سخنچینی در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==[[نمامی]] و [[سخنچینی]]== | == [[نمامی]] و [[سخنچینی]] == | ||
واژه “نم” به معنای [[سخنچینی]] و [[سخن گفتن]] برای [[ایجاد اختلاف]] است و نمیمة به معنای سخنچینی و دوبههمزنی میباشد و در [[قرآن]] {{متن قرآن|هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}}<ref>«خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی» سوره قلم، آیه ۱۱.</ref> به کار رفته است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۲۵.</ref>. نمیم به معنای خبری است که نقل شده و در آن [[فساد]] هست<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۲۵۷.</ref>. واژه دیگری که برای آن به کار میرود “قنات” به معنای [[سخنچین]] است<ref>محمد بن حسن ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. | واژه “نم” به معنای [[سخنچینی]] و [[سخن گفتن]] برای [[ایجاد اختلاف]] است و نمیمة به معنای سخنچینی و دوبههمزنی میباشد و در [[قرآن]] {{متن قرآن|هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}}<ref>«خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی» سوره قلم، آیه ۱۱.</ref> به کار رفته است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۲۵.</ref>. نمیم به معنای خبری است که نقل شده و در آن [[فساد]] هست<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۲۵۷.</ref>. واژه دیگری که برای آن به کار میرود “قنات” به معنای [[سخنچین]] است<ref>محمد بن حسن ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. | ||
[[علامه طباطبایی]] در توضیح واژه مذکور مینویسد: مشاء بنمیم به معنای [[سعایت]] و دوبههمزنی است، و مشاء به معنای نقل کننده سخنان کسانی نزد کسان دیگر به منظور فساد و تیرگی [[روابط]] است<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۶۲۱.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] در توضیح واژه مذکور مینویسد: مشاء بنمیم به معنای [[سعایت]] و دوبههمزنی است، و مشاء به معنای نقل کننده سخنان کسانی نزد کسان دیگر به منظور فساد و تیرگی [[روابط]] است<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۶۲۱.</ref>. | ||
سخنچینی از [[افعال]] ناپسندی است که پیامدهای زیانباری در بین اعضای [[جامعه]] دارد. در هر جامعه، معمولاً کسانی هستند که به بهانههای مختلف و به اغراض و انگیزههای گوناگون همچون ارضای تمایلهای بیمارگون، [[اختلافافکنی]]، تشدید [[مخاصمهها]] و فاصلهها، ایجاد ذهنیتهای منفی، [[توطئه]]، [[انتقام]]، [[تخریب]] شخصیتها، [[افشای]] [[اسرار]] و... به این کار دست میزنند. گفتنی است در [[سوره قلم]] به عنوان تنها مستند [[قرآنی]] کنش “نمامی”، واژه {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} به معنای سخنچینی فعال به صورت صیغه [[مبالغه]] ذکر شده است. | سخنچینی از [[افعال]] ناپسندی است که پیامدهای زیانباری در بین اعضای [[جامعه]] دارد. در هر جامعه، معمولاً کسانی هستند که به بهانههای مختلف و به اغراض و انگیزههای گوناگون همچون ارضای تمایلهای بیمارگون، [[اختلافافکنی]]، تشدید [[مخاصمهها]] و فاصلهها، ایجاد ذهنیتهای منفی، [[توطئه]]، [[انتقام]]، [[تخریب]] شخصیتها، [[افشای]] [[اسرار]] و... به این کار دست میزنند. گفتنی است در [[سوره قلم]] به عنوان تنها مستند [[قرآنی]] کنش “نمامی”، واژه {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} به معنای سخنچینی فعال به صورت صیغه [[مبالغه]] ذکر شده است. | ||
[[شهید مطهری]] در توضیح {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} مینویسد: قرآن نمیفرماید: نمام. تعبیرش این است: {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} مثل اینکه در اینجا نوعی سخنچینی را که [[پستترین]] نوع آن است بیان میکند و آن اینکه [[انسان]] حرفی را در جایی از کسی میشنود، آن [[قدر]] به کار سخنچینی [[حریص]] است که این طور نیست که بعد از مدتی با آن شخص دیگر [برخورد میکند و آن حرف را میگوید، بلکه] فوراً [[کفش]] و [[لباس]] میپوشد و [[راه]] میافتد که برود این خبر را به او بدهد، کاری ندارد غیر از اینکه همین را به او بگوید، یعنی برای او این کار آنقدر [[هدف]] است که هیچ کاری ندارد جز اینکه [[راه]] بیفتد برای همین کار. این دیگر [[پستترین]] نوع [[سخنچینی]] است. [[نمامی]] در [[شریعت اسلام]] بسیار [[مذموم]] است<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۲۶۶-۲۶۸؛ برای آگاهی بیشتر از زمینههای روحی فاعلان و آثار و تبعات اجتماعی مخرب این عمل، ر.ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۵-۲۸۲؛ ناصر مکارم شیرازی و با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۲۹۵-۳۱۱.</ref>. | [[شهید مطهری]] در توضیح {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} مینویسد: قرآن نمیفرماید: نمام. تعبیرش این است: {{متن قرآن|مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}} مثل اینکه در اینجا نوعی سخنچینی را که [[پستترین]] نوع آن است بیان میکند و آن اینکه [[انسان]] حرفی را در جایی از کسی میشنود، آن [[قدر]] به کار سخنچینی [[حریص]] است که این طور نیست که بعد از مدتی با آن شخص دیگر [برخورد میکند و آن حرف را میگوید، بلکه] فوراً [[کفش]] و [[لباس]] میپوشد و [[راه]] میافتد که برود این خبر را به او بدهد، کاری ندارد غیر از اینکه همین را به او بگوید، یعنی برای او این کار آنقدر [[هدف]] است که هیچ کاری ندارد جز اینکه [[راه]] بیفتد برای همین کار. این دیگر [[پستترین]] نوع [[سخنچینی]] است. [[نمامی]] در [[شریعت اسلام]] بسیار [[مذموم]] است<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۲۶۶-۲۶۸؛ برای آگاهی بیشتر از زمینههای روحی فاعلان و آثار و تبعات اجتماعی مخرب این عمل، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۵-۲۸۲؛ ناصر مکارم شیرازی و با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۲۹۵-۳۱۱.</ref>. | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
# [[نهی]] از [[متابعت]] نمامان [[فرومایه]]: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ * هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر! * خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی» سوره قلم، آیه۱۰-۱۱.</ref>.<ref>سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۷۱.</ref> | # [[نهی]] از [[متابعت]] نمامان [[فرومایه]]: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ * هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر! * خردهگیری، پیشگامی در سخنچینی» سوره قلم، آیه۱۰-۱۱.</ref>.<ref>سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۷۱.</ref> | ||