بحث:عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←امکان عصمت امام
خط ۳۶۲: | خط ۳۶۲: | ||
=== [[ ضرورت]] و [[امکان ]] [[عصمت امامان]] === | === [[ ضرورت]] و [[امکان ]] [[عصمت امامان]] === | ||
==== امکان عصمت امام ==== | ==== امکان عصمت امام ==== | ||
قبل از ورود به بحث لازم است به معانی واژه “امکان” توجه شود. | |||
'''امکان عام'''؛ یعنی سلب [[ضرورت]] از جانب [[مخالف]]، چه جانب موافق ضروری باشد چه نباشد، لذا وقتی گفته شود فلان شیء ممکن است، یعنی ممتنع نیست. | '''امکان عام'''؛ یعنی سلب [[ضرورت]] از جانب [[مخالف]]، چه جانب موافق ضروری باشد چه نباشد، لذا وقتی گفته شود فلان شیء ممکن است، یعنی ممتنع نیست. | ||
خط ۳۷۴: | خط ۳۷۴: | ||
از این [[آیه]] فهمیده میشود که: | از این [[آیه]] فهمیده میشود که: | ||
# این [[منصب امامت]] در اواخر [[عمر]] و بعد از نبوت به [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} [[عطا]] گردید | |||
# این [[منصب]] را همه [[انبیاء]] نداشتند، بلکه [[خداوند متعال]] امامت را به بعضی از [[انبیا]] عطا کرده است. انبیا مؤسس [[دین]] بودند و امامان [[حافظ شریعت]] از تأویلات و [[انحرافات]]؛ یعنی [[مفسر]] دین بودند. بنابراین هر آنچه در باب اقتضای عصمت انبیاء گفتهاند - از [[حکمت]] [[تشریع]] و هدفمند بودن [[خلقت]] [[بشریت]] و [[تنزه]] ذات احدی از کار [[عبث]] و اغرای به [[جهل]] و به کمال رسیدن [[انسانها]] و [[هدایت]] [[بشر]] - مقتضی [[عصمت امامان]] نیز میباشد. البته این موارد به صورت مبسوط در قالب [[استدلالهای عقلی]] خواهد آمد، ولی به اختصار باید گفت که [[خداوند متعال]] [[حکیم]] است و کار [[قبیح]] و عبث از او سر نمیزند. از طرفی [[هدف از خلقت انسان]] رسیدن او به عالیترین مرحله کمال از جمله [[خلافت الهی]] است، برای به انجام رساندن این [[هدف]]، خداوند متعال [[شریعت]] خود را در قالب [[کتابهای آسمانی]] و [[وحیانی]] نازل کرده است. همچنین برای رسیدن این پیامها، [[انبیا]] و [[امامان]] را به عنوان [[اولیای دین]] و [[مربیان]] شریعت به [[مردم]] معرفی کرده و [[دستور]] داده است تا مردم به صورت مطلق و بی قید و شرط از آنها [[اطاعت]] کنند. اگر این پیامآوران و حافظان [[دین]]، [[معصوم]] نباشند و احیاناً دچار [[خطا]]، [[گناه]] و [[نسیان]] گردند، چون [[خداوند]] به اطاعت مطلق از آنها امر کرده است، نوعی اغرای به جهل و خطاست که با [[حکمت]] خداوند متعال سازگار نیست. | |||
#از سوی دیگر اگر [[امام]]، معصوم نباشد [[اعتماد]] [[ملت]] از او سلب خواهد شد، و لذا از فرمانهایش اطاعت نخواهند کرد. با این فرض، کار خداوند عبث و لغو میگردد، چون غرضش محقق نمیگردد و این [[عدم اطاعت]] با غرض خداوند از [[آفرینش]] و [[نصب]] امامان و حکمت [[تشریع]]، ناسازگار است؛ با اینکه میدانیم [[خداوند حکیم]] است و کار قبیح و عبث انجام نمیدهد و [[سیر]] تکاملی [[انسان]] را نامحدود قرار داده و به انسان [[امر]] کرده تا رسیدن به عالیترین مرحله [[تکامل]] [[انسانی]]، یعنی خلافت الهی [[سعی]] و تلاش کند و لحظهای از [[مجاهدت]] نفس و [[طهارت]] [[روح]] و کسب [[کمالات معنوی]] باز نماند. | |||
همه این [[دلایل]] و امثال آن، [[عصمت]] را برای امامان لازم و ضروری میکند و روشن است که عصمت برای امام، همسنگ [[امامت]] برای هدایت بشر است و امامت، دنباله [[نبوت]] در [[ابلاغ دین]] و [[حفظ شریعت]] از [[انحرافات]] و [[هدایت]] [[امت]] به سوی [[رستگاری]] است. | |||
* '''موانع [[عصمت]]''': این [[پرسش]] مهم وجود دارد که آیا عصمت برای [[امامان]]، موانعی دارد یا خیر. [[اهل سنت]] در طول [[تاریخ]] درباره [[عصمت امامان]] با [[شیعه]] [[اختلاف]] داشتهاند و یکی از ریشهدارترین مسئلههای اختلافی بین شیعه و اهل سنت همین مسئله عصمت امامان است، اما اصل [[امامت]] را تمام [[مسلمین]] پذیرفتهاند. تنها چیزی که اهل سنت مطرح کردهاند مسئله [[معصوم]] نبودن خلفای [[بنیعباس]] و [[بنیامیه]] است که آن هم مربوط به عدم [[لزوم عصمت]] است. آنان گفتهاند آنهایی که در طول تاریخ، [[حاکمان]] و امامان [[جامعه]] بودهاند، مثل خلفای بنیعباس و بنیامیه، [[زندگی]] و [[حکومت]] آنها مشحون از [[ظلم]] و [[فساد]] بوده است، لذا عملاً [[امامان معصوم]] نبودهاند. ولی در باب [[امتناع]] ذاتی عصمت برای امامان، سخنی نگفتهاند. گرچه اهل سنت هم به [[عصمت انبیاء]] [[اعتقاد]] دارند و هم برای عصمت آنان [[دلایل عقلی]] ذکر کردهاند. | * '''موانع [[عصمت]]''': این [[پرسش]] مهم وجود دارد که آیا عصمت برای [[امامان]]، موانعی دارد یا خیر. [[اهل سنت]] در طول [[تاریخ]] درباره [[عصمت امامان]] با [[شیعه]] [[اختلاف]] داشتهاند و یکی از ریشهدارترین مسئلههای اختلافی بین شیعه و اهل سنت همین مسئله عصمت امامان است، اما اصل [[امامت]] را تمام [[مسلمین]] پذیرفتهاند. تنها چیزی که اهل سنت مطرح کردهاند مسئله [[معصوم]] نبودن خلفای [[بنیعباس]] و [[بنیامیه]] است که آن هم مربوط به عدم [[لزوم عصمت]] است. آنان گفتهاند آنهایی که در طول تاریخ، [[حاکمان]] و امامان [[جامعه]] بودهاند، مثل خلفای بنیعباس و بنیامیه، [[زندگی]] و [[حکومت]] آنها مشحون از [[ظلم]] و [[فساد]] بوده است، لذا عملاً [[امامان معصوم]] نبودهاند. ولی در باب [[امتناع]] ذاتی عصمت برای امامان، سخنی نگفتهاند. گرچه اهل سنت هم به [[عصمت انبیاء]] [[اعتقاد]] دارند و هم برای عصمت آنان [[دلایل عقلی]] ذکر کردهاند. | ||
در پاسخ به این اشکال میگوییم: | |||
#دلائل زیادی از نظر [[عقلی]] وجود دارد که به مسئله اقتضا و امکان ذاتی عصمت امامان میپردازد. این [[دلایل]] متنوع عقلی، نه تنها امکان و اقتضا، بلکه [[ضرورت]] عصمت امامان در [[حکمت الهی]] را ثابت میکند | |||
# در باب موانع احتمالی تنها مانعی که اهل سنت به آن اشاره کردهاند – به استثنای [[اشاعره]] - مسئله عدم وقوع عصمت برای [[خلفا]] است که ربطی به امتناع ذاتی ندارد و ما هم به صورت اصولی با [[کلام اهل سنت]] مخالفیم زیرا: اساساً ما خلفای بنیعباس و بنیامیه را [[امام]] نمیدانیم، چرا که آنان [[ظالم]] و [[غاصب]] بودهاند. در نظر ما امامان دوازده نفرند که اولین آنها [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} و آخرینشان [[حضرت ولیعصر]] {{ع}} میباشند که معصوم و مطهرند. به علاوه ما [[معتقد]] به امامانی هستیم که [[منصوب]] الهیاند و از جانب [[خداوند]] و [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} به [[مردم]] معرفی شدهاند و در [[روایات شیعه]] و [[اهل سنت]] اسمای آنها آمده است، لذا هیچ دلیلی که [[امتناع]] ذاتی [[عصمت]] یا امتناع وقوعی عصمت را ثابت کند وجود ندارد، بنابراین ما به امکان عصمت برای [[امامان]] قائلیم. | |||
# اگر عصمت برای امامان امتناع ذاتی داشته باشد، نباید هیچ [[انسانی]] به عصمت دست یابد؛ حال آنکه [[قرآن کریم]] در موارد مختلف [[انبیاء]] را [[معصوم]] میداند؛ از جمله در این [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ * وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن * و ما آنان را به ویژگییی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم * و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند * و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۵-۴۸.</ref>.[[آیات]] دیگری از [[قرآن]] نیز به صراحت یا به دلالت التزامی، بر [[عصمت امامان]] [[شهادت]] میدهند، همچنان که [[آیه تطهیر]] و آیات دیگر بر این مطلب دلالت دارند. از اینرو به صراحت ادعا میشود که در باب امکان عصمت برای امامان، مقتضی عصمت برای آن بزرگواران وجود دارد و موانع احتمالی عصمت، مفقود است و یا اینکه دلالتی بر این موضوع ندارند، بنابراین عصمت برای امامان، امری ممکن است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۸۵-۹۰.</ref>. | |||
== شرطیت [[عصمت]] == | == شرطیت [[عصمت]] == |