اسلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اسلام و اقتصاد
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
# '''مصونیت دیپلماتیک:''' یکی دیگر از اصول سیاست خارجی رایج در [[نظامها]]، تأمین و [[حفظ]] جانی نمایندگان و سفیرانی است که از سوی یک [[دولت]] یا قبیلهای، [[پیام]] و نامهای را برای [[دولت]] دیگر رد و بدل میکنند که در اصطلاح [[سیاسی]] امروز از آن به مصونیت [[سیاسی]] یا دیپلماتیک تعبیر میشود. این اصل را [[آیین اسلام]] [[تأیید]] کرده و خود را بدان ملتزم میداند{{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref>.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۹۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۲۴۳-۲۵۸.</ref> | # '''مصونیت دیپلماتیک:''' یکی دیگر از اصول سیاست خارجی رایج در [[نظامها]]، تأمین و [[حفظ]] جانی نمایندگان و سفیرانی است که از سوی یک [[دولت]] یا قبیلهای، [[پیام]] و نامهای را برای [[دولت]] دیگر رد و بدل میکنند که در اصطلاح [[سیاسی]] امروز از آن به مصونیت [[سیاسی]] یا دیپلماتیک تعبیر میشود. این اصل را [[آیین اسلام]] [[تأیید]] کرده و خود را بدان ملتزم میداند{{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref>.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۹۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[اسلام - قدردان قراملکی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۲۴۳-۲۵۸.</ref> | ||
== | == نظام اقتصاد در اسلام == | ||
در تبیین و تحلیل [[اقتصاد | {{اصلی|نظام اقتصادی اسلام}} | ||
در تبیین و تحلیل [[اقتصاد اسلامی]] رهیافتهای مختلفی وجود دارد که موارد مهم آن عبارتاند از: | |||
# [[اسلام]] تنها [[دینی]] است که دارای [[مکتب]] اقتصادیای شامل مبانی [[معرفتی]]، [[اقتصادی]] و اهداف است<ref>یوسفی، احمدعلی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، ص۲۱.</ref>. | # [[اسلام]] تنها [[دینی]] است که دارای [[مکتب]] اقتصادیای شامل مبانی [[معرفتی]]، [[اقتصادی]] و اهداف است<ref>یوسفی، احمدعلی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، ص۲۱.</ref>. | ||
# [[اسلام]] دارای [[نظام اقتصادی]] است؛ به این معنا که علاوه بر مبانی و اهداف، بر اجزا، راهکارها والگوهای مرتبط و سازوار مشتمل است که در رسیدن به اهداف معین مانند [[آزادی اقتصادی]] و [[رفاه]] و هم چنین [[معنویت]] مؤثر واقع میشوند؛ مثلاً برای [[توزیع ثروت]] در اقشار مختلف [[جامعه]]، [[اسلام]] الگوهای [[رفتاری]] مختلف مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[انفال]] و [[تشویق]] به قرض الحسنه را ملحوظ کرده است، اما تبیین روابط پدیدههای [[اقتصادی]] را به صورت خاص به [[نخبگان]] [[جامعه]] سپرده است<ref>یوسفی، احمدعلی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، ص۹ و ۱۱.</ref>. | # [[اسلام]] دارای [[نظام اقتصادی]] است؛ به این معنا که علاوه بر مبانی و اهداف، بر اجزا، راهکارها والگوهای مرتبط و سازوار مشتمل است که در رسیدن به اهداف معین مانند [[آزادی اقتصادی]] و [[رفاه]] و هم چنین [[معنویت]] مؤثر واقع میشوند؛ مثلاً برای [[توزیع ثروت]] در اقشار مختلف [[جامعه]]، [[اسلام]] الگوهای [[رفتاری]] مختلف مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[انفال]] و [[تشویق]] به قرض الحسنه را ملحوظ کرده است، اما تبیین روابط پدیدههای [[اقتصادی]] را به صورت خاص به [[نخبگان]] [[جامعه]] سپرده است<ref>یوسفی، احمدعلی، ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، ص۹ و ۱۱.</ref>. |