پرش به محتوا

قحطبة بن شبیب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[قحطبة بن شبیب در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[قحطبة بن شبیب در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==نقش قحطیه در [[دعوت عباسی]]==
== نقش قحطیه در [[دعوت عباسی]] ==
اندکی پیش از آنکه انقلاب [[عباسیان]] در خراسان مستقر شود و [[فرماندهی]] در آنجا برای زدن ضربه نهایی به [[نصر بن سیار]] - که همراه با یارانش از میان [[قبایل عرب]] [[تمیم]]، بکر و [[قیس]] به نیشابور گریخته بود- آماده شود، [[فرماندهی]] [[عملیات نظامی]] به دستور [[ابراهیم امام]] از ابومسلم به قحطبة بن شبیب واگذار شد<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۳۸۸.</ref>.
اندکی پیش از آنکه انقلاب [[عباسیان]] در خراسان مستقر شود و [[فرماندهی]] در آنجا برای زدن ضربه نهایی به [[نصر بن سیار]] - که همراه با یارانش از میان [[قبایل عرب]] [[تمیم]]، بکر و [[قیس]] به نیشابور گریخته بود- آماده شود، [[فرماندهی]] [[عملیات نظامی]] به دستور [[ابراهیم امام]] از ابومسلم به قحطبة بن شبیب واگذار شد<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۳۸۸.</ref>.
ستاد فرماندهی در حمیمه به رخدادهای آن سوی [[خراسان]] نظر داشت و [[معتقد]] بود که ابومسلم از این منطفه فراتر نرود و عملیات نظامی در مناطق [[عربی]] به ناچار باید به [[فرمانده]] عربی سپرده شود.
ستاد فرماندهی در حمیمه به رخدادهای آن سوی [[خراسان]] نظر داشت و [[معتقد]] بود که ابومسلم از این منطفه فراتر نرود و عملیات نظامی در مناطق [[عربی]] به ناچار باید به [[فرمانده]] عربی سپرده شود.
خط ۸: خط ۸:
[[حکومت]] مرکزی در دِمَشق از این تحولات شتاب‌زده در خراسان به [[وحشت]] افتاده، پی در پی سپاهیانی برای [[پیروزی]] بر نیروی [[انقلاب]] اعزام کرد؛ اما در این کار مهم [[شکست]] خورد. شهرهایی مثل [[اصفهان]] و [[نهاوند]] [[تسلیم]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۴۰۵ - ۴۰۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۵.</ref> و راه به سوی [[عراق]] بر روی [[سپاه]] انقلاب باز شد. نصر در ری در جوی از شکست، بدون آنکه [[جنگی]] بکند، درگذشت<ref>تاریخ ابن‌اعثم، ج۴، ص۳۵۳.</ref>. با [[مرگ]] او [[امویان]] فرماندهای بزرگ را از دست دادند که آنان را در این [[جنگ]] خونین، [[رهبری]] می‌کرد؛ مرگ او بر [[سرنوشت]] آنان تأثیر منفی گذاشت.
[[حکومت]] مرکزی در دِمَشق از این تحولات شتاب‌زده در خراسان به [[وحشت]] افتاده، پی در پی سپاهیانی برای [[پیروزی]] بر نیروی [[انقلاب]] اعزام کرد؛ اما در این کار مهم [[شکست]] خورد. شهرهایی مثل [[اصفهان]] و [[نهاوند]] [[تسلیم]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۴۰۵ - ۴۰۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۵.</ref> و راه به سوی [[عراق]] بر روی [[سپاه]] انقلاب باز شد. نصر در ری در جوی از شکست، بدون آنکه [[جنگی]] بکند، درگذشت<ref>تاریخ ابن‌اعثم، ج۴، ص۳۵۳.</ref>. با [[مرگ]] او [[امویان]] فرماندهای بزرگ را از دست دادند که آنان را در این [[جنگ]] خونین، [[رهبری]] می‌کرد؛ مرگ او بر [[سرنوشت]] آنان تأثیر منفی گذاشت.


قحطبه در فضایی از پیروزی به سوی [[کوفه]] رهسپار شد؛ همزمان، [[استاندار]] [[اموی]] عراق، [[یزید]] بن هبیره، به سوی او حرکت کرد. میان ایشان جنگی رخ داد که به پیروزی قحطبه منجر شد. ابن‌هبیره به [[شهر]] واسط گریخت و در آنجا [[پناه]] گرفت؛ اما قحطبه زنده نبود که نتایج نهایی را ببیند و به هنگام عبور از رودخانه [[غرق]] شد<ref>تاریخ طبری، ص۳۵۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۷.</ref>. پسرش، حسن، در پیشروی پیروزمندانه خود [[جانشین]] او شد و در چهاردهم [[محرم]] ۱۳۲ ق./۷۴۹ م. وارد کوفه شده، [[ابوسلمه خلال]]، [[رئیس]] داعیان عراق را به عنوان [[وزیر]] [[آل محمد]] به رسمیت [[شناخت]]. از این [[زمان]] [[ابوسلمه]] صاحب قدرت [[واقعی]] شد<ref>تاریخ طبری، ص۳۵۷.</ref>.
قحطبه در فضایی از پیروزی به سوی [[کوفه]] رهسپار شد؛ همزمان، [[استاندار]] [[اموی]] عراق، [[یزید]] بن هبیره، به سوی او حرکت کرد. میان ایشان جنگی رخ داد که به پیروزی قحطبه منجر شد. ابن‌هبیره به [[شهر]] واسط گریخت و در آنجا [[پناه]] گرفت؛ اما قحطبه زنده نبود که نتایج نهایی را ببیند و به هنگام عبور از رودخانه [[غرق]] شد<ref>تاریخ طبری، ص۳۵۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۷.</ref>. پسرش، حسن، در پیشروی پیروزمندانه خود [[جانشین]] او شد و در چهاردهم [[محرم]] ۱۳۲ ق. /۷۴۹ م. وارد کوفه شده، [[ابوسلمه خلال]]، [[رئیس]] داعیان عراق را به عنوان [[وزیر]] [[آل محمد]] به رسمیت [[شناخت]]. از این [[زمان]] [[ابوسلمه]] صاحب قدرت [[واقعی]] شد<ref>تاریخ طبری، ص۳۵۷.</ref>.


به این صورت سرنوشت عراق مشخص شد. استقرار انقلاب در این [[سرزمین]] بعد از [[مشرق]] دست آوردی بزرگ بود، به گونه‌ای که امکان علنی شدن [[دعوت]] فراهم شد و خراسانی‌ها توانستند [[امام]] خود را از [[آل محمد]] بشناسند<ref>محمود و الشریف، العالم الاسلامی فی العصر العباسی، ص۶۴.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۱.</ref>
به این صورت سرنوشت عراق مشخص شد. استقرار انقلاب در این [[سرزمین]] بعد از [[مشرق]] دست آوردی بزرگ بود، به گونه‌ای که امکان علنی شدن [[دعوت]] فراهم شد و خراسانی‌ها توانستند [[امام]] خود را از [[آل محمد]] بشناسند<ref>محمود و الشریف، العالم الاسلامی فی العصر العباسی، ص۶۴.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۱.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش