بتریه در فرق و مذاهب: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
[[اشعری]] از قول [[سلیمان بن جریر]] با اشاره به دو دیدگاه [[شیعه]] در [[افضلیت امام علی]] {{ع}} مینویسد: به [[زعم]] فرقهای از امامیه امور [[مسلمانان]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} به دست [[علی بن ابی طالب]] بود تا اگر خواست آن امور به دست گیرد، در غیر این صورت دیگری را عهدهدار [[کارها]] کند. از نظر اینها چنین عملی جایز است اگر شخص دیگر [[عادل]] باشد. | [[اشعری]] از قول [[سلیمان بن جریر]] با اشاره به دو دیدگاه [[شیعه]] در [[افضلیت امام علی]] {{ع}} مینویسد: به [[زعم]] فرقهای از امامیه امور [[مسلمانان]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} به دست [[علی بن ابی طالب]] بود تا اگر خواست آن امور به دست گیرد، در غیر این صورت دیگری را عهدهدار [[کارها]] کند. از نظر اینها چنین عملی جایز است اگر شخص دیگر [[عادل]] باشد. | ||
گروه دیگر امامیه گفتهاند [[تمام دین]] نزد [[علی ابن ابی طالب]] {{ع}} است و [[امامت]] پس از ایشان در [[جماعت]] [[اهل بیت]] {{عم}} خواهد ماند. سپس سلیمان در قول خود میافزاید [[فرقه]] دوم با گروه اول در دو چیز [[مخالفت]] کرده است: اول آنکه معتقدند [[علی]] {{ع}} [[ابوبکر]] و [[عمر]] را به [[درستی]] [[ولایت]] داده و [[بیعت]] علی با آن دو صحیح بوده است؛ دوم، [[عصمت]] را برای اهل بیت {{عم}} [[ثابت]] نمیدانند<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۶۴.</ref>. [[شیخ مفید]] هم شیعه را در مسئله عصمت دو گروه دانسته و با اشاره به [[تقابل]] [[اکثریت]] شیعه با [[اقلیت]] آن مینویسد: «در [[عقیده]] قاطبه شیعه، [[ائمه]] {{عم}} در [[اجرای احکام]] و... جایگاه [[انبیا]] را داشته و مانند آنها معصوماند و [[سهو]] در اموری از [[دین]] نزد ایشان جایز نیست. امامیه بر این مذهباند، جز گروه قلیلی که به عصمت قائل نیستند»<ref>مفید، محمد بن محمد نعمانی، | گروه دیگر امامیه گفتهاند [[تمام دین]] نزد [[علی ابن ابی طالب]] {{ع}} است و [[امامت]] پس از ایشان در [[جماعت]] [[اهل بیت]] {{عم}} خواهد ماند. سپس سلیمان در قول خود میافزاید [[فرقه]] دوم با گروه اول در دو چیز [[مخالفت]] کرده است: اول آنکه معتقدند [[علی]] {{ع}} [[ابوبکر]] و [[عمر]] را به [[درستی]] [[ولایت]] داده و [[بیعت]] علی با آن دو صحیح بوده است؛ دوم، [[عصمت]] را برای اهل بیت {{عم}} [[ثابت]] نمیدانند<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۶۴.</ref>. [[شیخ مفید]] هم شیعه را در مسئله عصمت دو گروه دانسته و با اشاره به [[تقابل]] [[اکثریت]] شیعه با [[اقلیت]] آن مینویسد: «در [[عقیده]] قاطبه شیعه، [[ائمه]] {{عم}} در [[اجرای احکام]] و... جایگاه [[انبیا]] را داشته و مانند آنها معصوماند و [[سهو]] در اموری از [[دین]] نزد ایشان جایز نیست. امامیه بر این مذهباند، جز گروه قلیلی که به عصمت قائل نیستند»<ref>مفید، محمد بن محمد نعمانی، الارشاد، ص۶۵.</ref>. | ||
از سویی [[امام سجاد]] {{ع}} در روایتی تصریح میفرماید که عصمت، خاص [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است و جز با [[نص]] –پیامبر {{صل}} بر [[امام]] {{ع}}- [[عطا]] نمیشود<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، ص١٣٢.</ref>. بنابر این [[روایت]] [[بتریه]] با [[اعتقاد]] به نصبی نبودن امام [[توانایی]] [[درک]] عصمت وی را نداشتند، با این همه بتریه در مصداقشناسی به [[بیراهه]] نرفته بودند و حتی در حلقه درسی [[اصحاب]] امامیه حضور مییافتند. [[شاهد]] این ادعا روایتهای فراوانی است که بزرگان [[بتریه]] از [[ائمه]] {{عم}} نقل کردهاند. [[امام باقر]] {{ع}} نیز از شیعیانی ابراز [[شگفتی]] کرده که با قبول [[وجوب اطاعت]] ائمه {{عم}} به مانند [[اطاعت رسول]] {{صل}}، [[حق]] ائمه را کاهش داده و بر ایشان خرده میگیرند. [[حضرت]] خطاب به [[اصحاب]] میافزاید: شما میپذیرید [[خدای متعال]] [[اطاعت]] اولیائش را بر [[بندگان]] [[واجب]] کند و سپس [[اخبار آسمانها و زمین]] را از ایشان پوشیده دارد؟<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص٢۶٢.</ref>. [[اشعری]] از دو گروه قائل به [[علم امام]] در میان [[شیعیان]] خبر داده و گفته است گروه دوم [[امام]] را تنها دانای به [[احکام]] و [[شریعت]] میدانند و میگویند علم امام شامل هر چیزی نمیشود<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۵٠.</ref>. گروه دوم افزون بر چنین عقیدهای، جهت [[اثبات]] جایگاه و اقبال در میان شیعیان اخباری را [[جعل]] کردهاند. [[امام رضا]] {{ع}} به [[ابراهیم]] ابی [[محمود]] فرمود: سه گروه دربارۀ [[فضائل]] ما [[اخبار]] جعل میکنند. سپس گروه دوم را کسانی معرفی کردند که در حق ائمه {{عم}} کوتاهی کرده و آنان را در ردیف دیگران قرار دادهاند. ایشان میافزاید وقتی [[مردم]] روایتهای [[تقصیر]] را میشنوند، آنها را پذیرفته و بدان [[معتقد]] میشوند<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج١، ص٣٠۴.</ref><ref>[[قاسم کاجی|کاجی، قاسم]] و [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[بتریه و اندیشه تقصیر (مقاله)|بتریه و اندیشه تقصیر]]، ص ۱۵۳.</ref> | از سویی [[امام سجاد]] {{ع}} در روایتی تصریح میفرماید که عصمت، خاص [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است و جز با [[نص]] –پیامبر {{صل}} بر [[امام]] {{ع}}- [[عطا]] نمیشود<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، ص١٣٢.</ref>. بنابر این [[روایت]] [[بتریه]] با [[اعتقاد]] به نصبی نبودن امام [[توانایی]] [[درک]] عصمت وی را نداشتند، با این همه بتریه در مصداقشناسی به [[بیراهه]] نرفته بودند و حتی در حلقه درسی [[اصحاب]] امامیه حضور مییافتند. [[شاهد]] این ادعا روایتهای فراوانی است که بزرگان [[بتریه]] از [[ائمه]] {{عم}} نقل کردهاند. [[امام باقر]] {{ع}} نیز از شیعیانی ابراز [[شگفتی]] کرده که با قبول [[وجوب اطاعت]] ائمه {{عم}} به مانند [[اطاعت رسول]] {{صل}}، [[حق]] ائمه را کاهش داده و بر ایشان خرده میگیرند. [[حضرت]] خطاب به [[اصحاب]] میافزاید: شما میپذیرید [[خدای متعال]] [[اطاعت]] اولیائش را بر [[بندگان]] [[واجب]] کند و سپس [[اخبار آسمانها و زمین]] را از ایشان پوشیده دارد؟<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص٢۶٢.</ref>. [[اشعری]] از دو گروه قائل به [[علم امام]] در میان [[شیعیان]] خبر داده و گفته است گروه دوم [[امام]] را تنها دانای به [[احکام]] و [[شریعت]] میدانند و میگویند علم امام شامل هر چیزی نمیشود<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۵٠.</ref>. گروه دوم افزون بر چنین عقیدهای، جهت [[اثبات]] جایگاه و اقبال در میان شیعیان اخباری را [[جعل]] کردهاند. [[امام رضا]] {{ع}} به [[ابراهیم]] ابی [[محمود]] فرمود: سه گروه دربارۀ [[فضائل]] ما [[اخبار]] جعل میکنند. سپس گروه دوم را کسانی معرفی کردند که در حق ائمه {{عم}} کوتاهی کرده و آنان را در ردیف دیگران قرار دادهاند. ایشان میافزاید وقتی [[مردم]] روایتهای [[تقصیر]] را میشنوند، آنها را پذیرفته و بدان [[معتقد]] میشوند<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج١، ص٣٠۴.</ref><ref>[[قاسم کاجی|کاجی، قاسم]] و [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[بتریه و اندیشه تقصیر (مقاله)|بتریه و اندیشه تقصیر]]، ص ۱۵۳.</ref> |