پرش به محتوا

هشام بن حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


== مقدمه ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابومحمد هشام بن حکم شیبانی کوفی بغدادی کندی]] دانشمند برجسته [[علوم عقلی]] و [[نقلی]]، متخصص در [[عقاید دینی]] و [[معارف]] مذهبی و از هم پیمانان [[قبیله]] «بنی‌شیبان»<ref>رجال البرقی، ص ۳۵. </ref> یا «بنی‌کنده» بود.<ref>رجال الطوسی، ص ۳۲۹. </ref> زادگاه وی طبق گفتار اکثر منابع رجالی، [[کوفه]] و محل نشو و نمای او واسط بوده است،<ref>رجال النجاشی، ج2، ص ۳۹۸؛ خلاصة الاقوال، ص ۱۷۸. </ref> ولی [[کشّی]] زادگاه و محل [[رشد]] او را واسط نقل کرده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵. </ref> [[تاریخ]] دقیق ولادتش معلوم نیست و در منابع هیچ‌گونه اشاره‌ای به آن نشده است. هشام از اصحاب [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص ۳۲۹ و۳۶۲. </ref> و از آن بزرگواران<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴. </ref> و افرادی چون [[ابوعبیده حذّاء]]، [[زراره]] و [[سُدیر صیرفی]] روایاتی نقل کرده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص ۲۷۱. </ref>
[[ابومحمد هشام بن حکم شیبانی کوفی بغدادی کندی]] دانشمند برجسته [[علوم عقلی]] و [[نقلی]]، متخصص در [[عقاید دینی]] و [[معارف]] مذهبی و از هم پیمانان [[قبیله]] «بنی‌شیبان»<ref>رجال البرقی، ص ۳۵. </ref> یا «بنی‌کنده» بود<ref>رجال الطوسی، ص ۳۲۹.</ref>. زادگاه وی طبق گفتار اکثر منابع رجالی، [[کوفه]] و محل نشو و نمای او واسط بوده است<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۳۹۸؛ خلاصة الاقوال، ص ۱۷۸. </ref>، ولی [[کشّی]] زادگاه و محل [[رشد]] او را واسط نقل کرده است<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵. </ref>. [[تاریخ]] دقیق ولادتش معلوم نیست و در منابع هیچ‌گونه اشاره‌ای به آن نشده است. هشام از اصحاب [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص ۳۲۹ و۳۶۲. </ref> و از آن بزرگواران<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴. </ref> و افرادی چون [[ابوعبیده حذّاء]]، [[زراره]] و [[سُدیر صیرفی]] روایاتی نقل کرده است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص ۲۷۱. </ref>.


الندیم نام وی را در زمره [[متکلمان شیعه]] برشمرده و می‌‌نویسد که هشام از [[متکلمان]] برجسته و زبردست [[شیعه]] و از کسانی است که به پرورش بحث [[امامت]] در [[تشیع]] پرداخته و آن را تنقیح کرده است و در این فن بسیار حضور [[ذهن]] داشته و حاضر جواب بوده است.<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۳. </ref> ایشان در این راه با صاحبان مکاتب در [[بغداد]]، [[بصره]] و کوفه به [[مناظره]] می‌‌نشست.<ref>الذریعه، ج1، ص ۳۱۰. </ref> به گفته [[طوسی]]، [[یحیی بن خالد برمکی]] [[وزیر]] [[هارون الرشید]] مجالس مناظره و [[کلام]] تشکیل می‌‌داد و [[ریاست علمی]] و اداره آن مجالس به عهده هشام بود.<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۵. </ref>
الندیم نام وی را در زمره [[متکلمان شیعه]] برشمرده و می‌‌نویسد که هشام از [[متکلمان]] برجسته و زبردست [[شیعه]] و از کسانی است که به پرورش بحث [[امامت]] در [[تشیع]] پرداخته و آن را تنقیح کرده است و در این فن بسیار حضور [[ذهن]] داشته و حاضر جواب بوده است<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۳. </ref>. ایشان در این راه با صاحبان مکاتب در [[بغداد]]، [[بصره]] و کوفه به [[مناظره]] می‌‌نشست<ref>الذریعه، ج۱، ص ۳۱۰. </ref>. [[مناظرات]] [[هشام بن حکم]] با [[عمرو بن عبید]] از رؤسای [[معتزله]] در [[بصره]] معروف است. به گفته [[شیخ طوسی]]، [[یحیی بن خالد برمکی]] [[وزیر]] [[هارون الرشید]] مجالس مناظره و [[کلام]] تشکیل می‌‌داد و [[ریاست علمی]] و اداره آن مجالس به عهده هشام بود<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۵. </ref>.


[[نجاشی]] بر [[وثاقت]] وی تأکید کرده ودقت او را در [[نقل روایات]] ستوده است.<ref>رجال النجاشی، ج2، ص ۳۹۸. </ref> هشام [[شاگردان]] بسیاری را نیز در [[مکتب]] خود پرورش داده که از آن میان کسانی چون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[داود بن رزین]]<ref> معجم رجال الحدیث، ج19، ص ۲۷۱. </ref> و [[ابوعلی صکّاک]] را می‌‌توان نام برد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج10، ص ۵۴۴. </ref> گفته شده که هشام پیشتر [[شاگرد]] [[ابوشاکر زندیق]] بود،<ref>رجال البرقی، ص ۳۵. </ref> اما به رهنمود [[امام صادق]] {{ع}} به راه [[حق]] بازگشت و از آن پس، سرآمد [[اصحاب]] آن [[حضرت]] گردید.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵؛ معالم العلماء، ص ۱۲۸. </ref>
[[نجاشی]] بر [[وثاقت]] وی تأکید کرده و دقت او را در [[نقل روایات]] ستوده است<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۳۹۸. </ref>. هشام [[شاگردان]] بسیاری را نیز در [[مکتب]] خود پرورش داده که از آن میان کسانی چون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[داود بن رزین]]<ref> معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص ۲۷۱. </ref> و [[ابوعلی صکّاک]] را می‌‌توان نام برد<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص ۵۴۴.</ref>. گفته شده که هشام پیشتر [[شاگرد]] [[ابوشاکر زندیق]] بود<ref>رجال البرقی، ص ۳۵. </ref>، اما به رهنمود [[امام صادق]] {{ع}} به راه [[حق]] بازگشت و از آن پس، سرآمد [[اصحاب]] آن حضرت گردید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵؛ معالم العلماء، ص ۱۲۸.</ref>.


[[امام صادق]] {{ع}} درباره وی فرمود: هشام با [[قلب]]، [[دست]] و زبان خود ما را [[یاری]] می‌‌کند. وی جوینده [[حق]] ما و [[تصدیق]] کننده گفتار ماست، پیرو او پیرو ما و مخالف او [[دشمن]] ماست.<ref>معالم العلماء، ص ۱۲۸. </ref> [[امام رضا]] {{ع}} نیز او را [[بنده]] ناصح خوانده و برایش آرزوی [[رحمت]] کرده است.<ref>خلاصة الاقوال، ص ۱۷۸. </ref>
[[امام صادق]] {{ع}} درباره وی فرمود: هشام با [[قلب]]، [[دست]] و زبان خود ما را [[یاری]] می‌‌کند. وی جوینده [[حق]] ما و [[تصدیق]] کننده گفتار ماست، پیرو او پیرو ما و مخالف او [[دشمن]] ماست<ref>معالم العلماء، ص ۱۲۸.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} نیز او را [[بنده]] ناصح خوانده و برایش آرزوی [[رحمت]] کرده است<ref>خلاصة الاقوال، ص ۱۷۸.</ref>.


هشام در اواخر [[عمر]] به [[بغداد]] [[هجرت]] کرد و در محله قصر وضّاح اقامت گزید<ref>رجال النجاشی، ج2، ص ۳۹۷. </ref> و برای امرار معاش به [[تجارت]] مشغول شد.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵. </ref> گویند که [[امام کاظم]] {{ع}} مبلغ پانزده هزار درهم در [[اختیار]] او قرار داد تا با آن تجارت کند و [[سود]] حاصله را خود بردارد و سرانجام اصل [[سرمایه]] را به [[امام]] {{ع}} برگرداند، از این روی در محله [[کرخ بغداد]] مشغول [[کسب و کار]] گردید.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵ و۲۶۹. </ref> به گفته [[شیخ صدوق]]، هشام کرباس فروش بوده و به تجارت قماش [[اشتغال]] داشته است.<ref> من لا یحضره الفقیه، ج4، ص ۴۳۷. </ref>
هشام در اواخر [[عمر]] به [[بغداد]] [[هجرت]] کرد و در محله قصر وضّاح اقامت گزید<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۳۹۷.</ref> و برای امرار معاش به [[تجارت]] مشغول شد<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵. </ref>. گویند که [[امام کاظم]] {{ع}} مبلغ پانزده هزار درهم در [[اختیار]] او قرار داد تا با آن تجارت کند و [[سود]] حاصله را خود بردارد و سرانجام اصل [[سرمایه]] را به [[امام]] {{ع}} برگرداند، از این روی در محله [[کرخ بغداد]] مشغول [[کسب و کار]] گردید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۵۵ و۲۶۹.</ref>. به گفته [[شیخ صدوق]]، هشام کرباس فروش بوده و به تجارت قماش [[اشتغال]] داشته است<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص ۴۳۷.</ref>.


[[تاریخ]] [[وفات]] هشام به [[اختلاف]] نقل شده است: در برخی منابع آمده است که وی اندکی پس از حادثه قلع و قمع [[برمکیان]]، در سال ۱۸۷ هـ یا در [[زمان]] [[خلافت مأمون]]<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۴؛ الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴. </ref> یا در سال ۱۹۹ هـ پس از مدتی متواری شدن در بغداد درگذشت.<ref>رجال النجاشی، ج2، ص ۳۹۷. </ref>
[[تاریخ]] [[وفات]] هشام به [[اختلاف]] نقل شده است: در برخی منابع آمده است که وی اندکی پس از حادثه قلع و قمع [[برمکیان]]، در سال ۱۸۷ هـ یا در [[زمان]] [[خلافت مأمون]]<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۴؛ الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴. </ref> یا در سال ۱۹۹ هـ پس از مدتی متواری شدن در بغداد درگذشت<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۳۹۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۸۲۴-۸۲۵؛ [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۵.</ref>


وی دارای آثار و تألیفات بسیاری در زمینه‌های مختلف بوده که عبارت‌اند از: علل التحریم؛ الفرائض؛ الامامة؛ الدلالة علی حدث الاجسام؛ الردّ علی الزنادقة؛ الرد علی اصحاب الأثنین؛ التوحید؛ الردّ علی هشام الجوالیقی؛ الردّ علی اصحاب الطبائع؛ الشیخ و الغلام فی التوحید؛ التدبیر فی الامامة؛ المیزان؛ المیدان؛ کتاب فی امامة؛ المفضول؛ کتاب الوصیة و الردّ علی منکریها؛ اختلاف الناس فی الامامة؛ الجبر و القدر؛ الحکمین؛ الرد علی المعتزلة و طلحة و الزبیر؛ القدر؛ الالفاظ؛ الاستطاعة؛ المعرفة؛ الثمانیة؛ ابواب الاخبار؛ الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید؛ المجالس فی التوحید؛ المجالس فی الامامة<ref> رجال النجاشی، ج2، ص ۳۹۸. </ref>؛ کتاب علی شیطان؛ الطاق؛ کتاب الاخبار و کیف تصحّ کتاب المعتزلة؛<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۴. </ref> کتاب الالطاف<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴. </ref>؛ تفسیر ما یلزم العباد الاقرار به؛ التمیز؛ اثبات الحجج علی ما خالف الشیعه؛<ref>معالم العلماء، ص ۱۲۸. </ref> مناظرة هشام بن حکم؛<ref>الذریعه، ج22، ص ۳۰۵. </ref> و الأصل.<ref>الذریعه، ج2، ص ۱۶۷. </ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۸۲۴-۸۲۵.</ref>
== آثار هشام ==
 
وی دارای آثار و تألیفات بسیاری در زمینه‌های مختلف بوده که عبارت‌اند از: علل التحریم؛ الفرائض؛ الامامة؛ الدلالة علی حدث الاجسام؛ الردّ علی الزنادقة؛ الرد علی اصحاب الأثنین؛ التوحید؛ الردّ علی هشام الجوالیقی؛ الردّ علی اصحاب الطبائع؛ الشیخ و الغلام فی التوحید؛ التدبیر فی الامامة؛ المیزان؛ المیدان؛ کتاب فی امامة؛ المفضول؛ کتاب الوصیة و الردّ علی منکریها؛ اختلاف الناس فی الامامة؛ الجبر و القدر؛ الحکمین؛ الرد علی المعتزلة و طلحة و الزبیر؛ القدر؛ الالفاظ و مباحثها؛ الاستطاعة؛ المعرفة؛ الثمانیة؛ ابواب الاخبار؛ الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید؛ المجالس فی التوحید؛ المجالس فی الامامة<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص ۳۹۸.</ref>؛ کتاب علی شیطان؛ الطاق؛ کتاب الاخبار و کیف تصحّ کتاب المعتزلة<ref>الفهرست (الندیم)، ص ۲۲۴.</ref>، کتاب الالطاف<ref>الفهرست (طوسی)، ص ۱۷۴.</ref>؛ تفسیر ما یلزم العباد الاقرار به؛ التمیز؛ اثبات الحجج علی ما خالف الشیعه<ref>معالم العلماء، ص ۱۲۸.</ref>، مناظرة هشام بن حکم<ref>الذریعه، ج۲۲، ص ۳۰۵. </ref> و الأصل<ref>الذریعه، ج۲، ص ۱۶۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۸۲۴-۸۲۵.</ref> اینکه [[شافعی]] را اولین کسی دانسته‌اند که در اصول فقه کتاب نوشته، [[واقعیت]] ندارد؛ زیرا هشام در سال ۱۷۹ در [[کوفه]] [[وفات]] یافت؛ حال آن‌که شافعی در سال ۲۰۴ در [[مصر]] درگذشته است<ref>تحفة الاحباب، ص۴۰۴؛ تأسیس الشیعه، ص۳۱۰.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۵.</ref>
==هشام بن حکم==
از [[اصحاب خاص]] [[امام جعفر صادق]] و [[امام موسی کاظم]]{{عم}} و استاد در فن [[جدل]] و [[علم کلام]] و [[اصول فقه]] بود. کتاب «[[الالفاظ و مباحثها (کتاب)|الالفاظ و مباحثها]]» که از مهم‌ترین مباحث [[علم اصول]] و اولین کتاب در این [[علم]] بود، از اوست. [[مناظرات]] [[هشام بن حکم]] با [[عمرو بن عبید]] از رؤسای [[معتزله]] در [[بصره]] معروف است. اینکه [[شافعی]] را اولین کسی دانسته‌اند که در اصول فقه کتاب نوشته، [[واقعیت]] ندارد؛ زیرا هشام در سال ۱۷۹ در [[کوفه]] [[وفات]] یافت؛ حال آن‌که شافعی در سال ۲۰۴ در [[مصر]] درگذشته است<ref>تحفة الاحباب، ص۴۰۴؛ تأسیس الشیعه، ص۳۱۰.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش