پرش به محتوا

علم معصوم به جزئیات: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۳۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{علم معصوم}} {{خرد}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:cen...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==علم امام تفصیلی یا اجمالی؟==
*اختلاف نظر شدید علماء درباره علم امام: بین نظرهای علماء درباره علم امام اختلاف شدیدی وجود دارد که به هیچ وجه جمع بین آنها ممکن نیست، و ما به بعضی از اظهارهای علماء در این‌باره اشاره می‌کنیم:
*دربارۀ قلمرو علوم امامان(علیهم السلام) در رابطه با محدوده و گسترۀ علم امام در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد:<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
#مرحوم شیخ [[محمد حسین مظفر]] می‌گوید: امام علم حضوری به همه جزئیات حوادث -حتی به وقت قیامت- دارد و امام همان‌طور که در خانه خود نشسته است به علم حضوری می‌داند که فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول خواندن قرآن است؛ و امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات باران و زمان و مکان باریدن آن و اوصاف بچه‌هایی که در شکم‌های مادرانشان هستند، به علم حضوری می‌داند؛(...) خلاصه اینکه [[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|امام به همه حوادث گذشته و آینده و به همه موضوعات خارجی -بدون استثناء- علم حضوری دارد]].<ref>کتاب [[علم الإمام ۲ (کتاب)|علم الامام]] از مرحوم شیخ [[محمد حسین مظفر]]؛ کتاب نامبرده که در سال ۱۳۸۳ هجری قمری در نجف چاپ شده، دارای هشتاد و چهار صفحه است و هدف اصلی آن این است که ثابت کند امام به همه چیز -حتی به چیزهایی که در اخبار آمده است که آنها را غیر از خدا هیچ کس نمی‌داند- علم حضوری دارد و در دانستن آنها با خدا شریک است.</ref> ولی در مقابل مرحوم مظفر، مرحوم آشتیانی، فقیه معروف، در کتاب القضاء می‌گوید: "بعضی از اهل ضلالت گفته‌اند: امام علم حضوری به همه افعال مردم دارد و به علم غیب حضوری می‌داند کدام مدعی در ادّعای خود راست می‌گوید و کدام مدّعی دروغ می‌گوید".<ref>کتاب القضاء، ص۵۱. این کتاب از آیت‌الله میرزا [[محمد حسن آشتیانی]] است.</ref> می‌بینیم که فاصله و اختلاف بین نظر این دو عالم درباره علم امام به اندازه‌ای زیاد است که یکی دیگری را از اهل ضلالت می‌داند! و جمع بین این دو نظر هرگز ممکن نیست.
===دیدگاه اول: سکوت در برابر روایات متفاوت===
#مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] نوشته‌اند: "... امام قبل از وصول به مقام امامت و ولایت، واجب است احاطه به تمام معقولات و مدرکات را دارا باشد؛ وگرنه، وصول به مقام ولایت و امامت قبل از احاطه تمام به معقولات و حوادث، طفره عقلیّه خواهد بود و طفره عقليّه مثل حسّيه، مُحال عقلى است..."<ref>این قسمتی است از مکتوبی که ایشان در پاسخ بعضی از اهل منبر قم نوشته‌اند.</ref> به عقیده ایشان، امام پیش از آنکه امام شود، لازم است احاطه کامل به همه معقولات و همه "ماکان و مایکون و ماهوکائن" تا روز قیامت داشته باشد؛ یعنی شرط امامت امام این است که پیش از رسیدن به امامت، همه حوادث گذشته و آینده و حال را بداند و از همه امور غیبی و همه آنچه قابل درک است آگاه باشد؛ و اگر پیش از رسیدن به امامت از همه امور غیبی و همه جزئیات حوادث گذشته و حال و آینده آگاه نباشد ممکن نیست به امامت برسد. ولی در مقابل نظر آیت‌الله رفیعی، علامه مجلسی می‌فرماید: "امام پس از رسیدن به مقام امامت، بسیاری از چیزها را نمی‌داند و به تدریج به علمش افزوده می‌شود و در راه تکمیل معلومات خویش پیش می‌رود".<ref>بحار، چاپ جدید، ج۲۶، ص۲۱.</ref> می‌بینیم که فاصله و اختلاف بین نظر این دو عالم چقدر زیاد است یکی می‌گوید: امام پیش از امامتش، باید همه چیز را بدون استثناء بداند وگرنه، محال است به امامت برسد، ولی دیگری می‌گوید: امام حتی پس از آنکه به امامت می‌رسد، بسیاری از چیزها را نمی‌داند و کم کم به علم او افزوده می‌شود؛ و معلوم است که جمع بین این دو نظریه به هیچ وجه ممکن نیست.
*برخی از بزرگان معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجۀ روشن و صریحی نمی‌توان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمی‌دهند. چرا که بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان(علیهم السلام) "ما کان و ما یکون" را می‌دانند،<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱ و ۲۶۲</ref> وارثان علم پیامبر و کانون و معدن علم‌اند<ref>صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۵۶ و ۱۱۸</ref> و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص ۲۵۷.</ref> دلالت می‌کنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> شیخ انصاری در تأیید این نظریه می‌نویسد: "مسألۀ اندازۀ دانسته‌های امام، از جهت فراگیر بودن و فراگیر نبودن و نیز چگونگی علم او به آنها، از جهت متوقف بودن آنها بر خواست امام، یا توقف بر توجه آنها به خود شیء و یا عدم توقف بر آن، (احتمالاتی است) و از روایات گوناگون، چیزی که مورد اطمینان باشد به دست نمی‌آید، پس سزاوارتر آن است که علم آن را به خود ایشان واگذار کنیم.<ref> آیت الله محقق مشکینی نیز در حاشیه خود بر کفایة الاصول روایات وارد شده در این باب را مفید قطع نمی‌داند، زیرا دلالتشان صریح و قطعی نیست، از سوی دیگر، ظن و گمان در اصولِ دین حجیت ندارد و انسان در عقیده خویش باید از یقین پیروی کند<ref>محقق مشکینی، حاشیۀ بر کفایة الاصول، ج 1، ص 463 و 464</ref>.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
#[[سید ابوالفضل نبوی قمی]]، در کتاب اُمَراءِ هستی و [[سید محمد علی کاظمینی بروجردی]] در کتاب جواهرالولایة می‌نویسند: "علم امام نامتناهی و لایَتَغیّر است".<ref>اُمراءِ هستی، ص۲۲۴؛ جواهرالولایة، ص۳۲۱.</ref> معنای این عبارت این است که امام به‌طور نامحدود از همه امور غیبی و همه حوادث گذشته و حال و آینده آگاه است و ممکن نیست علمش تغییر کند و مثلاً اول به امانت و درستکاری فلان حاکمی که او را نصب کرده است اطمینان داشته باشد و پس از آنکه آن حاکم در بیت المال خیانت می‌کند اطمینان امام تغییر کند و تبدیل به سوءظنّ شود. چنین تغییری در علم امام ممکن نیست. ولی در مقابل این نظر، مرحوم [[شیخ مفید]] در مسائل عُكبریّه می‌فرماید: "... هرگز علمای شیعه اجماع نکرده‌اند که امام همه حوادث آینده را بدون استثناء می‌داند و اگر کسی بگوید: امام همه حوادث را بدون استثناء می‌داند، این را قبول نداریم و گوینده آن را تصدیق نمی‌کنیم...".<ref>بحار، چاپ جدید، ج۴۲، ص۲۵۷.</ref> می‌بینیم که بین نظر دو عالم نامبرده و نظر شیخ مفید اختلاف تا چند اندازه است که یک نظر می‌گوید: علم امام نامتناهی است و مثل علم خدا حدّ و اندازه ندارد و نظر دیگری می‌گوید: اگر کسی بگوید: امام همه حوادث آینده را بی‌استثنا می‌داند، این را قبول نداریم و علمای شیعه هرگز بر چنین مطلب اجماع نکرده‌اند. بدیهی است که جمع بین این دو نظر امکان ندارد»<ref>مقاله [[اقوال علما در علم امام (مقاله)|اقوال علما در علم امام]]{{ع}}؛ چاپ شده در [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]{{ع}}، ص۴۱۱-۴۱۳.]]</ref>.
===دیدگاه دوم: تام بودن علم امام===
*گروهی دیگر معتقد به تام بودن علوم امامان(علیهم السلام) هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام(علیه السلام) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمان‌ها، در محدودۀ‌ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. امام از همۀ حوادث گذشته، حال و آینده اطلاع دارد و احاطۀ علمی او به حوادث و مسائل، اعم از امور دینی و غیر آن بالاتر از آن است که در تصور آید.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> البته برخی دانش‌ها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37</ref>
*امامان(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند، مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است مانند زمان فرا رسیدن قیامت یا در دایره بدائات قرار می‏‌گیرد. از این رو امامان(علیهم السلام) از تمام حوادث و جزئیات آینده و از جمله این که در چه زمان و مکانی و به دست چه کسی یا کسانی شهید خواهند شد، آگاه بودند، اما این علم غیب مانند معجزه برای پیامبران از ابزارهای امامت بوده و برای امام ایجاد تکلیف نمی‏‌کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref>
====بزرگان و دیدگاه دوم====
*مرحوم مظفر از جمله کسانی است که قائل به عمومیت علم امام است، وی می گوید:<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام </ref> "امام علم حضوری به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت قیامت ـ دارد، امام همان‌طور که در خانه خود نشسته است به علم حضوری می‌داند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول خواندن قرآن است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات باران و زمان و مکان باریدن آن و اوصاف بچه‌هایی که در شکم‌های مادرانشان هستند، به علم حضوری می‌داند؛(...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و آینده و به همۀ موضوعات خارجی علم حضوری دارد".<ref>ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
*آیت الله ابوالحسن رفیعی قزوینی در این زمینه نوشته‌اند: "... امام قبل از وصول به مقام امامت و ولایت، واجب است احاطه به تمام معقولات و مدرکات را دارا باشد، وگرنه وصول به مقام ولایت و امامت قبل از احاطۀ تمام به معقولات و حوادث، طفره عقلیّه خواهد بود و طفره عقليّه مثل حسّيه، مُحال عقلى است".<ref>این قسمتی است از مکتوبی که ایشان در پاسخ بعضی از اهل منبر قم نوشته‌اند</ref> به عقیدۀ ایشان، امام پیش از آنکه امام شود، لازم است احاطۀ کامل به همۀ معقولات و همۀ "ماکان و مایکون و ما هو کائن" تا روز قیامت داشته باشد؛ یعنی شرط امامت امام این است که پیش از رسیدن به امامت، همۀ حوادث گذشته و آینده و حال را بداند و از همۀ امور غیبی و همۀ آنچه قابل درک است آگاه باشد و اگر پیش از رسیدن به امامت از همۀ امور غیبی و همه جزئیات حوادث گذشته و حال و آینده آگاه نباشد ممکن نیست به امامت برسد.<ref>ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413</ref>
*سید ابوالفضل قمی در کتاب اُمَراءِ هستی<ref>امراء هستی، ص 224</ref> و سید محمد علی کاظمینی بروجردی در کتاب جواهرالولایة<ref>جواهرالولایة، ص 321</ref> می‌نویسند: "علم امام نامتناهی و لایَتَغیّر است". معنای عبارت این است که امام به‌طور نامحدود از همه امور غیبی و همه حوادث گذشته و حال و آینده آگاه است و ممکن نیست علمش تغییر کند.<ref>ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413</ref>
*مرحوم کلینی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱</ref> و مشهور علما<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref> بر اساس یک سلسله روایات می گویند: ائمه(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟</ref>
*آخوند خراسانی در این باره چنین می گوید:<ref>خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۷۹</ref> "آری، کسی که مشمول عنایت خداوند باشد و جان پاکش به عالم لوح محفوظ، که از بزرگترین عوالم ربوبی است و اصل کتاب می‌باشد، اتصال یابد، حقایق آن چنان که هست نزد او هویدا می‌گردد؛ همانگونه که چه بسا برای رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و برخی از اوصیا اتفاق می‌افتد و بر همه موجودات آن چنان که بوده‌اند و خواهند شد، معرفت پیدا می‌کند.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
*محمد حسین اصفهانی مقام علمی امام را از آنچه آخوند گفتند، هم بالاتر می‌داند و در تعلیقۀ خود بر کلامِ نقل شده از صاحب کفایه می‌افزاید:<ref>غروی اصفهانی، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج ۱، ص ۶۶۳</ref> "چرا چنین نباشد، حال آنکه او در سیر خود به سوی عوالم قدسی، با عالم عقل کلی اتصال می‌یابد و مقام او مقام عقل نخستین می‌شود که از عالم نفس کلی، که همان عالم لوح محفوظ است، بالاتر است؟!<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
*امام خمینی<ref>امام خمینی، شرح دعای سحر، ترجمۀ سيد احمد فهری، ص ۱۶ و ۱۷</ref> معتقد است خداوند متعال، انسان کامل و آدم نخستین را بر صورت جامع خویش آفریده و او را آیین اسماء و صفات خویش قرار داد. همۀ اسمای حق در نشئۀ انسانی ظاهر گشت و انسان به رتبۀ احاطه و جمع رسید. انسانِ کامل، جامع همه مراتب عقلی، مثالی و حسی بوده و عوالم غیب و شهود و آنچه در آنهاست در او منطوی است، چنانچه خداوند همه اسما را به آدم آموخت. انسان کامل با وحدت خود، واجد همه مراتب غیب و شهود بوده و با بساطتش جامع همه کتابهای الهی است.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
*چنان که ملاحظه شد، برخی اندیشمندان بر این عقیده‌اند، احاطۀ علمیِ امام آنچنان گسترده است که حتی شامل: علم الساعه روز قیامت و... نیز می‌شود، و این برخلاف نظر برخی دیگر از علمای قائل به تعمیم علم امام است،<ref>لواسانی، نور الافهام فی علم الکلام، ج ۲، ص ۹۷</ref> آنها با توجه به برخی آیات و روایات، و همچنین شواهدی که در زندگی پیشوایان دینی هست می‌گویند، گرچه امام به همه چیز و حقایق نهان و آشکار علم دارد، اما برخی امور بر او پوشیده می‌ماند و علم آنها فقط مخصوص خداست.<ref>ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53</ref>
*البته این نوع علم از ابزارهای امامت بود و برای ایشان ایجاد تکلیف نمی کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref> ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، با خبر هستند.<ref>ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101</ref>  
 
 
 


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۴۲: خط ۵۷:
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:علم معصوم به جزئیات]]
[[رده:علم معصوم به جزئیات]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش