پرش به محتوا

فواید امام غایب: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{مهدویت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center;...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
*پس به سبب وجود [[امام]] و [[پیامبر]]{{عم}} است که نه فقط ما، که جهان هستی از برکت فیض‏های الهی بهره‌‏مند می‌‏شوند.
*پس به سبب وجود [[امام]] و [[پیامبر]]{{عم}} است که نه فقط ما، که جهان هستی از برکت فیض‏های الهی بهره‌‏مند می‌‏شوند.
*[[امام صادق]] {{ع}} درباره فواید تکوینی [[امام]] چنین فرموده است: "... به سبب ما درختان میوه می‌‏دهند و میوه‌‏ها به ثمر می‌‏رسند و رودها جاری می‌‏شوند. و به سبب ما ابر آسمان می‏‌بارد و گیاهان از زمین می‌‏رویند. و به بندگی ما خداوند سبحانه و تعالی پرستیده می‌‏شود و اگر ما نبودیم، هرگز خداوند سبحانه و تعالی پرستیده نمی‏‌شد ...."<ref> {{عربی|اندازه=120%|" بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳</ref> بدین‌‏سان، بهره‏‌مندی همه آفریده‏‌ها از هستی و ادامه وجود، بسته به وجود حجّت روی زمین است. البته این نوع بهره‏‌مندی، به پذیرش یا ردّ [[امام]] ارتباطی ندارد و خداوند سبحانه و تعالی به واسطه وجود [[امام]]، تمام موجودات را بهره‌‏مند می‌‏کند.
*[[امام صادق]] {{ع}} درباره فواید تکوینی [[امام]] چنین فرموده است: "... به سبب ما درختان میوه می‌‏دهند و میوه‌‏ها به ثمر می‌‏رسند و رودها جاری می‌‏شوند. و به سبب ما ابر آسمان می‏‌بارد و گیاهان از زمین می‌‏رویند. و به بندگی ما خداوند سبحانه و تعالی پرستیده می‌‏شود و اگر ما نبودیم، هرگز خداوند سبحانه و تعالی پرستیده نمی‏‌شد ...."<ref> {{عربی|اندازه=120%|" بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳</ref> بدین‌‏سان، بهره‏‌مندی همه آفریده‏‌ها از هستی و ادامه وجود، بسته به وجود حجّت روی زمین است. البته این نوع بهره‏‌مندی، به پذیرش یا ردّ [[امام]] ارتباطی ندارد و خداوند سبحانه و تعالی به واسطه وجود [[امام]]، تمام موجودات را بهره‌‏مند می‌‏کند.
*بنابراین اگر تقدیر خداوند توانای حکیم، چنان باشد که- آن‏گونه که بعضی از فرشتگان، واسطه نزول برخی برکات شده‏‌اند- فیض‌‏های عام و خاص به واسطه [[امام]] به آفریدگان برسد و [[امام]] مجرای فیض باشد، خواه‏ ناخواه وجود و بقای سایر ممکنات که به فیض الهی حدوث و بقا دارند، به مجرای فیض مرتبط خواهند بود. در فرض عدم این مجاری فیض، باز هم فیاضیت خدا- اگر قصور در پذیرنده فیض نباشد برقرار است؛ امّا می‌‏توان گفت ممکنات همه آن استعداد را ندارند که بدون واسطه، تلقی فیض کنند و قصور خودشان مانع از کسب فیض مستقیم است‏<ref>ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷</ref>. شکی نیست همه آنچه در شأن [[امام]]{{ع}} گفته شد، به حضور ظاهری او ارتباطی ندارد و [[امام]] غایب نیز مانند [[امام]] حاضر، واسطه فیض الهی است. افزون بر بهره‌‏های یاد شده، فایده‌‏های دیگری هست که البته مشروط به اعتقاد و باور به ایشان‏ است. برخی از فواید این بخش بدین قرار است:
*بنابراین اگر تقدیر خداوند توانای حکیم، چنان باشد که- آن‏گونه که بعضی از فرشتگان، واسطه نزول برخی برکات شده‏‌اند- فیض‌‏های عام و خاص به واسطه [[امام]] به آفریدگان برسد و [[امام]] مجرای فیض باشد، خواه‏ ناخواه وجود و بقای سایر ممکنات که به فیض الهی حدوث و بقا دارند، به مجرای فیض مرتبط خواهند بود. در فرض عدم این مجاری فیض، باز هم فیاضیت خدا- اگر قصور در پذیرنده فیض نباشد برقرار است؛ امّا می‌‏توان گفت ممکنات همه آن استعداد را ندارند که بدون واسطه، تلقی فیض کنند و قصور خودشان مانع از کسب فیض مستقیم است‏<ref>ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷</ref>. شکی نیست همه آنچه در شأن [[امام]]{{ع}} گفته شد، به حضور ظاهری او ارتباطی ندارد و [[امام]] غایب نیز مانند [[امام]] حاضر، واسطه فیض الهی است. افزون بر بهره‌‏های یاد شده، فایده‌‏های دیگری هست که البته مشروط به اعتقاد و باور به ایشان‏ است.
*برخی از فواید این بخش بدین قرار است:
#'''نگهبانی از آیین خداوند سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏:''' بی‌‏گمان پیشوایان معصوم{{عم}}، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و مردم، همواره از زلال معارف ناب آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، آن معدن علوم الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره غیبت صغرا با پاسخگویی به پرسش‏های مردم و دانشمندان، از طریق نامه‌‏های [[امام]] "توقیعات" تحقق یافت، بلکه در دوران [[غیبت کبرا]] نیز به صورت هدایت‌‏های باطنی صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای مکتب تشیع در گرو حمایت‏‌های آن [[امام]] پنهان بوده است. [[شیعه]] بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت اصلاح امور، هدایت کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این اصلاحات به طور عمده با هدایت‌‏های باطنی صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص [[امام]] و گاهی به وسیله دیگران درباره صالحان و شایستگان انجام می‌‏گیرد. [[امام]]، از راه باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد هدایت و تربیت خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های باطنی، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این هدایت، از دیدگان پنهان است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
#'''نگهبانی از آیین خداوند سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏:''' بی‌‏گمان پیشوایان معصوم{{عم}}، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و مردم، همواره از زلال معارف ناب آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، آن معدن علوم الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره غیبت صغرا با پاسخگویی به پرسش‏های مردم و دانشمندان، از طریق نامه‌‏های [[امام]] "توقیعات" تحقق یافت، بلکه در دوران [[غیبت کبرا]] نیز به صورت هدایت‌‏های باطنی صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای مکتب تشیع در گرو حمایت‏‌های آن [[امام]] پنهان بوده است. [[شیعه]] بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت اصلاح امور، هدایت کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این اصلاحات به طور عمده با هدایت‌‏های باطنی صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص [[امام]] و گاهی به وسیله دیگران درباره صالحان و شایستگان انجام می‌‏گیرد. [[امام]]، از راه باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد هدایت و تربیت خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های باطنی، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این هدایت، از دیدگان پنهان است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
#'''نگهداشت جامعه از ناامیدی و سرخوردگی‏:''' بدون شک، باور به [[امام]]{{ع}} غایب سبب امیدواری مسلمانان به آینده روشن می‏‌شود. این امیدواری، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق باور خویش به وجود [[امام]] شاهد و زنده، همواره‏ منتظر ظهور آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ [[امام]] پنهان، همواره مراقب حال و وضع شیعیان است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی تلاش کنند. به بیان دیگر، [[امام]]- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که پیروان خود را در ورطه‌‏های نابودی و ناامیدی در حمایت و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن پیروان خود را به تلاش و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت امید و انتظار به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون تردید، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- معتقد است، همواره از فروافتادن در ناامیدی در امان خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار ناامیدی شد، رو به انحطاط خواهد رفت. امروزه جامعه شیعی، استواری، پویایی و شادابی خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن [[امام]] پنهان به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار جهان و سیل بنیان کن ستم و بیداد، خیرخواهان بشریت را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای بشر باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این جهان ظلمت‌‏زده، امید می‏‌آفریند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر سراسر عدل حکومت توحید و نفوذ دستورهای الهی است.
#'''نگهداشت جامعه از ناامیدی و سرخوردگی‏:''' بدون شک، باور به [[امام]]{{ع}} غایب سبب امیدواری مسلمانان به آینده روشن می‏‌شود. این امیدواری، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق باور خویش به وجود [[امام]] شاهد و زنده، همواره‏ منتظر ظهور آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ [[امام]] پنهان، همواره مراقب حال و وضع شیعیان است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی تلاش کنند. به بیان دیگر، [[امام]]- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که پیروان خود را در ورطه‌‏های نابودی و ناامیدی در حمایت و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن پیروان خود را به تلاش و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت امید و انتظار به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون تردید، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- معتقد است، همواره از فروافتادن در ناامیدی در امان خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار ناامیدی شد، رو به انحطاط خواهد رفت. امروزه جامعه شیعی، استواری، پویایی و شادابی خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن [[امام]] پنهان به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار جهان و سیل بنیان کن ستم و بیداد، خیرخواهان بشریت را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای بشر باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این جهان ظلمت‌‏زده، امید می‏‌آفریند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر سراسر عدل حکومت توحید و نفوذ دستورهای الهی است.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش