۶۴٬۶۴۲
ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[خداوند]] در آیهای درباره برگزیدگان خود میفرماید: {{متن قرآن|وَ لا يُحيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء}}. این [[آیه کریمه]] بهروشنی نشان میدهد علمی که به [[انسانها]] و برگزیدگان [[خداوند]] میرسد، به [[اذن]] و [[خواست الهی]] است و اگر [[خداوند]] نخواهد، دانشی نخواهند داشت. در آیهای دیگر، [[خداوند]] بهصراحت به [[پیامبر اکرم|رسول اعظم]]{{صل}} بیان میکند که [[علوم]] ایشان کاملاً وابسته به [[خداوند]] است و اگر او نخواهد، [[وحی]]ای بر آن [[حضرت]] نازل نخواهد شد: {{متن قرآن|وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكيلاً}} <ref> و اگر بخواهیم، قطعاً آنچه را به تو [[وحی]] کردهایم میبریم؛ آنگاه برای "حفظ" آن، در برابر ما، برای خود مدافعی نمییابی؛ سوره اسراء، آیه: ۸۶.</ref>. در آیهای دیگر، به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "بگو: به شما نمیگویم گنجینههای [[خداوند]] نزد من است؛ [[غیب]] نیز نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام. جز آنچه را که به من [[وحی]] میشود، [[پیروی]] نمیکنم". <ref>{{متن قرآن|قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُون}} سوره انعام، آیه: ۵۰ و همچنین ر.ک: {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}} سوره هود، آیه: ۳۱.</ref> در این [[آیه کریمه]] نیز [[وابستگی]] علمی [[رسول خدا]]{{صل}} به [[وحی الهی]] کاملاً مشهود است. اینگونه [[وابستگی]]، بهروشنی نشان میدهد که [[علوم پیامبر]]{{صل}} ذاتی نیست و آن [[حضرت]] این [[علوم]] را از [[خداوند]] دریافت کرده است. (...) | [[خداوند]] در آیهای درباره برگزیدگان خود میفرماید: {{متن قرآن|وَ لا يُحيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء}}. این [[آیه کریمه]] بهروشنی نشان میدهد علمی که به [[انسانها]] و برگزیدگان [[خداوند]] میرسد، به [[اذن]] و [[خواست الهی]] است و اگر [[خداوند]] نخواهد، دانشی نخواهند داشت. در آیهای دیگر، [[خداوند]] بهصراحت به [[پیامبر اکرم|رسول اعظم]]{{صل}} بیان میکند که [[علوم]] ایشان کاملاً وابسته به [[خداوند]] است و اگر او نخواهد، [[وحی]]ای بر آن [[حضرت]] نازل نخواهد شد: {{متن قرآن|وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكيلاً}} <ref> و اگر بخواهیم، قطعاً آنچه را به تو [[وحی]] کردهایم میبریم؛ آنگاه برای "حفظ" آن، در برابر ما، برای خود مدافعی نمییابی؛ سوره اسراء، آیه: ۸۶.</ref>. در آیهای دیگر، به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "بگو: به شما نمیگویم گنجینههای [[خداوند]] نزد من است؛ [[غیب]] نیز نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام. جز آنچه را که به من [[وحی]] میشود، [[پیروی]] نمیکنم". <ref>{{متن قرآن|قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُون}} سوره انعام، آیه: ۵۰ و همچنین ر.ک: {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}} سوره هود، آیه: ۳۱.</ref> در این [[آیه کریمه]] نیز [[وابستگی]] علمی [[رسول خدا]]{{صل}} به [[وحی الهی]] کاملاً مشهود است. اینگونه [[وابستگی]]، بهروشنی نشان میدهد که [[علوم پیامبر]]{{صل}} ذاتی نیست و آن [[حضرت]] این [[علوم]] را از [[خداوند]] دریافت کرده است. (...) | ||
بنابراین بیتردید [[علوم]] ویژه [[پیامبران]] ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای [[خداوند متعال]] بوده است و دیگر برگزیدگان [[خداوند]] نیز در این [[حکم]] با [[پیامبران]] شریکاند»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۱۸.</ref>. | |||
*«'''فصل چهارم: ماهیت و ویژگیهای [[علوم ائمه]]{{عم}} در [[روایات]]''': منظور از ذاتی بودن [[علوم ائمه]]{{عم}} در برابر [[الهی]] دانستن، این پندار است که آنان دانشهای خود را صرفنظر از عطای [[الهی]]، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی -آنگونه که بیان شد- نادرست است. [[امامان|امامان معصوم]] {{عم}} [[حجتهای خداوند]] و [[جانشینان]] [[رسول]] خدایند. در میان [[روایات]] یادشده در مباحث گذشته، جایی برای [[علم ذاتی]] [[ائمه]]{{عم}} نمیتوان یافت؛ بلکه [[روایات]] یادشده بهخوبی بیانگر آن بودند که ایشان [[علوم]] خود را به شیوههای مختلفی که [[خداوند]] برای آنان مقدر کرده است، به دست میآوردند. بیان شد که [[علوم]] [[اهل بیت]]{{عم}} از طریق فراگیری از [[پیامبر]] و [[امامان]] پیشین{{عم}}، بهرهمندی از کتابهای [[الهی]] و ویژه، [[الهام]]، [[تحدیث]] [[فرشتگان]] و... به دست میآید. بیان این شیوهها، خود نفیکننده [[علم ذاتی]] برای [[ائمه]]{{عم}} است؛ زیرا در صورتی که [[علم]] آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوههای یادشده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمیشوند. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، این نکته بهزیبایی و روشنی بیان شده است: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَعَرْضِ النَّاسِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}"}} <ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: [[علی استرآبادی]]، [[تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة (کتاب)|تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة]]، ص۵۱۹. در این منبع به جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیقتری است.</ref>. "[[خداوند]] ما را به خودمان وانمیگذارد؛ که اگر ما را به خودمان واگذارد، مانند سایر [[مردم]] خواهیم بود؛ و ما کسانی هستیم که [[خداوند]] میفرماید: مرا بخوانید تا [[اجابت]] کنم شما را". از این [[روایت]] بهخوبی رابطه بین [[ائمه]]{{عم}} و [[خداوند]] روشن میشود. آنان از خود چیزی ندارند؛ اما [[بندگان]] [[برگزیده]] خداوندند که تحت [[عنایات]] ویژه اویند و هرگاه چیزی را از او بخواهند، به آنان عطا میکند. | *«'''فصل چهارم: ماهیت و ویژگیهای [[علوم ائمه]]{{عم}} در [[روایات]]''': منظور از ذاتی بودن [[علوم ائمه]]{{عم}} در برابر [[الهی]] دانستن، این پندار است که آنان دانشهای خود را صرفنظر از عطای [[الهی]]، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی -آنگونه که بیان شد- نادرست است. [[امامان|امامان معصوم]] {{عم}} [[حجتهای خداوند]] و [[جانشینان]] [[رسول]] خدایند. در میان [[روایات]] یادشده در مباحث گذشته، جایی برای [[علم ذاتی]] [[ائمه]]{{عم}} نمیتوان یافت؛ بلکه [[روایات]] یادشده بهخوبی بیانگر آن بودند که ایشان [[علوم]] خود را به شیوههای مختلفی که [[خداوند]] برای آنان مقدر کرده است، به دست میآوردند. بیان شد که [[علوم]] [[اهل بیت]]{{عم}} از طریق فراگیری از [[پیامبر]] و [[امامان]] پیشین{{عم}}، بهرهمندی از کتابهای [[الهی]] و ویژه، [[الهام]]، [[تحدیث]] [[فرشتگان]] و... به دست میآید. بیان این شیوهها، خود نفیکننده [[علم ذاتی]] برای [[ائمه]]{{عم}} است؛ زیرا در صورتی که [[علم]] آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوههای یادشده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمیشوند. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، این نکته بهزیبایی و روشنی بیان شده است: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَعَرْضِ النَّاسِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}"}} <ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: [[علی استرآبادی]]، [[تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة (کتاب)|تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة]]، ص۵۱۹. در این منبع به جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیقتری است.</ref>. "[[خداوند]] ما را به خودمان وانمیگذارد؛ که اگر ما را به خودمان واگذارد، مانند سایر [[مردم]] خواهیم بود؛ و ما کسانی هستیم که [[خداوند]] میفرماید: مرا بخوانید تا [[اجابت]] کنم شما را". از این [[روایت]] بهخوبی رابطه بین [[ائمه]]{{عم}} و [[خداوند]] روشن میشود. آنان از خود چیزی ندارند؛ اما [[بندگان]] [[برگزیده]] خداوندند که تحت [[عنایات]] ویژه اویند و هرگاه چیزی را از او بخواهند، به آنان عطا میکند. | ||