پرش به محتوا

جاهلیت در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه'
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
خط ۲۰: خط ۲۰:
[[قوم]] [[عرب]] در [[جاهلیت]] به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند.
[[قوم]] [[عرب]] در [[جاهلیت]] به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند.


بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از [[برادر]] خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این [[احساس]] [[حمایت]] "[[عصبیت]]" یا "[[فرهنگ]] [[جاهلی]]" نامیده می‌شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۳۸ ـ ۲۴۰.</ref>.
بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از [[برادر]] خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این [[احساس]] [[حمایت]] "[[عصبیت]]" یا "[[فرهنگ]] [[جاهلی]]" نامیده می‌شد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۳۸ ـ ۲۴۰.</ref>.


== [[جاهلیت]] در [[خطبه‌های نهج البلاغه]] ==
== [[جاهلیت]] در [[خطبه‌های نهج البلاغه]] ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
# '''[[آتش]] عصبیت‌های [[جاهلی]]''': «پس شراره‌های [[تعصّب]] و [[کینه‌های جاهلی]] را در [[قلب]] خود خاموش سازید، که [[تکبّر]] و خود پرستی در [[دل]] [[مسلمان]] از آفت‌های [[شیطان]]، غرورها و کشش‌ها و وسوسه‌های اوست. تاج [[تواضع]] و [[فروتنی]] را بر سر نهید و [[تکبر]] و [[خودپسندی]] را زیر پا بگذارید و حلقه‌های زنجیر خود بزرگ بینی را از گردن باز کنید و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را سنگر میان خود و [[شیطان]] و لشکریانش قرار دهید، زیرا [[شیطان]] از هر گروهی [[لشکریان]] و یارانی سواره و پیاده دارد و شما همانا [[قابیل]] نباشید که بر برادرش [[تکبّر]] کرد، [[خدا]] او را [[برتری]] نداد، خویشتن را بزرگ می‌‌پنداشت و [[حسادت]] او را به [[دشمنی]] واداشت، [[تعصّب]] [[آتش]] [[کینه]] در دلش شعله ور کرد و [[شیطان]] باد [[کبر]] و [[غرور]] در دماغش دمید و سرانجام پشیمان شد و [[خداوند]] [[گناه]] [[قاتلان]] را تا [[روز قیامت]] بر گردن او نهاد»<ref>{{متن حدیث|فَأَطْفِئُوا مَا كَمَنَ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّمَا تِلْكَ الْحَمِيَّةُ تَكُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ‏ وَ جُنُودِهِ، فَإِنَّ لَهُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجِلًا وَ فُرْسَاناً وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ [الْحَسَبِ‏] وَ قَدَحَتِ الْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّيْطَانُ فِي أَنْفِهِ مِنْ رِيحِ الْكِبْرِ الَّذِي أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.
# '''[[آتش]] عصبیت‌های [[جاهلی]]''': «پس شراره‌های [[تعصّب]] و [[کینه‌های جاهلی]] را در [[قلب]] خود خاموش سازید، که [[تکبّر]] و خود پرستی در [[دل]] [[مسلمان]] از آفت‌های [[شیطان]]، غرورها و کشش‌ها و وسوسه‌های اوست. تاج [[تواضع]] و [[فروتنی]] را بر سر نهید و [[تکبر]] و [[خودپسندی]] را زیر پا بگذارید و حلقه‌های زنجیر خود بزرگ بینی را از گردن باز کنید و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را سنگر میان خود و [[شیطان]] و لشکریانش قرار دهید، زیرا [[شیطان]] از هر گروهی [[لشکریان]] و یارانی سواره و پیاده دارد و شما همانا [[قابیل]] نباشید که بر برادرش [[تکبّر]] کرد، [[خدا]] او را [[برتری]] نداد، خویشتن را بزرگ می‌‌پنداشت و [[حسادت]] او را به [[دشمنی]] واداشت، [[تعصّب]] [[آتش]] [[کینه]] در دلش شعله ور کرد و [[شیطان]] باد [[کبر]] و [[غرور]] در دماغش دمید و سرانجام پشیمان شد و [[خداوند]] [[گناه]] [[قاتلان]] را تا [[روز قیامت]] بر گردن او نهاد»<ref>{{متن حدیث|فَأَطْفِئُوا مَا كَمَنَ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّمَا تِلْكَ الْحَمِيَّةُ تَكُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ‏ وَ جُنُودِهِ، فَإِنَّ لَهُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجِلًا وَ فُرْسَاناً وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ [الْحَسَبِ‏] وَ قَدَحَتِ الْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّيْطَانُ فِي أَنْفِهِ مِنْ رِيحِ الْكِبْرِ الَّذِي أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.


با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} درباره [[جاهلیت]]، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های [[جاهلی]] و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] [[عصبیّت]] و [[کینه‌ها]] [[جاهلی]] را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۴۰- ۲۴۱.</ref>.
با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} درباره [[جاهلیت]]، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های [[جاهلی]] و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] [[عصبیّت]] و [[کینه‌ها]] [[جاهلی]] را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۴۰- ۲۴۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش