]]، بطن [[بنی سالم]]، بطن سفیان، بطن شماله، بطن عوف، بطن [[قریش]]،<ref> بلادی، معجم معالم الحجاز، ج ۵، ص۱۹۴، به آنان «قریش ثقیف» و «قریش خیر الاشراف» نیز میگویند و دلیلی نداریم که آنها از ثقیف باشند جز این که در مناطق مسکونی مشترکی زندگی میکردند، اما نمیتوانیم با جزم و قطع بگوییم آنان از ثقیف نیستند.</ref> بطن هذَیل، بطن [[عمر]]، بطن بنوعمر از تیره بنی سفیان، تیره نمور،<ref> بلادی، معجم معالم الحجاز، ج ۱۰، ص۹۱، («بنو نمیر» از قبیله ثقیف را «نمور» مینامند.)</ref> بطن ثقیفِ ترعه، بطن حمده، بطن طُوَیرق، (که [[بادیه نشین]] و غیر بادیه نشین بودند)، بطن [[عتیبه]] و بطن غُنَّم نام برد. هر یک از این بطون خود به عشیرههای دیگر تقسیم میشدند.<ref> کحاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص۱۴۸ - ۱۴۹؛ فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، تاریخ قبیله ثقیف(۱)، محمود حیدری آقایی.</ref> | [[فرزندان]] [[ثقیف]] به تیرهها، بطون و شعوب مختلف تقسیم شدند و هر یک در [[طائف]] و مناطق دور و نزدیک آن سکونت یافتند. ثقیف به دو تیره بزرگ «احلاف» و [[بنو مالک]] تقسیم شد و این تیرهها توانستند موجودیت خود را تا [[ظهور اسلام]]، هم چنان [[حفظ]] کنند.<ref> فارق، تاریخ الرده، ص۷؛ صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۳۹.</ref> به فرزندان [[جهم]] و فرزندان [[عوف]] پسران ثقیف، "احلاف" اطلاق میشد<ref> کحاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص۱۴۸.</ref> که از موقعیت و [[پایگاه اجتماعی]] بالاتری نسبت به تیره دیگر ثقیف یعنی بنو مالک برخوردار بودند.<ref> صقر، الطائف فی العصر الجاهلی و صدر الاسلام، ص۶۳.</ref> فرزندان بنو مالک نیز به دو تیره بزرگ [[بنو سائب بن اقرع]] و [[بنو حارث بن مالک]] که به آنان "الأثرون" گفته میشد، تقسیم میشدند.<ref> دینوری، المعارف، ص۹۱.</ref> از تیرههای معروف ثقیف میتوان از: [[بنوحبیب]]، [[بنو سعد بنعوف بن ثقیف]]،<ref> قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۲۶۴.</ref> [[بنوسفیان]]، [[بنوعقدة بن غیره]]، [[بنومعتب]]،<ref> ابن سید الناس،عیون الاثر، ج ۱، ص۲۷۱.</ref> [[بنوغـِیَرَه]] و [[بنو یسار بن مالک بن حطَیط]] یاد کرد.<ref> جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۴، ص۵۱۷.</ref> ضمن آنکه از تیرههای کوچکتر ثقیف نیز میتوان از: [[آل ساعده]] از تیره [[بنی سفیان]] از [[قبیله ثقیف]]، [[آل عاشة]] (آل [[عائشة]]) تیرهای از [[بنی سفیان]]، [[آل عبید]] از [[آل ساعده]]، بطن [[النور]]، بطن [[بنی سالم]]، بطن سفیان، بطن شماله، بطن عوف، بطن [[قریش]]،<ref> بلادی، معجم معالم الحجاز، ج ۵، ص۱۹۴، به آنان «قریش ثقیف» و «قریش خیر الاشراف» نیز میگویند و دلیلی نداریم که آنها از ثقیف باشند جز این که در مناطق مسکونی مشترکی زندگی میکردند، اما نمیتوانیم با جزم و قطع بگوییم آنان از ثقیف نیستند.</ref> بطن هذَیل، بطن [[عمر]]، بطن بنوعمر از تیره بنی سفیان، تیره نمور،<ref> بلادی، معجم معالم الحجاز، ج ۱۰، ص۹۱، («بنو نمیر» از قبیله ثقیف را «نمور» مینامند.)</ref> بطن ثقیفِ ترعه، بطن حمده، بطن طُوَیرق، (که [[بادیه نشین]] و غیر بادیه نشین بودند)، بطن [[عتیبه]] و بطن غُنَّم نام برد. هر یک از این بطون خود به عشیرههای دیگر تقسیم میشدند.<ref> کحاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص۱۴۸ - ۱۴۹؛ فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، تاریخ قبیله ثقیف(۱)، محمود حیدری آقایی.</ref> | ||
== مساکن ثقیف == | == مساکن [[ثقیف]]== | ||
مساکن | مساکن قبیله ثقیف از عصر جاهلیت در ناحیة طائف -در [[دوازده]] فرسخی [[مکه]]-،<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۱.</ref> قرار داشت. آنان نخست میهمان قبیله [[عدوان بن عمرو]] در [[طائف]] بودند، اما اندکی بعد، با استفاده از [[خویشاوندی]] [[مادری]] و تواناییهای خود، زمام امور را به دست گرفتند و در نهایت عدوانیان را از طائف بیرون راندند.<ref> بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۶۷؛ یعقوبی، البلدان، ص ۳۱۶؛ قلقشندی، نهایه الارب فی المعرفه انساب العرب، ص ۱۸۶.</ref> برخی [[روایات]] سخن از آن دارند که طائف را [[بنوعامر بن صعصعه]] از [[قبیله]] عدوان به [[ارث]] بردند<ref> دینوری، المعارف، ص۸۰؛ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ص۱۸۶.</ref> و آن را به عنوان [[مسکن]] تابستانی خود قرار دادند. تا این که ثقفیان که از [[جمعیت]] و [[جایگاه اجتماعی]] برخوردار شدند، توانستند نخست با توافق [[بنیعامر]] اداره طائف را به دست گیرند و سپس با حصارکشی گرداگرد آن، مانع ورود بنیعامر به [[شهر]] شوند. [[نبرد]] بنیعامر برای بازپسگیری شهر نتیجهای نداشت.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۶، ص۲۴۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۴-۶۸۵.</ref> پس از حصارکشی، این شهر که تا آن هنگام «وَجّ» خوانده میشد، به طائف مشهور گشت.<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۳؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰-۱۱.</ref> | ||
در جریان فتوح، ثقفیان در دو | |||
در [[ایران]] هم، حضور پراکندۀ ثقفیان [[مهاجر]] در نواحی مختلف دیده میشد،<ref> | برخی حصارکشی گرداگرد شهر را به دوران [[ریاست]] [[مسعود بن معتب ثقفی]]<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹.</ref> در میانه سده ششم میلادی نسبت میدهند. از گزارشی مربوط به [[حمله]] [[اصحاب فیل]] در ۵۷۰ میلادی در معرفی ساکنان طائف که نامی از عدوانیها و بنیعامر در آن نیست،<ref> ابن ابی حاتم، تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۴۶۴.</ref> میتوان [[تسلط]] [[ثقیف]] در طائف را پیش از آن سال دانست.<ref> نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج۴، ص۱۶۲۷.</ref> بدین ترتیب، شهر طائف در ۱۲ فرسخی مکه<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۹.</ref> (حدود ۷۰ کیلومتر) به عنوان [[مسکن]] ثقیف شناخته شد. [[استواری]] حصار [[طائف]]، این [[شهر]] را به جایگاهی [[امن]] برای فراریان تبدیل کرد.<ref> یعقوبی، البلدان، ص۷۹؛ حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه علوی.</ref> | ||
در حال حاضر نیز، بقایای | |||
در جریان فتوح، ثقفیان در دو شهر تازه تأسیس [[کوفه]] و [[بصره]] ساکن شدند و محلاتی از آن را به خود اختصاص دادند.<ref> دربارۀ محلۀ ثقیف در کوفه، نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۸۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱۳، ص۳۵۱؛ یعقوبی، البلدان، ص۱۴۹؛ دارقطنی، سنن، ج۱، ص۳۹۴؛ دربارۀ محلۀ ثقیف در بصره، نک: ابن قتیبه، غریب الحدیث، ج۲، ص۲۶۳؛ ابن درید، الاشتقاق، ص۲۱۶؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۱۳.</ref> ثقیفِ کوفه مسجدی مختص به خود داشت<ref> ابن طاووس، الیقین، ص۴۱۷.</ref> که در [[روایات]] [[شیعی]]، یکی از چند [[مسجد]] [[ملعون]] شمرده شده است.<ref> کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۹۰؛ ابن بابویه، خصال، ص۳۰۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۵۰.</ref> در بصره نیز که به هنگام تأسیس، بر چهار خطه بنا نهاده شد،<ref>این خطط در برخی منابع چنین عنوان شدهاند: ۱. خطه اهل عالیه که بسیاری از قبایل که تعدادشان در بصره اندک بود از جمله: سلیم، ضبَّه، مزینه، باهله، ثقیف، خزاعه، هذیل، قشیر، نهد، نمیر و غنی را شامل میشد. ۲. خطه تمیم. که تعدادی از بطون این قبیله همچون: سعد، صریم، نهشل، مجاشع، یربوع، قریع و... را در بر میگرفت. ۳. خطه ربیعه؛ که بر دو قسم بودند. یکی خطه بکر بن وائل که شامل: بنی عجل بن لجیم، قیس بن ثعلبه، تیم بن ثعلبه، سدوس و یشکر، ذهل، حنیفه، عنزه و... میشد. و دیگری خطه عبدالقیس که شامل تیرههایی از بطون این قبیله مانند: بنی محارب بن عمرو، بنی عصر بن عوف، العمور، بنی عامر بن الحارث، بنی الصباح بن لکیز و... میگردید. ۴. خطه ازد و دیگر قبایل یمنی. (http: / / www) ۳ nazh. com / vb / showthread. php ? t = ۲۶۰۲۳) </ref> این [[قبیله]] در خطه "[[اهل]] عالیه" در کنار بسیاری دیگر از [[قبایل]] که تعدادشان در [[بصره]] اندک بود از جمله: [[سلیم]]، [[ضبَّه]]، [[مزینه]]، [[باهله]]، [[ثقیف]]، [[خزاعه]]، [[هذیل]]، [[قشیر]]، [[نهد]]، [[نمیر]] و [[غنی]] سکنی گزیده بود.<ref>(http: / / www) ۳ nazh. com / vb / showthread. php ? t = ۲۶۰۲۳ </ref> آنان در این [[شهر]]، نهری به نام خود داشتند.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۱۴.</ref> افزون بر این دو شهر، بخشی از قبیلۀ ثقیف، شاید از همان اوایل عصر [[اسلامی]] به منطقۀ یمامه در شمال [[شرق]] شبه جزیره کوچیده بودند و طی سدههای متقدم اسلامی، در منطقۀ قرقری در جنوب یمامه، یک منطقۀ [[کشاورزی]] با دو قلعه در [[اختیار]] داشتند.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۲۶؛ کحاله، جغرافیة جزیرة العرب، ص۹۳.</ref> [[نصب]] [[عثمان بن ابی العاص]] به عنوان [[والی]] عمان و [[بحرین]] در عصر [[خلافت عمر]]،<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۳، جم؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۶۶.</ref> زمینهای برای تشدید فعالیت و گسترش [[نفوذ]] [[ثقیف]] در شمال شرق شبه جزیره بود که با قبایلاین نواحی مراودات [[تجاری]] یافت و پیمانهای مختلف بست.<ref> دلو، جزیرة العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۵، ج۲، ص۴۲۶، جم.</ref> همچنین وجود برخی چهرههای ثقفی در [[اندلس]] مانند [[حر بن عبدالرحمن]]،<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۶۶.</ref> [[تمام بن عامر ثقفی]]<ref>زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۸۶.</ref> و.... نیز حاکی از حضور برخی [[طوایف]] ثقیف در این [[سرزمین]] دارد. | |||
در [[ایران]] هم، حضور پراکندۀ ثقفیان [[مهاجر]] در نواحی مختلف دیده میشد،<ref> یعقوبی، البلدان، ص۸۶.</ref> اما در آن میان، [[اصفهان]] وضعیتی متمایز داشت. نصب [[سائب بن اقرع ثقفی]] به [[حکمرانی]] اصفهان، موجب شد تا این شهر به پایگاهی برای ثقیف در ایران مبدل شود و طی سدۀ نخست [[هجری]]، [[فرزندان]] وی همچنان از [[رجال]] متنفذ در آن شهر باشند.<ref> ابو نعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۷۵، ۳۴۲.</ref> در دو سدۀ نخست اسلامی، گروهی از [[قبایل عرب]] و در رأس آنها ثقیف از [[کوفه]] و [[بصره]] به [[اصفهان]] کوچیدند <ref> یعقوبی، البلدان، ص۸۷.</ref> و در [[تاریخ]] این [[شهر]] نامی از خود برجای نهادند.<ref> ابوالشیخ، طبقات المحدثین باصبهان و ابونعیم، ابو نعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، سراسر آثار.</ref> در جانب [[خراسان]] نیز، به ویژه در دورۀ [[طاهریان]]، [[ثقیف]] دارای نفوذی چشمگیر بود و شماری از [[رجال]] سیاسی این [[ولایت]]، از این [[قبیله]] بودند. <ref> سمعانی، الانساب، ج۱، ص۵۰۹-۵۱۰؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج۴، ص۱۶۲۷.</ref> | |||
در حال حاضر نیز، بقایای قبیله ثقیف، مشتمل بر دهها طایفه کوچک و بزرگ، هنوز در طائف و اطراف آن بهسر میبرند و کوه [[حجاز]] در میان مکه و طائف، یکی از مراکز اصلی سکونت آنان است.<ref> کحّاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص ۱۴۷ـ ۱۴۸.</ref> این قبیله شامل هفت بطن: طویرق (حضری و [[بدوی]])، بطن النمور، بطن ثماله، بطن [[بنی سالم]]، بطن [[عوف]]، بطن سفیان، بطن [[قریش]]، بطن [[هذیل]] و ثقیف الیمن است<ref> کحاله، معجم قبائل العرب، ج ۱، ص ۱۴۷ـ ۱۴۸؛ فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ص۱۴۲-۱۴۳.</ref> که اختلاط قبیلهای حتی در نامهای آن دیده میشود. در شهر [[طائف]]، [[نسب]] امروز [[مردم]] شهر، به دو تبار اصلی [[عتیبه]] و ثقیف باز میگردد.<ref> کحاله، جغرافیة جزیرة العرب، ص۱۹۹؛ ابن خمیس، المجاز بین الیمامة و الحجاز، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> | |||
== نگاهی به [[تاریخ]] [[جاهلی]] [[بنی ثقیف]] == | == نگاهی به [[تاریخ]] [[جاهلی]] [[بنی ثقیف]] == |