اسلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'سواره نظام' به 'سوارهنظام'
جز (جایگزینی متن - 'جهان شمولی' به 'جهانشمولی') |
جز (جایگزینی متن - 'سواره نظام' به 'سوارهنظام') |
||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
* در اینجا به بعضی مظاهر و عرصههای نمود [[تمدن اسلامی]] اشاره میشود: | * در اینجا به بعضی مظاهر و عرصههای نمود [[تمدن اسلامی]] اشاره میشود: | ||
# '''نحو:''' [[علم]] نحو نخستین بار توسط [[حضرت علی]] {{ع}} وضع شد و [[ابوالأسود دوئلی]] با اقتباس از آن [[حضرت]] به تشریح و تدوین آن [[همت]] گمارد<ref>زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرکلام، ص۴۷۸.</ref>. | # '''نحو:''' [[علم]] نحو نخستین بار توسط [[حضرت علی]] {{ع}} وضع شد و [[ابوالأسود دوئلی]] با اقتباس از آن [[حضرت]] به تشریح و تدوین آن [[همت]] گمارد<ref>زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرکلام، ص۴۷۸.</ref>. | ||
# '''امور نظامی:''' با [[تشکیل حکومت دینی]] توسط [[پیامبر]]، [[ارتش]] با رعایت اصول و متد نظامی، از قبیل تشکیل ردههای مختلف [[فرماندهی]]، پیاده [[نظام]]، | # '''امور نظامی:''' با [[تشکیل حکومت دینی]] توسط [[پیامبر]]، [[ارتش]] با رعایت اصول و متد نظامی، از قبیل تشکیل ردههای مختلف [[فرماندهی]]، پیاده [[نظام]]، [[سوارهنظام]]، [[استتار]]، استفاده از دبابه (نوعی تانک چوبی) و منجنیق (با [[تعلیم]] [[سلمان فارسی]]) در [[خدمت]] [[حکومت اسلامی]] قرار گرفت<ref>زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرکلام، ص۱۴۶.</ref> و باروت توسط [[مسلمانان]] اختراع شد<ref>زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهرکلام، ص۱۵۰.</ref>. | ||
# '''طب:''' در مورد [[بهداشت]] جسمانی و طب سفارشهایی از سوی [[پیامبر]] و [[امامان]] [[نقل]] و در مجموعههایی به نام طب النبی و طب [[الرضا]] تدوین شده است که با قطع نظر از اصالت سندی همه [[روایات]] آن، نشان دهنده اوج اصول طبی در [[جامعه اسلامی]] است. در همین زمینه طب سنتی [[رشد]] و نمو یافت که اینجا میتوان به ابن [[طبری]]، نویسنده [[کتاب]] فردوس الحکمه، [[حنین بن اسحاق]] اولین پدید آورنده رسالهای در چشم پزشکی به نام الشعر و مقالات فی العین، [[بختیشوع بن جبرائیل]] نویسنده نصائح البرهان فی الأدویة المرکبة و غیره اشاره کرد. [[محمد بن زکریای رازی]] موسوعه چند جلدی در [[علم]] پزشکی به نام الحاوی را تدوین کرد که سه جلد آن به آبله، حصبه و پارهای ترکیبات داروها اختصاص داشت. دیگر کتاب وی طب المنصوری بود که هر دو در [[قرن سیزدهم]] و پانزدهم میلادی به لاتین ترجمه شد. [[کتاب]] [[قانون]] [[ابن سینا]] یکی دیگر از گرانسنگترین آثار طبی دوره [[تمدن اسلامی]] است که در موضوع خود ابتکاراتی داشته است و به زبانهای لاتین، فرانسوی، آلمانی و [[عبری]] ترجمه و تا قرن هفدهم میلادی از کتب درسی دانشگاههای اروپا به شمار میرفت<ref>براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، ترجمه: مسعود رجبنیا؛ لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، ترجمه: عبدالحسین آذرنگ، ج۱، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>. | # '''طب:''' در مورد [[بهداشت]] جسمانی و طب سفارشهایی از سوی [[پیامبر]] و [[امامان]] [[نقل]] و در مجموعههایی به نام طب النبی و طب [[الرضا]] تدوین شده است که با قطع نظر از اصالت سندی همه [[روایات]] آن، نشان دهنده اوج اصول طبی در [[جامعه اسلامی]] است. در همین زمینه طب سنتی [[رشد]] و نمو یافت که اینجا میتوان به ابن [[طبری]]، نویسنده [[کتاب]] فردوس الحکمه، [[حنین بن اسحاق]] اولین پدید آورنده رسالهای در چشم پزشکی به نام الشعر و مقالات فی العین، [[بختیشوع بن جبرائیل]] نویسنده نصائح البرهان فی الأدویة المرکبة و غیره اشاره کرد. [[محمد بن زکریای رازی]] موسوعه چند جلدی در [[علم]] پزشکی به نام الحاوی را تدوین کرد که سه جلد آن به آبله، حصبه و پارهای ترکیبات داروها اختصاص داشت. دیگر کتاب وی طب المنصوری بود که هر دو در [[قرن سیزدهم]] و پانزدهم میلادی به لاتین ترجمه شد. [[کتاب]] [[قانون]] [[ابن سینا]] یکی دیگر از گرانسنگترین آثار طبی دوره [[تمدن اسلامی]] است که در موضوع خود ابتکاراتی داشته است و به زبانهای لاتین، فرانسوی، آلمانی و [[عبری]] ترجمه و تا قرن هفدهم میلادی از کتب درسی دانشگاههای اروپا به شمار میرفت<ref>براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، ترجمه: مسعود رجبنیا؛ لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، ترجمه: عبدالحسین آذرنگ، ج۱، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>. | ||
# '''[[فلسفه]] و [[منطق]]:''' [[استدلال عقلی]] و [[فلسفی]] در [[نصوص دینی]] به وفور یافت میشود، اما آشنایی [[مسلمانان]] با اصطلاحات خاص [[فلسفه]] و [[منطق]] با ترجمه کتب [[فلسفی]] و منطقی به [[عربی]] آغاز شد که دوره شتاب آن به تأسیس [[بیت]] الحکمه در سال (۲۱۵ق) توسط [[مأمون]]، [[خلیفه عباسی]] برمی گردد. نکته قابل [[تأمل]] این که [[مسلمانان]] صرفاً به ترجمه و بسط [[فلسفه]] [[روم]] و یونان بسنده نکردند، بلکه با رویکرد [[فلسفی]] و [[اسلامی]] به تصحیح و نقد و [[تکامل]] آن پرداختند؛ مثلاً در [[فلسفه]] [[افلاطون]] و ارسطو به جای یک [[خدا]]، [[خدایان]] با اوصاف مختلف مطرح بود، [[فلاسفه]] [[اسلامی]] به تصحیح آن با [[اثبات]] [[وحدت]] [[خدا]] و صفات کمالی آن [[دست]] زدند. مسائل و موضوعاتی که در [[فلسفه]] [[اسلامی]] مطرح است، از نظر کمیت و کیفیت قابل مقایسه با [[فلسفه]] یونان و [[روم]] نیست. [[فلاسفه]] نامی بزرگی مانند [[کندی]]، [[فارابی]]، [[ابن سینا]]، [[ابن ماجه]]، [[ابن طفیل]]، [[ابن رشد]]، [[شیخ اشراق]]، [[میرداماد]] و [[صدرالمتألهین]] در بستر [[فرهنگ اسلامی]] [[ظهور]] یافتند که موجب [[بالندگی]] [[فلسفه]] [[اسلامی]] شدند. [[فلسفه]] [[اسلامی]] تا سده یازدهم در دو شاخه [[اشراق]] (طرفداران [[افلاطون]]) و مشاء (طرفداران ارسطو) به [[سیر]] تکاملی خود ادامه میداد، تا این که در [[قرن یازدهم]] [[صدرالمتألهین]] با افزودن اصولی بر آن دو، تلفیقی از آن دو را به نام [[حکمت]] متعالیه ارائه داد. | # '''[[فلسفه]] و [[منطق]]:''' [[استدلال عقلی]] و [[فلسفی]] در [[نصوص دینی]] به وفور یافت میشود، اما آشنایی [[مسلمانان]] با اصطلاحات خاص [[فلسفه]] و [[منطق]] با ترجمه کتب [[فلسفی]] و منطقی به [[عربی]] آغاز شد که دوره شتاب آن به تأسیس [[بیت]] الحکمه در سال (۲۱۵ق) توسط [[مأمون]]، [[خلیفه عباسی]] برمی گردد. نکته قابل [[تأمل]] این که [[مسلمانان]] صرفاً به ترجمه و بسط [[فلسفه]] [[روم]] و یونان بسنده نکردند، بلکه با رویکرد [[فلسفی]] و [[اسلامی]] به تصحیح و نقد و [[تکامل]] آن پرداختند؛ مثلاً در [[فلسفه]] [[افلاطون]] و ارسطو به جای یک [[خدا]]، [[خدایان]] با اوصاف مختلف مطرح بود، [[فلاسفه]] [[اسلامی]] به تصحیح آن با [[اثبات]] [[وحدت]] [[خدا]] و صفات کمالی آن [[دست]] زدند. مسائل و موضوعاتی که در [[فلسفه]] [[اسلامی]] مطرح است، از نظر کمیت و کیفیت قابل مقایسه با [[فلسفه]] یونان و [[روم]] نیست. [[فلاسفه]] نامی بزرگی مانند [[کندی]]، [[فارابی]]، [[ابن سینا]]، [[ابن ماجه]]، [[ابن طفیل]]، [[ابن رشد]]، [[شیخ اشراق]]، [[میرداماد]] و [[صدرالمتألهین]] در بستر [[فرهنگ اسلامی]] [[ظهور]] یافتند که موجب [[بالندگی]] [[فلسفه]] [[اسلامی]] شدند. [[فلسفه]] [[اسلامی]] تا سده یازدهم در دو شاخه [[اشراق]] (طرفداران [[افلاطون]]) و مشاء (طرفداران ارسطو) به [[سیر]] تکاملی خود ادامه میداد، تا این که در [[قرن یازدهم]] [[صدرالمتألهین]] با افزودن اصولی بر آن دو، تلفیقی از آن دو را به نام [[حکمت]] متعالیه ارائه داد. |