پرش به محتوا

قلب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
قلب به معنای برگرداندن چیزی از صورت خود است؛<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۵/۱۷۱؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۶۸۵.</ref> همچنین به عضوی از [[بدن]] گفته می‌شود؛<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۴۸.</ref> از آن جهت که ثباتی ندارد و پیوسته در حال دگرگونی است.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۵۵.</ref> در [[فلسفه]]، قلب به معنای روح [[نفسانی]] [[مدبر]] بدن [[انسانی]] است<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۲۷.</ref> که حقیقتی لطیف، [[روحانی]] و ربّانی بوده، با عضو صنوبری‌ شکل طرف چپ سینه مرتبط است.<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۷۷؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۳۳۴.</ref> [[عارفان]]، [[قلب]] را نفس ناطقه‌ای می‌دانند که صورت مرتبه الهیه است؛ هنگامی که معانی کلی و جزئی را [[مشاهده]] می‌کند<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۷۶۳–۷۶۴؛ خوارزمی، ۵۸۹.</ref> و مراد از نفس، همان جوهر مجردی است که معنای کلی و جزئی را [[ادراک]] می‌کند.<ref>آملی، سیدحیدر، المقدمات، ۵۱۷.</ref> [[امام خمینی]] در بیان اصطلاح [[اهل معرفت]]، قلب را جوهری لطیف می‌داند که واسطه میان نشئه [[ملک]] و [[ملکوت]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۹۹.</ref>
«قلب» به معنای برگرداندن چیزی از صورت خود است؛<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۵/۱۷۱؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۶۸۵.</ref> همچنین به عضوی از [[بدن]] گفته می‌شود؛<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۴۸.</ref> از آن جهت که ثباتی ندارد و پیوسته در حال دگرگونی است.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۵۵.</ref> در [[فلسفه]]، قلب به معنای روح [[نفسانی]] [[مدبر]] بدن [[انسانی]] است<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۲۷.</ref> که حقیقتی لطیف، [[روحانی]] و ربّانی بوده، با عضو صنوبری‌ شکل طرف چپ سینه مرتبط است.<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۷۷؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۳۳۴.</ref> [[عارفان]]، [[قلب]] را نفس ناطقه‌ای می‌دانند که صورت مرتبه الهیه است؛ هنگامی که معانی کلی و جزئی را [[مشاهده]] می‌کند<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۷۶۳–۷۶۴؛ خوارزمی، ۵۸۹.</ref> و مراد از نفس، همان جوهر مجردی است که معنای کلی و جزئی را [[ادراک]] می‌کند.<ref>آملی، سیدحیدر، المقدمات، ۵۱۷.</ref> [[امام خمینی]] در بیان اصطلاح [[اهل معرفت]]، قلب را جوهری لطیف می‌داند که واسطه میان نشئه [[ملک]] و [[ملکوت]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۹۹.</ref>


قلب با واژگانی چون نفس، صدر و فؤاد مرتبط است. برخی معتقدند به نفس از آن‌رو که مصدر [[انوار]] وارد بر [[بدن]] و [[قوای جسمانی]] و مقدم بر بدن و قوای مختلف آن است، صدر می‌گویند و از آن‌رو که نفس از موجد خود متأثر شده‌است، فؤاد نام دارد.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ۷۹۷.</ref> به [[اعتقاد]] امام خمینی تفاوت قلب و صدر آن است که به قلب وقتی به طرف [[طبیعت]] میل کند، «صدر» و هنگامی که به طرف [[عالم غیب]] رو کند و از [[عالم حس]] و [[شهادت]] جدا شود، «قلب» می‌گویند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۴۷.</ref>.<ref>[[محمد امین صادقی ارزگانی|صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[قلب (مقاله)| مقاله «قلب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۸، ص۲۱۷-۲۲۴.</ref>
قلب با واژگانی چون نفس، صدر و فؤاد مرتبط است. برخی معتقدند به نفس از آن‌رو که مصدر [[انوار]] وارد بر [[بدن]] و [[قوای جسمانی]] و مقدم بر بدن و قوای مختلف آن است، صدر می‌گویند و از آن‌رو که نفس از موجد خود متأثر شده‌است، فؤاد نام دارد.<ref>آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ۷۹۷.</ref> به [[اعتقاد]] امام خمینی تفاوت قلب و صدر آن است که به قلب وقتی به طرف [[طبیعت]] میل کند، «صدر» و هنگامی که به طرف [[عالم غیب]] رو کند و از [[عالم حس]] و [[شهادت]] جدا شود، «قلب» می‌گویند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۴۷.</ref>.<ref>[[محمد امین صادقی ارزگانی|صادقی ارزگانی، محمد امین]]، [[قلب (مقاله)| مقاله «قلب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۸، ص۲۱۷-۲۲۴.</ref>
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش