عطش: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عطش در قرآن]] - [[عطش در حدیث]] - [[عطش در معارف دعا و زیارات]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عطش در قرآن]] - [[عطش در حدیث]] - [[عطش در معارف دعا و زیارات]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[تشنگی]] از بارزترین جلوههای سوز و [[غم]] در حادثۀ کربلاست. [[سیدالشهدا]]، [[عباس]]، [[علی اکبر]]، [[علی اصغر]] و دیگران، همه لب [[تشنه]] و عطشان [[روز عاشورا]] [[جان]] سپردند. [[محروم]] کردن [[خیمه]] گاه [[امام حسین]]{{ع}} از آب [[فرات]] و [[تحمیل]] عطش به [[امام]] و یارانش، از موارد روشن [[پستی]] و [[عداوت]] [[سپاه کوفه]] و [[ابن زیاد]]، نسبت به [[آل الله]] است. بزرگان، بیشتر از [[کودکان]] [[تحمّل]] [[تشنگی]] دارند و اطفال در برابر بی آبی، زودتر بی تاب میشوند. در [[کربلا]]، عطش [[بیداد]] میکرد و مشکها خالی، لبها خشک، جگرها سوخته، هوا گرم، [[راه]] [[فرات]] بسته، و صدای [[العطش]] بلند بود. | [[تشنگی]] از بارزترین جلوههای سوز و [[غم]] در حادثۀ کربلاست. [[سیدالشهدا]]، [[عباس]]، [[علی اکبر]]، [[علی اصغر]] و دیگران، همه لب [[تشنه]] و عطشان [[روز عاشورا]] [[جان]] سپردند. [[محروم]] کردن [[خیمه]] گاه [[امام حسین]] {{ع}} از آب [[فرات]] و [[تحمیل]] عطش به [[امام]] و یارانش، از موارد روشن [[پستی]] و [[عداوت]] [[سپاه کوفه]] و [[ابن زیاد]]، نسبت به [[آل الله]] است. بزرگان، بیشتر از [[کودکان]] [[تحمّل]] [[تشنگی]] دارند و اطفال در برابر بی آبی، زودتر بی تاب میشوند. در [[کربلا]]، عطش [[بیداد]] میکرد و مشکها خالی، لبها خشک، جگرها سوخته، هوا گرم، [[راه]] [[فرات]] بسته، و صدای [[العطش]] بلند بود. | ||
[[روز عاشورا]]، [[عباس]] کنار خیمهها آمد، صدای "العطش، العطش" [[کودکان]] را شنید. سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به طرف [[فرات]] رفت. چهار هزار نفر تیراندازان موکّل بر [[فرات]]، او را محاصره کردند و [[اباالفضل]]{{ع}} در این درگیری بود که دستها را داد و [[شهید]] شد. | [[روز عاشورا]]، [[عباس]] کنار خیمهها آمد، صدای "العطش، العطش" [[کودکان]] را شنید. سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به طرف [[فرات]] رفت. چهار هزار نفر تیراندازان موکّل بر [[فرات]]، او را محاصره کردند و [[اباالفضل]] {{ع}} در این درگیری بود که دستها را داد و [[شهید]] شد. | ||
قبل از بیرون آمدن از [[فرات]]، خواست آب بنوشد ولی به یاد [[تشنگی]] [[امام]] افتاد و آب ننوشید و عطشان از [[شریعه]] بیرون آمد<ref>بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۱؛ عوالم (امام حسین)، ص۲۸۴.</ref>. [[علی اکبر]]{{ع}} نیز [[روز عاشورا]] پس از چندین نوبت [[جنگیدن]]، مجروح و [[تشنه]] برای [[آخرین وداع]] به [[خیمه]] گاه آمد، در حالی که به [[سیدالشهدا]] میگفت: {{متن حدیث| يَا أَبَتِ اَلْعَطَشُ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ اَلْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص۲۴۶.</ref>. [[امام]]{{ع}}، برای [[کودک]] تشنهکام و شیرخوار خود نیز بنا به [[نقلی]] از [[سپاه]] [[دشمن]] آب طلبید، که بیایید سیرابش کنید. | قبل از بیرون آمدن از [[فرات]]، خواست آب بنوشد ولی به یاد [[تشنگی]] [[امام]] افتاد و آب ننوشید و عطشان از [[شریعه]] بیرون آمد<ref>بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۱؛ عوالم (امام حسین)، ص۲۸۴.</ref>. [[علی اکبر]] {{ع}} نیز [[روز عاشورا]] پس از چندین نوبت [[جنگیدن]]، مجروح و [[تشنه]] برای [[آخرین وداع]] به [[خیمه]] گاه آمد، در حالی که به [[سیدالشهدا]] میگفت: {{متن حدیث| يَا أَبَتِ اَلْعَطَشُ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ اَلْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي}}<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص۲۴۶.</ref>. [[امام]] {{ع}}، برای [[کودک]] تشنهکام و شیرخوار خود نیز بنا به [[نقلی]] از [[سپاه]] [[دشمن]] آب طلبید، که بیایید سیرابش کنید. | ||
خود [[سیدالشهدا]] نیز [[روز عاشورا]]، برای رفع [[تشنگی]] پس از [[نبرد]]، خواست به [[فرات]] برود و آب بنوشد که [[شمر]] [[مانع]] شد و گفت: ای [[حسین]]، از این آب نخواهی نوشید تا از [[تشنگی]] بمیری <ref>{{عربی|و الله لا تذوقه أو تموت عطشا}}؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۱.</ref>. [[تشنگی امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]]، چنان داغی بر [[دل]] عاشقانش نهاده که با هر [[نوشیدن آب]] گوارا، او را یاد میکنند، در [[راه]] [[امام حسین]]، به آبرسانی و سقّایی و [[نذر]] شربت و ساختن آب [[انبار]] میپردازند و با هر عطشی [[کربلا]] و [[عاشورا]] در ذهنشان تداعی میکند، گویا بین آب و عطش و [[کربلا]] پیوند خورده است. بر لب دریا، لب دریا دلان خشکیده است از عطش [[دلها]] کباب است و زبان خشکیده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۴۲.</ref>. | خود [[سیدالشهدا]] نیز [[روز عاشورا]]، برای رفع [[تشنگی]] پس از [[نبرد]]، خواست به [[فرات]] برود و آب بنوشد که [[شمر]] [[مانع]] شد و گفت: ای [[حسین]]، از این آب نخواهی نوشید تا از [[تشنگی]] بمیری <ref>{{عربی|و الله لا تذوقه أو تموت عطشا}}؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۱.</ref>. [[تشنگی امام حسین]] {{ع}} و [[شهدای کربلا]]، چنان داغی بر [[دل]] عاشقانش نهاده که با هر [[نوشیدن آب]] گوارا، او را یاد میکنند، در [[راه]] [[امام حسین]]، به آبرسانی و سقّایی و [[نذر]] شربت و ساختن آب [[انبار]] میپردازند و با هر عطشی [[کربلا]] و [[عاشورا]] در ذهنشان تداعی میکند، گویا بین آب و عطش و [[کربلا]] پیوند خورده است. بر لب دریا، لب دریا دلان خشکیده است از عطش [[دلها]] کباب است و زبان خشکیده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۴۲.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |