پرش به محتوا

مرجئه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==چیستی مرجئه==
== چیستی مرجئه ==
*"مرجئه" نام فرقه‌ای از [[فرق اسلامی]] است که در پایان نیمه اول قرن اول هجری پدید آمد<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. در شرح مرجئه دو معنای متفاوت ارائه شده است:
*"مرجئه" نام فرقه‌ای از [[فرق اسلامی]] است که در پایان نیمه اول قرن اول هجری پدید آمد<ref>ر. ک: [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>. در شرح مرجئه دو معنای متفاوت ارائه شده است:
#مرجئه به معنای "تأخیر انداختن": اطلاق مرجئه بر این [[فرقه]] از آن حیث است که عمل را از نظر رتبه، از [[ایمان]] مؤخر می‌دانستند.
# مرجئه به معنای "تأخیر انداختن": اطلاق مرجئه بر این [[فرقه]] از آن حیث است که عمل را از نظر رتبه، از [[ایمان]] مؤخر می‌دانستند.
#مرجئه به معنای "[[امید]] دادن": اطلاق این اسم بر این [[فرقه]] از آن جهت است که [[معتقد]] بودند [[معصیت]] به [[ایمان]] ضرر نمی‌زند و [[امید]] به [[بخشایش]] [[گناهکاران]] در [[قیامت]] هست<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
# مرجئه به معنای "[[امید]] دادن": اطلاق این اسم بر این [[فرقه]] از آن جهت است که [[معتقد]] بودند [[معصیت]] به [[ایمان]] ضرر نمی‌زند و [[امید]] به [[بخشایش]] [[گناهکاران]] در [[قیامت]] هست<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
*همچنین برخی قائلند ارجاء به معنای تأخیر انداختن [[علی]] {{ع}} از درجۀ اول به رتبۀ چهارم است، که اگر به این معنا باشد، [[مرجئه]] مقابل [[شیعه]] قرار می‌‌گیرند<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟</ref>.
* همچنین برخی قائلند ارجاء به معنای تأخیر انداختن [[علی]] {{ع}} از درجۀ اول به رتبۀ چهارم است، که اگر به این معنا باشد، [[مرجئه]] مقابل [[شیعه]] قرار می‌‌گیرند<ref>ر. ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟ ؟؟</ref>.


==[[عقاید]] مرجئه==
== [[عقاید]] مرجئه ==
* [[مرجئه]]، از اولین فرقه‌های پدیدار شده در عالم [[اسلام]] است که بر [[ایمان]] قلبی به جای عمل با اعضا و جوارح، تأکید دارد که اگر [[انسان]] از نظر [[عقیده]] و [[ایمان]] که به حوزۀ [[قلب]] مربوط است [[مسلمان]] باشد، از جرگۀ اهل [[ایمان]] به حساب می‌‌آید و معیار [[ایمان]] را عمل نمی‌دانستند. از نظر آنان اگر [[ایمان]] درست بود، مانعی ندارد عمل [[انسان]] [[فاسد]] باشد، [[ایمان]]، کفارۀ عمل بد است. [[مرجئه]] از لحاظ تأثیر [[گناه]] بر [[ایمان]]، در نقطۀ مقابل [[خوارج]] قرار داشتند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۳؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
* [[مرجئه]]، از اولین فرقه‌های پدیدار شده در عالم [[اسلام]] است که بر [[ایمان]] قلبی به جای عمل با اعضا و جوارح، تأکید دارد که اگر [[انسان]] از نظر [[عقیده]] و [[ایمان]] که به حوزۀ [[قلب]] مربوط است [[مسلمان]] باشد، از جرگۀ اهل [[ایمان]] به حساب می‌‌آید و معیار [[ایمان]] را عمل نمی‌دانستند. از نظر آنان اگر [[ایمان]] درست بود، مانعی ندارد عمل [[انسان]] [[فاسد]] باشد، [[ایمان]]، کفارۀ عمل بد است. [[مرجئه]] از لحاظ تأثیر [[گناه]] بر [[ایمان]]، در نقطۀ مقابل [[خوارج]] قرار داشتند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۳؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
*مهمترین مسأله در اندیشۀ ارجاء، تعریف ماهیت [[ایمان]] و در واقع ملاک و [[میزان]] [[صدق]] نام [[مسلمان]] بر افراد است. اهمیت مسألۀ [[ایمان]] و تعریف آن به اندازه ای است که برخی منابع آن را ملاک مرجئ دانستن یا ندانستن اشخاص معرفی کرده اند: "هرکس بگوید [[ایمان]] قول و عمل است و [[کاستی]] و فزونی می‌‌یابد از ارجاء خارج شده است"<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟. </ref>.
* مهمترین مسأله در اندیشۀ ارجاء، تعریف ماهیت [[ایمان]] و در واقع ملاک و [[میزان]] [[صدق]] نام [[مسلمان]] بر افراد است. اهمیت مسألۀ [[ایمان]] و تعریف آن به اندازه ای است که برخی منابع آن را ملاک مرجئ دانستن یا ندانستن اشخاص معرفی کرده اند: "هرکس بگوید [[ایمان]] قول و عمل است و [[کاستی]] و فزونی می‌‌یابد از ارجاء خارج شده است"<ref>ر. ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟ ؟؟. </ref>.
*مسألۀ [[ایمان]] خود دارای چند فرع است که عبارتند از:  
* مسألۀ [[ایمان]] خود دارای چند فرع است که عبارتند از:  
#پیوند [[ایمان]] و عمل: [[اهل سنت]] [[عقیده]] داشتند انجام [[اعمال]] و [[تکالیف دینی]] خود بخشی از ماهیت [[ایمان]] را تشکیل می‌‌دهد. طرفداران ارجاء چنین دخالتی را نمی‌پذیرند؛  
# پیوند [[ایمان]] و عمل: [[اهل سنت]] [[عقیده]] داشتند انجام [[اعمال]] و [[تکالیف دینی]] خود بخشی از ماهیت [[ایمان]] را تشکیل می‌‌دهد. طرفداران ارجاء چنین دخالتی را نمی‌پذیرند؛  
#کاهش و افزایش [[ایمان]]: برخی [[معتقد]] بودند [[اعمال نیک]] [[ایمان]] را افزایش می‌‌دهد، [[مرجئه]] [[عقیده]] داشتند [[اعمال]] [[دینی]] بر آن نمی‌افزاید و از آن نمی‌کاهد؛  
# کاهش و افزایش [[ایمان]]: برخی [[معتقد]] بودند [[اعمال نیک]] [[ایمان]] را افزایش می‌‌دهد، [[مرجئه]] [[عقیده]] داشتند [[اعمال]] [[دینی]] بر آن نمی‌افزاید و از آن نمی‌کاهد؛  
#مسألۀ استثنا در [[ایمان]] بدان معنا که آیا رواست کسی به طور مطلق بگوید من مؤمنم یا اینکه باید این سخن را که من مؤمنم با قید انشاءالله [[مقید]] سازد. در حالی که موضع عمومی [[اهل سنت]] [[لزوم]] استثنا گفتن است، [[مرجئه]] چنین قیدی را لازم نمی‌شمرند؛  
# مسألۀ استثنا در [[ایمان]] بدان معنا که آیا رواست کسی به طور مطلق بگوید من مؤمنم یا اینکه باید این سخن را که من مؤمنم با قید انشاءالله [[مقید]] سازد. در حالی که موضع عمومی [[اهل سنت]] [[لزوم]] استثنا گفتن است، [[مرجئه]] چنین قیدی را لازم نمی‌شمرند؛  
#مسألۀ عدم خلود در [[آتش]] برای [[گناهکاران]]: [[مرجئه]] از آن روی که [[گناهکاران]] را نه [[کافر]] بلکه مسلمانی می‌‌دانستند که مرتکب [[خطا]] شده است، [[معتقد]] بودند چنین کسی در [[آتش]] مخلّد نمی‌شود. [[مرجئه]] افزون بر این در مباحثات [[سیاسی]] [[اجتماعی]] نیز [[خلفا]] را [[تکفیر]] نمی‌کردند<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟. </ref>.
# مسألۀ عدم خلود در [[آتش]] برای [[گناهکاران]]: [[مرجئه]] از آن روی که [[گناهکاران]] را نه [[کافر]] بلکه مسلمانی می‌‌دانستند که مرتکب [[خطا]] شده است، [[معتقد]] بودند چنین کسی در [[آتش]] مخلّد نمی‌شود. [[مرجئه]] افزون بر این در مباحثات [[سیاسی]] [[اجتماعی]] نیز [[خلفا]] را [[تکفیر]] نمی‌کردند<ref>ر. ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟ ؟؟. </ref>.
* [[مرجئه]] در درجه اول با [[خوارج]] و عقیدۀ ایشان مبنی بر اینکه هرکس [[مرتکب گناه]] شود [[کافر]] است، مخالف بوده‌اند و در مرحلۀ دوم، از زمره [[عقاید]] آنها، تنقیص [[علی]] {{ع}} است. به نظر می‌‌رسد ایشان در این [[عقیده]] از نظریات [[بنی امیه]] متأثر بوده و از ایشان [[الهام]] گرفته‌اند. تنقیص [[علی]] {{ع}} در نزد ایشان تا به آنجاست که [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] در هجو یکی از ایشان می‌‌گوید: "هرگاه خواستی که مُرجی (مفرد [[مرجئه]]) پیش از رسیدن مرگش بمیرد، [[نام علی]] {{ع}} را پیش او تجدید کن و بر [[نبی]] {{ع}} و آل او [[صلوات]] بفرست". از همین عبارت می‌‌توان کیفیت ارتباط [[مرجئه]] با [[علی]] {{ع}} و [[آل محمد]] {{صل}} را دانست<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟. </ref>.
* [[مرجئه]] در درجه اول با [[خوارج]] و عقیدۀ ایشان مبنی بر اینکه هرکس [[مرتکب گناه]] شود [[کافر]] است، مخالف بوده‌اند و در مرحلۀ دوم، از زمره [[عقاید]] آنها، تنقیص [[علی]] {{ع}} است. به نظر می‌‌رسد ایشان در این [[عقیده]] از نظریات [[بنی امیه]] متأثر بوده و از ایشان [[الهام]] گرفته‌اند. تنقیص [[علی]] {{ع}} در نزد ایشان تا به آنجاست که [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] در هجو یکی از ایشان می‌‌گوید: "هرگاه خواستی که مُرجی (مفرد [[مرجئه]]) پیش از رسیدن مرگش بمیرد، [[نام علی]] {{ع}} را پیش او تجدید کن و بر [[نبی]] {{ع}} و آل او [[صلوات]] بفرست". از همین عبارت می‌‌توان کیفیت ارتباط [[مرجئه]] با [[علی]] {{ع}} و [[آل محمد]] {{صل}} را دانست<ref>ر. ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟ ؟؟. </ref>.
*در جریان [[اختلاف]] میان [[علی]] {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند [[حقیقت]] بر ایشان مشتبه شده است. پس در خانه نشستند و دربارۀ امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان می‌گفتند، ما از [[عقیده باطنی]] کسی خبر نداریم و نمی‌دانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کس، [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلمان‌اند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا [[خدا]] درباره آنان [[داوری]] کند. بدین‌سان، [[مرجئه]] در این [[دنیا]] به [[ثواب]] یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمی‌کنند و تنها [[ایمان]] را برای [[مسلمانان]] [[کافی]] می‌دانند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
* در جریان [[اختلاف]] میان [[علی]] {{ع}} و [[معاویه]] کسانی ادعا کردند [[حقیقت]] بر ایشان مشتبه شده است. پس در خانه نشستند و دربارۀ امور [[جامعه]] [[قضاوت]] نکردند. اینان می‌گفتند، ما از [[عقیده باطنی]] کسی خبر نداریم و نمی‌دانیم چه کسی در [[دل]]، [[مسلمان]] و [[مؤمن]] است و چه کس، [[کافر]] و [[فاسق]]؛ زیرا همگی به ظاهر، مسلمان‌اند. پس سزاوار است [[ثواب]] و [[عقاب]] آنان را تا [[قیامت]] به تأخیر اندازیم تا [[خدا]] درباره آنان [[داوری]] کند. بدین‌سان، [[مرجئه]] در این [[دنیا]] به [[ثواب]] یا [[گناه]] [[مسلمانان]] [[حکم]] نمی‌کنند و تنها [[ایمان]] را برای [[مسلمانان]] [[کافی]] می‌دانند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
*فرقۀ [[مرجئه]] همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی [[عقاید]] [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]] ـ پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]] ـ مهم‌ترین شخصیت این دوران بود که [[عقاید]] [[کلامی]] ویژه‌ای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشته‌ها و مطالب منظمی دربارۀ [[عقیده]] ارجاء تدوین کرد. پس از [[ابوحنیفه]]، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان‌ [[فقه]] الابسط و العالم و المتعلم‌ نگاشت که اساس [[کلام]] [[مرجئه]] را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم‌ نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است. امروزه از فرقۀ [[مرجئه]] خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
* فرقۀ [[مرجئه]] همچون [[خوارج]] اندک اندک از [[عقاید]] [[سیاسی]] محض رو به سوی [[عقاید]] [[کلامی]] نهاد. [[ابوحنیفه]] ـ پیشوای [[مذهب]] [[حنفی]] ـ مهم‌ترین شخصیت این دوران بود که [[عقاید]] [[کلامی]] ویژه‌ای برای این [[فرقه]] ترتیب داد. او نوشته‌ها و مطالب منظمی دربارۀ [[عقیده]] ارجاء تدوین کرد. پس از [[ابوحنیفه]]، ابومطیع بلخی دو کتاب با عنوان‌ [[فقه]] الابسط و العالم و المتعلم‌ نگاشت که اساس [[کلام]] [[مرجئه]] را در خود داشتند. از آثار مهم دیگر مرجئة السواد الاعظم‌ نوشته [[حکیم]] [[سمرقندی]] است. امروزه از فرقۀ [[مرجئه]] خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۷.</ref>.
* [[اکثریت]] [[مرجئه]]، [[امامت]] را برای غیر [[قریش]] جائز نمی‌دانستند، ولی بعض آنان می‌گفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} را برپا دارد، می‌تواند [[امام]] باشد و [[حکم]] [[امامت]] را به [[اجماع امت]] وانهاده بودند و [[معتقد]] بودند [[پیشوا]] هر چند [[گناه]] کند، مقامش باقی و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.  
* [[اکثریت]] [[مرجئه]]، [[امامت]] را برای غیر [[قریش]] جائز نمی‌دانستند، ولی بعض آنان می‌گفتند: هرکس [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[رسول]] {{صل}} را برپا دارد، می‌تواند [[امام]] باشد و [[حکم]] [[امامت]] را به [[اجماع امت]] وانهاده بودند و [[معتقد]] بودند [[پیشوا]] هر چند [[گناه]] کند، مقامش باقی و اطاعتش [[واجب]] است و [[اقتدا]] کردن [[نماز]] به او صحیح است<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.  
*در مجموع [[عقاید]] [[مرجئه]] عبارت بود از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن دربارۀ [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به [[امامت]] هر کس که [[اجماع]] بر [[امامت]] او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸.</ref>.
* در مجموع [[عقاید]] [[مرجئه]] عبارت بود از: جای دادن [[مرتبت]] عمل، پس از [[ایمان]]؛ [[داوری]] نکردن دربارۀ [[سرنوشت]] [[اخروی]] فرد [[مسلمان]]؛ [[مؤمن]] دانستن هر کس که به مسلمانی [[اقرار]] ظاهری کند؛ وانهادن [[امامت]] [[امت]] به [[اجماع امت]]؛ [[حکم]] به [[امامت]] هر کس که [[اجماع]] بر [[امامت]] او حاصل آید اگر به [[کتاب و سنت]] [[آگاه]] باشد هر چند [[گناه]] کند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸.</ref>.
* [[رأی]] و [[عقیده]] [[مرجئه]] به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب می‌‌شد [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه [[حاکم]]، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاری‌ها [[اهل بهشت]] بدانند! از این‌رو پیدایش [[مرجئه]] ریشۀ [[سیاسی]] داشت، آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنی‌امیه]] را تصحیح می‌‌کردند، [[بنی‌امیه]] هم متقابلاً آنها را مورد [[تأیید]] قرار می‌‌دادند. البته بعد از انقراض [[بنی‌امیه]]، بنی‌عباس بر اساس خصومتی که با [[بنی‌امیه]] داشتند، ریشۀ [[مرجئه]] را زدند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
* [[رأی]] و [[عقیده]] [[مرجئه]] به نفع دستگاه [[حاکم]] بود، یعنی موجب می‌‌شد [[مردم]] برای [[فسق]] و [[فجور]] دستگاه [[حاکم]]، اهمیت چندانی قائل نشوند و آنها را با همه تبهکاری‌ها [[اهل بهشت]] بدانند! از این‌رو پیدایش [[مرجئه]] ریشۀ [[سیاسی]] داشت، آنها [[اعمال]] [[سلاطین]] [[بنی‌امیه]] را تصحیح می‌‌کردند، [[بنی‌امیه]] هم متقابلاً آنها را مورد [[تأیید]] قرار می‌‌دادند. البته بعد از انقراض [[بنی‌امیه]]، بنی‌عباس بر اساس خصومتی که با [[بنی‌امیه]] داشتند، ریشۀ [[مرجئه]] را زدند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۴؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.


==انشعابات مرجئه==
== انشعابات مرجئه ==
*فرقۀ مرجئه به فرقه‌هایی انشعاب یافت که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
* فرقۀ مرجئه به فرقه‌هایی انشعاب یافت که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
#مرجئه شبیبیه: همان مرجئه خوارج‌اند که به [[جبر]] و [[قدر]] [[اعتقاد]] ندارند؛
# مرجئه شبیبیه: همان مرجئه خوارج‌اند که به [[جبر]] و [[قدر]] [[اعتقاد]] ندارند؛
#مرجئه [[قدریه]]: [[یاران]] غیلان دمشقی‌اند که [[انسان]] را مختار می‌دانند؛
# مرجئه [[قدریه]]: [[یاران]] غیلان دمشقی‌اند که [[انسان]] را مختار می‌دانند؛
#مرجئه جبریه یا [[جهمیه]]: به [[جبر]] معتقدند و [[مرتبت]] عمل را پس از [[ایمان]] می‌انگارند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸.</ref>.
# مرجئه جبریه یا [[جهمیه]]: به [[جبر]] معتقدند و [[مرتبت]] عمل را پس از [[ایمان]] می‌انگارند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸.</ref>.
#مرجئۀ خالصه: فقط به ارجا قائل بودند و این صنف چند [[فرقه]] می‌‌شدند که عمده‌ترین آنها که در منابع مختلف دربارۀ آنها به [[وحدت]] نظر می‌‌توان دست یافت، عبارتند از:
# مرجئۀ خالصه: فقط به ارجا قائل بودند و این صنف چند [[فرقه]] می‌‌شدند که عمده‌ترین آنها که در منابع مختلف دربارۀ آنها به [[وحدت]] نظر می‌‌توان دست یافت، عبارتند از:
##یونسیه: [[پیروان]] [[یونس بن عون نمیری]] که [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] تنها [[شناخت خداوند]] و [[فروتنی]] و [[فرمانبری]] در برابر او، [[محبت]] قلبی نسبت به او و خودداری از گردن فرازی در مقابل وی است؛
## یونسیه: [[پیروان]] [[یونس بن عون نمیری]] که [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] تنها [[شناخت خداوند]] و [[فروتنی]] و [[فرمانبری]] در برابر او، [[محبت]] قلبی نسبت به او و خودداری از گردن فرازی در مقابل وی است؛
##غسّانیه: [[پیروان]] [[غسان کوفی]]، [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] همان [[شناخت]] [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[اقرار]] به آنهاست و [[ایمان]] [[کاستی]] و فزونی نمی‌یابد و هر یک از فقره‌های [[ایمان]]، خود بخشی از [[ایمان]] را تشکیل می‌‌دهد؛
## غسّانیه: [[پیروان]] [[غسان کوفی]]، [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] همان [[شناخت]] [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[اقرار]] به آنهاست و [[ایمان]] [[کاستی]] و فزونی نمی‌یابد و هر یک از فقره‌های [[ایمان]]، خود بخشی از [[ایمان]] را تشکیل می‌‌دهد؛
## [[تومنیه]](معاذیه): [[پیروان]] [[ابومعاذ تومنی]]، [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] نامی برای مجموعه ای از چند نکته است: [[معرفت]]، [[تصدیق]] و [[باور]]، [[محبت]] و [[اخلاص]]، و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} آورده است؛
## [[تومنیه]](معاذیه): [[پیروان]] [[ابومعاذ تومنی]]، [[عقیده]] داشتند [[ایمان]] نامی برای مجموعه ای از چند نکته است: [[معرفت]]، [[تصدیق]] و [[باور]]، [[محبت]] و [[اخلاص]]، و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} آورده است؛
##ثوبانیه: [[پیروان]] [[ابوثوبان مُرجی]] که [[حکم]] به ایجاب چیزهایی به [[حکم عقل]] و قبل از رسیدن [[شرع]] می‌‌کردند<ref>ر.ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟؟؟</ref>.  
## ثوبانیه: [[پیروان]] [[ابوثوبان مُرجی]] که [[حکم]] به ایجاب چیزهایی به [[حکم عقل]] و قبل از رسیدن [[شرع]] می‌‌کردند<ref>ر. ک: [[سید حسن خمینی|خمینی، سید حسن]]، [[فرهنگ جامع فرق اسلامی (کتاب)|فرهنگ جامع فرق اسلامی]]، ص؟ ؟؟</ref>.  
*امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] می‌برند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
* امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] می‌برند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
*امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] می‌برند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.
* امروزه از [[فرقه]] مرجئه خبری نیست و این [[فرقه]] از میان رفته است؛ ولی رگه‌هایی از این [[تفکر]] را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‌توان بازیافت. در [[زمان ظهور]] نیز مرجئه جزء [[سپاه سفیانی]] خواهند بود که به [[سپاه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[هجوم]] می‌برند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۰۸؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۴.</ref>.


==مرجئه در سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان==
== مرجئه در سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان ==
نام گروه [[مرجئه]] در [[منابع حدیثی]] و [[کتب اربعه]]، به ویژه در کافی، آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳ و ۳۵۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۴۹.</ref>؛ ازاین روی لازم است در آغاز با معنای آن آشنا شویم و بعد موضع [[معصومان]] را در برابر این گروه نقل کنیم. [[دانشمندان اسلامی]] چند معنا برای این کلمه ذکر کرده‌اند. می‌توان گفت برای مرجئه، با توجه به ریشه لغوی آن با تعبیرات مختلف، سه معنا بیان کرده‌اند:
نام گروه [[مرجئه]] در [[منابع حدیثی]] و [[کتب اربعه]]، به ویژه در کافی، آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳ و ۳۵۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۴۹.</ref>؛ ازاین روی لازم است در آغاز با معنای آن آشنا شویم و بعد موضع [[معصومان]] را در برابر این گروه نقل کنیم. [[دانشمندان اسلامی]] چند معنا برای این کلمه ذکر کرده‌اند. می‌توان گفت برای مرجئه، با توجه به ریشه لغوی آن با تعبیرات مختلف، سه معنا بیان کرده‌اند:
#'''تأخیر''': گروهی بودند که [[اندیشه]] [[اباحه گری]] را در [[جامعه]] رواج می‌دادند و [[ایمان]] صرف را بدون نیاز به عمل، کافی می‌دانستند؛ در وجه تسمیه این گروه به مرجئه برخی گفته‌اند: ازآن رو به آنان مرجئه می‌گفتند که سخن را مقدم می‌داشتند و عمل را [[ارجاء]] می‌کردند؛ یعنی به تأخیر می‌انداختند<ref>{{عربی|إِنَّمَا قيلَ لهَذِهِ العِصَابة مُرْجئة، لأنَّهم قَدَّموا القولَ. وأَرجئوا الْعَمل. أَي أَخَّرُوه}}؛ ابومنصور محمد بن احمد أزهری، تهذیب اللغه، ج۱۱، ص۱۲۵ (چ دار احیاء)؛ همان، ص۱۸۲ (چ دیگر).</ref>. برخی گفته‌اند: مرجئه گروهی از [[مسلمانان]] هستند که معتقدند ایمان، سخنِ ([[شهادت]]) بدون عمل است؛ گویا سخن را مقدم دانسته‌اند و عمل را به تأخیر انداخته‌اند<ref>{{عربی|و المُرْجِئَةُ: صِنْفٌ من المسلمين يقولون: الإِيمانُ قَوْلٌ بلا عَمَل، كأَنهم قدّمُوا القَوْلَ و أَرْجَؤُوا العمل أَي أَخَّروه}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۸۴.</ref>.
# '''تأخیر''': گروهی بودند که [[اندیشه]] [[اباحه گری]] را در [[جامعه]] رواج می‌دادند و [[ایمان]] صرف را بدون نیاز به عمل، کافی می‌دانستند؛ در وجه تسمیه این گروه به مرجئه برخی گفته‌اند: ازآن رو به آنان مرجئه می‌گفتند که سخن را مقدم می‌داشتند و عمل را [[ارجاء]] می‌کردند؛ یعنی به تأخیر می‌انداختند<ref>{{عربی|إِنَّمَا قيلَ لهَذِهِ العِصَابة مُرْجئة، لأنَّهم قَدَّموا القولَ. وأَرجئوا الْعَمل. أَي أَخَّرُوه}}؛ ابومنصور محمد بن احمد أزهری، تهذیب اللغه، ج۱۱، ص۱۲۵ (چ دار احیاء)؛ همان، ص۱۸۲ (چ دیگر).</ref>. برخی گفته‌اند: مرجئه گروهی از [[مسلمانان]] هستند که معتقدند ایمان، سخنِ ([[شهادت]]) بدون عمل است؛ گویا سخن را مقدم دانسته‌اند و عمل را به تأخیر انداخته‌اند<ref>{{عربی|و المُرْجِئَةُ: صِنْفٌ من المسلمين يقولون: الإِيمانُ قَوْلٌ بلا عَمَل، كأَنهم قدّمُوا القَوْلَ و أَرْجَؤُوا العمل أَي أَخَّروه}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۸۴.</ref>.
#'''[[امیدبخشی]]''': «ارجاء» را از «[[رجاء]]» به معنای [[امید]] گرفته‌اند. مرجئه به کسی می‌گفتند که شهادت درست بر [[وحدانیت خدا]] بدهد، هر عملی که انجام بدهد اشکال ندارد؛ اما اگر [[مشرک]] باشد، [[عمل نیک]] وی هم فایده ندارد<ref>{{عربی|كانوا يقولون: لا تَضُرُّ مع الإيمانِ معصيةٌ، كما لا تنفعُ مع الكفرِ طاعةٌ}}؛ ابوالحسن محمد ملطی، التنبیه و الرد، ص۱۴۶؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. برخی تعبیر به ارجاء در ایمان کرده و سه [[فرقه]] برای باورمندان به این [[عقیده]] بیان کرده‌اند<ref>ابوالمظفر طاهر بن محمد اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص۸۳.</ref>. شماری گفته‌اند: آنان فرقه‌ای از مسلمانان هستند که معتقدند با داشتن [[ایمان]]، [[گناه]] ضرر نمی‌زند؛ همان‌گونه که با [[کفر]]، [[اطاعت]] و انجام کارهای خوب فایده‌ای ندارد. از آن جهت به آنان [[مرجئه]] گفته‌اند که معتقدند [[خداوند]] [[عذاب]] آنان را بر [[معصیت]] به تأخیر انداخته است<ref>ابن اثیر جزری(مبارک)، النهایه، ج۲، ص۲۰۶؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۳۱۱؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۷۷؛ محمدعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۵۱۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] هم همین معنا را برای کلمه مرجئه ذکر کرده است. ایمان را فقط [[تصدیق]] به [[قلب]] و زبان می‌دانند و کفر را [[انکار]] با زبان می‌شمارند<ref>{{عربی|المرجئة من قال: الايمان هو التصديق باللسان خاصة و كذلك الكفر هو الجحود باللسان}}؛ شیخ طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص۱۴۰.</ref>. آمدی معنای متفاوتی ذکر کرده و گفته است که گروهی از مرجئه معتقدند خداوند در [[آخرت]] کسی را عذاب نمی‌کند و هر چه هست، در دنیاست. آنان همان [[مشکلات]] و گرفتاری‌های افراد را عذاب می‌دانند<ref>سیف الدین آمدی، أبکار الأفکار فی أصول الدین، ج۴، ص۳۶۰.</ref>.
# '''[[امیدبخشی]]''': «ارجاء» را از «[[رجاء]]» به معنای [[امید]] گرفته‌اند. مرجئه به کسی می‌گفتند که شهادت درست بر [[وحدانیت خدا]] بدهد، هر عملی که انجام بدهد اشکال ندارد؛ اما اگر [[مشرک]] باشد، [[عمل نیک]] وی هم فایده ندارد<ref>{{عربی|كانوا يقولون: لا تَضُرُّ مع الإيمانِ معصيةٌ، كما لا تنفعُ مع الكفرِ طاعةٌ}}؛ ابوالحسن محمد ملطی، التنبیه و الرد، ص۱۴۶؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. برخی تعبیر به ارجاء در ایمان کرده و سه [[فرقه]] برای باورمندان به این [[عقیده]] بیان کرده‌اند<ref>ابوالمظفر طاهر بن محمد اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص۸۳.</ref>. شماری گفته‌اند: آنان فرقه‌ای از مسلمانان هستند که معتقدند با داشتن [[ایمان]]، [[گناه]] ضرر نمی‌زند؛ همان‌گونه که با [[کفر]]، [[اطاعت]] و انجام کارهای خوب فایده‌ای ندارد. از آن جهت به آنان [[مرجئه]] گفته‌اند که معتقدند [[خداوند]] [[عذاب]] آنان را بر [[معصیت]] به تأخیر انداخته است<ref>ابن اثیر جزری(مبارک)، النهایه، ج۲، ص۲۰۶؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۳۱۱؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۷۷؛ محمدعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۵۱۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] هم همین معنا را برای کلمه مرجئه ذکر کرده است. ایمان را فقط [[تصدیق]] به [[قلب]] و زبان می‌دانند و کفر را [[انکار]] با زبان می‌شمارند<ref>{{عربی|المرجئة من قال: الايمان هو التصديق باللسان خاصة و كذلك الكفر هو الجحود باللسان}}؛ شیخ طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص۱۴۰.</ref>. آمدی معنای متفاوتی ذکر کرده و گفته است که گروهی از مرجئه معتقدند خداوند در [[آخرت]] کسی را عذاب نمی‌کند و هر چه هست، در دنیاست. آنان همان [[مشکلات]] و گرفتاری‌های افراد را عذاب می‌دانند<ref>سیف الدین آمدی، أبکار الأفکار فی أصول الدین، ج۴، ص۳۶۰.</ref>.
#'''تأخیر مرتبه [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}}''': این معنا از [[ملل و نحل]] [[شهرستانی]] و برخی کتب [[شیعه]] استفاده می‌شود که ازآن روی به جمعی مرجئه گویند که [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخته‌اند و او را چهارمین [[خلیفه]] می‌دانند<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. ملاصالح در شرح [[حدیثی]]، این معنا را برای مرجئه بعید ندانسته است<ref>{{عربی|و لا يبعد أن يراد هنا كلّ من أخّر عليّاً عن مرتبته}}؛ ملا صالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. مرحوم [[فیض]] در شرح حدیثی، اول این معنا را ذکر کرده که متناسب با [[حدیث]] است، بعد دو معنی دیگر [[ارجاء]] را آورده که یکی در مقابل وعیدیه است و دیگری به معنای [[امیدبخشی]] است<ref>{{عربی|المرجئة قد تطلق في مقابلة الشيعة من الإرجاء بمعنى التأخير لتأخيرهم عليا{{ع}}عن درجته و كأنه المراد هنا و قد تطلق في مقابلة الوعيدية إما من الإرجاء بمعنى التأخير لأنهم يؤخرون العمل عن النية و القصد و إما بمعنى إعطاء الرجاء لأنهم يعتقدون أن لا يضر مع الأيمان معصية كما لا تنفع مع الكفر طاعة}}؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. [[شهرستانی]] [[مرجئه]] را به چهار دسته تقسیم می‌کند؛ مرجئه [[خوارج]]، مرجئه [[قدریه]]، مرجئه جبریه و مرجئه خالصه<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. برخی آنان را به [[دوازده]] [[فرقه]] تقسیم کرده‌اند<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۳۴؛ ابوالحسن محمد ملطی، التنبیه و الرد، ص۱۴۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۹۵.</ref>
# '''تأخیر مرتبه [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}}''': این معنا از [[ملل و نحل]] [[شهرستانی]] و برخی کتب [[شیعه]] استفاده می‌شود که ازآن روی به جمعی مرجئه گویند که [[ولایت علی]] {{ع}} را به تأخیر انداخته‌اند و او را چهارمین [[خلیفه]] می‌دانند<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. ملاصالح در شرح [[حدیثی]]، این معنا را برای مرجئه بعید ندانسته است<ref>{{عربی|و لا يبعد أن يراد هنا كلّ من أخّر عليّاً عن مرتبته}}؛ ملا صالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. مرحوم [[فیض]] در شرح حدیثی، اول این معنا را ذکر کرده که متناسب با [[حدیث]] است، بعد دو معنی دیگر [[ارجاء]] را آورده که یکی در مقابل وعیدیه است و دیگری به معنای [[امیدبخشی]] است<ref>{{عربی|المرجئة قد تطلق في مقابلة الشيعة من الإرجاء بمعنى التأخير لتأخيرهم عليا {{ع}}عن درجته و كأنه المراد هنا و قد تطلق في مقابلة الوعيدية إما من الإرجاء بمعنى التأخير لأنهم يؤخرون العمل عن النية و القصد و إما بمعنى إعطاء الرجاء لأنهم يعتقدون أن لا يضر مع الأيمان معصية كما لا تنفع مع الكفر طاعة}}؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. [[شهرستانی]] [[مرجئه]] را به چهار دسته تقسیم می‌کند؛ مرجئه [[خوارج]]، مرجئه [[قدریه]]، مرجئه جبریه و مرجئه خالصه<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. برخی آنان را به [[دوازده]] [[فرقه]] تقسیم کرده‌اند<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۳۴؛ ابوالحسن محمد ملطی، التنبیه و الرد، ص۱۴۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۹۵.</ref>


==عقیده مرجئه درباره امامت==
== عقیده مرجئه درباره امامت ==
از [[روایات]] متعددی استفاده می‌شود که برخی [[مرجئه]] از کسانی بودند که در قول به [[امامت امیر مؤمنان]] [[علی]]{{ع}} مانند [[شیعه]] [[معتقد]] نبودند. در روایتی [[امیر مؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: مرجئه در [[قیامت]] [[کور]] [[محشور]] می‌شوند؛ زیرا [[امام]] آنان نابیناست<ref>{{متن حدیث|يُحْشَرُ الْمُرْجِئَةُ عُمْيَاناً وَ إِمَامُهُمْ أَعْمَى...}}؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۶۰۲؛ همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۰۸.</ref>. در روایتی که [[موسی بن جعفر]]{{ع}} بین [[تقلید]] مرجئه و تقلید شیعه تفاوت قایل شده، به همین نکته اشاره می‌کند. [[محمد بن عبیده]] گوید: [[حضرت]] [[ابوالحسن]]{{ع}} به من فرمود: ای محمد، تقلید شما محکم‌تر است یا تقلید مرجئه؟ (آنها که پس از [[پیغمبر]]{{صل}} [[ابوبکر]] را مقدم و علی{{ع}} را مؤخر داشتند) عرض کردم ما تقلید کردیم، آنها هم تقلید کردند. فرمود: این را از تو نپرسیدم. محمد گوید: من جوابی بیشتر از این نداشتم. امام فرمود: مرجئه مردی را که [[اطاعت]] [[واجب]] نبود، به [[خلافت]] [[نصب]] کردند و تقلیدش کردند و شما مردی را نصب کردید و اطاعتش را لازم دانستید و تقلیدش نکردید؛ پس تقلید آنها از شما محکم‌تر است (چون علی{{ع}} از اصحابش گله‌مند بود که از حضرت اطاعات نمی‌کنند و [[یاران]] [[معاویه]] از وی اطاعت می‌کردند)<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳؛ همان، (ترجمۀ سیدجواد مصطفوی)، ج۱، ص۶۸.</ref>. در واقع این گروه از مرجئه خود را طرفدار [[اهل بیت]]{{عم}} معرفی می‌کردند، ولی [[معتقدات]] اهل بیت{{عم}} را نداشتند و از [[عقیده]] [[خالص]] شیعه دور بودند.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۰۰.</ref>
از [[روایات]] متعددی استفاده می‌شود که برخی [[مرجئه]] از کسانی بودند که در قول به [[امامت امیر مؤمنان]] [[علی]] {{ع}} مانند [[شیعه]] [[معتقد]] نبودند. در روایتی [[امیر مؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: مرجئه در [[قیامت]] [[کور]] [[محشور]] می‌شوند؛ زیرا [[امام]] آنان نابیناست<ref>{{متن حدیث|يُحْشَرُ الْمُرْجِئَةُ عُمْيَاناً وَ إِمَامُهُمْ أَعْمَى...}}؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۶۰۲؛ همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۰۸.</ref>. در روایتی که [[موسی بن جعفر]] {{ع}} بین [[تقلید]] مرجئه و تقلید شیعه تفاوت قایل شده، به همین نکته اشاره می‌کند. [[محمد بن عبیده]] گوید: [[حضرت]] [[ابوالحسن]] {{ع}} به من فرمود: ای محمد، تقلید شما محکم‌تر است یا تقلید مرجئه؟ (آنها که پس از [[پیغمبر]] {{صل}} [[ابوبکر]] را مقدم و علی {{ع}} را مؤخر داشتند) عرض کردم ما تقلید کردیم، آنها هم تقلید کردند. فرمود: این را از تو نپرسیدم. محمد گوید: من جوابی بیشتر از این نداشتم. امام فرمود: مرجئه مردی را که [[اطاعت]] [[واجب]] نبود، به [[خلافت]] [[نصب]] کردند و تقلیدش کردند و شما مردی را نصب کردید و اطاعتش را لازم دانستید و تقلیدش نکردید؛ پس تقلید آنها از شما محکم‌تر است (چون علی {{ع}} از اصحابش گله‌مند بود که از حضرت اطاعات نمی‌کنند و [[یاران]] [[معاویه]] از وی اطاعت می‌کردند)<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳؛ همان، (ترجمۀ سیدجواد مصطفوی)، ج۱، ص۶۸.</ref>. در واقع این گروه از مرجئه خود را طرفدار [[اهل بیت]] {{عم}} معرفی می‌کردند، ولی [[معتقدات]] اهل بیت {{عم}} را نداشتند و از [[عقیده]] [[خالص]] شیعه دور بودند.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۰۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش