ابوبکر بن ابیقحافه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'بنو تمیم' به 'بنیتمیم') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
[[رحلت رسول خدا]] {{صل}} به شدت مورد انکار عُمر و [[عثمان]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۲.</ref> قرار گرفت، ولی ابوبکر پس از بازگشت از سُنح، به [[مسجد]] آمد و بدون هیچ التفاتی، به [[منزل]] عایشه رفته، پارچه از رخسار [[مبارک]] حضرت برکشید، بوسهای بر آن زد و در مقابل مردم ظاهر شده، با استدلال به [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref><ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۰۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بیگمان تو خواهی مرد و آنان نیز میمیرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو نیز برای هیچ بشری جاودانگی ننهادیم، آیا اگر تو بمیری آنان جاودان میمانند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«هر کسی مرگ را میچشد سپس به سوی ما باز گردانده خواهید شد» سوره عنکبوت، آیه ۵۷.</ref> [[رحلت]] آن حضرت را اعلام داشت. گویا [[عمر]] هیچ [[آگاهی]] از [[نزول]] این آیات نداشت و با شنیدن آنها از زبان [[ابوبکر]] بود که رحلت آن حضرت را [[باور]] کرد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۸ و ۲۴۱.</ref>. [[روز]] سهشنبه پس از تمام شدن [[بیعت با ابوبکر]]، درباره مکان [[دفن]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[اختلاف]] شد و با نقل این [[روایت]] از ابوبکر که {{عربی|"ما قبض نبي الا دفن حيث يبقض"}}؛ رسول خدا {{صل}} را در زیر همان بستر بیماریاش دفن کردند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۰ و ۲۵۱.</ref>. اما خبری از [[عایشه]] بیان میدارد که برخی [[صحابه]] چنان سرگرم [[انتخاب]] [[جانشین]] و [[غافل]] از دفن رسول خدا {{صل}} بودند که شنیدن صدای بیلها آنان را از دفن پیکر آن حضرت باخبر کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۱۲-۳۰۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. واقدی، قصایدی از ابوبکر در سوگ رسول خدا {{صل}} و [[گریه]] وی بر آن حضرت نقل کرده است: {{عربی|يا عين فابكي ولا تسأمي وحق البكاء على السيد}}<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. | [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} به شدت مورد انکار عُمر و [[عثمان]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۲.</ref> قرار گرفت، ولی ابوبکر پس از بازگشت از سُنح، به [[مسجد]] آمد و بدون هیچ التفاتی، به [[منزل]] عایشه رفته، پارچه از رخسار [[مبارک]] حضرت برکشید، بوسهای بر آن زد و در مقابل مردم ظاهر شده، با استدلال به [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref><ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۰۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بیگمان تو خواهی مرد و آنان نیز میمیرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو نیز برای هیچ بشری جاودانگی ننهادیم، آیا اگر تو بمیری آنان جاودان میمانند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«هر کسی مرگ را میچشد سپس به سوی ما باز گردانده خواهید شد» سوره عنکبوت، آیه ۵۷.</ref> [[رحلت]] آن حضرت را اعلام داشت. گویا [[عمر]] هیچ [[آگاهی]] از [[نزول]] این آیات نداشت و با شنیدن آنها از زبان [[ابوبکر]] بود که رحلت آن حضرت را [[باور]] کرد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۸ و ۲۴۱.</ref>. [[روز]] سهشنبه پس از تمام شدن [[بیعت با ابوبکر]]، درباره مکان [[دفن]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[اختلاف]] شد و با نقل این [[روایت]] از ابوبکر که {{عربی|"ما قبض نبي الا دفن حيث يبقض"}}؛ رسول خدا {{صل}} را در زیر همان بستر بیماریاش دفن کردند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۰ و ۲۵۱.</ref>. اما خبری از [[عایشه]] بیان میدارد که برخی [[صحابه]] چنان سرگرم [[انتخاب]] [[جانشین]] و [[غافل]] از دفن رسول خدا {{صل}} بودند که شنیدن صدای بیلها آنان را از دفن پیکر آن حضرت باخبر کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۱۲-۳۰۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. واقدی، قصایدی از ابوبکر در سوگ رسول خدا {{صل}} و [[گریه]] وی بر آن حضرت نقل کرده است: {{عربی|يا عين فابكي ولا تسأمي وحق البكاء على السيد}}<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۴۴.</ref>. | ||
[[بلاذری]]<ref>أنساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۵.</ref> نیز قصیده دیگری از وی آورده که برخی منابع آن را از [[ام سلمه]] نقل کردهاند<ref> | [[بلاذری]]<ref>أنساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۵.</ref> نیز قصیده دیگری از وی آورده که برخی منابع آن را از [[ام سلمه]] نقل کردهاند<ref>ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۰۹. استناد به این خبر را برای جواز گریه بر من، بنگرید در: امینی، ج۶، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوبکر بن ابیقحافه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۱۵۷-۱۸۱.</ref> | ||
== ابوبکر و امتناع از حضور در [[لشکر اسامه]] == | == ابوبکر و امتناع از حضور در [[لشکر اسامه]] == | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
مستند دیگر آنکه، [[ابوبکر]] در واپسین روزهای [[زندگی]] [[رسول خدا]] {{صل}}، در [[غم]] [[فراق]] آن حضرت گریست و گفت: [[جان]] خود و فرزندانمان فدای تو باد! رسول خدا {{صل}} وی را آرام کرد و فرمود: "درهایی که از [[خانه]] [[صحابه]] به [[مسجد]] باز است، جز در خانه ابوبکر بسته شود (سدّ الابواب)، که بافضیلتترین [[صحابی]] من است"<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹.</ref>. | مستند دیگر آنکه، [[ابوبکر]] در واپسین روزهای [[زندگی]] [[رسول خدا]] {{صل}}، در [[غم]] [[فراق]] آن حضرت گریست و گفت: [[جان]] خود و فرزندانمان فدای تو باد! رسول خدا {{صل}} وی را آرام کرد و فرمود: "درهایی که از [[خانه]] [[صحابه]] به [[مسجد]] باز است، جز در خانه ابوبکر بسته شود (سدّ الابواب)، که بافضیلتترین [[صحابی]] من است"<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹.</ref>. | ||
[[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۶۹.</ref> [[روایت]] صحیحی<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref> نقل کرده که سد أبواب درباره [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} است. این روایت، از واکنش تند و [[اعتراض]] کسانی خبر میدهد که رسول خدا {{صل}} در پاسخ آنان فرمود: "باز و بسته کردن درها به [[فرمان الهی]] بوده" و بنا بر روایتی دیگر، خود را [[بنده]] مأموری وصف کرد که به [[فرمان]] [[وحی]] عمل کرده است<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۱۴.</ref>. ابوبکر، [[عمر]] و [[عباس]] به فرمان رسول خدا {{صل}} در خانه خود را بستند <ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۴، از بزار.</ref>. عمر و [[ابوسعید خدری]] بعدها بر این [[فضیلت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[غبطه]] میخوردند<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۷ و ۱۲۵.</ref>. بزار، [[روایات]] مربوط به ابوبکر را روایت شده [[مردم مدینه]] و روایات مربوط به امیرمؤمنان علی {{ع}} را روایت شده [[مردم کوفه]] دانسته، به نوعی میان آنها را جمع کرده است<ref>امینی، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۷، ص۱۴-۱۲.</ref> با جمع روایات مربوط، [[سد ابواب]] را دو مرتبه دانسته است<ref>نقد و بررسی این بحث را بنگرید در: امینی، ج۳، ص۲۱۰ و جعفر مرتضی، ج۵، ص۳۵۰.</ref>. [[ابن ابی الحدید]]<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص۴۹.</ref> از گروهی به نام [[بکریه]] (طرفداران ابوبکر) نام میبرد که [[احادیث]] مربوط به [[امیر مؤمنان]] {{ع}}، از جمله [[حدیث سد ابواب]] را به ابوبکر نسبت دادهاند. [[بریده اسلمی]] گوید: پس از سد ابواب، ابوبکر و عمر از رسول خدا {{صل}} خواستند از خانهشان روزنهای (کَوَّه یا خُوخَه) به مسجد باشد، ولی رسول خدا {{صل}} نپذیرفت<ref>طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۱۴۵؛ | [[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۶۹.</ref> [[روایت]] صحیحی<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref> نقل کرده که سد أبواب درباره [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} است. این روایت، از واکنش تند و [[اعتراض]] کسانی خبر میدهد که رسول خدا {{صل}} در پاسخ آنان فرمود: "باز و بسته کردن درها به [[فرمان الهی]] بوده" و بنا بر روایتی دیگر، خود را [[بنده]] مأموری وصف کرد که به [[فرمان]] [[وحی]] عمل کرده است<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۱۴.</ref>. ابوبکر، [[عمر]] و [[عباس]] به فرمان رسول خدا {{صل}} در خانه خود را بستند <ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۴، از بزار.</ref>. عمر و [[ابوسعید خدری]] بعدها بر این [[فضیلت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[غبطه]] میخوردند<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۷ و ۱۲۵.</ref>. بزار، [[روایات]] مربوط به ابوبکر را روایت شده [[مردم مدینه]] و روایات مربوط به امیرمؤمنان علی {{ع}} را روایت شده [[مردم کوفه]] دانسته، به نوعی میان آنها را جمع کرده است<ref>امینی، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>فتح الباری، ج۷، ص۱۴-۱۲.</ref> با جمع روایات مربوط، [[سد ابواب]] را دو مرتبه دانسته است<ref>نقد و بررسی این بحث را بنگرید در: امینی، ج۳، ص۲۱۰ و جعفر مرتضی، ج۵، ص۳۵۰.</ref>. [[ابن ابی الحدید]]<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص۴۹.</ref> از گروهی به نام [[بکریه]] (طرفداران ابوبکر) نام میبرد که [[احادیث]] مربوط به [[امیر مؤمنان]] {{ع}}، از جمله [[حدیث سد ابواب]] را به ابوبکر نسبت دادهاند. [[بریده اسلمی]] گوید: پس از سد ابواب، ابوبکر و عمر از رسول خدا {{صل}} خواستند از خانهشان روزنهای (کَوَّه یا خُوخَه) به مسجد باشد، ولی رسول خدا {{صل}} نپذیرفت<ref>طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۱۴۵؛ ابنشهرآشوب، ج۲، ص۳۸.</ref>. | ||
بنابر روایاتی، او محبوبترین مردان نزد [[رسول خدا]] {{صل}} و [[مهربانترین]] و غیرتمندترین اشخاص [[امت]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۳۱.</ref> و آگاهترین آنان به [[تعبیر خواب]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۶۴.</ref> معرفی شده و حضرت فرموده است: "اگر قرار بود [[دوستی]] برگزینم، [[ابوبکر]] را [[انتخاب]] میکردم، اما میان من و او صحبت و [[برادری]] بر اساس [[ایمان]] است"<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹.</ref>. [[فضایل]] فراوان دیگری نیز درباره ابوبکر [[روایت]] کردهاند؛ از جمله ترجیح ایمان وی بر ایمان ساکنان [[زمین]]، [[عصمت]] وی از هر گونه [[اشتباه]] و اینکه ابوبکر {{عربی|"منا اهل البيت"}}<ref>ابن عساکر، ج۳۰، ص۱۲۶-۳۳۰.</ref>؛ در همین باب از [[امام علی]] {{ع}} روایتی ساختند که ابوبکر و [[عمر]] را "سیدی [[قریش]] و اَبوَیِ المؤمنین" معرفی کرده است <ref>خیمة بن سلیمان، ص۱۲۳.</ref> و در قدمی فراتر، برای وی [[مقام]] انبیا را ادعا کردند<ref>ابن عساکر، ج۳۰، ص۳۹۵.</ref>. برخی در دوستی ابوبکر تا آنجا پیش رفتهاند که [[نزول آیه]] {{متن قرآن|لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref> سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. را درباره او دانسته یا بر وی [[تطبیق]] دادهاند<ref>ر.ک: قرطبی، ج۱۲، ص۱۹۶؛ ابن کثیر، تفسیر، ج۳، ص۳۱۲.</ref>. | بنابر روایاتی، او محبوبترین مردان نزد [[رسول خدا]] {{صل}} و [[مهربانترین]] و غیرتمندترین اشخاص [[امت]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۳۱.</ref> و آگاهترین آنان به [[تعبیر خواب]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۶۴.</ref> معرفی شده و حضرت فرموده است: "اگر قرار بود [[دوستی]] برگزینم، [[ابوبکر]] را [[انتخاب]] میکردم، اما میان من و او صحبت و [[برادری]] بر اساس [[ایمان]] است"<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹.</ref>. [[فضایل]] فراوان دیگری نیز درباره ابوبکر [[روایت]] کردهاند؛ از جمله ترجیح ایمان وی بر ایمان ساکنان [[زمین]]، [[عصمت]] وی از هر گونه [[اشتباه]] و اینکه ابوبکر {{عربی|"منا اهل البيت"}}<ref>ابن عساکر، ج۳۰، ص۱۲۶-۳۳۰.</ref>؛ در همین باب از [[امام علی]] {{ع}} روایتی ساختند که ابوبکر و [[عمر]] را "سیدی [[قریش]] و اَبوَیِ المؤمنین" معرفی کرده است <ref>خیمة بن سلیمان، ص۱۲۳.</ref> و در قدمی فراتر، برای وی [[مقام]] انبیا را ادعا کردند<ref>ابن عساکر، ج۳۰، ص۳۹۵.</ref>. برخی در دوستی ابوبکر تا آنجا پیش رفتهاند که [[نزول آیه]] {{متن قرآن|لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref> سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. را درباره او دانسته یا بر وی [[تطبیق]] دادهاند<ref>ر.ک: قرطبی، ج۱۲، ص۱۹۶؛ ابن کثیر، تفسیر، ج۳، ص۳۱۲.</ref>. |