مطهرون: تفاوت میان نسخهها
←حقیقت مطهرون
(صفحهای تازه حاوی «==حقیقت مطهرون== === علم به لوح محفوظ === قرآن کریم در سوره واقعه میفرماید: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ * إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
با توضیح فوق، روشن شد که جز افراد مطهر کسی نمیتواند از [[لوح محفوظ]] یا کتاب مکنون مطلع شود و از حقایق آن [[آگاه]] گردد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>. | با توضیح فوق، روشن شد که جز افراد مطهر کسی نمیتواند از [[لوح محفوظ]] یا کتاب مکنون مطلع شود و از حقایق آن [[آگاه]] گردد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>. | ||
== مصادیق مطهرون == | |||
بعضی از [[مفسران اهل سنت]] "مطهرون" را در انحصار [[فرشتگان]] میدانند<ref>روح المعانی، ج۲۷، ص۱۵۴.</ref>. اما قرآن کریم در [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ * وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید * و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید * گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموختهای، نداریم، بیگمان تویی که دانای فرزانهای * فرمود: ای آدم! آنان را از نامهای اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نامهای اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمانها و زمین را میدانم و از آنچه آشکار میکنید و پوشیده میداشتید آگاهم؟ * و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۰-۳۴.</ref> وقتی قضیه [[حضرت آدم]] {{ع}} و [[آگاهی]] و [[علم]] او از اسماء [[الهی]] را بیان میکند و سپس [[سجده فرشتگان]] را در مقابل او، آن [[حضرت]] را [[خلیفه خدا]] و [[انسان کامل]] و او را [[معلم]] [[فرشتگان]] و [[برتر]] از آنها یاد میکند، لذا مطهرون در انحصار فرشتگان نیست، بلکه از میان [[انسانها]] افرادی هستند که دارای [[طهارت]] ویژه الهیاند؛ مثلاً [[آیه تطهیر]] که در [[شأن]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} نازل شده بر طهارت ویژه آنها دلالت کامل و تام دارد؛ بدین معنا که از جانب [[پروردگار]] عالم به این [[موهبت الهی]] نائل گردیدهاند. | |||
از طرفی قرائن داخلی [[آیه]] مثل [[اراده تکوینی]] الهی بر [[اذهاب رجس]] که دال بر تحقق طهارت آنهاست، به همراه تأکید با ضمایر و مفعول مطلق {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} که به صورت نکره آمده و کلمه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که نشانه [[حصر]] است، دال بر طهارت آنها میکنند. همچنین قرائن خارجی موجود، مثل [[روایات متواتر]] که [[فریقین]] آن را [[نقل]] کردهاند و [[شأن نزول]] آیه تطهیر را [[خمسه طیبه]] یا [[امامان]] به همراه [[پیامبر]] {{صل}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} میدانند و نیز [[اجماع]] [[فریقین]] بر آنکه قابل [[انکار]] نیست و قرائن دیگر که در جای خود بحث گردید همگی بر این گواهاند که [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} {{متن قرآن|مُطَهَّرُونَ}} [[حقیقی]] هستند<ref>حدیث کساء؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۳ - ۴۹۵؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۶.</ref>. | |||
در اینجا برای نمونه به دو [[روایت]] استناد میشود: | |||
# [[حکیم]] [[ترمذی]] و [[طبرانی]] و [[ابن مردویه]] و [[ابو نعیم]] و [[بیهقی]] در [[کتاب]]"الدلائل" از [[ابن عباس]] روایت کردهاند که پیامبر {{صل}} فرمود: [[خداوند تعالی]] خلایق را به دو بخش تقسیم نمود و مرا در بخش [[برتر]] قرار داد و این است قول [[خداوند]] {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ}}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟» سوره واقعه، آیه ۴۱.</ref> و من از [[اصحاب یمین]] و [[بهترین]] آنها هستم. سپس دو قسم مذکور را به سه بخش کرده و مرا در بهترین آنان قرار داد و این است قول خداوند {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ * وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ * و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ * و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۸-۱۰.</ref> و من از [[سابقین]] و بهترین آنها هستم. سپس این سه گروه را قبیلههایی چند قرار داد، چنانکه فرمود {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و من [[پرهیزگارترین]] و گرامیترین آنان نزد خداوندم و [[فخر]] نمیکنم. سپس قبیلهها را در [[خانهها]] و مرا در بهترین آنها قرار داد و فرمود {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> پس من و [[اهل]] بیتم از ([[پلیدی]]) [[گناهان]]، [[پاک]] قرار داده شدیم<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹؛ یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۴۹۸.</ref>. | |||
# از [[عمر بن علی]] از پدرش [[علی بن الحسین]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[حسن بن علی]] {{عم}} بعد از [[شهادت امام علی]] {{ع}} برای [[مردم]] [[خطبه]] خواند و فرمود: در این [[شب]] مردی از [[دنیا]] رفت که نه از انسانهای گذشته کسی در عمل از او پیشی گرفته بود و نه از آیندگان کسی به وی خواهد رسید. [[پیامبر]] {{صل}} در [[جنگها]] [[پرچم]] خویش را به وی میداد و او به [[مقاتله]] برمیخواست؛ در حالی که [[جبرئیل]] در جانب راست و [[میکائیل]] در جانب چپ وی قرار داشت و او باز نمیگشت جز اینکه [[خداوند]] [[پیروزی]] را به دست وی قرار میداد. او از خویشتن زرد و سفیدی ([[مالی]])، جز هفتصد [[درهم]] که از عطایای وی افزون آمده بود به جای نگذاشت که میخواست با آن برای اهل خویش خادمی خریداری کند. سپس فرمود: ای مردم کسی که مرا میشناسد که میشناسد و کسی که نمیشناسد، من حسن بن علی هستم و من [[فرزند پیامبر]] {{صل}} و فرزند [[جانشین]] وی و فرزند [[بشیر]] و [[نذیر]] و فرزند کسی هستم که به [[اذن خدا]] مردم را به [[خدا]] [[دعوت]] میکرد و فرزند چراغ روشن [[الهی]] هستم. من از اهل بیتی هستم که جبرئیل به سوی ما فرود میآمد و از نزد ما صعود میکرد. از اهل بیتی هستم که خداوند پلیدی را از آنان دور گرداند و آنان را به [[طهارت]] ویژه [[پاکیزه]] ساخت. من از اهل بیتی میباشم که خداوند [[دوستی]] آنان را بر هر [[مسلمانی]]، [[واجب]] قرار داد و [[خداوند تعالی]] به پیامبرش {{صل}} فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. پس انجام [[کار نیک]]، [[دوستی]] ما [[اهل بیت]] است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref>. | |||
با توجه به قرائن [[آیه]] و [[روایات]] قطعی [[فریقین]]، [[آیه تطهیر]] مربوط به [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]]، [[حضرت فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ص۱۳۳-۱۳۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۹-۱۲.</ref>. بنابراین با توجه به آیه تطهیر و روایات [[شأن نزول]]، اهل بیت که [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در رأس آنان است، از [[تطهیر]] ویژه [[الهی]] برخوردارند و مشمول آیه {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۹.</ref> میباشند که میتوانند از [[لوح محفوظ]] و حقایق آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>. |