پرش به محتوا

آرامش در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۹: خط ۱۹:
# '''[[معرفت یقینی]]''': بسیاری از [[مشکلات]] و [[بیماری‌های روانی]] هم‌چون [[افسردگی]] و [[اضطراب]]، به [[افکار التقاطی]]، [[متزلزل]] و آمیخته به [[شک]] بر می‌گردد که فرد را به [[بی‌کفایتی]] و [[پوچی]] [[اندیشه]] و [[ترس]] از [[آینده]] [[زندگی]] گرفتار می‌کند. اغلب [[روان‌شناسان]] [[شناختی]] نگر، بر این نکته تأکید دارند که اختلال‌های اضطرابی تعمیم یافته از "باورهای نامناسب" و غیر منطقی ناشی می‌شوند. آنها فرایندهای [[شناختی]] را به منزله محور اصلی رفتارها، [[فکر]] و [[هیجان]] تلقی کرده‌اند. افراد دارای باورهای نامناسب، در برابر مسایل ناشناخته دچار [[ترس]] می‌شوند و همواره [[منتظر]] بروز فاجعه‌ای هستند، و همه چیز را زیر نظر دارند تا نشانه‌های خطر را بیابند و بدین صورت است که در واقع، چنین علایمی را همه جا می‌بینند و [[زندگی]] خود را در [[اضطراب]] می‌گذرانند<ref>دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. در مقابل [[معرفت]] و [[یقین]]، [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[قلب]] را برای [[انسان]] به ارمغان می‌آورد. از آنجا که [[ایمان]] و [[باور به مهدویت]]، با [[شناخت]] منطقی و آگاهی‌های [[یقینی]] شکل می‌گیرد، از این رو، [[اعتقاد به مهدویت]]، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و [[تزلزل]] و [[ترس]] از [[آینده]] باقی نمی‌گذارد و [[انسان]] را از [[اضطراب]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] می‌رهاند و به او [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر عطا می‌کند. چون تمام [[رفتار]] ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل [[پذیرش]] دارد<ref>ر. ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص۴.</ref>.
# '''[[معرفت یقینی]]''': بسیاری از [[مشکلات]] و [[بیماری‌های روانی]] هم‌چون [[افسردگی]] و [[اضطراب]]، به [[افکار التقاطی]]، [[متزلزل]] و آمیخته به [[شک]] بر می‌گردد که فرد را به [[بی‌کفایتی]] و [[پوچی]] [[اندیشه]] و [[ترس]] از [[آینده]] [[زندگی]] گرفتار می‌کند. اغلب [[روان‌شناسان]] [[شناختی]] نگر، بر این نکته تأکید دارند که اختلال‌های اضطرابی تعمیم یافته از "باورهای نامناسب" و غیر منطقی ناشی می‌شوند. آنها فرایندهای [[شناختی]] را به منزله محور اصلی رفتارها، [[فکر]] و [[هیجان]] تلقی کرده‌اند. افراد دارای باورهای نامناسب، در برابر مسایل ناشناخته دچار [[ترس]] می‌شوند و همواره [[منتظر]] بروز فاجعه‌ای هستند، و همه چیز را زیر نظر دارند تا نشانه‌های خطر را بیابند و بدین صورت است که در واقع، چنین علایمی را همه جا می‌بینند و [[زندگی]] خود را در [[اضطراب]] می‌گذرانند<ref>دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. در مقابل [[معرفت]] و [[یقین]]، [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[قلب]] را برای [[انسان]] به ارمغان می‌آورد. از آنجا که [[ایمان]] و [[باور به مهدویت]]، با [[شناخت]] منطقی و آگاهی‌های [[یقینی]] شکل می‌گیرد، از این رو، [[اعتقاد به مهدویت]]، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و [[تزلزل]] و [[ترس]] از [[آینده]] باقی نمی‌گذارد و [[انسان]] را از [[اضطراب]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] می‌رهاند و به او [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر عطا می‌کند. چون تمام [[رفتار]] ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل [[پذیرش]] دارد<ref>ر. ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص۴.</ref>.
# '''[[احساس امنیت حقیقی]]''': [[آرامش روانی]] وقتی به دست می‌آید که [[انسان]] [[احساس امنیت]] داشته باشد. [[انتظار ظهور منجی]]، مهدی‌باوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] {{ع}} در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از [[احساس امنیت]] کمک می‌کند؛ زیرا ما [[امام عصر]] {{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلی‌بخش [[اسمای الهی]] می‌دانیم؛ بنابراین همان‌گونه که [[خداوند]] خود [[پناه مؤمنان]] است، [[حجت]] او در [[زمین]] نیز پناهگاهی [[امن]] برای [[مؤمنان]] می‌باشد. از این‌روست که [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ من مایه [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنان‌که [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسمان‌اند<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.</ref>. براساس همین باورهای [[مکتب انتظار]]، فرد و [[جامعه]] [[مؤمنین]] [[ایمان]] دارند که در دوران هراس‌انگیز [[غیبت]]، [[امام مهدی]] {{ع}}، به عنوان [[حجت خداوند در زمین]]، حاضر و ناظر بر احوال [[پیروان]] خود است و آنان در [[پناه]] [[مراقبت]] و محافظت آن [[حضرت]] از گزند [[گرفتاری‌ها]] و [[شر]] [[دشمنان]] آسوده و در [[امنیت]] به سر می‌برند. چنان‌که در [[توقیع شریف]] خطاب به [[شیعیان]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ}}؛ ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و [[اهمال]] نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، دشواری‌ها و [[مصیبت‌ها]] بر شما فرود می‌آمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن می‌نمودند. پس تقوای [[خدای بزرگ]] را پیشه خود سازید<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>.
# '''[[احساس امنیت حقیقی]]''': [[آرامش روانی]] وقتی به دست می‌آید که [[انسان]] [[احساس امنیت]] داشته باشد. [[انتظار ظهور منجی]]، مهدی‌باوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] {{ع}} در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از [[احساس امنیت]] کمک می‌کند؛ زیرا ما [[امام عصر]] {{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلی‌بخش [[اسمای الهی]] می‌دانیم؛ بنابراین همان‌گونه که [[خداوند]] خود [[پناه مؤمنان]] است، [[حجت]] او در [[زمین]] نیز پناهگاهی [[امن]] برای [[مؤمنان]] می‌باشد. از این‌روست که [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ من مایه [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنان‌که [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسمان‌اند<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.</ref>. براساس همین باورهای [[مکتب انتظار]]، فرد و [[جامعه]] [[مؤمنین]] [[ایمان]] دارند که در دوران هراس‌انگیز [[غیبت]]، [[امام مهدی]] {{ع}}، به عنوان [[حجت خداوند در زمین]]، حاضر و ناظر بر احوال [[پیروان]] خود است و آنان در [[پناه]] [[مراقبت]] و محافظت آن [[حضرت]] از گزند [[گرفتاری‌ها]] و [[شر]] [[دشمنان]] آسوده و در [[امنیت]] به سر می‌برند. چنان‌که در [[توقیع شریف]] خطاب به [[شیعیان]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ}}؛ ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و [[اهمال]] نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، دشواری‌ها و [[مصیبت‌ها]] بر شما فرود می‌آمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن می‌نمودند. پس تقوای [[خدای بزرگ]] را پیشه خود سازید<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>.
# '''پشتوانه و تکیه‌گاه [[روانی]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به این امر که "[[خداوند]] برای [[ابلاغ پیام]] خویش و [[هدایت]] [[انسان]] و ارائه [[دستور]] و برنامه [[زندگی]] مطلوب به [[آدمی]]، کسانی را به عنوان [[پیامبر]] و [[امام]] [[منصوب]] کرده است" دارای این اثر [[روانی]] است که [[انسان]]، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمی‌یابد؛ بلکه [[اطمینان]] دارد که همواره تحت [[نظارت]] و [[تربیت]] [[خداوند]] از طریق [[انبیا]]، [[اولیا]] و [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و به آسان‌ترین وجه ممکن می‌تواند به [[بهترین]] برنامه [[زندگی]] که متضمّن [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] و تأمین کننده [[سلامت جسم]] و روان او باشد، [[دست]] یابد. ضمناً لازم نیست برای یافتن حقایق، این در و آن در بزند و شخصاً به تجربه بپردازد و با [[آزمایش]] و [[خطا]] (در مواردی که ممکن باشد) راه درست [[زندگی]] را بشناسد و در میان مکتب‌های [[فکری]] متضاد و دموکراسی‌های ناسازگار با یک‌دیگر به جستجوی [[خوشبختی]] بپردازد و در نهایت هم مطمئن نباشد که آیا به نتایج [[درستی]] [[دست]] یافته است یا خیر، و آیا توانسته است [[حقیقت]] را همان‌طور که هست دریابد یا احیاناً سراب را آب پنداشته و از [[حقیقت]] به مجاز و از اصل هر چیز به سایه و نمونه‌ای بدلی از آن رسیده است. امروز، [[علی]] رغم [[پیشرفت‌های علمی]] و صنعتی در [[جوامع]] گوناگون انسان‌های زیادی به [[حیرت]] و [[پریشانی]] ناشی از نداشتن یک [[مکتب فکری]] و نگرش [[الهی]] سالم و بدون [[تحریف]] دچارند. [[احساس]] رهاشدگی و به خود وانهادگی، به ویژه آنجا که به سر نوشت و [[سعادت ابدی]] [[انسان]] مربوط است، احساسی مخرّب و ویران‌گر است و تهدیدی جدی برای [[سلامت روانی]] افراد به حساب می‌آید و در مقابل [[احساس]] تعلّق و اینکه کسی به [[فکر]] اوست و نسبت به سرنوشتش علاقه‌مند است و می‌خواهد و می‌تواند او را کمک کند و در شناختن و پیمودن راه [[سعادت]] یاری‌گر او باشد، احساسی مطلوب، خوشایند، مثبت و سازنده است و در [[سلامت روانی]] فرد نقش اساسی ایفا می‌کند. [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]]، هم [[انسان]] را از [[حیرت]] و [[پریشانی]] و راه گم کردگی ناشی از نداشتن [[راهنمایان]] سالم می‌رهاند، و هم نوعی [[آرامش]] و [[اطمینان]] فراگیر همراه با [[احساس]] تعلق خاطر نسبت به آن حضرتر در [[انسان]] ایجاد می‌کند؛ زیرا [[انسان]] [[یقین]] می‌کند که می‌تواند با [[دل سپردن]] و [[تسلیم]] خویش به آن [[امام]] [[معصوم]] و [[آگاه]] و [[هدایت‌گر]] [[دلسوز]]، به سرمنزل مقصود گام نهد و به [[آرمان]] مطلوب و دل‌خواه خود برسد و [[شاهد]] [[خوشبختی]] و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] را در آغوش بکشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۳.</ref>. لذا، [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]]، یک تکیه‌گاه بسیار مهم [[روانی]] برای [[جامعه]] [[مؤمنین]] است. از نظر [[روان‌شناسی]] اشخاصی که دارای تکیه‌گاه [[روانی]] هستند، دارای [[انفعال]] نبوده و [[احساس]] آسیب‌پذیری ندارند و ویژگی‌هایی هم‌چون، [[اعتماد به نفس]]، [[احساس]] توان‌مندی، [[امیدواری]] و تأثیرگذاری در مسیر [[سرنوشت]] خود و متأثر ساختن محیط پیرامون و [[جهان]] خارج از خود را دارا هستند. [[اضطراب]] و [[ترس]] این افراد به حداقل میرسد و [[آرامش]] با [[زندگی]] فرد توأم می‌شود و [[احساس]] وجود [[قدرت روحی]] در فرد تقویت مییابد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۰.</ref>.
# '''پشتوانه و تکیه‌گاه [[روانی]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به این امر که "[[خداوند]] برای [[ابلاغ پیام]] خویش و [[هدایت]] [[انسان]] و ارائه [[دستور]] و برنامه [[زندگی]] مطلوب به [[آدمی]]، کسانی را به عنوان [[پیامبر]] و [[امام]] [[منصوب]] کرده است" دارای این اثر [[روانی]] است که [[انسان]]، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمی‌یابد؛ بلکه [[اطمینان]] دارد که همواره تحت [[نظارت]] و [[تربیت]] [[خداوند]] از طریق [[انبیا]]، [[اولیا]] و [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و به آسان‌ترین وجه ممکن می‌تواند به [[بهترین]] برنامه [[زندگی]] که متضمّن [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] و تأمین کننده [[سلامت جسم]] و روان او باشد، دست یابد. ضمناً لازم نیست برای یافتن حقایق، این در و آن در بزند و شخصاً به تجربه بپردازد و با [[آزمایش]] و [[خطا]] (در مواردی که ممکن باشد) راه درست [[زندگی]] را بشناسد و در میان مکتب‌های [[فکری]] متضاد و دموکراسی‌های ناسازگار با یک‌دیگر به جستجوی [[خوشبختی]] بپردازد و در نهایت هم مطمئن نباشد که آیا به نتایج [[درستی]] دست یافته است یا خیر، و آیا توانسته است [[حقیقت]] را همان‌طور که هست دریابد یا احیاناً سراب را آب پنداشته و از [[حقیقت]] به مجاز و از اصل هر چیز به سایه و نمونه‌ای بدلی از آن رسیده است. امروز، [[علی]] رغم [[پیشرفت‌های علمی]] و صنعتی در [[جوامع]] گوناگون انسان‌های زیادی به [[حیرت]] و [[پریشانی]] ناشی از نداشتن یک [[مکتب فکری]] و نگرش [[الهی]] سالم و بدون [[تحریف]] دچارند. [[احساس]] رهاشدگی و به خود وانهادگی، به ویژه آنجا که به سر نوشت و [[سعادت ابدی]] [[انسان]] مربوط است، احساسی مخرّب و ویران‌گر است و تهدیدی جدی برای [[سلامت روانی]] افراد به حساب می‌آید و در مقابل [[احساس]] تعلّق و اینکه کسی به [[فکر]] اوست و نسبت به سرنوشتش علاقه‌مند است و می‌خواهد و می‌تواند او را کمک کند و در شناختن و پیمودن راه [[سعادت]] یاری‌گر او باشد، احساسی مطلوب، خوشایند، مثبت و سازنده است و در [[سلامت روانی]] فرد نقش اساسی ایفا می‌کند. [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]]، هم [[انسان]] را از [[حیرت]] و [[پریشانی]] و راه گم کردگی ناشی از نداشتن [[راهنمایان]] سالم می‌رهاند، و هم نوعی [[آرامش]] و [[اطمینان]] فراگیر همراه با [[احساس]] تعلق خاطر نسبت به آن حضرتر در [[انسان]] ایجاد می‌کند؛ زیرا [[انسان]] [[یقین]] می‌کند که می‌تواند با [[دل سپردن]] و [[تسلیم]] خویش به آن [[امام]] [[معصوم]] و [[آگاه]] و [[هدایت‌گر]] [[دلسوز]]، به سرمنزل مقصود گام نهد و به [[آرمان]] مطلوب و دل‌خواه خود برسد و [[شاهد]] [[خوشبختی]] و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] را در آغوش بکشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۳.</ref>. لذا، [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]]، یک تکیه‌گاه بسیار مهم [[روانی]] برای [[جامعه]] [[مؤمنین]] است. از نظر [[روان‌شناسی]] اشخاصی که دارای تکیه‌گاه [[روانی]] هستند، دارای [[انفعال]] نبوده و [[احساس]] آسیب‌پذیری ندارند و ویژگی‌هایی هم‌چون، [[اعتماد به نفس]]، [[احساس]] توان‌مندی، [[امیدواری]] و تأثیرگذاری در مسیر [[سرنوشت]] خود و متأثر ساختن محیط پیرامون و [[جهان]] خارج از خود را دارا هستند. [[اضطراب]] و [[ترس]] این افراد به حداقل میرسد و [[آرامش]] با [[زندگی]] فرد توأم می‌شود و [[احساس]] وجود [[قدرت روحی]] در فرد تقویت مییابد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۰.</ref>.
# '''[[هدایت]] و [[نجات]]''': [[تاریخ]] نشان می‌دهد، [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأنی مانند: [[ابراهیم]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}}، و [[محمد]] {{صل}}، در شرایطی ظهور کرده‌اند که [[جامعه بشریت]] سخت [[نیازمند]] به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست [[غیبی]] از آستین بیرون آمده‌اند و [[بشریت]] را [[نجات]] داده‌اند؛ مانند بارانی بوده‌اند که در بیابانی بر تشنه‌ای ببارد؛ [[خداوند]] به واسطه وجود آنها بر [[بیچارگان]] و [[مظلومان]] منّت نهاده و [[رسولان]] را برای [[نجات]] آنان [[مبعوث]] فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[پیامبران]] معمولاً در مواقعی ظهور کرده‌اند که [[بشریت]] و یا لااقل محیط [[اجتماعی]] ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب [[نجات]] و [[اصلاح]] [[اجتماع]] خود شده‌اند. [[قرآن کریم]] خطاب به [[مردم]] عصر [[رسول اکرم]] {{صل}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا}}<ref>«و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>. [[بدیهی]] است، همان‌طور که با [[بعثت پیامبران]] {{عم}} [[جوامع انسانی]] از [[سقوط]] و [[تباهی]] و آسیب‌ها و [[ناهنجاری]] [[نجات]] یافته است، امروزه نیز [[میراث]] گران سنگ [[معنوی]]، [[مکتب فکری]]، [[قوانین اجتماعی]]، هنجار‌های [[رفتاری]]، [[ارزش‌های اخلاقی]]، و [[سبک زندگی]] سالمی که آن بزرگواران پی‌ریزی کرده‌اند، که [[کامل‌ترین]] و سالم‌ترین آنها در [[دین اسلام]] و مخصوصاً در [[مکتب]] [[شیعه]] ارائه شده است؛ می‌تواند [[نجات‌بخش]] [[جوامع بشری]] از بحران‌های [[روانی]] و [[اجتماعی]] و نا‌برابری و بی‌عدالتی‌های فراوانی که امروز دامن گیر [[جوامع انسانی]] است، باشد.
# '''[[هدایت]] و [[نجات]]''': [[تاریخ]] نشان می‌دهد، [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأنی مانند: [[ابراهیم]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}}، و [[محمد]] {{صل}}، در شرایطی ظهور کرده‌اند که [[جامعه بشریت]] سخت [[نیازمند]] به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست [[غیبی]] از آستین بیرون آمده‌اند و [[بشریت]] را [[نجات]] داده‌اند؛ مانند بارانی بوده‌اند که در بیابانی بر تشنه‌ای ببارد؛ [[خداوند]] به واسطه وجود آنها بر [[بیچارگان]] و [[مظلومان]] منّت نهاده و [[رسولان]] را برای [[نجات]] آنان [[مبعوث]] فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[پیامبران]] معمولاً در مواقعی ظهور کرده‌اند که [[بشریت]] و یا لااقل محیط [[اجتماعی]] ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب [[نجات]] و [[اصلاح]] [[اجتماع]] خود شده‌اند. [[قرآن کریم]] خطاب به [[مردم]] عصر [[رسول اکرم]] {{صل}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا}}<ref>«و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>. [[بدیهی]] است، همان‌طور که با [[بعثت پیامبران]] {{عم}} [[جوامع انسانی]] از [[سقوط]] و [[تباهی]] و آسیب‌ها و [[ناهنجاری]] [[نجات]] یافته است، امروزه نیز [[میراث]] گران سنگ [[معنوی]]، [[مکتب فکری]]، [[قوانین اجتماعی]]، هنجار‌های [[رفتاری]]، [[ارزش‌های اخلاقی]]، و [[سبک زندگی]] سالمی که آن بزرگواران پی‌ریزی کرده‌اند، که [[کامل‌ترین]] و سالم‌ترین آنها در [[دین اسلام]] و مخصوصاً در [[مکتب]] [[شیعه]] ارائه شده است؛ می‌تواند [[نجات‌بخش]] [[جوامع بشری]] از بحران‌های [[روانی]] و [[اجتماعی]] و نا‌برابری و بی‌عدالتی‌های فراوانی که امروز دامن گیر [[جوامع انسانی]] است، باشد.
* از دیدگاه [[شیعه]] [[امامان]] {{عم}} ادامه‌دهندگان راه [[پیامبران]] در [[هدایت]] و [[نجات]] [[جوامع انسانی]] از [[گمراهی]] و تباهی‌اند. در این نگرش، [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]] و [[انتظار ظهور منجی]] [[جهان]] بشری و رسیدن به ایده "[[مدینه فاضله]]" و [[نجات]] نهایی [[انسان]] از ستم‌گری‌ها، [[بی‌عدالتی‌ها]]، آسیب‌ها و [[ناهنجاری‌ها]] و رسیدن به "[[آرمان‌شهر]]" مطلوب و مورد تمنای دیرینه [[انسان]] که سرشار از [[عدالت]]، [[برکت]]، [[امنیت]]، [[رفاه]] و [[آسایش]]، و [[صلح]] و برادریِ همیشگی تا [[پایان تاریخ]] است، با [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} انجام می‌گیرد، که رسیدن به این [[آرمان]] و [[هدف]] والا، [[ایمان]] و [[یقین]]، [[تقوا]] و [[پاکی]]، [[صبر]] و [[پایداری]]، و [[آمادگی]]، [[مجاهدت]]، و [[جدیت]] [[جامعه]] [[مؤمنان]] را می‌طلبد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۳-۳۰۵.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
* از دیدگاه [[شیعه]] [[امامان]] {{عم}} ادامه‌دهندگان راه [[پیامبران]] در [[هدایت]] و [[نجات]] [[جوامع انسانی]] از [[گمراهی]] و تباهی‌اند. در این نگرش، [[ایمان به امامت]] و [[باور به مهدویت]] و [[انتظار ظهور منجی]] [[جهان]] بشری و رسیدن به ایده "[[مدینه فاضله]]" و [[نجات]] نهایی [[انسان]] از ستم‌گری‌ها، [[بی‌عدالتی‌ها]]، آسیب‌ها و [[ناهنجاری‌ها]] و رسیدن به "[[آرمان‌شهر]]" مطلوب و مورد تمنای دیرینه [[انسان]] که سرشار از [[عدالت]]، [[برکت]]، [[امنیت]]، [[رفاه]] و [[آسایش]]، و [[صلح]] و برادریِ همیشگی تا [[پایان تاریخ]] است، با [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} انجام می‌گیرد، که رسیدن به این [[آرمان]] و [[هدف]] والا، [[ایمان]] و [[یقین]]، [[تقوا]] و [[پاکی]]، [[صبر]] و [[پایداری]]، و [[آمادگی]]، [[مجاهدت]]، و [[جدیت]] [[جامعه]] [[مؤمنان]] را می‌طلبد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، قم، جامعةالمصطفی العالمیه، ۱۳۸۸، ص۳۰۳-۳۰۵.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
خط ۶۷: خط ۶۷:
حضور در [[اماکن مقدس]] و زیارت‌گاه‌ها و یا شرکت در [[مراسم مذهبی]] جمعی، و [[دعا]] و [[زیارت]] و [[توسّل]] سبب می‌شود که فرد در هماهنگی با محیطی که در آن قرار گرفته برای دقایق یا ساعاتی، [[مشکلات]] و کشمکش‌های درونی و تضادهای [[روانی]] خویش را به [[فراموشی]] بسپارد. مراسم و آئین‌های مذهبی به فرد کمک می‌کند که بتواند بر [[مشکلات]] خویش فائق آید و آنها را کنترل کند.
حضور در [[اماکن مقدس]] و زیارت‌گاه‌ها و یا شرکت در [[مراسم مذهبی]] جمعی، و [[دعا]] و [[زیارت]] و [[توسّل]] سبب می‌شود که فرد در هماهنگی با محیطی که در آن قرار گرفته برای دقایق یا ساعاتی، [[مشکلات]] و کشمکش‌های درونی و تضادهای [[روانی]] خویش را به [[فراموشی]] بسپارد. مراسم و آئین‌های مذهبی به فرد کمک می‌کند که بتواند بر [[مشکلات]] خویش فائق آید و آنها را کنترل کند.


پژوهش‌ها نشان می‌‌دهد افراد [[مؤمن]] با [[دعا]] و [[توسل]] و [[توکل]]، بهتر با رویدادهای تنش‌‌زا "مقابله" می‌کنند، و از این راه به [[آرامش]] و [[امنیت روانی]] که زیر بنای [[بهداشت روانی]] است، [[دست]] می‌‌یابند.<ref>عبدالله نظری شاری، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، قم، جامعةالمصطفی، ۱۳۸۸، ص ۲۲۰</ref>
پژوهش‌ها نشان می‌‌دهد افراد [[مؤمن]] با [[دعا]] و [[توسل]] و [[توکل]]، بهتر با رویدادهای تنش‌‌زا "مقابله" می‌کنند، و از این راه به [[آرامش]] و [[امنیت روانی]] که زیر بنای [[بهداشت روانی]] است، دست می‌‌یابند.<ref>عبدالله نظری شاری، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، قم، جامعةالمصطفی، ۱۳۸۸، ص ۲۲۰</ref>
از جهت [[روان‌شناختی]]، "شیوه‌های مقابله، توانایی‌های شناختی و [[رفتاری]] هستند که توسط فردِ در معرض [[استرس]]، به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی که فشارآور بوده و فراتر از منابع فرد می‌باشند، به کار گرفته می‌شوند (هینز و همکاران، ۱۹۹۱)."<ref>محبوبه دادفر، بررسی نقش دین در بهداشت روانی و فرایندهای روان درمانی، نقد و نظر، دفتر تبلیغات حوزة علمیة قم، ۱۳۸۳، شماره ۳۵-۳۶، ص۹۴.</ref> در همین راستا "مقابله [[دینی]] به عنوان روشی که از منابع [[دینی]] مانند [[دعا]]، [[نیایش]]، [[توکل]] و [[توسّل]] به [[خداوند]] و [[اولیاء]] او برای مقابله استفاده می‌کند، تعریف شده است."<ref>همان.</ref>  
از جهت [[روان‌شناختی]]، "شیوه‌های مقابله، توانایی‌های شناختی و [[رفتاری]] هستند که توسط فردِ در معرض [[استرس]]، به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی که فشارآور بوده و فراتر از منابع فرد می‌باشند، به کار گرفته می‌شوند (هینز و همکاران، ۱۹۹۱)."<ref>محبوبه دادفر، بررسی نقش دین در بهداشت روانی و فرایندهای روان درمانی، نقد و نظر، دفتر تبلیغات حوزة علمیة قم، ۱۳۸۳، شماره ۳۵-۳۶، ص۹۴.</ref> در همین راستا "مقابله [[دینی]] به عنوان روشی که از منابع [[دینی]] مانند [[دعا]]، [[نیایش]]، [[توکل]] و [[توسّل]] به [[خداوند]] و [[اولیاء]] او برای مقابله استفاده می‌کند، تعریف شده است."<ref>همان.</ref>  


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش