آیه سلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref>. | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref>. | ||
[[مسلمانان]] هر [[روز]] هنگام [[ملاقات]] با یکدیگر، [[کلام]] خود را با «[[سلام]]» آغاز میکنند؛ حتی برخی هنگام جدا شدن نیز، از کلمه سلام استفاده مینمایند. بسیاری از [[خطیبان]]، کلام خود را با سلام آغاز و ختم میکنند. [[مؤمنین]] در هر [[نماز]]، بر [[پیامبر]]{{صل}} و [[آل]] او{{عم}} سلام و [[صلوات]] میفرستند و هنگام [[تشرّف]] و [[زیارت]] مراقد [[مطهر]] ایشان، پس از سلام، [[اذن]] ورود میخواهند. در [[آیات]] مختلف، [[خداوند]] بر [[پیامبران]] و اصفیائش{{عم}}، سلام فرستاده است. | [[مسلمانان]] هر [[روز]] هنگام [[ملاقات]] با یکدیگر، [[کلام]] خود را با «[[سلام]]» آغاز میکنند؛ حتی برخی هنگام جدا شدن نیز، از کلمه سلام استفاده مینمایند. بسیاری از [[خطیبان]]، کلام خود را با سلام آغاز و ختم میکنند. [[مؤمنین]] در هر [[نماز]]، بر [[پیامبر]] {{صل}} و [[آل]] او {{عم}} سلام و [[صلوات]] میفرستند و هنگام [[تشرّف]] و [[زیارت]] مراقد [[مطهر]] ایشان، پس از سلام، [[اذن]] ورود میخواهند. در [[آیات]] مختلف، [[خداوند]] بر [[پیامبران]] و اصفیائش {{عم}}، سلام فرستاده است. | ||
هرچند سلام دارای معانی و موارد استعمال مختلفی است، ولی در [[فرهنگ قرآن]]، به عنوان یکی از [[اسمای الهی]] به کار رفته است. این اسم از اسمای ذات [[پروردگار]] است و بیانگر آن است که اولاً، [[ذات باری تعالی]] از هر [[نقص]] و [[کاستی]] به دور است و ثانیاً، واجد همه [[کمالات]] است و از این جهت، همه اسمای جمالی پروردگار، به نحوی جلوه [[سلام الهی]] هستند. | هرچند سلام دارای معانی و موارد استعمال مختلفی است، ولی در [[فرهنگ قرآن]]، به عنوان یکی از [[اسمای الهی]] به کار رفته است. این اسم از اسمای ذات [[پروردگار]] است و بیانگر آن است که اولاً، [[ذات باری تعالی]] از هر [[نقص]] و [[کاستی]] به دور است و ثانیاً، واجد همه [[کمالات]] است و از این جهت، همه اسمای جمالی پروردگار، به نحوی جلوه [[سلام الهی]] هستند. | ||
از این منظر، [[اسم اعظم]] پروردگار واجد [[کاملترین]] سلام الهی است. میتوان گفت بارزترین جلوه سلام خداوند در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]]، اسم اعظم پروردگار است. | از این منظر، [[اسم اعظم]] پروردگار واجد [[کاملترین]] سلام الهی است. میتوان گفت بارزترین جلوه سلام خداوند در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]]، اسم اعظم پروردگار است. | ||
در [[براهین]] قبل بیان گردید که اولین اسم صادر شده از ذات، اسم «[[ولیّ]]» است که بین این اسم و خداوند حائلی وجود ندارد؛ بنابراین، اسم ولیّ [[اللّه]] و سلام الهی، مصداقاً [[مظهر]] یک [[حقیقت]] هستند. | در [[براهین]] قبل بیان گردید که اولین اسم صادر شده از ذات، اسم «[[ولیّ]]» است که بین این اسم و خداوند حائلی وجود ندارد؛ بنابراین، اسم ولیّ [[اللّه]] و سلام الهی، مصداقاً [[مظهر]] یک [[حقیقت]] هستند. | ||
امر به داخل شدن در «سِلم»، مخصوص مقطع زمانی خاصی نیست؛ بلکه به طور مستمر بر مؤمنین [[واجب]] است که برای یکرنگی با [[توحید]]، در [[مقام]] [[سلم]] با [[اولیای الهی]]{{عم}} باشند. از سوی دیگر، [[سلام بر پیامبر]]{{صل}} و [[برگزیدگان خداوند]]، به صورت ضمنی دلالت بر [[تبعیت]] از آنان مینماید. لازمه این امر، [[عصمت]] و [[پاکی]] آنان از هرگونه [[گناه]] و [[زشتی]] و [[تبعیت]] تام ایشان از [[خداوند]] است؛ که مصداق کامل [[تسلیم]] و مسلم بودن میباشد. تسلیم در برابر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل]] بیتش{{عم}} جلوه دیگری از امر به تبعیت از [[هدایت الهی]] است که در [[آیات]] دیگر مطرح شده است و [[روایات]] گوناگون در این باره، مصداق آن را منحصر در [[اهل بیت]]{{عم}} میداند..<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۵۵.</ref> | امر به داخل شدن در «سِلم»، مخصوص مقطع زمانی خاصی نیست؛ بلکه به طور مستمر بر مؤمنین [[واجب]] است که برای یکرنگی با [[توحید]]، در [[مقام]] [[سلم]] با [[اولیای الهی]] {{عم}} باشند. از سوی دیگر، [[سلام بر پیامبر]] {{صل}} و [[برگزیدگان خداوند]]، به صورت ضمنی دلالت بر [[تبعیت]] از آنان مینماید. لازمه این امر، [[عصمت]] و [[پاکی]] آنان از هرگونه [[گناه]] و [[زشتی]] و [[تبعیت]] تام ایشان از [[خداوند]] است؛ که مصداق کامل [[تسلیم]] و مسلم بودن میباشد. تسلیم در برابر [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل]] بیتش {{عم}} جلوه دیگری از امر به تبعیت از [[هدایت الهی]] است که در [[آیات]] دیگر مطرح شده است و [[روایات]] گوناگون در این باره، مصداق آن را منحصر در [[اهل بیت]] {{عم}} میداند..<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۵۵.</ref> | ||
== [[سلام]]؛ از اسمای [[ذات خداوند]] == | == [[سلام]]؛ از اسمای [[ذات خداوند]] == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ * كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«درود بر ابراهیم * این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * بیگمان او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | {{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ * كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«درود بر ابراهیم * این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * بیگمان او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
نکته قابل توجه آنکه در [[قرآن]]، هنگام سلام به انبیای عظام{{عم}}، بر مرتبه [[ایمان]] آنان نیز تأکید گردیده است. با توجه به آنکه معمولاً ذیل [[آیات قرآن]] دلیل بر صدر [[آیه]] است، چنین سیاقی بیانگر [[هماهنگی]] میان ایمان [[مؤمنین]] و مقام سلام آنها در قرآن است؛ به این ترتیب که به تناسب شدت مرتبه [[ایمان]] [[مؤمنین]]، [[قلب]] و [[روح]] آنان از کدورت [[گناه]] و تعلقات غیر [[الهی]]، به توجه و [[مراقبه]] دائم بر [[توحید]] و [[عوالم غیب]] باز میگردد و در نتیجه، از [[شر]] وساوس [[نفس اماره]] و [[ولایت شیطان]]، به [[سلام الهی]] و در نتیجه [[ولایت]] پرودگار وارد میشود.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۷.</ref> | نکته قابل توجه آنکه در [[قرآن]]، هنگام سلام به انبیای عظام {{عم}}، بر مرتبه [[ایمان]] آنان نیز تأکید گردیده است. با توجه به آنکه معمولاً ذیل [[آیات قرآن]] دلیل بر صدر [[آیه]] است، چنین سیاقی بیانگر [[هماهنگی]] میان ایمان [[مؤمنین]] و مقام سلام آنها در قرآن است؛ به این ترتیب که به تناسب شدت مرتبه [[ایمان]] [[مؤمنین]]، [[قلب]] و [[روح]] آنان از کدورت [[گناه]] و تعلقات غیر [[الهی]]، به توجه و [[مراقبه]] دائم بر [[توحید]] و [[عوالم غیب]] باز میگردد و در نتیجه، از [[شر]] وساوس [[نفس اماره]] و [[ولایت شیطان]]، به [[سلام الهی]] و در نتیجه [[ولایت]] پرودگار وارد میشود.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۷.</ref> | ||
[[سیر]] برهانی [[استدلال]] را با بهرهگیری از [[آیه شریفه]] [[سلام]] به صورت منطقی میتوان طی قیاسهای زیر تبیین نمود: | [[سیر]] برهانی [[استدلال]] را با بهرهگیری از [[آیه شریفه]] [[سلام]] به صورت منطقی میتوان طی قیاسهای زیر تبیین نمود: | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نتیجه آنکه: لازمه امر دائمی خداوند به تبعیت از صاحبان مقام سلم الهی، حضور دائمی آنان در میان مردم را ضروری میسازد. در نتیجه، همیشه میباید در میان مردم [[مظهر]] سلام الهی وجود داشته باشد تا امر دائمی پروردگار درتبعیت از آنان [[لغو]] نباشد. | نتیجه آنکه: لازمه امر دائمی خداوند به تبعیت از صاحبان مقام سلم الهی، حضور دائمی آنان در میان مردم را ضروری میسازد. در نتیجه، همیشه میباید در میان مردم [[مظهر]] سلام الهی وجود داشته باشد تا امر دائمی پروردگار درتبعیت از آنان [[لغو]] نباشد. | ||
* مقام سلم الهی، همان مقام امامتی است که خداوند برای [[رسول]] خود{{صل}} و اوصیای معصومش{{عم}} یکی بعد از دیگری مقرر داشت»<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۸۰.</ref> | * مقام سلم الهی، همان مقام امامتی است که خداوند برای [[رسول]] خود {{صل}} و اوصیای معصومش {{عم}} یکی بعد از دیگری مقرر داشت»<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۸۰.</ref> | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |