مردمسالاری در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←پرسش مستقیم
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۷: | ||
الگویی که در لیبی، ارائه شده به طور واضح نارسایی [[نظام]] دموکراسی مستقیم را آشکار کرده؛ زیرا در میان جمعیت بیشتر، تعداد اندک جمعیت شهر آشکار میشود و انزوای [[اکثریت]] مردم از مرکز [[تصمیمگیری]] به وضوح دیده میشود. | الگویی که در لیبی، ارائه شده به طور واضح نارسایی [[نظام]] دموکراسی مستقیم را آشکار کرده؛ زیرا در میان جمعیت بیشتر، تعداد اندک جمعیت شهر آشکار میشود و انزوای [[اکثریت]] مردم از مرکز [[تصمیمگیری]] به وضوح دیده میشود. | ||
مشکل عدم [[تفکیک قوا]] و نداشتن [[فرصت]] کافی برای مناقشات [[آزاد]] در تصمیمگیریها و [[نفوذ]] [[سرمایهداران]] و طبقات مسلط در جمعیت شهر، در مجموع به کارگیری این روش را در [[جوامع]] بزرگ، ناممکن ساخته است<ref>درآمدی بر فقه سیاسی، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۵.</ref> | مشکل عدم [[تفکیک قوا]] و نداشتن [[فرصت]] کافی برای مناقشات [[آزاد]] در تصمیمگیریها و [[نفوذ]] [[سرمایهداران]] و طبقات مسلط در جمعیت شهر، در مجموع به کارگیری این روش را در [[جوامع]] بزرگ، ناممکن ساخته است<ref>درآمدی بر فقه سیاسی، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۵.</ref> | ||
==دموکراسی و بازگشت به [[هویت]] خویش== | |||
دموکراسی و هویت جمعی و ملی از موضوعات اصلی مورد توجه در مباحث [[سیاسی]] به ویژه [[جامعهشناسی]] معاصرند. در [[کشور ایران]] بحث دربارۀ این موضوعها، همزمان با [[جنبش]] [[مشروطه]] آغاز شده است و تا به امروز ادامه یافته است. توجه به قومیتها، [[اقلیتهای دینی]]، مذهبی و تحولات جهانی مرتبط با آنها، موجب اهمیت فزایندۀ اینگونه از مباحث شده است. پس همۀ متفکران [[مسلمانی]] که در جای جای [[جهان اسلام]] اندیشۀ سیاسی مطلوب را در دموکراسی غرب یافتهاند، خودباخته و شیدای غرب نبودهاند، بسیاری از آنان با برداشتی که خود در اندیشۀ سیاسی داشتهاند در [[حقیقت]] [[دموکراسی]] را راه بازگشت به خویشتن و [[هویت ملی]] یا [[اسلامی]] پنداشتهاند و برخی از آنان نیز دموکراسی [[غربی]] را با مدلهای ملی و یا [[معتقدات]] اسلامی خود تطبیق دادهاند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۵.</ref> | |||
==دموکراسی و [[جهان اسلام]]== | |||
امروز در سراسر [[جهان]] اسلامی دموکراسی به عنوان یک اندیشۀ [[سیاسی]]، [[فکر]] بیشتر [[اندیشمندان مسلمان]] را به خود معطوف کرده و به صورت یک دغدغه [[فکری]] و دلمشغولی متفکران و [[روشنفکران]] [[مسلمان]] درآمده و در بیشتر [[کشورهای اسلامی]]، با قرائتهای مختلف از اصول و کار ویژهها و ابزارهای دموکراسی جدید در [[ساختار قدرت]] و [[نظام سیاسی]] [[دولتها]]، استفاده شده است. | |||
اصول دموکراسی مانند [[آزادی]] و [[مساوات]] و ابزار [[دموکراتیک]] مانند [[انتخابات]] و [[نظام پارلمانی]] و همچنین عناصری چون [[آرای عمومی]] و [[مشارکت سیاسی]] چه در [[اندیشه]] و چه در عمل، به [[زندگی]] [[مسلمانان]] در [[جوامع]] کنونی راه یافته و جهان اسلام خود را با اوضاع جدید ناشی از اندیشه دموکراسی و نظامهای دموکراتیک وفق داده و نزدیک به یک ساده است که با آن خو گرفته است و با وجود مخالفتها توسط جمعی دیگر از متفکران مسلمان که دموکراسی را با خصلتهای غربی مطالعه کرده و آن را از دیدگاه [[اسلام]] [[نفی]] کردهاند، همچنان راه خود را در مجامع [[علمی]] و محافل سیاسی جهان اسلام باز نموده و احیاناً با [[ایدئولوژی]] اسلامی نیز مجهز شده است. به طوری که عدهای از حامیان آن، بدان نام [[دموکراسی اسلامی]] داده و آن را برخاسته از متن اسلام برشمردهاند و سدۀ جدید را سدۀ احیای دموکراسی متروک شده اسلامی نام نهادهاند. | |||
به موازات گسترش موج [[آزادیخواهی]] و رواج اندیشه دموکراسی در [[سرزمینهای اسلامی]] [[سلطه]] غرب نیز سیلآسا به تقریب همۀ کشورهای اسلامی را فرا گرفت و ابتدا به صورت اشغال نظامی، سلطه [[استعماری]] و احیاناً [[الحاق]] ارضی و سپس در شکل استعماری [[رژیم]] [[تحت الحمایگی]] و سرانجام در قالب قراردادهای استعماری نابرابر دو یا چند جانبه همچنان تا به امروز ادامه یافت. | |||
ماجرای [[تاریخی]] انتقال [[میراث]] [[فلسفی]] و [[علمی]] یونان و [[ایران]] به محافل علمی و [[فرهنگی]] [[اسلام]] از اواخر سدۀ دوم [[هجری]] که به شکلگیری «بیتالحکمه» انجامید [[تحول]] عظیمی را در [[جامعۀ اسلامی]] آن [[زمان]] به وجود آورد که در لابهلای این تحول بزرگ به قولی، فلسفۀ [[یونانی]] توسط اندیشۀ [[اسلامی]] تجزیه و تحلیل شد و به گفتهای [[اندیشه]] اسلامی توسط [[فلسفه]] وارداتی یونان و ایران تجزیه و تحلیل شد. | |||
[[حقیقت]] آن است که ورود اندیشههای یونان و ایران به [[حوزههای علمی]] اسلام در سدههای دوم و سوم هجری، خود عامل [[آزاداندیشی]] و [[تفکر]] [[دموکراتیک]] برای متفکران [[مسلمان]] نبود. عواملی چون [[عقلگرایی]] در اسلام<ref>{{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}} «آیا در قرآن نیک نمیاندیشند یا بر دلها، کلون زدهاند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref> و دستور [[قرآنی]] فراگیری سخنان و اندیشههای متخالف و [[گزینش]] اندیشۀ بهتر<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}} «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده! * کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref> همواره زمینه را برای آزاداندیشی در برخورد با [[افکار]] و آرای نو و مخالف فراهم میکرد و نوعی تکثرگرایی را بوجود میآورد<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۱۲۶ - ۱۲۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۶.</ref> | |||
==[[دموکراسی]] و [[نفی]] آن در [[جهان اسلام]]== | |||
منظور از نفی دموکراسی به عنوان نمایندۀ تفکر و [[فرهنگ غربی]] و حتی دموکراسیستیزی در میان متفکران [[مسلمانی]] که به آن روی آوردهاند، به معنای [[گرایش]] به [[نظام]] [[دیکتاتوری]] و [[حمایت]] از [[استبداد]] نیست. ممکن است نفی دموکراسی به مفهوم [[غربی]] از [[حکومت دینی]] با ارائه اصول و روشهای [[خودپسندی]] همراه باشد که اینان از متن [[شریعت]] بر میآورند و الگوی معقول [[حکومت دینی]] را به صورتی به طور کامل ضد [[دیکتاتوری]] و [[استبداد]] نشان میدهند. [[نفی]] [[دموکراسی]] هرگز به معنای صحه گذاردن به دیکتاتوری و استبداد و قبول نظامهای توتالیتر، نیست و این در [[حقیقت]] خود، انگی است که طرفداران دموکراسی به [[مخالفان]] آن میزنند آن گونه که در [[تاریخ]] [[سیاسی]] [[مشروطیت]] مخالفان شیخ فضل [[الله]] نوری طرح مشروعۀ وی را که [[مشروطه]] نبود، بازگشت به استبداد [[تفسیر]] کردند. | |||
مخالفان دموکراسی را میتوان در سه گروه طبقهبندی نمود: گروه اول، کسانی هستند که با هر نوع موارد [[فرهنگ غربی]] مخالفند و آن را [[استعماری]] و [[منحط]] میشمارند. | |||
این گروه از بعد نظری به [[آیات]] [[تبری]] از [[دشمن]] و [[نهی]] از ولای [[کفار]]، [[تمسک]] میکنند و از بعد عملی به استعماری بودن اندیشۀ سیاسی غرب چنگ میزنند. | |||
گروه دوم، متفکران [[مسلمانی]] هستند که به دموکراسی و مؤلفههای آن به چشم یک مجموعه واحد و اجزای به هم پیوسته مینگرند که هرچند برخی از عناصر تشکیلدهندۀ دموکراسی در حد خود قابل قبول است اما از آنجا که به هم پیوسته و سامانیافتهاند قبول هر کدام از اجزای آن، قبول اجزای دیگر را ایجاب میکند. در دیدگاه این متفکران، دموکراسی را باید یکجا پذیرفت و یا یکجا نفی کرد. | |||
این دسته از متفکران [[مسلمان]] هر نوع تلاش برای تفکیک اصول، مبانی، روشها، ابزارها، سازوکارها و نهادهای آنچه که به نام دموکراسی نامیده میشود را کاری [[عبث]] و بیفایده دانسته و آن را نه مطلوب غرب و نه عقلپسند، تلقی کردهاند. | |||
حتی مقولههای مثبتی از دموکراسی مانند [[آرای عمومی]]، [[پارلمان]]، [[انتخابات]] و بسیاری از موارد [[حقوق بشر]] هرچند به طور مجزا، هم معقولند و هم [[مشروع]]، اما از آنجا که تعریف [[غربی]] این مقولهها متکی بر [[فردگرایی]]، بیخدایی، [[تفکر]] سیاسی منهای [[دین]] است نمیتواند در حوزۀ [[توحید]] و اندیشۀ [[دینی]] معقول و مقبول افتد و به ویژه آنکه بانیان و شارحان دموکراسی هم جز این نمیپسندند. | |||
گروه سوم، از متفکران [[دموکراسی]]، نظریهپردازانی هستند که [[حکومت دینی]] را به گونهای به تصویر میکشانند که مفهوم [[سیاسی]] آن [[حکومت]] فرد یا گروه معین بدون اعطای [[حق تعیین سرنوشت]] به [[مردم]] است. | |||
برخی از شارحان [[نظریۀ ولایت فقیه]] این چنیناند که در ماهیت و شیوۀ اجرایی آن هیچگونه نقشی برای [[آرای مردم]] قائل نیستند و حتی [[حکومت ولایت فقیه]] را در جامعۀ غیردینی و [[جامعه دینی]] فاقد [[رضامندی]] قابل [[اجرا]] میدانند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ۱۷۰ - ۱۶۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۶.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |