پرش به محتوا

عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴: خط ۱۴:


=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
عالمان شیعه بر [[حقیقت عصمت]] [[اتفاق نظر]] دارند؛ هرچند اختلاف‌های جزئی در کلماتشان و در تعریف آن به چشم می‌خورد؛ لکن آن [[اختلافات]] خللی به حقیقت عصمت نمی‌زند. با این بیان، به بررسی معنای اصطلاحی واژه عصمت، در میان [[متکلمان شیعی]] می‌پردازیم.
عالمان شیعه بر [[حقیقت عصمت]] [[اتفاق نظر]] دارند؛ هرچند اختلاف‌های جزئی در کلماتشان و در تعریف آن به چشم می‌خورد؛ لکن آن [[اختلافات]] خللی به حقیقت عصمت نمی‌زند. با این بیان، به بررسی معنای اصطلاحی واژه عصمت، در میان متکلمان شیعی می‌پردازیم:
# [[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» می‌نویسد: «عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا می‌دارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع می‌گردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}، النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>.
# [[سید مرتضی]] می‌فرماید: بدان عصمت لطفی است که خدای تعالی در حق بنده روا می‌دارد و [[بنده]] با وجود آن، از عمل [[زشت]] خودداری می‌ورزد. پس گفته می‌شود [[خداوند]] به واسطه انجام عملی در آن شخص، وی را [[حفظ]] کرد تا با وجود آن، فرد [[معصوم]] روی‌گردانی از عمل زشت را برگزیند<ref>{{عربی|اعلم أن العصمة هي اللطف الذي يفعله تعالى، فيختار العبد عنده الامتناع من فعل القبيح، فيقال على هذا: ان اللّه عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبيح}}، رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶.</ref>.
# [[علامه حلی]] نیز در این باره می‌نویسد: عصمت لطفی پنهانی است که خداوند در حق مکلّف روا می‌دارد به طوری که وی، با وجود قدرت بر انجام [[معصیت]]، انگیزه‌ای بر ترک [[طاعت]] و [[ارتکاب معصیت]] نداشته باشد<ref>{{عربی|العصمة لطف خفىّ يفعل اللّه تعالى بالمكلّف بحيث لا يكون له داع إلى ترك الطّاعة و ارتكاب المعصية مع قدرته على ذلك}}، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص۸۹.</ref>. ایشان در شرح تجرید نیز تعریف‌های متعددی برای عصمت ارائه کرده است<ref>ر.ک: کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۱.</ref>.
# [[مرحوم مظفر]] که یکی از [[عالمان]] بزرگ [[کلامی]] معاصر است، «عصمت» را چنین تعریف می‌کند: [[عصمت]]، [[دوری از گناهان]] و نافرمانی‌های کوچک و بزرگ و دوری از [[اشتباه]] و [[فراموشی]] است، هر چند صدور آن از [[پیامبر]] عقلاً مانعی ندارد؛ بلکه [[واجب]] است [[معصوم]] حتی از امور منافی [[مروت]]، مانند کارهایی که موجب خفّت و سبک شدن وی در میان [[مردم]]، همچون غذا خوردن در محل عبور و مرور، [[خنده]] با صدای بلند و هر عملی که نزد عموم مردم ناپسند به شمار آید نیز پرهیز کند<ref>{{عربی|هي التنزُّه عن الذنوب والمعاصي صغائرها وكبائرها، وعن الخطأ والنسيان، وإن لم يمتنع عقلاً على النبي أن يصدر منه ذلك، بل يجب أن يكون منزَّهاً حتى عمّا ينافي المروءة، كالتبذل بين الناس من أكل في الطريق أو ضحك عال، وكل عمل يستهجن فعله عند العرف العام}}، عقائد الامامیة، ص۵۴.</ref>. از دیدگاه [[مرحوم مظفر]]، معصوم علاوه بر پرهیز از [[خطا]] و [[معصیت]]، باید از اموری که موجب تحقیر و وهن وی در نظر مردم می‌گردد پرهیز کند. به عنوان مثال، هر چند خندیدن با صدای بلند و غذا خوردن در کنار خیابان [[گناه]] و خطا محسوب نمی‌شود، اما با مروّت و شخصیت اجتماعی افراد محترم ناسازگار است. بنابراین شأن معصوم بسیار بالاتر از آن است که مرتکب چنین افعالی گردد<ref>از کارهای سبک و اموری که مایه وهن است به «خلاف مروت» تعبیر می‌شود. شرط یا عدم شرط بودن «مروت» در بحث «عدالت» نیز مطرح است.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۷ و ۱۹.</ref>
# [[خواجه طوسی]] (م۶۷۲): «عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، گناه از صاحب عصمت سر نمی‌زند»<ref>تلخیص المحصل، ص۳۶۹.</ref>.
# [[محقق بحرانی]] (م ۶۹۹): «عصمت ملکه‌ای [[نفسانی]] است که [[مکلف]] را از انجام معصیت باز می‌دارد»<ref>النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الامامه، ج۱، ص۵۵.</ref>.
# فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲): «مراد از عصمت غریزه‌ای است که با وجود آن [[داعی]] بر معصیت صادر نتواند شد، با قدرت بر آن و این غریزه عبارت از قوت [[عقل]] است به حیثیتی که موجب قهر قوای نفسانی شود»<ref>گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref>


[[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» می‌نویسد:
بر اساس آن چه از متکلّمان [[شیعه]] نقل شد، «عصمت» حالتی [[باطنی]] و ملکه‌ای [[نفسانی]] است که [[خداوند]] از [[لطف]] به برخی عطا می‌کند. بنابراین «عصمت» اکتسابی نیست و امری مستقل از [[علم]] است. اما برخی از اندیشمندان و [[عالمان]] معاصر، «علم» را سرچشمه «عصمت» دانسته‌اند. به عبارت دیگر، اساس و ریشه عصمت در معصوم علم او است؛ پس چون معصوم به قبح گناه و آثار آن علم و [[آگاهی]] دارد، با [[اختیار]] خود آن را مرتکب نمی‌شود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۹.</ref>.
{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}<ref>النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>؛
«عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا می‌دارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع می‌گردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد.
 
[[سید مرتضی]] می‌فرماید:
{{عربی|اعلم أن العصمة هي اللطف الذي يفعله تعالى، فيختار العبد عنده الامتناع من فعل القبيح، فيقال على هذا: ان اللّٰه عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبيح}}<ref>رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶.</ref>؛
بدان عصمت لطفی است که خدای تعالی در [[حق بنده]] روا می‌دارد و [[بنده]] با وجود آن، از عمل [[زشت]] خودداری می‌ورزد. پس گفته می‌شود [[خداوند]] به واسطه انجام عملی در آن شخص، وی را [[حفظ]] کرد تا با وجود آن، فرد [[معصوم]] روی‌گردانی از عمل زشت را برگزیند.
 
[[علامه حلی]] نیز در این باره می‌نویسد:
{{عربی|العصمة لطف خفىّ يفعل اللّه تعالى بالمكلّف بحيث لا يكون له داع إلى ترك الطّاعة و ارتكاب المعصية مع قدرته على ذلك}}<ref>النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص۸۹.</ref>؛
عصمت لطفی پنهانی است که خداوند در حق مکلّف روا می‌دارد به طوری که وی، با وجود قدرت بر انجام [[معصیت]]، انگیزه‌ای بر ترک [[طاعت]] و [[ارتکاب معصیت]] نداشته باشد. ایشان در شرح تجرید نیز تعریف‌های متعددی برای عصمت ارائه کرده است<ref>ر.ک: کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۱.</ref>.
 
[[مرحوم مظفر]] که یکی از [[عالمان]] بزرگ [[کلامی]] معاصر است، «عصمت» را چنین تعریف می‌کند:
{{عربی|هي التنزُّه عن الذنوب والمعاصي صغائرها وكبائرها، وعن الخطأ والنسيان، وإن لم يمتنع عقلاً على النبي أن يصدر منه ذلك، بل يجب أن يكون منزَّهاً حتى عمّا ينافي المروءة، كالتبذل بين الناس من أكل في الطريق أو ضحك عال، وكل عمل يستهجن فعله عند العرف العام}}<ref>عقائد الامامیة، ص۵۴.</ref>؛
[[عصمت]]، [[دوری از گناهان]] و نافرمانی‌های کوچک و بزرگ و دوری از [[اشتباه]] و [[فراموشی]] است، هر چند صدور آن از [[پیامبر]] عقلاً مانعی ندارد؛ بلکه [[واجب]] است [[معصوم]] حتی از امور منافی [[مروت]]، مانند کارهایی که موجب [[خفّت]] و سبک شدن وی در میان [[مردم]]، همچون [[غذا خوردن]] در محل عبور و مرور، [[خنده]] با صدای بلند و هر عملی که نزد عموم مردم [[ناپسند]] به شمار آید نیز [[پرهیز]] کند.
 
از دیدگاه [[مرحوم مظفر]]، معصوم علاوه بر پرهیز از [[خطا]] و [[معصیت]]، باید از اموری که موجب [[تحقیر]] و وهن وی در نظر مردم می‌گردد پرهیز کند. به عنوان مثال، هر چند خندیدن با صدای بلند و غذا خوردن در کنار خیابان [[گناه]] و خطا محسوب نمی‌شود، اما با مروّت و [[شخصیت اجتماعی]] افراد محترم ناسازگار است. بنابراین [[شأن معصوم]] بسیار بالاتر از آن است که مرتکب چنین افعالی گردد<ref>از کارهای سبک و اموری که مایه وهن است به «خلاف مروت» تعبیر می‌شود. شرط یا عدم شرط بودن «مروت» در بحث «عدالت» نیز مطرح است.</ref><ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۹.</ref>
 
[[خواجه طوسی]] (م۶۷۲)؛ «عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، گناه از صاحب عصمت سر نمی‌زند»<ref>تلخیص المحصل، ص۳۶۹.</ref>.
 
[[محقق بحرانی]] (م ۶۹۹): «عصمت ملکه‌ای [[نفسانی]] است که [[مکلف]] را از انجام معصیت باز می‌دارد»<ref>النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الامامه، ج۱، ص۵۵.</ref>.
 
[[فیاض لاهیجی]] (م ۱۰۷۲): «مراد از عصمت غریزه‌ای است که با وجود آن [[داعی]] بر معصیت صادر نتواند شد، با قدرت بر آن و این [[غریزه]] عبارت از قوت [[عقل]] است به حیثیتی که موجب [[قهر]] قوای نفسانی شود»<ref>گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref>.
 
بر اساس آن چه از [[متکلّمان]] [[شیعه]] نقل شد، «عصمت» حالتی [[باطنی]] و ملکه‌ای [[نفسانی]] است که [[خداوند]] از [[لطف]] به برخی عطا می‌کند. بنابراین «عصمت» اکتسابی نیست و امری مستقل از [[علم]] است. اما برخی از [[اندیشمندان]] و [[عالمان]] معاصر، «علم» را سرچشمه «عصمت» دانسته‌اند. به عبارت دیگر، اساس و ریشه عصمت در معصوم علم او است؛ پس چون معصوم به [[قبح]] گناه و آثار آن علم و [[آگاهی]] دارد، با [[اختیار]] خود آن را مرتکب نمی‌شود.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۹.</ref>


== پیشینه باور به عصمت ==
== پیشینه باور به عصمت ==
۱۱۱٬۸۱۶

ویرایش