رزق در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«ارزاق» چیزهایی که از جانب [[خداوند]] بوده و منفعتی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] برای صاحبش به دنبال داشته باشد. | «ارزاق» چیزهایی که از جانب [[خداوند]] بوده و منفعتی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] برای صاحبش به دنبال داشته باشد. | ||
ارزاق جمع [[رزق]]، اسم مصدر و به معنای چیزی است که از آن نفعی حاصل میشود<ref>لسان العرب، ج۱۰،ص ۱۱۵؛ کتاب العین، ج۵، ص۸۵</ref>. | ارزاق جمع [[رزق]]، اسم مصدر و به معنای چیزی است که از آن نفعی حاصل میشود<ref>لسان العرب، ج۱۰،ص ۱۱۵؛ کتاب العین، ج۵، ص۸۵</ref>. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در مجموع، رزق معنای معروفی دارد و از موارد استعمالش، معنای عطا و [[بخشش]] به دست میآید. در نظر ابتدایی رزق تنها به [[خوردنیها]] اطلاق میشد، سپس معنای آن توسعه یافته و تمام آنچه به [[آدمی]] میرسد و از آن منتفع میگرددـ چون مال و [[جاه]] و [[فامیل]] و [[علم]] و امثال آن ـ دربر گرفته است؛ پس تمام خیراتی که خداوند به [[مخلوقات]] خود [[افاضه]] میکند، منطبق بر معنای رزق خواهد بود؛ زیرا رزق عطایی است که مورد استفاده مرزوق باشد<ref>المیزان، ج۳، ص۱۳۸</ref>. | در مجموع، رزق معنای معروفی دارد و از موارد استعمالش، معنای عطا و [[بخشش]] به دست میآید. در نظر ابتدایی رزق تنها به [[خوردنیها]] اطلاق میشد، سپس معنای آن توسعه یافته و تمام آنچه به [[آدمی]] میرسد و از آن منتفع میگرددـ چون مال و [[جاه]] و [[فامیل]] و [[علم]] و امثال آن ـ دربر گرفته است؛ پس تمام خیراتی که خداوند به [[مخلوقات]] خود [[افاضه]] میکند، منطبق بر معنای رزق خواهد بود؛ زیرا رزق عطایی است که مورد استفاده مرزوق باشد<ref>المیزان، ج۳، ص۱۳۸</ref>. | ||
[[اشاعره]] معتقدند که رزق شامل [[حرام]] هم میشود، ایشان برای [[اثبات]] مدعای خود به [[آیه]] ششم از [[سوره هود]] استناد جسته اند:<ref>ما مِنْ دابّة إِلاّ عَلَی اللّه رِزْقُها</ref>؛ هیچ [[جنبنده]] ای نیست مگر این که روزی او بر خداست.بر اساس عموم این [[آیه]]، [[خداوند]] همه جنبندگان را [[رزق]] میدهد، در حالی که روشن است همه [[مکلفان]] از [[حلال]] نمیخورند به خصوص، اگر کسی در طول زندگیاش هیچ گاه از حلال [[ارتزاق]] نکرده باشد، باید از عموم آیه فوق جدا شود، ضمن این که بهائم و طفل شیرخوار هم مالک روزی خود نیستند، پس رزق شامل [[حرام]] و آنچه غیر [[ملک]] روزی [[خوار]] است نیز میشود<ref>تمهید الأوائل وتلخیص الأوائل، ص۳۷۰؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۴ـ ۱۴۵؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۸ـ ۳۱۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۱۷۲</ref>. | [[اشاعره]] معتقدند که رزق شامل [[حرام]] هم میشود، ایشان برای [[اثبات]] مدعای خود به [[آیه]] ششم از [[سوره هود]] استناد جسته اند:<ref>ما مِنْ دابّة إِلاّ عَلَی اللّه رِزْقُها</ref>؛ هیچ [[جنبنده]] ای نیست مگر این که روزی او بر خداست. بر اساس عموم این [[آیه]]، [[خداوند]] همه جنبندگان را [[رزق]] میدهد، در حالی که روشن است همه [[مکلفان]] از [[حلال]] نمیخورند به خصوص، اگر کسی در طول زندگیاش هیچ گاه از حلال [[ارتزاق]] نکرده باشد، باید از عموم آیه فوق جدا شود، ضمن این که بهائم و طفل شیرخوار هم مالک روزی خود نیستند، پس رزق شامل [[حرام]] و آنچه غیر [[ملک]] روزی [[خوار]] است نیز میشود<ref>تمهید الأوائل وتلخیص الأوائل، ص۳۷۰؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۴ـ ۱۴۵؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۸ـ ۳۱۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۱۷۲</ref>. | ||
این [[استدلال]] با اشکالهایی رو به رو شده است: | این [[استدلال]] با اشکالهایی رو به رو شده است: | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
۳) در آیات: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ}}<ref>«و از آنچه روزیتان کردهایم (در راه خداوند) انفاق کنید» سوره منافقون، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>امر به انفاق بخشی از رزق شده است، در حالی که در موارد متعددی نیز از انفاق حرام [[نهی]] شده است، بنابراین، رزق نمیتواند حرام باشد<ref>المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۲ـ ۳۶۳؛ کشف المراد، ص۳۴۱</ref>. | ۳) در آیات: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ}}<ref>«و از آنچه روزیتان کردهایم (در راه خداوند) انفاق کنید» سوره منافقون، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>امر به انفاق بخشی از رزق شده است، در حالی که در موارد متعددی نیز از انفاق حرام [[نهی]] شده است، بنابراین، رزق نمیتواند حرام باشد<ref>المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۲ـ ۳۶۳؛ کشف المراد، ص۳۴۱</ref>. | ||
۴) [[امام محمد باقر]]{{ع}} فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[آگاه]] باشید [[روح]] الأمین به قلبم [[القا]] کرد که: هیچ کس تا رزق و روزیاش تمام نشود، نخواهد مرد، پس، از [[خدا]] بپرهیزید و در [[طلب]] رزق، [[معتدل]] باشید، دیر رسیدن روزی، شما را وادار نکند که آن را از راه [[معصیت]] طلب کنید، [[خداوند]] [[رزق حلال]] را میان [[بندگان]] خود تقسیم کرده است، نه رزق حرام را، کسی که تقوای خدا را پیشه کند و [[شکیبایی]] ورزد، روزیش از راه [[حلال]] خواهد رسید، اما کسی که آن را از راه [[حرام]] [[طلب]] کند، روزی حلالش نیز قطع شده و بر او حساب خواهد شد<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۱۴۸ـ ۱۴۹</ref>. | ۴) [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[آگاه]] باشید [[روح]] الأمین به قلبم [[القا]] کرد که: هیچ کس تا رزق و روزیاش تمام نشود، نخواهد مرد، پس، از [[خدا]] بپرهیزید و در [[طلب]] رزق، [[معتدل]] باشید، دیر رسیدن روزی، شما را وادار نکند که آن را از راه [[معصیت]] طلب کنید، [[خداوند]] [[رزق حلال]] را میان [[بندگان]] خود تقسیم کرده است، نه رزق حرام را، کسی که تقوای خدا را پیشه کند و [[شکیبایی]] ورزد، روزیش از راه [[حلال]] خواهد رسید، اما کسی که آن را از راه [[حرام]] [[طلب]] کند، روزی حلالش نیز قطع شده و بر او حساب خواهد شد<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۱۴۸ـ ۱۴۹</ref>. | ||
در [[داوری]] میان دو دیدگاه مزبور میتوان گفت: [[رزق]] دو قسم است: | در [[داوری]] میان دو دیدگاه مزبور میتوان گفت: [[رزق]] دو قسم است: | ||
#رزق [[تکوینی]] و یا رزق به معنای عام که شامل تمام آنچه به موجود میرسد به هر صورتی که باشد میشود؛ چنان که عمومات رزق در [[قرآن کریم]] ناظر به این معناست<ref>المیزان، ج۳، ص۱۴۰</ref>. | # رزق [[تکوینی]] و یا رزق به معنای عام که شامل تمام آنچه به موجود میرسد به هر صورتی که باشد میشود؛ چنان که عمومات رزق در [[قرآن کریم]] ناظر به این معناست<ref>المیزان، ج۳، ص۱۴۰</ref>. | ||
#رزق [[تشریعی]] و یا رزق به معنای خاص که فقط شامل حلال و [[مباح]] از ارزاقی است که در طول [[زندگی]] به [[انسان]] میرسد و حرام، به لحاظ تشریعی رزق از جانب [[خدا]] نیست. بدین ترتیب [[نزاع]] میان دو گروه لفظی خواهد بود<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۱۵۱؛ ایضاح المراد، ص۳۲۳</ref>. | # رزق [[تشریعی]] و یا رزق به معنای خاص که فقط شامل حلال و [[مباح]] از ارزاقی است که در طول [[زندگی]] به [[انسان]] میرسد و حرام، به لحاظ تشریعی رزق از جانب [[خدا]] نیست. بدین ترتیب [[نزاع]] میان دو گروه لفظی خواهد بود<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۱۵۱؛ ایضاح المراد، ص۳۲۳</ref>. | ||
[[رازق]] [[حقیقی]] و بالذات [[خداوند]] است و اسباب و وسائط تفضلاً رازق خوانده شده و به نوعی مجازگویی است و لذا رزق فعل [[الهی]] است<ref>تقریب المعارف، ص۹۴؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴؛ کشف المراد، ص۳۴۱؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸؛ شرح الاصول الخمسه، ص۷۸۴؛ الذخیره، ص۲۶۷</ref>. | [[رازق]] [[حقیقی]] و بالذات [[خداوند]] است و اسباب و وسائط تفضلاً رازق خوانده شده و به نوعی مجازگویی است و لذا رزق فعل [[الهی]] است<ref>تقریب المعارف، ص۹۴؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴؛ کشف المراد، ص۳۴۱؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸؛ شرح الاصول الخمسه، ص۷۸۴؛ الذخیره، ص۲۶۷</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
البته از آیاتی مثل: {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref> که خداوند را بهترین رازق معرفی کرده میتوان [[تصدیق]] کرد که رازقهای دیگری وجود دارد، اما در واقع رازق بودن مخصوص خداست و دیگران به واسطه اعطای خداوندی از آن [[نصیبی]] گرفتهاند<ref>المیزان، ج۳، ص۱۳۸</ref>، از این رو این فعل الهی، [[لطف]] و [[تفضل]] از جانب خداوند است<ref>ارشاد الطالبین، ص۲۸۸؛ کشف المراد، ص۳۴۱؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۴۹</ref>. | البته از آیاتی مثل: {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref> که خداوند را بهترین رازق معرفی کرده میتوان [[تصدیق]] کرد که رازقهای دیگری وجود دارد، اما در واقع رازق بودن مخصوص خداست و دیگران به واسطه اعطای خداوندی از آن [[نصیبی]] گرفتهاند<ref>المیزان، ج۳، ص۱۳۸</ref>، از این رو این فعل الهی، [[لطف]] و [[تفضل]] از جانب خداوند است<ref>ارشاد الطالبین، ص۲۸۸؛ کشف المراد، ص۳۴۱؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۴۹</ref>. | ||
تمام رزقهایی که به انسان میرسد بدون عوض از جانب خداوند است؛ یعنی [[حق]] مسلمی است که خداوند بر عهده خود نهاده است، با این [[وصف]] در واقع [[بخشش]] و عطایی است بدون استحقاقِ مرزوق که از خداوند عطا شده است. از این رو، رزق را به غیر حساب شمردهاند؛ یعنی در عوض [[عطیه]] الهی چیزی نبوده و برایش حساب و نیست، اما این که [[نفی]] حساب راجع به تقدیر [[رزق]] باشد و رزق نامحدود شمرده شود، با [[آیات]] قدر ناسازگار است {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}<ref>«ما هر چیزی را به اندازهای آفریدهایم» سوره قمر، آیه ۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>«و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است | تمام رزقهایی که به انسان میرسد بدون عوض از جانب خداوند است؛ یعنی [[حق]] مسلمی است که خداوند بر عهده خود نهاده است، با این [[وصف]] در واقع [[بخشش]] و عطایی است بدون استحقاقِ مرزوق که از خداوند عطا شده است. از این رو، رزق را به غیر حساب شمردهاند؛ یعنی در عوض [[عطیه]] الهی چیزی نبوده و برایش حساب و نیست، اما این که [[نفی]] حساب راجع به تقدیر [[رزق]] باشد و رزق نامحدود شمرده شود، با [[آیات]] قدر ناسازگار است {{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ}}<ref>«ما هر چیزی را به اندازهای آفریدهایم» سوره قمر، آیه ۴۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا}}<ref>«و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بیگمان خداوند برای هر چیز، اندازهای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۳.</ref> که آیات مذکور رزق را محدود و مقدر میدانند<ref>المیزان، ج۳، ص۱۴۰ـ ۱۴۱</ref>. | ||
بعضی از [[صوفیه]] گفتهاند [[طلب]] و اکتساب رزق با [[توکل]] منافات دارد و حتی طلب رزق جایز نیست. [[دلایل]] آنان عبارت است از: | بعضی از [[صوفیه]] گفتهاند [[طلب]] و اکتساب رزق با [[توکل]] منافات دارد و حتی طلب رزق جایز نیست. [[دلایل]] آنان عبارت است از: | ||
# [[اموال]] [[حلال و حرام]] به هم آمیخته است؛ لذا [[تصرف]] در آن جز به مقدار ضروری جایز نیست. | # [[اموال]] [[حلال و حرام]] به هم آمیخته است؛ لذا [[تصرف]] در آن جز به مقدار ضروری جایز نیست. | ||
#موجب مساعدت [[ظالم]] میشود، چون ممکن است در [[غصب]] [[مالی]] غیر مستقیم شرکت کنیم، که [[حرام]] است. | # موجب مساعدت [[ظالم]] میشود، چون ممکن است در [[غصب]] [[مالی]] غیر مستقیم شرکت کنیم، که [[حرام]] است. | ||
#در [[روایت]] آمده که: اگر بر [[خدا]] توکل کنید و [[حقیقت]] توکل را به جای آورید، [[خداوند]] شما را روزی میدهد؛ همان طور که پرندگان را روزی میدهد<ref>المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۷؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸ـ ۲۹۰؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۵۱</ref>. | # در [[روایت]] آمده که: اگر بر [[خدا]] توکل کنید و [[حقیقت]] توکل را به جای آورید، [[خداوند]] شما را روزی میدهد؛ همان طور که پرندگان را روزی میدهد<ref>المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۷؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸ـ ۲۹۰؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۵۱</ref>. | ||
اشکالات دلایل فوق: | اشکالات دلایل فوق: | ||
#همه [[حلالها]] به حرام آمیخته نیست، بلکه بعضی از حلالها با حرام مختلط است و راه تشخیص [[حلال]] از حرام گشوده است؛ زیرا [[شارع]] یَد را [[اماره]] [[مالکیت]] قرار داده است. علاوه بر این، اگر به خاطر آمیزش حلال به حرام کسب [[مال]] جایز نیست، خوردن آن هم جایز نخواهد بود و صوفیه به این لازم، ملتزم نیستند. | # همه [[حلالها]] به حرام آمیخته نیست، بلکه بعضی از حلالها با حرام مختلط است و راه تشخیص [[حلال]] از حرام گشوده است؛ زیرا [[شارع]] یَد را [[اماره]] [[مالکیت]] قرار داده است. علاوه بر این، اگر به خاطر آمیزش حلال به حرام کسب [[مال]] جایز نیست، خوردن آن هم جایز نخواهد بود و صوفیه به این لازم، ملتزم نیستند. | ||
#مساعدت ظالم مقصود نیست، بلکه گاهی قهری است. | # مساعدت ظالم مقصود نیست، بلکه گاهی قهری است. | ||
# توکل با طلب منافات ندارد و روایت مذکور توصیه به توکل میکند و نه [[نهی]] از طلب<ref>ارشاد الطالبین، ص۲۸۹؛ کشف المراد، ص۳۴۲؛ شرح الاصول الخمسه، ص۷۸۷؛ الذخیره، ص۲۷۱ـ ۲۷۳؛ کنزالفوائد، ج۲، ص۱۹۶؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۷</ref>. | # توکل با طلب منافات ندارد و روایت مذکور توصیه به توکل میکند و نه [[نهی]] از طلب<ref>ارشاد الطالبین، ص۲۸۹؛ کشف المراد، ص۳۴۲؛ شرح الاصول الخمسه، ص۷۸۷؛ الذخیره، ص۲۷۱ـ ۲۷۳؛ کنزالفوائد، ج۲، ص۱۹۶؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۷</ref>. | ||
در واقع نه تنها طلب رزق جایز است بلکه در آیاتی از قـرآن {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را | در واقع نه تنها طلب رزق جایز است بلکه در آیاتی از قـرآن {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«سپس از همانجا که مردم رهسپار میشوند رهسپار شوید و از خداوند آمرزش بخواهید، به راستی خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۹۹.</ref> بـدان امـر شـده است، و در روایـات متعـددی نیز توصیه به طلب رزق دارد<ref>کنزالفوائد، ج۲، ص۱۹۶ـ ۱۹۷؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸ـ ۲۸۹</ref>. | ||
تلاش در طلب رزق هنگام نیاز برای دفع ضرر از نفس، [[واجب]] است و برای توسعه رزق جهت [[خانواده]] و [[زندگی]] [[مستحب]]. در هنگام [[بینیازی]] و برای توسعه بیشتر آن، [[مباح]]، و اگر موجب ترک [[واجب]] و یا انجام محرّمی شود، [[حرام]] است<ref>کشف المراد، ص۳۴۲؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۹؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸</ref>. | تلاش در طلب رزق هنگام نیاز برای دفع ضرر از نفس، [[واجب]] است و برای توسعه رزق جهت [[خانواده]] و [[زندگی]] [[مستحب]]. در هنگام [[بینیازی]] و برای توسعه بیشتر آن، [[مباح]]، و اگر موجب ترک [[واجب]] و یا انجام محرّمی شود، [[حرام]] است<ref>کشف المراد، ص۳۴۲؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۹؛ ارشاد الطالبین، ص۲۸۸</ref>. |