آمنه بنت وهب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده') |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== جایگاه آمنه نزد [[اهل سنت]] == | == جایگاه آمنه نزد [[اهل سنت]] == | ||
اهل سنت نسبت به [[خاندان پیامبر]] [[بیانصافی]] کردهاند. در [[منابع روایی اهل سنت]]، روایاتی درباره [[مشرک]] بودن خاندان پیامبر وجود دارد که بعضی از بزرگان اهل سنت با استناد به آنها، خاندان پیامبر را مشرک دانستهاند. در کتاب مستدرک [[صحیحین]] به نقل از [[عبدالله بن مسعود]] آمده است: پیامبر به سوی قبرها رفت. ما هم همراه آن حضرت رفتیم. به ما دستور داد بنشینیم. ایشان بالای [[قبور]] قدم میزد، تا | اهل سنت نسبت به [[خاندان پیامبر]] [[بیانصافی]] کردهاند. در [[منابع روایی اهل سنت]]، روایاتی درباره [[مشرک]] بودن خاندان پیامبر وجود دارد که بعضی از بزرگان اهل سنت با استناد به آنها، خاندان پیامبر را مشرک دانستهاند. در کتاب مستدرک [[صحیحین]] به نقل از [[عبدالله بن مسعود]] آمده است: پیامبر به سوی قبرها رفت. ما هم همراه آن حضرت رفتیم. به ما دستور داد بنشینیم. ایشان بالای [[قبور]] قدم میزد، تا آنکه بالای قبری نشست و مدتی طولانی [[مناجات]] نمود. صدای [[گریه]] پیامبر که بلند شد، ما هم گریستیم. پیامبر به سوی ما آمد. [[عمر بن خطاب]] سبب گریه حضرت را از ایشان پرسید. | ||
پیامبر {{صل}} فرمود: آن قبری را که دیدی من بالای آن مناجات میکردم، قبر مادرم [[آمنه بنت وهب]] بود. من اجازه [[زیارت]] قبر او را از [[خداوند]] خواستم. خداوند اجازه داد. اجازه خواستم برای مادرم [[آمرزش]] [[طلب]] کنم؛ اجازه نداد و این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>؛ [[پیامبر]] و [[مؤمنان]]، [[حق]] [[طلب آمرزش]] برای [[مشرکان]] را ندارند. رقتی (ترجم) مرا فرا گرفت که فرزند نسبت به [[پدر]] و مادرش میگیرد<ref>مستدرک الصحیحین، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. | پیامبر {{صل}} فرمود: آن قبری را که دیدی من بالای آن مناجات میکردم، قبر مادرم [[آمنه بنت وهب]] بود. من اجازه [[زیارت]] قبر او را از [[خداوند]] خواستم. خداوند اجازه داد. اجازه خواستم برای مادرم [[آمرزش]] [[طلب]] کنم؛ اجازه نداد و این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>؛ [[پیامبر]] و [[مؤمنان]]، [[حق]] [[طلب آمرزش]] برای [[مشرکان]] را ندارند. رقتی (ترجم) مرا فرا گرفت که فرزند نسبت به [[پدر]] و مادرش میگیرد<ref>مستدرک الصحیحین، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. |