بجیله در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '، -' به ' -'
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
جز (جایگزینی متن - '، -' به ' -') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[گفتگو]] با وی، [[جریر]] را به تَباله - منطقهای بین مکه و [[مدینه]] - فرستاد تا بت ذوالخلصه را که بت مشترک قبايل دوس، خثعم و بجيله بود، نابود کند<ref> کلبی، الاصنام، ۳۵-۳۶؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۸۸ -۸۹؛ علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۲۷۰- ۲۷۱.</ref> وى نيز به همراهى دويست نفر از قومش بعد از کشتن بسیاری از آنان، بتکده معروف «[[ذوالخلصه]]» را ويران ساخت و به مدينه بازگشت.<ref> ابن کلبی، الاصنام، ص۱۳۱-۱۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> | [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[گفتگو]] با وی، [[جریر]] را به تَباله - منطقهای بین مکه و [[مدینه]] - فرستاد تا بت ذوالخلصه را که بت مشترک قبايل دوس، خثعم و بجيله بود، نابود کند<ref> کلبی، الاصنام، ۳۵-۳۶؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۸۸ -۸۹؛ علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۲۷۰- ۲۷۱.</ref> وى نيز به همراهى دويست نفر از قومش بعد از کشتن بسیاری از آنان، بتکده معروف «[[ذوالخلصه]]» را ويران ساخت و به مدينه بازگشت.<ref> ابن کلبی، الاصنام، ص۱۳۱-۱۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> | ||
همچنين رسول خدا {{صل}}، جرير را به نزد دو نفر از اذواء يمن به نامهاى «ذوالکلاع» و «ذوعمرو» فرستاد تا آنان را به اسلام [[دعوت]] کند. وی نیز چنین کرد و [[ذوالکلاع]] و ذوعمرو [[مسلمان]] شدند و پس از آنان ضریبة دختر [[ابرهة بن صباح]] -[[همسر]] ذوالکلاع- نیز مسلمان شد. جرير تا هنگام [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} نزد آن دو بود.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۵.</ref> «[[قیس بن عزره احمسی]]» نیز به همراه دويست و پنجاه تن از مرمان شاخه اَحْمَس به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند. پس از [[اسلام آوردن]] آنها رسول خدا {{صل}} به [[بلال]] دستور داد تا به نمايندگان بَجيله جايزهای پرداخت کند.<ref> شهاب الدين احمد نويرى، نهایة الارب، ج۳، ص۹۹.</ref> همچنین در این | همچنين رسول خدا {{صل}}، جرير را به نزد دو نفر از اذواء يمن به نامهاى «ذوالکلاع» و «ذوعمرو» فرستاد تا آنان را به اسلام [[دعوت]] کند. وی نیز چنین کرد و [[ذوالکلاع]] و ذوعمرو [[مسلمان]] شدند و پس از آنان ضریبة دختر [[ابرهة بن صباح]] -[[همسر]] ذوالکلاع- نیز مسلمان شد. جرير تا هنگام [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} نزد آن دو بود.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۵.</ref> «[[قیس بن عزره احمسی]]» نیز به همراه دويست و پنجاه تن از مرمان شاخه اَحْمَس به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند. پس از [[اسلام آوردن]] آنها رسول خدا {{صل}} به [[بلال]] دستور داد تا به نمايندگان بَجيله جايزهای پرداخت کند.<ref> شهاب الدين احمد نويرى، نهایة الارب، ج۳، ص۹۹.</ref> همچنین در این سال - که سال [[وفات]] [[پیامبراکرم]] {{صل}} بود - وی از طرف [[رسولخدا]] {{صل}} [[مأموریت]] یافت تا به [[اسود]] برود و [[مردم]] این منطقه را به اسلام [[دعوت]] کند، وی نیز چنین کرد؛ اما مردم اسود [[اجابت]] نکرده و همچنان بر [[کفر]] خود باقی ماندند<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، ص۱۵۲.</ref> | ||
== [[بجیله]] و [[اهل]] رده == | == [[بجیله]] و [[اهل]] رده == |