دهم ذیحجه: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
[[دل]] زنده میشود به [[امید]] وفای [[یار]] | [[دل]] زنده میشود به [[امید]] وفای [[یار]] | ||
جان رقص میکند به سماع کلام دوست | جان رقص میکند به سماع کلام دوست | ||
خلیل حق به اطرافش نگاه کرد تا گوینده را پیدا کند، دیدند شخصی بالای تپه ایستاده است. به نزد وی دوید و گفت: شما بودید که نام دوست مرا آوردید؟ گفت: بلی. خلیل حق گفت: ای [[بنده | خلیل حق به اطرافش نگاه کرد تا گوینده را پیدا کند، دیدند شخصی بالای تپه ایستاده است. به نزد وی دوید و گفت: شما بودید که نام دوست مرا آوردید؟ گفت: بلی. خلیل حق گفت: ای [[بنده خدا]]، نام دوست من و نام حق را یک بار دیگر بگو، ثلث گوسفندانم از آن تو. جبرئیل امین با آوازی خوش باز نام حق را تکرار نمود. | ||
حضرت ابراهیم {{ع}} گفت: یک بار دیگر بگو نصف گوسفندانم از آن تو. باز جبرئیل ذکر [[تقدیس]] و [[تنزیه]] را گفت. خلیل حق در آن لحظه از کثرت ذوق و شوق بیقرار شد و گفت: همه گوسفندانم از آن تو، یک بار دیگر نام دوست مرا ببر! جبرئیل باز فرمود: {{متن حدیث|سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ}}. | حضرت ابراهیم {{ع}} گفت: یک بار دیگر بگو نصف گوسفندانم از آن تو. باز جبرئیل ذکر [[تقدیس]] و [[تنزیه]] را گفت. خلیل حق در آن لحظه از کثرت ذوق و شوق بیقرار شد و گفت: همه گوسفندانم از آن تو، یک بار دیگر نام دوست مرا ببر! جبرئیل باز فرمود: {{متن حدیث|سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ}}. | ||
خلیل حق هر بار که این ذکر را میشنید اشتیاقش بیشتر و اشتعالش افزون میگشت. آخر دید دستش خالی است و سخت [[مشتاق]] استماع نام [[محبوب]] خویش است. گفت: دیگر چیزی ندارم به شما بدهم، [[چوپان]] گوسفندانت میشوم، یک بار دیگر نام دوست مرا ببر! | خلیل حق هر بار که این ذکر را میشنید اشتیاقش بیشتر و اشتعالش افزون میگشت. آخر دید دستش خالی است و سخت [[مشتاق]] استماع نام [[محبوب]] خویش است. گفت: دیگر چیزی ندارم به شما بدهم، [[چوپان]] گوسفندانت میشوم، یک بار دیگر نام دوست مرا ببر! |