ثمامة بن اثال بن نعمان حنفی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صحابه نگاری' به 'صحابهنگاری'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'صحابه نگاری' به 'صحابهنگاری') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اما [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۷۶.</ref> گزارش [[اسلام آوردن]] [[ثمامه]] را این گونه نقل میکند که: رسول خدا {{صل}} از کنار ثمامه میگذشت که او قصد کشتن آن [[حضرت]] را کرد، ولی موفق نشد. پس حضرت [[خون]] او را [[مباح]] دانست. سپس ثمامه قصد [[عمره]] کرد و در نزدیکی [[مدینه]] به دست [[مسلمانان]] گرفتار آمد. هنگامی که او را نزد رسول خدا {{صل}} آوردند، گفت: اگر [[عقاب]] کنی، گنهکارم و اگر ببخشی، سپاسگزار. رسول خدا او را بخشید و ثمامه [[مسلمان]] شد. | اما [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۷۶.</ref> گزارش [[اسلام آوردن]] [[ثمامه]] را این گونه نقل میکند که: رسول خدا {{صل}} از کنار ثمامه میگذشت که او قصد کشتن آن [[حضرت]] را کرد، ولی موفق نشد. پس حضرت [[خون]] او را [[مباح]] دانست. سپس ثمامه قصد [[عمره]] کرد و در نزدیکی [[مدینه]] به دست [[مسلمانان]] گرفتار آمد. هنگامی که او را نزد رسول خدا {{صل}} آوردند، گفت: اگر [[عقاب]] کنی، گنهکارم و اگر ببخشی، سپاسگزار. رسول خدا او را بخشید و ثمامه [[مسلمان]] شد. | ||
در منابع [[ | در منابع [[صحابهنگاری]]، همین گزارشها درباره [[اسارت]] و اسلام آوردن وی با اختلافی جزئی از آنچه گفته شد، آمده است<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۳۱؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۰۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۷۷.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۳، ص۴۷۱.</ref> افزون بر این مطالب، ذیل ترجمه [[عامر بن سلمه]]، عموی ثمامه، از [[واقدی]] نقل میکند که در سال نهم هجرت که رسول خدا {{صل}} [[علاء بن حضرمی]] را به سوی [[منذر بن ساوی]] ([[امیر]] [[بحرین]]) فرستاد، علاء از یمامه هم عبور کرد و ثمامه را به [[اسارت]] گرفت. به نظر میرسد موضوع اسارت ثمامه به [[اشتباه]] در این گزارش آمده است؛ زیرا پیشتر از ابن هشام نقل شد که وی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} [[ایمان]] آورد. به علاوه، وقتی ابن حضرمی برای [[نبرد]] با [[مرتدان]] به یمامه رفت، ثمامه به او پیوست و به [[یاری]] [[مسلمانان]] شتافت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۲۶؛ طبری، ج۳، ص۳۰۴.</ref>. | ||
[[تاریخ]] نگاران میگویند هنگامی که [[مسیلمه]] [[ادعای نبوت]] کرد، ثمامه [[قوم]] خود را [[موعظه]] نمود و گفت: [[محمد]] {{صل}} [[رسول]] خداست و پس از او [[پیامبری]] نخواهد بود و شریکی در [[نبوت]] ندارد. سپس آیاتی از [[سوره غافر]] را [[تلاوت]] کرد و گفت: این کلمات با آنچه مسیلمه میگوید، قابل [[قیاس]] نیست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۷۶.</ref>. | [[تاریخ]] نگاران میگویند هنگامی که [[مسیلمه]] [[ادعای نبوت]] کرد، ثمامه [[قوم]] خود را [[موعظه]] نمود و گفت: [[محمد]] {{صل}} [[رسول]] خداست و پس از او [[پیامبری]] نخواهد بود و شریکی در [[نبوت]] ندارد. سپس آیاتی از [[سوره غافر]] را [[تلاوت]] کرد و گفت: این کلمات با آنچه مسیلمه میگوید، قابل [[قیاس]] نیست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۷۶.</ref>. |