شجره طیبه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''شجره طیبه''' دودمان [[پاک]] و پرثمر و بالندۀ [[پیامبر|حضرت رسول]]{{صل}}، در [[روایات]] بسیاری به درخت ریشهدار و پرشاخ و برگی [[تشبیه]] شده که [[مردم]] از ثمرات آن بهرهمند میشوند. [[قرآن]]، کلمۀ [[طیبه]] و سخن و [[باور]] [[پاک]] را همچون درخت [[پاکی]] میداند که ریشهاش ثابت و شاخهاش در [[آسمان]] است و هرلحظه ثمر میدهد {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً...}}<ref> ابراهیم، آیه ۲۴</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۱.</ref>. | '''شجره طیبه''' دودمان [[پاک]] و پرثمر و بالندۀ [[پیامبر|حضرت رسول]] {{صل}}، در [[روایات]] بسیاری به درخت ریشهدار و پرشاخ و برگی [[تشبیه]] شده که [[مردم]] از ثمرات آن بهرهمند میشوند. [[قرآن]]، کلمۀ [[طیبه]] و سخن و [[باور]] [[پاک]] را همچون درخت [[پاکی]] میداند که ریشهاش ثابت و شاخهاش در [[آسمان]] است و هرلحظه ثمر میدهد {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً...}}<ref> ابراهیم، آیه ۲۴</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۱.</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*در روایاتی این شجرۀ طیّبه به [[پیامبر]] و [[امام علی|حضرت علی]] و [[فرزندان]] آنان منطبق شده است. این [[خاندان]]، هم ریشه دارند، هم ریشۀ همۀ [[خوبیها]] و [[پاکیها]] و فضایلند و سایهسار [[لطف]] و فضلشان بر سر [[مردم]] سایهافکن است. در [[احادیث]]، [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خود را با تعابیری همچون شجرۀ [[علم]]، شجرۀ [[نبوت]]، شجرۀ [[طوبی]]، شجرۀ [[عصمت]]، شجرۀ ندی، شجرۀ [[تقوا]]، شجرۀ اصفیا و... ستودهاند. در [[آیۀ قرآن]] از درخت [[طوبی]] یاد شده است که نام درختی در [[بهشت]] است. [[اهل بیت]]{{عم}} فرمودهاند: [[طوبی]] درختی در [[بهشت]] است که ریشهاش در خانۀ [[پیامبر|محمّد]]، و در روایتی در خانۀ [[علی]] است. [[حضرت رسول]] فرمود: {{عربی|"یا علیّ... أنت صاحب شجرة طوبی فی الجنّة"}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸ ص ۱۴۰</ref> نیز [[امام باقر]]{{ع}} در ذیل آیۀ یادشده، فرمود: {{عربی|"أمّا الشّجرة فرسول اللّه{{صل}} و فرعها علیّ{{ع}} و غصن الشّجرة فاطمة بنت [[رسول]] اللّه و ثمرها أولادها{{عم}} و ورقها شیعتنا..."}}<ref>«درخت، رسول خداست، تنهاش [[امام علی|علی]]{{ع}} و شاخهاش فاطمه دختر [[پیامبر]] است و میوۀ این درخت فرزندان فاطمهاند و برگ آن شیعیان مایند». همان، ج ۱۶ ص ۳۶۳، احقاق الحق، ج ۷ ص ۱۸۰</ref>، [[امام صادق]]{{ع}} نیز دربارۀ درخت [[طوبی]] میفرماید: {{عربی|"شجرة فی الجنّة، أصلها فی دار علیّ بن ابی طالب و لیس مؤمن إلاّ و فی داره غصن من أغصانها"}}<ref>«درختی است در بهشت که ریشۀ آن در خانۀ [[امام علی]]{{ع}} است و هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه شاخهای از آن در خانۀ اوست». معانی الأخبار، ص ۱۱۲</ref>، در [[حدیث]] دیگری از [[پیامبر]]{{صل}} آمده است: من آن درختم، [[فاطمه]] شاخۀ آن است، [[امام علی|علی]] باروری آن درخت است و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] میوۀ آن، و [[دوستداران]] اینان از امتم، برگهای آن درختند.<ref>امالی، مفید، ص ۲۴۵</ref> در [[روایات]] و [[دعاها]] هم این سخن [[حضرت رسول]] [[نقل]] شده است که: {{عربی|أنا و علیّ من شجرة واحدة و سائر النّاس من شجر شتّی}}<ref>«من و علی از یک درختیم و مردم دیگر از درختهای پراکنده». حار الأنوار، ج ۳۵ ص ۳۰۱، و مفاتیح الجنان، دعای ندبه</ref> در [[اصول کافی]] بابی به این عنوان است که [[ائمه]]، معدن [[علم]] و شجرۀ نبوّتاند.<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۱</ref> از مجموع این [[احادیث]] و [[روایات]] بسیاری که در اینباره است، برمیآید که [[خاندان]] [[رسالت]] و شجرۀ طیّبۀ [[نبوت]]، باید منشأ تغذیۀ [[فکری]] و [[روحی]] و اصل و ریشۀ [[ایمان]] و [[سلوک]] و عمل [[مردم]] باشند، به نحوی با این [[خانواده]] پیوند داشته باشند، به شاخ و برگ این درخت تناور بیاویزند و به شاخۀ [[محبت]] و [[مودّت]] و [[ولایت]] آنان تمسّک جویند. هرچه [[فیض]] به [[مردم]] و [[جهان]] میرسد، به [[برکت]] وجود آنان است و [[عترت]] مصطفی و [[آل اللّه]]، اصل و فرع و شاخه و ریشۀ هرخیر و فضیلتاند. برعکس این [[خاندان]]، از دشمنانشان به عنوان "[[شجرۀ خبیثه]]" و "[[شجرۀ ملعونه]]" یاد شده که منشأ هرفساد و [[آلودگی]] و گمراهیاند.<ref>ر. ک: «بحار الأنوار»، ج ۲۴ ص ۱۳۶</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۱.</ref>. | * در روایاتی این شجرۀ طیّبه به [[پیامبر]] و [[امام علی|حضرت علی]] و [[فرزندان]] آنان منطبق شده است. این [[خاندان]]، هم ریشه دارند، هم ریشۀ همۀ [[خوبیها]] و [[پاکیها]] و فضایلند و سایهسار [[لطف]] و فضلشان بر سر [[مردم]] سایهافکن است. در [[احادیث]]، [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خود را با تعابیری همچون شجرۀ [[علم]]، شجرۀ [[نبوت]]، شجرۀ [[طوبی]]، شجرۀ [[عصمت]]، شجرۀ ندی، شجرۀ [[تقوا]]، شجرۀ اصفیا و... ستودهاند. در [[آیۀ قرآن]] از درخت [[طوبی]] یاد شده است که نام درختی در [[بهشت]] است. [[اهل بیت]] {{عم}} فرمودهاند: [[طوبی]] درختی در [[بهشت]] است که ریشهاش در خانۀ [[پیامبر|محمّد]]، و در روایتی در خانۀ [[علی]] است. [[حضرت رسول]] فرمود: {{عربی|"یا علیّ... أنت صاحب شجرة طوبی فی الجنّة"}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸ ص ۱۴۰</ref> نیز [[امام باقر]] {{ع}} در ذیل آیۀ یادشده، فرمود: {{عربی|"أمّا الشّجرة فرسول اللّه {{صل}} و فرعها علیّ {{ع}} و غصن الشّجرة فاطمة بنت [[رسول]] اللّه و ثمرها أولادها {{عم}} و ورقها شیعتنا..."}}<ref>«درخت، رسول خداست، تنهاش [[امام علی|علی]] {{ع}} و شاخهاش فاطمه دختر [[پیامبر]] است و میوۀ این درخت فرزندان فاطمهاند و برگ آن شیعیان مایند». همان، ج ۱۶ ص ۳۶۳، احقاق الحق، ج ۷ ص ۱۸۰</ref>، [[امام صادق]] {{ع}} نیز دربارۀ درخت [[طوبی]] میفرماید: {{عربی|"شجرة فی الجنّة، أصلها فی دار علیّ بن ابی طالب و لیس مؤمن إلاّ و فی داره غصن من أغصانها"}}<ref>«درختی است در بهشت که ریشۀ آن در خانۀ [[امام علی]] {{ع}} است و هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه شاخهای از آن در خانۀ اوست». معانی الأخبار، ص ۱۱۲</ref>، در [[حدیث]] دیگری از [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: من آن درختم، [[فاطمه]] شاخۀ آن است، [[امام علی|علی]] باروری آن درخت است و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] میوۀ آن، و [[دوستداران]] اینان از امتم، برگهای آن درختند.<ref>امالی، مفید، ص ۲۴۵</ref> در [[روایات]] و [[دعاها]] هم این سخن [[حضرت رسول]] [[نقل]] شده است که: {{عربی|أنا و علیّ من شجرة واحدة و سائر النّاس من شجر شتّی}}<ref>«من و علی از یک درختیم و مردم دیگر از درختهای پراکنده». حار الأنوار، ج ۳۵ ص ۳۰۱، و مفاتیح الجنان، دعای ندبه</ref> در [[اصول کافی]] بابی به این عنوان است که [[ائمه]]، معدن [[علم]] و شجرۀ نبوّتاند.<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۱</ref> از مجموع این [[احادیث]] و [[روایات]] بسیاری که در اینباره است، برمیآید که [[خاندان]] [[رسالت]] و شجرۀ طیّبۀ [[نبوت]]، باید منشأ تغذیۀ [[فکری]] و [[روحی]] و اصل و ریشۀ [[ایمان]] و [[سلوک]] و عمل [[مردم]] باشند، به نحوی با این [[خانواده]] پیوند داشته باشند، به شاخ و برگ این درخت تناور بیاویزند و به شاخۀ [[محبت]] و [[مودّت]] و [[ولایت]] آنان تمسّک جویند. هرچه [[فیض]] به [[مردم]] و [[جهان]] میرسد، به [[برکت]] وجود آنان است و [[عترت]] مصطفی و [[آل اللّه]]، اصل و فرع و شاخه و ریشۀ هرخیر و فضیلتاند. برعکس این [[خاندان]]، از دشمنانشان به عنوان "[[شجرۀ خبیثه]]" و "[[شجرۀ ملعونه]]" یاد شده که منشأ هرفساد و [[آلودگی]] و گمراهیاند.<ref>ر. ک: «بحار الأنوار»، ج ۲۴ ص ۱۳۶</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |