پرش به محتوا

آیه نعیم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = آیه نعیم
| موضوع مرتبط = آیه نعیم
| عنوان مدخل  = آیه نعیم
| عنوان مدخل  = آیه نعیم
| مداخل مرتبط = [[آیه نعیم در قرآن]] - [[آیه نعیم در حدیث]] - [[آیه نعیم در کلام اسلامی]] - [[آیه نعیم در گفتگوهای بین‌المذاهب]]
| مداخل مرتبط = [[آیه نعیم در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
{{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.</ref>.
[[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآن]] اشاره به بازخواست [[الهی]] از نعمت‌های خود در [[روز قیامت]] می‌نماید که [[آیه]] ۸ [[سوره تکاثر]] از آن جمله است. مسلماً اگر مراد از «[[نعیم]]» در [[آیه شریفه]]، نعمت‌های [[دنیوی]] و مادی باشد، با [[کرامت الهی]] سازگار نیست؛ زیرا سؤال شخص [[کریم]] از انعامی که نموده عقلاً [[قبیح]] است. بنابراین، باید دقت نمود که در پس این بازخواست الهی که با تأکیدهای متعدد می‌فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.</ref>، چه نکته‌ای نهفته است؟
[[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآن]] اشاره به بازخواست [[الهی]] از نعمت‌های خود در [[روز قیامت]] می‌نماید که [[آیه]] ۸ [[سوره تکاثر]] از آن جمله است. مسلماً اگر مراد از «[[نعیم]]» در [[آیه شریفه]]، نعمت‌های [[دنیوی]] و مادی باشد، با [[کرامت الهی]] سازگار نیست؛ زیرا سؤال شخص [[کریم]] از انعامی که نموده عقلاً [[قبیح]] است. بنابراین، باید دقت نمود که در پس این بازخواست الهی که با تأکیدهای متعدد می‌فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>«آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.</ref>، چه نکته‌ای نهفته است؟


خط ۱۵: خط ۱۳:
ثانیاً، با توجه به معنای لغوی «نعیم» روشن می‌گردد که مهم‌ترین و برجسته‌ترین نعمتی که در روز قیامت از آن سؤال می‌گردد، [[نعمت]] [[هدایت]] و [[ولایت]] است. به عبارت دیگر، در پرتو این نعمت است که سایر نعمت‌ها معنا پیدا می‌کنند. بر این اساس، اگر کسی نعمت ولایت و هدایت [[امام]] را نپذیرفته باشد، در [[حقیقت]] اولین و بالاترین نعمت الهی بر [[بشریت]] را منکر شده است.
ثانیاً، با توجه به معنای لغوی «نعیم» روشن می‌گردد که مهم‌ترین و برجسته‌ترین نعمتی که در روز قیامت از آن سؤال می‌گردد، [[نعمت]] [[هدایت]] و [[ولایت]] است. به عبارت دیگر، در پرتو این نعمت است که سایر نعمت‌ها معنا پیدا می‌کنند. بر این اساس، اگر کسی نعمت ولایت و هدایت [[امام]] را نپذیرفته باشد، در [[حقیقت]] اولین و بالاترین نعمت الهی بر [[بشریت]] را منکر شده است.


بنابراین، نعمت وجود [[اولیای الهی]] {{عم}} در میان بشریت، بالاترین نعمتی است که با بهره‌مندی از آن، سایر نعمت‌ها نعمت محسوب می‌شوند و در غیر این صورت، نقبت خواهند بود. در بیان [[معصومین]] {{عم}} نیز، منظور از [[نعیم]] در این [[آیه]]، وجود [[مبارک]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[تولی]] به [[ولایت]] آنان [[تفسیر]] شده است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۱۱.</ref>
بنابراین، نعمت وجود [[اولیای الهی]] {{عم}} در میان بشریت، بالاترین نعمتی است که با بهره‌مندی از آن، سایر نعمت‌ها نعمت محسوب می‌شوند و در غیر این صورت، نقبت خواهند بود. در بیان [[معصومین]] {{عم}} نیز، منظور از [[نعیم]] در این [[آیه]]، وجود [[مبارک]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[تولی]] به [[ولایت]] آنان [[تفسیر]] شده است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۱۱.</ref>.


== شکل منطقی [[برهان]] ==
== شکل منطقی [[برهان]] ==
خط ۲۱: خط ۱۹:


=== شکل منطقی اول ===
=== شکل منطقی اول ===
[[خداوند]] در [[قرآن]] از نعم گوناگون خود سخن به میان آورده است؛ چنان‌که فرمود:
[[خداوند]] در [[قرآن]] از نعم گوناگون خود سخن به میان آورده است؛ چنان‌که فرمود: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمی‌توانید آن (ها) را به شمار آورید» سوره نحل، آیه ۱۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمی‌توانید آن (ها) را به شمار آورید» سوره نحل، آیه ۱۸.</ref>.
 
اما نعمت [[حقیقی]] که سایر [[نعمت‌ها]] در پرتو آن، نعمت و در غیر این صورت نقمت هستند، نعمت ولایت است. بنابراین، آیه شریفه اشاره به بازخواست الهی از نعمت [[تولّی]] [[ولایت امام]] دارد. در نتیجه، شکل منطقی برهان را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:
اما نعمت [[حقیقی]] که سایر [[نعمت‌ها]] در پرتو آن، نعمت و در غیر این صورت نقمت هستند، نعمت ولایت است. بنابراین، آیه شریفه اشاره به بازخواست الهی از نعمت [[تولّی]] [[ولایت امام]] دارد. در نتیجه، شکل منطقی برهان را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:
اولاً، نعمت حقیقی، تولّی به [[ولایت الهی]] است.
اولاً، نعمت حقیقی، تولّی به [[ولایت الهی]] است.
ثانیاً، تولّی به ولایت الهی، منحصراً با تولّی به ولایت امام [[معصوم]] حاصل می‌گردد.
ثانیاً، تولّی به ولایت الهی، منحصراً با تولّی به ولایت امام [[معصوم]] حاصل می‌گردد.
نتیجه آنکه: نعمت حقیقی، منحصراً با تولّی به ولایت امام معصوم حاصل می‌گردد. و با توجه به آنکه تولی به ولایت امام، مستلزم وجود دائمی [[امام]] حاضر در میان [[امّت]] است، بنابراین، [[ضرورت وجود امام]] معصوم در همه اعصار ثابت می‌گردد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۳.</ref>
نتیجه آنکه: نعمت حقیقی، منحصراً با تولّی به ولایت امام معصوم حاصل می‌گردد. و با توجه به آنکه تولی به ولایت امام، مستلزم وجود دائمی [[امام]] حاضر در میان [[امّت]] است، بنابراین، [[ضرورت وجود امام]] معصوم در همه اعصار ثابت می‌گردد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۳.</ref>.


=== شکل منطقی دوّم ===
=== شکل منطقی دوّم ===
با توجّه به آنکه [[انسان‌ها]] ذاتاً [[آگاه]] به شیوه استفاده از نعم الهی نیستند، [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که برای [[شکر]] نعم الهی باید به دنبال [[آموختن]] [[شیوه]] استفاده از آنها بروند. از سوی دیگر، این‌گونه [[علوم]] با تحصیل متعارف حاصل نمی‌گردد.
با توجّه به آنکه [[انسان‌ها]] ذاتاً [[آگاه]] به شیوه استفاده از نعم الهی نیستند، [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که برای [[شکر]] نعم الهی باید به دنبال [[آموختن]] [[شیوه]] استفاده از آنها بروند. از سوی دیگر، این‌گونه [[علوم]] با تحصیل متعارف حاصل نمی‌گردد. {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>.
{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>.
 
در نتیجه، [[ضرورت]] وجود [[نعمت امام]] [[معصوم]] (به عنوان تنها [[معلم]] [[شیوه]] [[شکر]] [[نعمت‌های الهی]]) در بین [[مردم]] ثابت می‌گردد. در نتیجه، شکل منطقی [[برهان]] را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:
در نتیجه، [[ضرورت]] وجود [[نعمت امام]] [[معصوم]] (به عنوان تنها [[معلم]] [[شیوه]] [[شکر]] [[نعمت‌های الهی]]) در بین [[مردم]] ثابت می‌گردد. در نتیجه، شکل منطقی [[برهان]] را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:
اولاً، لازمه استفاده صحیح از نعمت‌های الهی، [[تعلّم]] از [[صاحب نعمت]] است.
اولاً، لازمه استفاده صحیح از نعمت‌های الهی، [[تعلّم]] از [[صاحب نعمت]] است.
ثانیاً، تعلّم از صاحب نعمت، تنها از طریق [[امام]] معصوم حاصل می‌گردد.
ثانیاً، تعلّم از صاحب نعمت، تنها از طریق [[امام]] معصوم حاصل می‌گردد.
نتیجه آنکه: استفاده صحیح از نعمت‌های الهی، تنها از طریق امام معصوم حاصل می‌گردد.
نتیجه آنکه: استفاده صحیح از نعمت‌های الهی، تنها از طریق امام معصوم حاصل می‌گردد.
لازم به توضیح است که چون [[انسان‌ها]] دائماً نیازمند فراگیری شیوه استفاده از نعم [[الهی]] هستند و در غیر این صورت [[کافر]] به نعم الهی می‌باشند، بنابراین، بالاترین [[نعمت]] در میان [[امّت]]، [[وجود امام معصوم]] برای [[تعلیم]] شکر نعم الهی است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۳.</ref>
 
لازم به توضیح است که چون [[انسان‌ها]] دائماً نیازمند فراگیری شیوه استفاده از نعم [[الهی]] هستند و در غیر این صورت [[کافر]] به نعم الهی می‌باشند، بنابراین، بالاترین [[نعمت]] در میان [[امّت]]، [[وجود امام معصوم]] برای [[تعلیم]] شکر نعم الهی است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۳.</ref>.


=== شکل منطقی سوم ===
=== شکل منطقی سوم ===
خط ۴۵: خط ۴۴:
ثانیاً، منّت‌نهادن کریم بر میهمان عقلاً [[قبیح]] است و به طریق اولی، از خداوند قبیح‌تر و محال است.
ثانیاً، منّت‌نهادن کریم بر میهمان عقلاً [[قبیح]] است و به طریق اولی، از خداوند قبیح‌تر و محال است.


نتیجه آنکه: نعیم در آیه، همه نعمت‌های الهی نیست؛ بلکه نعمتی است که به واسطه آن، [[عبد]]، [[محبوب]] و میهمان پروردگار در بهره‌مندی از نعم او می‌گردد. به عبارت دیگر، نعیم در [[آیه]]، نعمتی است که به واسطه آن، سایر [[نعمت‌ها]] [[نعمت]] و در غیر این صورت، نقمت محسوب می‌گردند.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۴.</ref>
نتیجه آنکه: نعیم در آیه، همه نعمت‌های الهی نیست؛ بلکه نعمتی است که به واسطه آن، [[عبد]]، [[محبوب]] و میهمان پروردگار در بهره‌مندی از نعم او می‌گردد. به عبارت دیگر، نعیم در [[آیه]]، نعمتی است که به واسطه آن، سایر [[نعمت‌ها]] [[نعمت]] و در غیر این صورت، نقمت محسوب می‌گردند<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۴.</ref>.


==== مراد از [[نعیم]] در آیه، [[ولایت امام]] [[معصوم]] است ====
==== مراد از [[نعیم]] در آیه، [[ولایت امام]] [[معصوم]] است ====
این قسمت را می‌توان با بهره‌گیری از [[آیات]] [[صراط مستقیم]] و روایاتی که در بیان صراط مستقیم وارد شده استفاده کرد و اینکه نعمت [[حقیقی]] نعمتی است که زوال و بوار در آن راه ندارد و به واسطه آن، [[عبد]]، [[مطیع]] و [[محبوب]] و میهمان [[پروردگار]] در بهره‌مندی از نعم [[الهی]] قرار می‌گیرد؛ چنان‌که در آیه زیر به این مطلب اشاره شده است:
این قسمت را می‌توان با بهره‌گیری از [[آیات]] [[صراط مستقیم]] و روایاتی که در بیان صراط مستقیم وارد شده استفاده کرد و اینکه نعمت [[حقیقی]] نعمتی است که زوال و بوار در آن راه ندارد و به واسطه آن، [[عبد]]، [[مطیع]] و [[محبوب]] و میهمان [[پروردگار]] در بهره‌مندی از نعم [[الهی]] قرار می‌گیرد؛ چنان‌که در آیه زیر به این مطلب اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.
 
شکل منطقی [[برهان]] به این ترتیب است:
شکل منطقی [[برهان]] به این ترتیب است:


خط ۵۶: خط ۵۵:
ثانیاً، چنین نعمتی، [[تولّی]] به ولایت امام برحق و معصوم و [[منصوص]] از طرف پروردگار است.
ثانیاً، چنین نعمتی، [[تولّی]] به ولایت امام برحق و معصوم و [[منصوص]] از طرف پروردگار است.


نتیجه آنکه: نعیم در [[آیه شریفه]]، تولّی به ولایت امام معصوم و منصوص از طرف خداوند می‌باشد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۵.</ref>
نتیجه آنکه: نعیم در [[آیه شریفه]]، تولّی به ولایت امام معصوم و منصوص از طرف خداوند می‌باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۵.</ref>.


==== [[اثبات امامت]] عامّه و [[ضرورت]] حضور دائمی [[امام]] معصوم در میان [[مردم]] ====
==== [[اثبات امامت]] عامّه و [[ضرورت]] حضور دائمی [[امام]] معصوم در میان [[مردم]] ====
خط ۶۵: خط ۶۴:
ثانیاً، مقدمه [[قیاس]] استثنایی ثابت است و می‌گوییم: با استفاده از نتیجه قیاس قبل، [[تولّی]] به [[ولایت امام]] [[واجب]] است.
ثانیاً، مقدمه [[قیاس]] استثنایی ثابت است و می‌گوییم: با استفاده از نتیجه قیاس قبل، [[تولّی]] به [[ولایت امام]] [[واجب]] است.


نتیجه آنکه: حضوردائمی [[امام]] [[حیّ]] و [[معصوم]] و [[منصوص]] از طرف [[پروردگار]] در میان [[مردم]]، عقلاً واجب است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۵.</ref>
نتیجه آنکه: حضوردائمی [[امام]] [[حیّ]] و [[معصوم]] و [[منصوص]] از طرف [[پروردگار]] در میان [[مردم]]، عقلاً واجب است<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۵۳۵.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
[[آیه نعیم چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
[[آیه نعیم چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۷۹: خط ۷۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیه نعیم]]
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات امامت]]
۱۰۷٬۹۱۲

ویرایش