پرش به محتوا

ارتباط با شیعیان در سیره اهل بیت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
خط ۵۶: خط ۵۶:
یکی از شیوه‌های برقراری ارتباط میان [[ائمه اطهار]] {{عم}} با [[مردم]] به ویژه در دوران [[خفقان]] و عصر [[تقیه]]، ارتباط از طریق نامه و [[نماینده]] بود. ارتباط با این شیوه به ویژه در سال‌های منتهی به [[عصر غیبت]] بیشتر مشهود است. به عنوان مثال یکی از برنامه‌های [[امام حسن عسکری]] {{ع}} که به شدت با [[مراقبت]] دستگاه [[حاکم]] همراه بود، ارتباط از طریق نامه‌های [[الهی]] - [[سیاسی]] بود که برای [[دوستان]]، [[شیعیان]] و نمایندگان فرستاده می‌شد. این [[نامه‌ها]] همچون اعلامیه‌های محرمانه‌ای بود که دست‌به‌دست می‌گشت و موجب [[بیداری]] و [[هوشیاری]] شیعیان در برابر [[ظالمان]] می‌شد. از جمله نامه‌های آن [[حضرت]] می‌توان به نامه‌های ایشان به شیعیان [[قم]] و اَوه (اطراف [[ساوه]]) اشاره کرد. در یکی از نامه‌های امام حسن عسکری {{ع}} به مردم قم و آوه چنین آمده است<ref>آن حضرت حتی در شب شهادتش مجلسی (۸ ربیع‌الاول سال۲۶۰ ه. ق) نامه‌هایی برای مردم مدینه نوشت (ر. ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۳۳۱).</ref>: [[خداوند متعال]] با [[جود]] و [[لطف]] و عنایاتش، با [[فرستادن پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}} به عنوان مژده‌بخش و هشدار دهنده بر مردم [[منت]] نهاد و شما را به پذیرش دینش [[توفیق]] داد و با هدایتش گرامی داشت و [[محبت]] و [[دوستی]] [[خاندان]] [[پاک]] [[پیامبر]] را در [[قلوب]] گذشتگان و آیندگان شما در [[سرزمین]] اطاعتش کاشت. آنها که از شما از [[دنیا]] کوچیدند، در حالی که در [[راه هدایت]] و [[رشد]] و [[صداقت]] بودند، رفتند و به صف [[رستگاران]] پیوستند و میوه‌های [[کردار نیک]] خود را چیدند و به [[پاداش اعمال]] به پیش فرستاده خود نائل شدند.
یکی از شیوه‌های برقراری ارتباط میان [[ائمه اطهار]] {{عم}} با [[مردم]] به ویژه در دوران [[خفقان]] و عصر [[تقیه]]، ارتباط از طریق نامه و [[نماینده]] بود. ارتباط با این شیوه به ویژه در سال‌های منتهی به [[عصر غیبت]] بیشتر مشهود است. به عنوان مثال یکی از برنامه‌های [[امام حسن عسکری]] {{ع}} که به شدت با [[مراقبت]] دستگاه [[حاکم]] همراه بود، ارتباط از طریق نامه‌های [[الهی]] - [[سیاسی]] بود که برای [[دوستان]]، [[شیعیان]] و نمایندگان فرستاده می‌شد. این [[نامه‌ها]] همچون اعلامیه‌های محرمانه‌ای بود که دست‌به‌دست می‌گشت و موجب [[بیداری]] و [[هوشیاری]] شیعیان در برابر [[ظالمان]] می‌شد. از جمله نامه‌های آن [[حضرت]] می‌توان به نامه‌های ایشان به شیعیان [[قم]] و اَوه (اطراف [[ساوه]]) اشاره کرد. در یکی از نامه‌های امام حسن عسکری {{ع}} به مردم قم و آوه چنین آمده است<ref>آن حضرت حتی در شب شهادتش مجلسی (۸ ربیع‌الاول سال۲۶۰ ه. ق) نامه‌هایی برای مردم مدینه نوشت (ر. ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۳۳۱).</ref>: [[خداوند متعال]] با [[جود]] و [[لطف]] و عنایاتش، با [[فرستادن پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}} به عنوان مژده‌بخش و هشدار دهنده بر مردم [[منت]] نهاد و شما را به پذیرش دینش [[توفیق]] داد و با هدایتش گرامی داشت و [[محبت]] و [[دوستی]] [[خاندان]] [[پاک]] [[پیامبر]] را در [[قلوب]] گذشتگان و آیندگان شما در [[سرزمین]] اطاعتش کاشت. آنها که از شما از [[دنیا]] کوچیدند، در حالی که در [[راه هدایت]] و [[رشد]] و [[صداقت]] بودند، رفتند و به صف [[رستگاران]] پیوستند و میوه‌های [[کردار نیک]] خود را چیدند و به [[پاداش اعمال]] به پیش فرستاده خود نائل شدند.


ای مردم! همواره [[اراده]] و [[نیت]] ما، [[استوار]] و محکم است و روان ما به [[افکار]] [[نیک]] و پاک شما آرام است و پیوند [[قرابت]] میان ما و شما پر توان است که چنین پیوندی از سفارش‌های گذشتگان ما و شما بود. پیمانی است که بر عهده [[جوانان]] ما و [[پیران]] شما برقرار است و همواره با [[اعتقاد]] واحد و به هم [[پیوستگی]]، محکم هستیم؛ چراکه [[خداوند]] این [[ارتباط]] تنگاتنگ و ناگسستنی را میان ما برقرار کرده است. چنان که عالم (اشاره به [[امام صادق]] یا [[امام کاظم]] {{عم}}) [[سلام]] [[خدا]] بر او می‌فرماید: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ‏ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ لِأُمِّهِ‏ وَ أَبِيهِ}}<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۴، ص۴۲۵. همچنین در نامه امام حسن عسکری {{ع}} به ابن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) آمده است: «... سفارش می‌کنم تو را ای شیخ و ای معتمد و فقیه من ابوالحسن علی بن حسین قمی! خدا تو را بر آنچه موجب خشنودی اوست موفق بدارد و در پرتو رحمتش فرزندان شایسته‌ای در نسل تو قرار دهد. (سفارش می‌کنم تو را) به تقوای الهی و پرهیزکاری و برپاداری نماز و دادن زکات... بخشیدن لغزش‌های دیگران فروبردن خشم هنگام غضب، صله رحم، ایثار و همکاری با برادران دینی و کوشش در تأمین نیاز آنها، تعقل و خردمندی... دین‌شناسی و استواری در امور... خوش اخلاقی و امر به معروف و نهی از منکر... به سفارش من عمل کن و آنچه را به تو امر کردم، به همه شیعیانم امر کن تا به آن عمل کنند و بر تو باد به صبر و انتظار فرج... ای شیخ من و ای مورد اعتماد من ابوالحسن! صبر کن و همه شیعیانم را به صبر و استقامت امر کن... سلام بر تو و همه شیعیان ما.».. (ر. ک: معادن‌الحکمة فی مکاتیب الائمة {{عم}}، ج۲، ص۲۶۴؛ ابوجعفر محمد بن علی ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب {{عم}}، ج۴، ص۴۲۵-۴۲۶).</ref>. [[مؤمن]] [[برادر]] پدری و [[مادری]] مؤمن است.
ای مردم! همواره [[اراده]] و [[نیت]] ما، [[استوار]] و محکم است و روان ما به [[افکار]] [[نیک]] و پاک شما آرام است و پیوند [[قرابت]] میان ما و شما پر توان است که چنین پیوندی از سفارش‌های گذشتگان ما و شما بود. پیمانی است که بر عهده [[جوانان]] ما و [[پیران]] شما برقرار است و همواره با [[اعتقاد]] واحد و به هم [[پیوستگی]]، محکم هستیم؛ چراکه [[خداوند]] این [[ارتباط]] تنگاتنگ و ناگسستنی را میان ما برقرار کرده است. چنان که عالم (اشاره به [[امام صادق]] یا [[امام کاظم]] {{عم}}) [[سلام]] [[خدا]] بر او می‌فرماید: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ‏ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ لِأُمِّهِ‏ وَ أَبِيهِ}}<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابن‌شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۴، ص۴۲۵. همچنین در نامه امام حسن عسکری {{ع}} به ابن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) آمده است: «... سفارش می‌کنم تو را ای شیخ و ای معتمد و فقیه من ابوالحسن علی بن حسین قمی! خدا تو را بر آنچه موجب خشنودی اوست موفق بدارد و در پرتو رحمتش فرزندان شایسته‌ای در نسل تو قرار دهد. (سفارش می‌کنم تو را) به تقوای الهی و پرهیزکاری و برپاداری نماز و دادن زکات... بخشیدن لغزش‌های دیگران فروبردن خشم هنگام غضب، صله رحم، ایثار و همکاری با برادران دینی و کوشش در تأمین نیاز آنها، تعقل و خردمندی... دین‌شناسی و استواری در امور... خوش اخلاقی و امر به معروف و نهی از منکر... به سفارش من عمل کن و آنچه را به تو امر کردم، به همه شیعیانم امر کن تا به آن عمل کنند و بر تو باد به صبر و انتظار فرج... ای شیخ من و ای مورد اعتماد من ابوالحسن! صبر کن و همه شیعیانم را به صبر و استقامت امر کن... سلام بر تو و همه شیعیان ما.».. (ر. ک: معادن‌الحکمة فی مکاتیب الائمة {{عم}}، ج۲، ص۲۶۴؛ ابوجعفر محمد بن علی ابن‌شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب {{عم}}، ج۴، ص۴۲۵-۴۲۶).</ref>. [[مؤمن]] [[برادر]] پدری و [[مادری]] مؤمن است.


[[امام حسن عسکری]] {{ع}} حتی گاهی از درون [[زندان]] و از طریق رابطان خاص برای [[شیعیان]] [[نامه]] می‌فرستاد و آنان را [[دلداری]] می‌داد. یکی از شیعیان به نام محمودی می‌گوید: خط [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را دیدم که در [[زندان]] [[معتمد عباسی]] نوشته و از آنجا خارج شده بود. در آن [[نامه]] این [[آیه]] آمده بود: {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref>.
[[امام حسن عسکری]] {{ع}} حتی گاهی از درون [[زندان]] و از طریق رابطان خاص برای [[شیعیان]] [[نامه]] می‌فرستاد و آنان را [[دلداری]] می‌داد. یکی از شیعیان به نام محمودی می‌گوید: خط [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را دیدم که در [[زندان]] [[معتمد عباسی]] نوشته و از آنجا خارج شده بود. در آن [[نامه]] این [[آیه]] آمده بود: {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش