ابومریم حنفی یمامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از تیره بنی حنیفة بن لجیم از [[قبیله بکر بن وائل]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۴۳.</ref> نامش [[ایاس]] پسر [[صُبَیح بن مُحرَش بن عبد عمرو]]<ref>ابن ماکولا، ج۵، ص۱۷۲.</ref> است. [[بلاذری]] به نقل از واقدی میگوید: نام او صبیح بن محرش است<ref>بلاذری، انساب، ج۱۰، ص۴۶۴.</ref>، اما در [[مغازی]] به چنین اسمی اشاره نشده است. به احتمال، صبیح بن محرش، در اصل همان ایاس بن صبیح بن حرش است و ایاس از ابتدای اسم حذف شده است؛ چنان که در کتابهای تراجم به ایاس بودن نام او تصریح شده است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۴۳؛ ابن ماکولا، ج۵، ص۱۷۳.</ref>. در [[صحابی]] بودن او [[اختلاف]] است و [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۶۳.</ref>، او را از نخستین [[تابعان]] بصره میداند. [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۲، ص۲۲۵.</ref> نیز با اینکه در بخش دوم از کتاب خود، از او در شمار [[تابعین]] یاد کرده، در جلد نخست کتاب خود، از او در شمار [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} که به [[کنیه]] معروفاند، نام برده است<ref>دولابی، ج۱، ص۹۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۲۷.</ref> نیز با اینکه خود، [[ابو مریم]] را در شمار مخضرمین آورده، گفته است دولابی او را از شمار [[صحابه]] میداند. | از تیره بنی حنیفة بن لجیم از [[قبیله بکر بن وائل]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۴۳.</ref> نامش [[ایاس]] پسر [[صُبَیح بن مُحرَش بن عبد عمرو]]<ref>ابن ماکولا، ج۵، ص۱۷۲.</ref> است. [[بلاذری]] به نقل از واقدی میگوید: نام او صبیح بن محرش است<ref>بلاذری، انساب، ج۱۰، ص۴۶۴.</ref>، اما در [[مغازی]] به چنین اسمی اشاره نشده است. به احتمال، صبیح بن محرش، در اصل همان ایاس بن صبیح بن حرش است و ایاس از ابتدای اسم حذف شده است؛ چنان که در کتابهای تراجم به ایاس بودن نام او تصریح شده است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۴۳؛ ابن ماکولا، ج۵، ص۱۷۳.</ref>. در [[صحابی]] بودن او [[اختلاف]] است و [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۶۳.</ref>، او را از نخستین [[تابعان]] بصره میداند. [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۲، ص۲۲۵.</ref> نیز با اینکه در بخش دوم از کتاب خود، از او در شمار [[تابعین]] یاد کرده، در جلد نخست کتاب خود، از او در شمار [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} که به [[کنیه]] معروفاند، نام برده است<ref>دولابی، ج۱، ص۹۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۲۷.</ref> نیز با اینکه خود، [[ابو مریم]] را در شمار مخضرمین آورده، گفته است دولابی او را از شمار [[صحابه]] میداند. | ||
[[ابومریم]]، از [[مردم]] یمامه و از [[یاران]] مُسَیلَمه [[کذاب]] بود. در [[جنگ]] یمامه، زید بن خطاب را که حامل [[پرچم]] [[مسلمانان]] بود، کُشت<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۳۵۷؛ بلاذری، انساب، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref>، اما بعد از [[نبرد]] یمامه، [[توبه]] کرد و [[مسلمان]] خوبی شد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۲.</ref>. [[عمر]] به دلیل کشته شدن برادرش [[زید]] به دست ابومریم، با او به [[خشونت]] [[رفتار]] میکرد<ref>ابن قتیبه، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۳۰؛ ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> و به قولی از او خواست محل زندگانیاش را از جایی که عمر [[زندگی]] میکرد، [[تغییر]] دهد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. برخی گفتهاند ایاس بن صبیح، غیر از ابومریمی است که [[قاتل]] زید بن خطاب بود؛ نام قاتل زید، صبیح است و نام [[قاضی]] [[بصره]]، ایاس بن صبیح. [[استدلال]] این افراد بر این است که اگر او [[قاتل]] زید بن خطاب بود، [[عمر بن خطاب]] او را عهدهدار [[منصب]] [[قضا]] نمیکرد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. به نظر میرسد این تنها یک احتمال و [[استحسان]] است و منبع دیگری به این مطلب اشاره نکرده است. | [[ابومریم]]، از [[مردم]] یمامه و از [[یاران]] مُسَیلَمه [[کذاب]] بود. در [[جنگ]] یمامه، زید بن خطاب را که حامل [[پرچم]] [[مسلمانان]] بود، کُشت<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۳۵۷؛ بلاذری، انساب، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref>، اما بعد از [[نبرد]] یمامه، [[توبه]] کرد و [[مسلمان]] خوبی شد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۲.</ref>. [[عمر]] به دلیل کشته شدن برادرش [[زید]] به دست ابومریم، با او به [[خشونت]] [[رفتار]] میکرد<ref>ابن قتیبه، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۳۰؛ ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> و به قولی از او خواست محل زندگانیاش را از جایی که عمر [[زندگی]] میکرد، [[تغییر]] دهد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. برخی گفتهاند ایاس بن صبیح، غیر از ابومریمی است که [[قاتل]] زید بن خطاب بود؛ نام قاتل زید، صبیح است و نام [[قاضی]] [[بصره]]، ایاس بن صبیح. [[استدلال]] این افراد بر این است که اگر او [[قاتل]] زید بن خطاب بود، [[عمر بن خطاب]] او را عهدهدار [[منصب]] [[قضا]] نمیکرد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. به نظر میرسد این تنها یک احتمال و [[استحسان]] است و منبع دیگری به این مطلب اشاره نکرده است. |