امانت: تفاوت میان نسخهها
←واژهشناسی لغوی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*امانت ضد خیانت است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغتنامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.</ref>. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب<ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> گرفته شده و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن<ref> الميزان، ج ۹، ص ۵۴ .</ref> یا به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز میدارد<ref>التحرير والتنوير، ج ۸ ، ص ۲۰۳.</ref>. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به مالی که در نزد دیگری به امانت سپرده شود امانت<ref>مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده میشود «امین»<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج۱، ص۲۲۸.</ref>گویند<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص: ۲۴۶ - ۵۲۴]</ref>. | *امانت ضد خیانت است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغتنامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.</ref>. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب<ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> گرفته شده و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن<ref> الميزان، ج ۹، ص ۵۴ .</ref> یا به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز میدارد<ref>التحرير والتنوير، ج ۸ ، ص ۲۰۳.</ref>. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به مالی که در نزد دیگری به امانت سپرده شود امانت<ref>مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref> و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده میشود «امین»<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج۱، ص۲۲۸.</ref>گویند<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی، حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص: ۲۴۶ - ۵۲۴]</ref>. | ||
* واژه «امانت»، ضد «خیانت»، مصدر و از ریشه «أمن» به معنای آرامش قلب استامین، به کسی گفته میشود که دل، در سپردن چیزی به او احساسِ آرامش کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «امانت» اطلاق میگردد ابن فارس، در معنای «أمَنَ» میگوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی امانت که ضدّ خیانت و به معنای آرامش دل است، و دیگری گواهی دادن.<ref>«الهمزة و المیم و النون أصلان متقاربان: أحدهما الأمانة التی ضدّ الخیانة، و معناها سکون القلب، و الآخر التصدیق»؛ معجم مقاییس اللغة: ج ۱، ص ۱۳۳، مادّه «أمن».</ref> [[راغب اصفهانی]] نیز در تبیین معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «أمن»، آرامشِ خاطر و رفع نگرانی است. امن و امانت و امان، در اصل، مصدر هستند و امان، گاهی اسم حالتی است که انسان در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که انسان با آن، آرامش مییابد.<ref>«أصل الأمن طمأنینة النفس و زوال الخوف، و الأمن و الأمانة و الأمان فی الأصل مصادر، و یجعل الأمان تارةً إسما للحالة التی یکون علیها الإنسان فی الأمن، و تارة اسما لما یؤمن علیه الإنسان»؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص ۹۰.</ref <ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث]]، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.</ref> | * واژه «امانت»، ضد «خیانت»، مصدر و از ریشه «أمن» به معنای آرامش قلب استامین، به کسی گفته میشود که دل، در سپردن چیزی به او احساسِ آرامش کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «امانت» اطلاق میگردد ابن فارس، در معنای «أمَنَ» میگوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی امانت که ضدّ خیانت و به معنای آرامش دل است، و دیگری گواهی دادن.<ref>«الهمزة و المیم و النون أصلان متقاربان: أحدهما الأمانة التی ضدّ الخیانة، و معناها سکون القلب، و الآخر التصدیق»؛ معجم مقاییس اللغة: ج ۱، ص ۱۳۳، مادّه «أمن».</ref> [[راغب اصفهانی]] نیز در تبیین معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «أمن»، آرامشِ خاطر و رفع نگرانی است. امن و امانت و امان، در اصل، مصدر هستند و امان، گاهی اسم حالتی است که انسان در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که انسان با آن، آرامش مییابد.<ref>«أصل الأمن طمأنینة النفس و زوال الخوف، و الأمن و الأمانة و الأمان فی الأصل مصادر، و یجعل الأمان تارةً إسما للحالة التی یکون علیها الإنسان فی الأمن، و تارة اسما لما یؤمن علیه الإنسان»؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص ۹۰.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث]]، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.</ref> | ||
==امانت در قرآن و حدیث== | ==امانت در قرآن و حدیث== |