۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
[[پرونده:151872.jpg|100px|راست|بندانگشتی|]] | [[پرونده:151872.jpg|100px|راست|بندانگشتی|]] | ||
آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«اصلیترین حکمت تأخیر در قیام مهدوی، فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقق آن است. به سخن دیگر، مهمترین عامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش همه اقوام و ملل انسانی درباره مدیریت جهان به وسیله انسان کامل است و تا زمانی که این محقق نگردد، قیام به تأخیر خواهد افتاد یا رخ نخواهد داد. | «اصلیترین حکمت تأخیر در قیام مهدوی، فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقق آن است. به سخن دیگر، مهمترین عامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش همه اقوام و ملل انسانی درباره مدیریت جهان به وسیله انسان کامل است و تا زمانی که این محقق نگردد، قیام به تأخیر خواهد افتاد یا رخ نخواهد داد. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
[[پرونده:1402.jpg|100px|راست|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1402.jpg|100px|راست|بندانگشتی|]] | ||
نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
«شاید بتوان گفت یکی از شرایط عمده برای [[ظهور]]، وجود یاورانی است که همراه [[امام]]، بار [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر، از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[سدیر صیرفی]] در گفت وگویی با [[امام صادق]]{{ع}} درباره عدم [[قیام]] میگوید: "[[حضرت]]، مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[امام صادق]]{{ع}} به [[جوانی]] که در آن نزدیکی بز میچراند، نگاهی کرد و فرمود: ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر [[پیروان]] من، به تعداد این بزها بودند، بر جای نمینشستم و [[قیام]] میکردم. [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمیکند.<ref>کافی، ج ۲، ص۲۴۲، ح ۴.</ref>. تحقّق این شرط، لازم است؛ ولی کافی نیست؛ بلکه باید زمینههای دیگر نیز فراهم شود. از جمله آن شرایط، قابلیت [[مردم]] برای پذیرش [[دولت]] [[حق]] است، به این معنا که عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] نه گروهی خاص و در منطقهای خاص؛ باید به درجهای از [[معرفت]] برسند که دریابند [[حکومتها]] و مکاتب ساخته [[بشر]]، جوابگوی [[نیاز]] [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمیشود. | «شاید بتوان گفت یکی از شرایط عمده برای [[ظهور]]، وجود یاورانی است که همراه [[امام]]، بار [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر، از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[سدیر صیرفی]] در گفت وگویی با [[امام صادق]]{{ع}} درباره عدم [[قیام]] میگوید: "[[حضرت]]، مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[امام صادق]]{{ع}} به [[جوانی]] که در آن نزدیکی بز میچراند، نگاهی کرد و فرمود: ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر [[پیروان]] من، به تعداد این بزها بودند، بر جای نمینشستم و [[قیام]] میکردم. [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمیکند.<ref>کافی، ج ۲، ص۲۴۲، ح ۴.</ref>. تحقّق این شرط، لازم است؛ ولی کافی نیست؛ بلکه باید زمینههای دیگر نیز فراهم شود. از جمله آن شرایط، قابلیت [[مردم]] برای پذیرش [[دولت]] [[حق]] است، به این معنا که عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] نه گروهی خاص و در منطقهای خاص؛ باید به درجهای از [[معرفت]] برسند که دریابند [[حکومتها]] و مکاتب ساخته [[بشر]]، جوابگوی [[نیاز]] [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمیشود. |