پرش به محتوا

بحث:عصمت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵: خط ۵:
[[عصمت]]، واژه‌ای [[عربی]] و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است و در لغت دو معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای [[حفظ]] و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref> و دیگری: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref>.
[[عصمت]]، واژه‌ای [[عربی]] و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است و در لغت دو معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای [[حفظ]] و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref> و دیگری: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref>.


=== حفظ و نگهداری ===
==== حفظ و نگهداری ====
استعمال واژه عصمت در این معنا به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود [[مورد اتفاق]] لغت‌نویسان معروف زبان عربی است. [[خلیل بن احمد فراهیدی]] در کتاب«العین» می‌گوید: «عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از [[بدی]] حفظ کند»<ref>العین، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگه‌داری کرد<ref>مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴. </ref>.
استعمال واژه عصمت در این معنا به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود [[مورد اتفاق]] لغت‌نویسان معروف زبان عربی است. [[خلیل بن احمد فراهیدی]] در کتاب«العین» می‌گوید: «عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از [[بدی]] حفظ کند»<ref>العین، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگه‌داری کرد<ref>مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴. </ref>.


خط ۲۲: خط ۲۲:
افزون بر این، در خود [[حدیث ثقلین]] نیز واژه «عصم» آمده است. آنجا که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ: كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي}}<ref>کنز العمال، ج۱، ص۱۸۷، ح۹۵۱، به نقل از ابن ابی‌شیبه و خطیب بغدادی.</ref>. همانا من در میان شما چیزی را قرار داده‌ام که اگر پس از من به آن تمسّک جویید هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید و آن [[کتاب خدا]] و عترتم [[اهل]] بیتم هستند<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۲۰۷-۲۱۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۲۳؛ [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۴.</ref>
افزون بر این، در خود [[حدیث ثقلین]] نیز واژه «عصم» آمده است. آنجا که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي إِنِ اعْتَصَمْتُمْ بِهِ: كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي}}<ref>کنز العمال، ج۱، ص۱۸۷، ح۹۵۱، به نقل از ابن ابی‌شیبه و خطیب بغدادی.</ref>. همانا من در میان شما چیزی را قرار داده‌ام که اگر پس از من به آن تمسّک جویید هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید و آن [[کتاب خدا]] و عترتم [[اهل]] بیتم هستند<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۲۰۷-۲۱۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۲۳؛ [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۴.</ref>


=== منع و  امتناع ===
==== منع و  امتناع ====
ابن‌فارس می‌گوید: «عصم» ثلاثی مجرد و صحیح است که دلالت بر امساک و منع و ملازمت دارد و از همین باب است عصمت که دلالت بر [[معصوم]] بودن از [[گناه]] دارد<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. ابن‌منظور نیز گفته است: «عصمت» در [[کلام عرب]] به معنی منع است و عصمت خداوند نسبت به [[بنده]] خود به این معنی است که او را از آنچه موجب [[هلاکت]] او است باز می‌دارد<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴.</ref>. زبیدی می‌گوید: «[[عصمت]] به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است کار و این سخن [[خداوند]] که {{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳.</ref> هیچ بازدارنده‌ای از کار خداوند نیست»<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.</ref>. طریحی هم گفته است: {{عربی|عصمة الله للعبد}} یعنی منع کردن [[عبد]] از [[معصیت]] و {{عربی|عصمة الله من المکروه}} یعنی خداوند او را از [[ناگواری‌ها]] [[حفظ]] کرد<ref>مجمع البحرین، ج۶، ص۱۱۶. </ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۲۰۷-۲۱۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۲۳.</ref>
ابن‌فارس می‌گوید: «عصم» ثلاثی مجرد و صحیح است که دلالت بر امساک و منع و ملازمت دارد و از همین باب است عصمت که دلالت بر [[معصوم]] بودن از [[گناه]] دارد<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. ابن‌منظور نیز گفته است: «عصمت» در [[کلام عرب]] به معنی منع است و عصمت خداوند نسبت به [[بنده]] خود به این معنی است که او را از آنچه موجب [[هلاکت]] او است باز می‌دارد<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴.</ref>. زبیدی می‌گوید: «[[عصمت]] به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است کار و این سخن [[خداوند]] که {{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳.</ref> هیچ بازدارنده‌ای از کار خداوند نیست»<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.</ref>. طریحی هم گفته است: {{عربی|عصمة الله للعبد}} یعنی منع کردن [[عبد]] از [[معصیت]] و {{عربی|عصمة الله من المکروه}} یعنی خداوند او را از [[ناگواری‌ها]] [[حفظ]] کرد<ref>مجمع البحرین، ج۶، ص۱۱۶. </ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۲۰۷-۲۱۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص۲۳.</ref>


خط ۲۹: خط ۲۹:
#وسایل و مقدماتی برای او فراهم آورد که با [[اختیار]] خویش از انجام کاری [[امتناع]] ورزد. ابن [[فارس]] در مقاییس اللغه می‌گوید: {{عربی|و تقول العربُ: أعْصَمتُ فلاناً، أى هيّأتُ له شيئاً يعتصم بما نالته يدُه أى يلتجئ و يتمسَّك به}}<ref>مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. به تعبیر دیگر وقتی کسی می‌گوید: «من فلانی را از کاری بازداشتم»، هم با این می‌سازد که وی را با [[قهر]] و [[اجبار]] از انجام کاری باز داشته باشد و هم می‌تواند به این معنا باشد که مثلاً او را [[نصیحت]] کرده تا از انجام کاری اجتناب ورزد، و او نیز با اختیار خود به نصیحت عمل کرده باشد<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: غرر و درر، سید مرتضی.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص۶-۱۲.</ref>
#وسایل و مقدماتی برای او فراهم آورد که با [[اختیار]] خویش از انجام کاری [[امتناع]] ورزد. ابن [[فارس]] در مقاییس اللغه می‌گوید: {{عربی|و تقول العربُ: أعْصَمتُ فلاناً، أى هيّأتُ له شيئاً يعتصم بما نالته يدُه أى يلتجئ و يتمسَّك به}}<ref>مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. به تعبیر دیگر وقتی کسی می‌گوید: «من فلانی را از کاری بازداشتم»، هم با این می‌سازد که وی را با [[قهر]] و [[اجبار]] از انجام کاری باز داشته باشد و هم می‌تواند به این معنا باشد که مثلاً او را [[نصیحت]] کرده تا از انجام کاری اجتناب ورزد، و او نیز با اختیار خود به نصیحت عمل کرده باشد<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: غرر و درر، سید مرتضی.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص۶-۱۲.</ref>


=== وسیله باز داشتن ===
==== وسیله باز داشتن ====
برخی عصمت را به معنای «وسیله باز داشتن» و «ابزار مصونیت» گرفته‌اند؛ نه عمل بازداری. به عنوان مثال: اگر برای [[نجات]] شخص غریق، طنابی را به درون آب بیفکنیم، اگر طناب را گرفته [[نجات]] یابد، گفته می‌شود که این طناب برای او «[[عصمت]]» بود و به همین معنا، [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> را [[تفسیر]] کرده‌اند؛ یعنی [[ریسمان الهی]] را «عصمت» خویش قرار دهید<ref>اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷.</ref>. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.</ref>؛ یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص۲۱.</ref>.
برخی عصمت را به معنای «وسیله باز داشتن» و «ابزار مصونیت» گرفته‌اند؛ نه عمل بازداری. به عنوان مثال: اگر برای [[نجات]] شخص غریق، طنابی را به درون آب بیفکنیم، اگر طناب را گرفته [[نجات]] یابد، گفته می‌شود که این طناب برای او «[[عصمت]]» بود و به همین معنا، [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> را [[تفسیر]] کرده‌اند؛ یعنی [[ریسمان الهی]] را «عصمت» خویش قرار دهید<ref>اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷.</ref>. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.</ref>؛ یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص۲۱.</ref>.


=== نتیجه ===
==== نتیجه ====
واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از «مانع شدن» است. به همین جهت برخی لغویون «اعصم» را به معنای «مَسْک» دانسته و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کرده است<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷. </ref>. تفاوت این دو معنا نیز آشکار است؛ چراکه «مَسْک» - یعنی گرفتن و نگهداری - اخص از «منع» است. گرفتن و نگهداری شخصی که بالای [[کوه]] است، هنگامی معنا پیدا می‌کند که حرکت او را از سوی پرتگاه باز دارند. اما «منع» هنگامی صادق است که شخص در معرض [[سقوط]] قرار گرفته باشد؛ ولی به جهتی راه او سد گردیده و از سقوط وی جلوگیری شود.
واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از «مانع شدن» است. به همین جهت برخی لغویون «اعصم» را به معنای «مَسْک» دانسته و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کرده است<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷. </ref>. تفاوت این دو معنا نیز آشکار است؛ چراکه «مَسْک» - یعنی گرفتن و نگهداری - اخص از «منع» است. گرفتن و نگهداری شخصی که بالای [[کوه]] است، هنگامی معنا پیدا می‌کند که حرکت او را از سوی پرتگاه باز دارند. اما «منع» هنگامی صادق است که شخص در معرض [[سقوط]] قرار گرفته باشد؛ ولی به جهتی راه او سد گردیده و از سقوط وی جلوگیری شود.


خط ۸۹: خط ۸۹:
==== [[حجیت]] ====
==== [[حجیت]] ====
=== جمع‌بندی ===
=== جمع‌بندی ===
== محتوای خام سابق ==
== محتوای خام سابق ==
==عصمت در پژوهشی در عصمت معصومان==
==عصمت در پژوهشی در عصمت معصومان==
۱۱٬۱۵۲

ویرایش