هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
←معنای اصطلاحی
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*امام با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، امام کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است.<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | *امام با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، امام کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است.<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | ||
*در جای دیگر گفته شده: امامت عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و نبوّت برتر است... در حقیقت مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای «ایصال به مطلوب» است نه فقط «ارایه طریق». افزون بر آن «هدایت تکوینی» را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: امام رئیس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است.»<ref>طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 1، ص 272 ـ 275</ref>. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1</ref>. <ref>[[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»(مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»]]، [[پژوهش های قرآن و حدیث، ص 110]]</ref>. <ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان(مقاله)|نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان]]</ref> | *در جای دیگر گفته شده: امامت عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و نبوّت برتر است... در حقیقت مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای «ایصال به مطلوب» است نه فقط «ارایه طریق». افزون بر آن «هدایت تکوینی» را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: امام رئیس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است.»<ref>طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 1، ص 272 ـ 275</ref>. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1</ref>. <ref>[[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»(مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»]]، [[پژوهش های قرآن و حدیث، ص 110]]</ref>. <ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان(مقاله)|نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان]]</ref> | ||
===ایصال الی مطلوب در امامت و معنای آن=== | |||
*[[امامت]] ضرورتاً به معنای هدایت و ایصال به مطلوب است به صورت ایصال تکوینی. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref> <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | |||
*هدایت به معنای ایصال الی المطلوب نوعی تصرف تکوینی در نفوس آدمیان و راه بردن آنها در سیر کمالی و سلوک در مراتب معنوی است. <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref> | |||
*امامت مقامی است که دارندة آن با امر الهی به هدایت مردم میپردازد و آنان را به مطلوب و مقصود میرساند. هدایت امام تنها نشان دادن راه نیست، بلکه دست خلق گرفتن و به راه حق رساندن است. <ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی(مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی]]، [[فصلنامه معارف قرآنی]]</ref> | |||
*امام، هدایتگری است که با امر ملکوتی که در اختیار دارد، هدایت میکند، ملکوت، باطن این عالم است و چون ملکوت یا باطن هستی از جمله باطن دلها و اعمال بندگان نزد او حاضر است؛ در این صورت امام از نظر باطن یک نحو ولایتی در اعمال مردم دارد و چون هدایتش در ملکوت دلهاست، همانند هدایت انبیا و رسولان و مؤمنان صرف راهنمایی و آدرس دادن نیست بلکه ایجاد هدایت و به مقصد رساندن است. پس حقیقت نهفته در امامت، هدایتگریِ باطن دلها برای تحقق مقصود میباشد چنانکه گویی این معنا در مفهوم امام اشراب شده و هرگاه قرآن لفظ امام را به کار میبرد، منصرف در این معناست<ref>طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 1، ص 272 ـ 273</ref>. <ref>[[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»(مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای «هدایت به امر»]]، [[پژوهش های قرآن و حدیث، ص 111]]</ref>. <ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان(مقاله)|نقش جامعهساز «هدایت به امر» امام در تفسیر المیزان]]</ref> | |||
==چیستی نبی و تفاوت آن با امام== | ==چیستی نبی و تفاوت آن با امام== |