بدعت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←واژهشناسی لغوی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== معناشناسی [[بدعت]] == | == معناشناسی [[بدعت]] == | ||
=== واژهشناسی لغوی === | === واژهشناسی لغوی === | ||
بدعت در لغت دو معنای ریشهای دارد: | {{اصلی|بدعت در لغت}} | ||
«بدعت» در لغت دو معنای ریشهای دارد: | |||
# [[انقطاع]] و بریدگی؛ | # [[انقطاع]] و بریدگی؛ | ||
# ایجاد چیزی بدون نمونه پیشین<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقائیس، ج۱، ص۲۰۹؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۲۸؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۵۴.</ref>. آنچه مورد نظر است بدعت بهمعنای دوم است، از این رو [[خداوند]] [[بدیع]] ِآسمانها و زمین است: {{متن قرآن|بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«پدیدآور آسمانها و زمین است و چون (انجام) کاری را بخواهد تنها میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره بقره، آیه ۱۱۷.</ref> چراکه آنها را بدون سابقۀ قبلی [[خلق]] کرده است. | # ایجاد چیزی بدون نمونه پیشین<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقائیس، ج۱، ص۲۰۹؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۲۸؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۵۴.</ref>. آنچه مورد نظر است بدعت بهمعنای دوم است، از این رو [[خداوند]] [[بدیع]] ِآسمانها و زمین است: {{متن قرآن|بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«پدیدآور آسمانها و زمین است و چون (انجام) کاری را بخواهد تنها میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره بقره، آیه ۱۱۷.</ref> چراکه آنها را بدون سابقۀ قبلی [[خلق]] کرده است. | ||
=== معنای اصطلاحی === | === معنای اصطلاحی === | ||
بدعت در اصطلاح [[دینی]] یعنی چیزی را جزء [[دین]] به حساب بیاورند که ریشهای در [[کتاب و سنت]] ندارد و [[بدعتگذار]] چیزی را در دین ابداع میکند: {{عربی|ادخال ما لیس فیالدین فیالدین}}<ref>مجمع البحرین، ج۱، ص ۱۶۴؛ عسقلانی، احمد بن حجر، فتح الباری، ج۵، ص۱۵۶؛ رسائل الجاحظ، ۶۰؛ نیشابوری مقری، ابو جعفر، الحدود، ص۷۹.</ref> و نیز ممکن است چیزی را که جزء دین هست کاری بکند که مردم خیال کنند جزء دین نیست. بدعت بدین معناست که حلالی را [[حرام]] یا حرامی را [[حلال]] کنند و چیزی از [[آیین خدا]] بکاهند یا چیزی بر آن بیفزایند، بدون آنکه [[دلیل]] معتبری بر آن [[قائم]] باشد یا [[آیین]] جدیدی ابداع کنند و به عنوان یک دین، [[مردم]] را به سوی آن فراخوانند. این امر از جمله [[گناهان کبیره]] است، زیرا از جمله [[واجبات]] [[قطعی]] که خداوند بر آن [[خشم]] میگیرد، بدعتی است که بر اساس آن، شخص برای رفع [[حاجت]]، بدعتی در [[دین خدا]] وارد کند. نوآوری بهمعنای امروزی یعنی بدعت که در غیر امر دین عیبی ندارد. ولی در دین، [[نوآوری]] معنی ندارد چون آورنده دین ما نیستیم<ref>ر. ک: [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۱۶۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۳؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۳؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۶.</ref>. | بدعت در اصطلاح [[دینی]] یعنی چیزی را جزء [[دین]] به حساب بیاورند که ریشهای در [[کتاب و سنت]] ندارد و [[بدعتگذار]] چیزی را در دین ابداع میکند: {{عربی|ادخال ما لیس فیالدین فیالدین}}<ref>مجمع البحرین، ج۱، ص ۱۶۴؛ عسقلانی، احمد بن حجر، فتح الباری، ج۵، ص۱۵۶؛ رسائل الجاحظ، ۶۰؛ نیشابوری مقری، ابو جعفر، الحدود، ص۷۹.</ref> و نیز ممکن است چیزی را که جزء دین هست کاری بکند که مردم خیال کنند جزء دین نیست. بدعت بدین معناست که حلالی را [[حرام]] یا حرامی را [[حلال]] کنند و چیزی از [[آیین خدا]] بکاهند یا چیزی بر آن بیفزایند، بدون آنکه [[دلیل]] معتبری بر آن [[قائم]] باشد یا [[آیین]] جدیدی ابداع کنند و به عنوان یک دین، [[مردم]] را به سوی آن فراخوانند. این امر از جمله [[گناهان کبیره]] است، زیرا از جمله [[واجبات]] [[قطعی]] که خداوند بر آن [[خشم]] میگیرد، بدعتی است که بر اساس آن، شخص برای رفع [[حاجت]]، بدعتی در [[دین خدا]] وارد کند. نوآوری بهمعنای امروزی یعنی بدعت که در غیر امر دین عیبی ندارد. ولی در دین، [[نوآوری]] معنی ندارد چون آورنده دین ما نیستیم<ref>ر. ک: [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۱۶۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۳؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۳؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۶.</ref>. |