احمد بن حسن قطان: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه حدیثی راوی
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[رجالیون]] بزرگ به [[جرح و تعدیل]] احمد بن الحسن القطان نپرداختهاند، اما در اعتبارسنجی این راوی، توجه به امور زیر حایز اهمیت است: | [[رجالیون]] بزرگ به [[جرح و تعدیل]] احمد بن الحسن القطان نپرداختهاند، اما در اعتبارسنجی این راوی، توجه به امور زیر حایز اهمیت است: | ||
۱ . ترحم و ترضی شیخ صدوق: | |||
[[شیخ صدوق]] درباره تعدادی از استادان خود، تعابیر «رحمه الله» و «رضی الله عنه» را به کار برده است و بدین وسیله، روش [[ادبورزی]] در برابر استاد را به طالبان [[علم]] آموخته و از این طریق، مراتب [[عنایت]] و توجه خویش به جایگاه آن استاد را اعلام داشته است. | [[شیخ صدوق]] درباره تعدادی از استادان خود، تعابیر «رحمه الله» و «رضی الله عنه» را به کار برده است و بدین وسیله، روش [[ادبورزی]] در برابر استاد را به طالبان [[علم]] آموخته و از این طریق، مراتب [[عنایت]] و توجه خویش به جایگاه آن استاد را اعلام داشته است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
[[احمد بن حسن قطان]] از جمله کسانی است که در موارد بسیار، در سلسله سند [[روایات]] [[شیخ صدوق]] به عنوان شیخ و استاد، با دو عبارت مذکور، همراه گشته<ref>مانند: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ... وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا...}}؛ التوحید، ص۴۰۶، ح۵. {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا...}}؛ الأمالی (صدوق)، ص۴۶۵، ح۴. و نیز ر.ک: الأمالی (صدوق)، ص۵۵۳، ح۸، ص۵۸۴، ح۱؛ الخصال، ص۲۴۴، ح۹۹؛ ص۴۳۰، ح۱۰.</ref>، و این از موقعیت خاص این استاد نزد شاگردش شیخ صدوق حکایت دارد، و میشود آن را نوعی [[مدح]] برای [[راوی]] به حساب آورد. | [[احمد بن حسن قطان]] از جمله کسانی است که در موارد بسیار، در سلسله سند [[روایات]] [[شیخ صدوق]] به عنوان شیخ و استاد، با دو عبارت مذکور، همراه گشته<ref>مانند: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ... وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا...}}؛ التوحید، ص۴۰۶، ح۵. {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا...}}؛ الأمالی (صدوق)، ص۴۶۵، ح۴. و نیز ر.ک: الأمالی (صدوق)، ص۵۵۳، ح۸، ص۵۸۴، ح۱؛ الخصال، ص۲۴۴، ح۹۹؛ ص۴۳۰، ح۱۰.</ref>، و این از موقعیت خاص این استاد نزد شاگردش شیخ صدوق حکایت دارد، و میشود آن را نوعی [[مدح]] برای [[راوی]] به حساب آورد. | ||
۲ . کثرت [[روایت]]: | |||
یکی از اموری که باعث امتیاز یک راوی میگردد، فراوانی روایات اوست؛ زیرا [[امام صادق]]{{ع}}فرموده است: {{متن حدیث|اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰، ح۱۳. مجلسی اول در شرح این روایت نوشته است: {{عربی|و الظاهر الکمیة و یحتمل الکیفیة و الأعم}}؛ روضة المتقین، ج۱۲، ص۱۷۳. فیض کاشانی نوشته است: {{عربی|یعنی علی مقدار روایتهم عنا کثرة و قلة و یحتمل أن یکون المراد علی رتبة روایتهم عنا دقة و لطافة فالأعلی من روی سراً مخزوناً دقیقاً و معنی مکنوناً لطیفاً و الأدنی من روی کلاماً مبتذلاً و قولاً مشهوراً و فیما بینهما درجات}}؛ الوافی، ج۱، ص۲۲۵، ح۱۵۶.</ref>. | یکی از اموری که باعث امتیاز یک راوی میگردد، فراوانی روایات اوست؛ زیرا [[امام صادق]]{{ع}}فرموده است: {{متن حدیث|اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا}}<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰، ح۱۳. مجلسی اول در شرح این روایت نوشته است: {{عربی|و الظاهر الکمیة و یحتمل الکیفیة و الأعم}}؛ روضة المتقین، ج۱۲، ص۱۷۳. فیض کاشانی نوشته است: {{عربی|یعنی علی مقدار روایتهم عنا کثرة و قلة و یحتمل أن یکون المراد علی رتبة روایتهم عنا دقة و لطافة فالأعلی من روی سراً مخزوناً دقیقاً و معنی مکنوناً لطیفاً و الأدنی من روی کلاماً مبتذلاً و قولاً مشهوراً و فیما بینهما درجات}}؛ الوافی، ج۱، ص۲۲۵، ح۱۵۶.</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
و [[احمد بن حسن القطان]] را میتوان از [[راویان]] [[کثیر الروایة]] به حساب آورد؛ زیرا در میان راویانی که با عنوان کثیر الروایة یا [[کثیر الحدیث]] معرفی شدهاند، کسانی هستند که تعداد [[روایات]] موجود آنها در [[کتب حدیثی]]، کمتر از روایات [[احمد بن حسن قطان]] است؛ مانند: [[حسن بن خرزاذ]]، [[حسن بن مَتِّیل]]<ref>رجال النجاشی، ص۴۴، ش۸۷ و ۴۹، ش۱۰۳.</ref>، [[ابراهیم بن نصیر]]<ref>رجال الطوسی، ص۴۰۷، ش۵۹۳۳.</ref> و...؛ از این رو، اتصاف حسن بن قطان به صفت کثیر الروایة یا کثیر الحدیث، صحیح و منطبق با واقع است و میتواند از قرائن [[مدح]] وی شمرده شود. | و [[احمد بن حسن القطان]] را میتوان از [[راویان]] [[کثیر الروایة]] به حساب آورد؛ زیرا در میان راویانی که با عنوان کثیر الروایة یا [[کثیر الحدیث]] معرفی شدهاند، کسانی هستند که تعداد [[روایات]] موجود آنها در [[کتب حدیثی]]، کمتر از روایات [[احمد بن حسن قطان]] است؛ مانند: [[حسن بن خرزاذ]]، [[حسن بن مَتِّیل]]<ref>رجال النجاشی، ص۴۴، ش۸۷ و ۴۹، ش۱۰۳.</ref>، [[ابراهیم بن نصیر]]<ref>رجال الطوسی، ص۴۰۷، ش۵۹۳۳.</ref> و...؛ از این رو، اتصاف حسن بن قطان به صفت کثیر الروایة یا کثیر الحدیث، صحیح و منطبق با واقع است و میتواند از قرائن [[مدح]] وی شمرده شود. | ||
۳ . تعبیر شیخ [[اهل حدیث]]: | |||
از دیگر عناوین امتیازبخش برای ناقلان [[حدیث]]، تعبیر شیخ اهل حدیث است که برای گروهی از برجستگان و [[نخبگان]] از رُوات حدیث به کار برده شده است؛ برای نمونه، [[نجاشی]] در شرح حال [[احمد بن محمد بن سعید]] ([[إبن عقده]]) مینویسد: {{عربی|"هذا رجل جليل في أصحاب الحديث"}}<ref>رجال النجاشی، ص۹۴، ش۲۳۳.</ref>؛ و نیز در معرفی [[داود بن اسد بن اعفر مصری]] مینویسد: {{عربی|"شيخ جليل، فقيه، متكلم، من أصحاب الحديث، ثقة ثقة، وأبوه أسد بن أعفر من شيوخ أصحاب الحديث الثقات"}}<ref>رجال النجاشی، ص۱۵۷، ش۴۱۴.</ref>. [[شیخ طوسی]] نیز تعبیر {{عربی|"من شیوخ طائفتنا من أصحاب الحديث"}} را درباره گروهی از [[محدثان]] [[امامیه]] به کار برده است که کتب و اصول [[شیعه]] را ثبت و ضبط کردند<ref>{{عربی|فإنی لما رأیت جماعة من شیوخ طائفتنا من أصحاب الحدیث عملوا فهرست کتب أصحابنا، و ما صنفوه من التصانیف و رووه من الأصول، ولم أجد منهم أحدا استوفی ذلک}}؛ الفهرست (طوسی)، ص۲.</ref>. | از دیگر عناوین امتیازبخش برای ناقلان [[حدیث]]، تعبیر شیخ اهل حدیث است که برای گروهی از برجستگان و [[نخبگان]] از رُوات حدیث به کار برده شده است؛ برای نمونه، [[نجاشی]] در شرح حال [[احمد بن محمد بن سعید]] ([[إبن عقده]]) مینویسد: {{عربی|"هذا رجل جليل في أصحاب الحديث"}}<ref>رجال النجاشی، ص۹۴، ش۲۳۳.</ref>؛ و نیز در معرفی [[داود بن اسد بن اعفر مصری]] مینویسد: {{عربی|"شيخ جليل، فقيه، متكلم، من أصحاب الحديث، ثقة ثقة، وأبوه أسد بن أعفر من شيوخ أصحاب الحديث الثقات"}}<ref>رجال النجاشی، ص۱۵۷، ش۴۱۴.</ref>. [[شیخ طوسی]] نیز تعبیر {{عربی|"من شیوخ طائفتنا من أصحاب الحديث"}} را درباره گروهی از [[محدثان]] [[امامیه]] به کار برده است که کتب و اصول [[شیعه]] را ثبت و ضبط کردند<ref>{{عربی|فإنی لما رأیت جماعة من شیوخ طائفتنا من أصحاب الحدیث عملوا فهرست کتب أصحابنا، و ما صنفوه من التصانیف و رووه من الأصول، ولم أجد منهم أحدا استوفی ذلک}}؛ الفهرست (طوسی)، ص۲.</ref>. |