انسانشناسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
واژه «انسانشناسی» ترجمه اصطلاح Anthropologie است که از ریشه یونانی Anthropos به معنی [[انسان]] گرفته شده است. این واژه برای اولین بار توسط ارسطو برای [[علمی]] مورد استفاده قرار گرفت که در جهت [[شناخت]] انسان تلاش میکند<ref>فربد، محمدصادق، مبانی انسانشناسی، ص۳.</ref>. | واژه «انسانشناسی» ترجمه اصطلاح Anthropologie است که از ریشه یونانی Anthropos به معنی [[انسان]] گرفته شده است. این واژه برای اولین بار توسط ارسطو برای [[علمی]] مورد استفاده قرار گرفت که در جهت [[شناخت]] انسان تلاش میکند<ref>فربد، محمدصادق، مبانی انسانشناسی، ص۳.</ref>. | ||
اصطلاح انسانشناسی نخستین بار در کشورهای انگلیسیزبان در ابتدای قرن بیستم رایج شد و و به شاخهای علمی درباره موضوع انسان اطلاق میشد که در پی مطالعه این موجود و [[زندگی اجتماعی]] او در مفهومی بسیار گسترده بود. | اصطلاح انسانشناسی نخستین بار در کشورهای انگلیسیزبان در ابتدای قرن بیستم رایج شد و و به شاخهای علمی درباره موضوع انسان اطلاق میشد که در پی مطالعه این موجود و [[زندگی اجتماعی]] او در مفهومی بسیار گسترده بود. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
البته انسان از حیثیت مورد اشاره، موضوع بحث و بررسی [[اندیشمندان]] حوزههای مختلف [[فکری]] از قبیل [[فلاسفه]] و [[حکما]]، عرفا، [[متکلمین]]، [[مفسرین]] و... بوده است. در این مجال انسان از دیدگاه شخصیتی جامع و بینظیر مانند [[امام خمینی]] مورد بررسی قرار میگیرد. شخصیتی که در مباحث [[فلسفی]]، [[کلامی]]، [[تفسیری]]، [[سیاسی]]، [[فقهی]]، [[عرفانی]]، اصولی و [[جامعهشناسی]] دستی داشته، بلکه [[صاحب نظر]] بوده و تمام دیدگاههای خود را در این زمینه، در چارچوب [[تعالیم اسلامی]] ارائه میکرده است، شخصیتی که توانست به بسیاری از مباحث و دیدگاههای خود در مورد [[انسان]] [[جامه]] عمل بپوشاند. بدون [[شک]]، [[اندیشه]] هر متفکری در حوزههای مختلف [[اجتماعی]]، سیاسی، [[اقتصادی]] و... مبتنی بر برداشتها و [[تفسیر]] وی از انسان و جایگاه او در [[نظام هستی]] است. [[امام خمینی]] یکی از بزرگترین [[اندیشمندان]] و متفکران [[جهان اسلام]] در دوره معاصر بود که [[تفکرات]] او از تأثیرگذارترین [[اندیشهها]] بر جریانهای [[فکری]] و اجتماعی [[مسلمانان]] و حتی غیرمسلمانان به شمار میرود. بحث از انسان یکی از مباحث مهم و کلیدی در آثار امام خمینی است؛ به گونهای که در غالب آثار خود به گونهای به آن پرداخته است؛ لذا بررسی نگاه ایشان به انسان و جایگاه او در [[نظام]] عالم از اهمیت زیادی برخوردار است.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۵.</ref> | البته انسان از حیثیت مورد اشاره، موضوع بحث و بررسی [[اندیشمندان]] حوزههای مختلف [[فکری]] از قبیل [[فلاسفه]] و [[حکما]]، عرفا، [[متکلمین]]، [[مفسرین]] و... بوده است. در این مجال انسان از دیدگاه شخصیتی جامع و بینظیر مانند [[امام خمینی]] مورد بررسی قرار میگیرد. شخصیتی که در مباحث [[فلسفی]]، [[کلامی]]، [[تفسیری]]، [[سیاسی]]، [[فقهی]]، [[عرفانی]]، اصولی و [[جامعهشناسی]] دستی داشته، بلکه [[صاحب نظر]] بوده و تمام دیدگاههای خود را در این زمینه، در چارچوب [[تعالیم اسلامی]] ارائه میکرده است، شخصیتی که توانست به بسیاری از مباحث و دیدگاههای خود در مورد [[انسان]] [[جامه]] عمل بپوشاند. بدون [[شک]]، [[اندیشه]] هر متفکری در حوزههای مختلف [[اجتماعی]]، سیاسی، [[اقتصادی]] و... مبتنی بر برداشتها و [[تفسیر]] وی از انسان و جایگاه او در [[نظام هستی]] است. [[امام خمینی]] یکی از بزرگترین [[اندیشمندان]] و متفکران [[جهان اسلام]] در دوره معاصر بود که [[تفکرات]] او از تأثیرگذارترین [[اندیشهها]] بر جریانهای [[فکری]] و اجتماعی [[مسلمانان]] و حتی غیرمسلمانان به شمار میرود. بحث از انسان یکی از مباحث مهم و کلیدی در آثار امام خمینی است؛ به گونهای که در غالب آثار خود به گونهای به آن پرداخته است؛ لذا بررسی نگاه ایشان به انسان و جایگاه او در [[نظام]] عالم از اهمیت زیادی برخوردار است.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۵.</ref> | ||
==ضرورت شناخت انسان== | == ضرورت شناخت انسان == | ||
سؤال از [[خدا]]، انسان و [[نظام خلقت]]، همیشه به عنوان سه سؤال اساسی برای انسان مطرح بوده است. در این میان، توجه به انسان و شناخت او از اهمیت ویژهای برخوردار است، تا آنجا که [[دعوت]] به شناخت انسان به عنوان مخلوقی پیچیده، از [[تعالیم]] اصلی بسیاری از [[ادیان]] و حتی مکاتب فلسفی، عرفانی بوده است. در [[تعالیم دینی]] ما شناخت انسان، پرفایدهترین [[شناختها]]<ref>آمدی، غررالحکم، ص۱۷۲؛ علی{{ع}}: {{متن حدیث|معرفة النفس أنفع المعارف}}.</ref> و از سوی دیگر عدم شناخت انسان، مساوی با [[جهل]] به همه چیز دانسته شده است<ref>آمدی، غررالحکم، ص۵۹۸؛ پیامبر{{صل}}: {{متن حدیث|لا تجهل نفسک فان الجاهل معرفة نفسه جاهل بکل شیء}}.</ref>. | سؤال از [[خدا]]، انسان و [[نظام خلقت]]، همیشه به عنوان سه سؤال اساسی برای انسان مطرح بوده است. در این میان، توجه به انسان و شناخت او از اهمیت ویژهای برخوردار است، تا آنجا که [[دعوت]] به شناخت انسان به عنوان مخلوقی پیچیده، از [[تعالیم]] اصلی بسیاری از [[ادیان]] و حتی مکاتب فلسفی، عرفانی بوده است. در [[تعالیم دینی]] ما شناخت انسان، پرفایدهترین [[شناختها]]<ref>آمدی، غررالحکم، ص۱۷۲؛ علی {{ع}}: {{متن حدیث|معرفة النفس أنفع المعارف}}.</ref> و از سوی دیگر عدم شناخت انسان، مساوی با [[جهل]] به همه چیز دانسته شده است<ref>آمدی، غررالحکم، ص۵۹۸؛ پیامبر {{صل}}: {{متن حدیث|لا تجهل نفسک فان الجاهل معرفة نفسه جاهل بکل شیء}}.</ref>. | ||
البته مراد از شناخت انسان، [[شناختی]] همه جانبه و عمیق نسبت به انسان است؛ به این معنا که علاوه بر [[علم]] به هستی خود و [[لزوم]] [[زندگی]] [[انسانی]]، علم به [[خالق]] خود و کمال و [[سعادت]] خود و راه وصول به آن هم داشته باشد. او باید بداند [[زندگی]] بدون [[فضیلت]] و [[معرفت]] و [[خداشناسی]] ارزشی ندارد و زندگی او باید همیشه توأم با [[تعقل]] و [[تفکر]] و [[اندیشه]] باشد<ref>امینزاده، محمدرضا، انسان در اسلام، ص۱۰.</ref>؛ چراکه [[مَثَل]] [[انسان]] در این زندگی، مثل بازرگانی است که با [[سرمایه]] خود [[داد و ستد]] میکند و فقط در صورتی میتواند به [[سود]] بالایی دست یابد که [[ارزش]] سرمایه و کالایی را که [[خرید و فروش]] میکند، به خوبی بداند. در غیر این صورت ممکن است در مدت [[زمان]] اندکی نه تنها سودی کسب نکند، بلکه اصل سرمایه خود را نیز از دست داده، ورشکست گردد. | البته مراد از شناخت انسان، [[شناختی]] همه جانبه و عمیق نسبت به انسان است؛ به این معنا که علاوه بر [[علم]] به هستی خود و [[لزوم]] [[زندگی]] [[انسانی]]، علم به [[خالق]] خود و کمال و [[سعادت]] خود و راه وصول به آن هم داشته باشد. او باید بداند [[زندگی]] بدون [[فضیلت]] و [[معرفت]] و [[خداشناسی]] ارزشی ندارد و زندگی او باید همیشه توأم با [[تعقل]] و [[تفکر]] و [[اندیشه]] باشد<ref>امینزاده، محمدرضا، انسان در اسلام، ص۱۰.</ref>؛ چراکه [[مَثَل]] [[انسان]] در این زندگی، مثل بازرگانی است که با [[سرمایه]] خود [[داد و ستد]] میکند و فقط در صورتی میتواند به [[سود]] بالایی دست یابد که [[ارزش]] سرمایه و کالایی را که [[خرید و فروش]] میکند، به خوبی بداند. در غیر این صورت ممکن است در مدت [[زمان]] اندکی نه تنها سودی کسب نکند، بلکه اصل سرمایه خود را نیز از دست داده، ورشکست گردد. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
البته این نکته قابل [[تذکر]] است که [[شناخت کامل]] انسان از توان انسانهای عادی خارج بوده، فقط برای [[اولیای الهی]] که [[توفیق]] [[حق]] [[یار]] آنهاست، ممکن خواهد بود. غالب [[انسانها]] به دلیل [[حب نفس]] شدید، گرفتار هواها و [[خواهشهای نفسانی]] بوده، به دلیل غلفت از خود نمیتوانند به چنین [[شناختی]] دست یابند و در نتیجه در صدد رفع [[عیوب]] خویش نیز نخواهند بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۸.</ref><ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۷.</ref> | البته این نکته قابل [[تذکر]] است که [[شناخت کامل]] انسان از توان انسانهای عادی خارج بوده، فقط برای [[اولیای الهی]] که [[توفیق]] [[حق]] [[یار]] آنهاست، ممکن خواهد بود. غالب [[انسانها]] به دلیل [[حب نفس]] شدید، گرفتار هواها و [[خواهشهای نفسانی]] بوده، به دلیل غلفت از خود نمیتوانند به چنین [[شناختی]] دست یابند و در نتیجه در صدد رفع [[عیوب]] خویش نیز نخواهند بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۸.</ref><ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۷.</ref> | ||
==جایگاه انسانشناسی== | == جایگاه انسانشناسی == | ||
بحث از [[انسان]] در [[جهانبینی اسلامی]] از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار است و به عنوان یکی از مباحث مهم و کلیدی منظومه بینشی مسلمانان به حساب میآید. دلیل این مطلب آن است که در منظومه فکری اسلام، [[شناخت]] صحیح انسان و قابلیتها و تواناییهای او مبنا و پایه همه فعالیتهای فردی و اجتماعی انسان بوده، اهداف او در [[زندگی]] را رقم زده، جهتگیری لازم برای وصول به این اهداف را نیز به دنبال خواهد داشت. در [[نظام]] انسانشناسانه اسلام، انسان [[خلیفه خداوند]] در روی [[زمین]] است که باید در مسیر [[رضایت خداوند]] حرکت کرده به [[مقام قرب الهی]] دست یابد. برخی از اندیشمندان اسلامی از این [[خلیفه الهی]] با عناوینی از قبیل؛ [[جامع تمام جهات عالم]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸ ص۴۱۱.</ref>، نسخه عالم وجود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۲۵۴.</ref>، شامل عالم [[غیب و شهود]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>، عصاره و [[خلاصه عالم هستی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۶۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۰۳.</ref>، [[غایت عالم خلقت]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۶۲.</ref>، [[جلوهگاه نور حق تعالی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۵۳.</ref>، [[مظهر اسم اعظم الهی]]<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷.</ref>، [[مظهر جمیع اسماء الهی]]<ref>امام خمینی، سرالصلوة، ص۲۲ - ۲۳.</ref>، [[جامع کون کبیر]]<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۷۸.</ref>، نسخه [[ملک]] و [[ملکوت]]<ref>امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۷-۸.</ref> و... یاد میکنند.<ref>ر.ک: [[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۹.</ref> | بحث از [[انسان]] در [[جهانبینی اسلامی]] از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار است و به عنوان یکی از مباحث مهم و کلیدی منظومه بینشی مسلمانان به حساب میآید. دلیل این مطلب آن است که در منظومه فکری اسلام، [[شناخت]] صحیح انسان و قابلیتها و تواناییهای او مبنا و پایه همه فعالیتهای فردی و اجتماعی انسان بوده، اهداف او در [[زندگی]] را رقم زده، جهتگیری لازم برای وصول به این اهداف را نیز به دنبال خواهد داشت. در [[نظام]] انسانشناسانه اسلام، انسان [[خلیفه خداوند]] در روی [[زمین]] است که باید در مسیر [[رضایت خداوند]] حرکت کرده به [[مقام قرب الهی]] دست یابد. برخی از اندیشمندان اسلامی از این [[خلیفه الهی]] با عناوینی از قبیل؛ [[جامع تمام جهات عالم]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸ ص۴۱۱.</ref>، نسخه عالم وجود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۲۵۴.</ref>، شامل عالم [[غیب و شهود]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>، عصاره و [[خلاصه عالم هستی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۶۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۰۳.</ref>، [[غایت عالم خلقت]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۶۲.</ref>، [[جلوهگاه نور حق تعالی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۵۳.</ref>، [[مظهر اسم اعظم الهی]]<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷.</ref>، [[مظهر جمیع اسماء الهی]]<ref>امام خمینی، سرالصلوة، ص۲۲ - ۲۳.</ref>، [[جامع کون کبیر]]<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۷۸.</ref>، نسخه [[ملک]] و [[ملکوت]]<ref>امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۷-۸.</ref> و... یاد میکنند.<ref>ر. ک: [[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |