ایمان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اقوال متکلمین شیعه
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
بیشتر علمای امامیه قائل به این نظریه شدهاند که [[حقیقت ایمان]]، تصدیق قلبی است و اقرار به زبان و عمل به جوارح را داخل در حقیقت ایمان نمیدانند و از لوازم آن به شمار میآورند. برخی از عالمان شیعه همچون [[شیخ مفید]] عمل را از [[لوازم ایمان]] دانستهاند و حقیقت ایمان را تصدیق قلبی توأم با [[اقرار زبانی]] دانستهاند<ref>المسائل الصاغانیة، ص۱۴۴؛ أوائل المقالات، ص۴۷.</ref>. | بیشتر علمای امامیه قائل به این نظریه شدهاند که [[حقیقت ایمان]]، تصدیق قلبی است و اقرار به زبان و عمل به جوارح را داخل در حقیقت ایمان نمیدانند و از لوازم آن به شمار میآورند. برخی از عالمان شیعه همچون [[شیخ مفید]] عمل را از [[لوازم ایمان]] دانستهاند و حقیقت ایمان را تصدیق قلبی توأم با [[اقرار زبانی]] دانستهاند<ref>المسائل الصاغانیة، ص۱۴۴؛ أوائل المقالات، ص۴۷.</ref>. | ||
[[ابو اسحاق ابراهیم]] بن نوبخت، از علمای امامیه [[قرن سوم هجری]]، با استناد به [[قرآن]] (وی میگوید اگر در حقیقت ایمان، عمل صالح وارد بود لازم میآمد | [[ابو اسحاق ابراهیم]] بن نوبخت، از علمای امامیه [[قرن سوم هجری]]، با استناد به [[قرآن]] (وی میگوید اگر در حقیقت ایمان، عمل صالح وارد بود لازم میآمد که در کلام الهی که فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>، تکرار وجود داشته باشد که چنین تکراری از سخنگوی [[فصیح]] بعید و بلکه محال است<ref>الیاقوت فی علم الکلام، ص۶۵.</ref>.) [[ایمان]] را چیزی جز تصدیق قلبی ندانسته و بر این باورست که عمل در [[حقیقت]] آن وارد نمیباشد؛ لذا [[مؤمن]] در صورت ارتکاب [[کبیره]] از دایرۀ [[ایمان]] خارج نمیشود. [[سید مرتضی]] (۳۵۵-۴۳۶ق)، [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ق)، [[ابن میثم بحرانی]] (۶۳۶ - ۶۷۹ق) و [[فاضل مقداد]] (درگذشت: ۸۲۶ق) ایمان را تصدیق قلبی دانسته و معتقدند که اقرار زبانی صرف، اعتباری ندارد<ref>لذخیره، ص۵۳۶؛ الذخیرة فی علم الکلام، ص۵۳۶، ۵۳۷؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۶۴؛ قواعد المرام فی علم الکلام ۱۷۰، ۱۷۱؛ إرشاد الطالبین، ص۴۴۲.</ref> | ||
اینکه چرا قاطبۀ [[علمای شیعه]] با [[علم]] به روایتهای مذکور از [[ائمه معصوم]]{{عم}}<ref>الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان، الکافی، ج۲، ص۷۷</ref> که ایمان را [[اقرار]] به لسان، تصدیق قلبی و عمل دانستهاند، بر این تأکید ورزیدهاند که حقیقت ایمان، تصدیق قلبی است، مطلب مهمی است. در توجیه این مسأله میتوان گفت ترتب آثار [[ایمانی]] در ظاهر متوقف است بر اقرار زبانی یا آنچه در [[حکم]] آن است، چنانکه ترتب [[آثار ایمان]] در ظرف واقع متوقف بر عمل به مقتضای آن است. از اینرو هر چند در [[احادیث]] مذکور سه جزء آمده، اما جزء قوامبخش، جزء نخستین است که همان [[تصدیق قلبی]] است و دو جزء دیگر بر آن مترتب میشود<ref>ر.ک: [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>. | اینکه چرا قاطبۀ [[علمای شیعه]] با [[علم]] به روایتهای مذکور از [[ائمه معصوم]]{{عم}}<ref>الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان، الکافی، ج۲، ص۷۷</ref> که ایمان را [[اقرار]] به لسان، تصدیق قلبی و عمل دانستهاند، بر این تأکید ورزیدهاند که حقیقت ایمان، تصدیق قلبی است، مطلب مهمی است. در توجیه این مسأله میتوان گفت ترتب آثار [[ایمانی]] در ظاهر متوقف است بر اقرار زبانی یا آنچه در [[حکم]] آن است، چنانکه ترتب [[آثار ایمان]] در ظرف واقع متوقف بر عمل به مقتضای آن است. از اینرو هر چند در [[احادیث]] مذکور سه جزء آمده، اما جزء قوامبخش، جزء نخستین است که همان [[تصدیق قلبی]] است و دو جزء دیگر بر آن مترتب میشود<ref>ر.ک: [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>. |