پرش به محتوا

اثبات ضرورت امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۴: خط ۴۴:
با توجه به [[اختلاف]] سلیقه‌ها میان عموم مردم و [[منفعت‌طلبی]] صاحبان [[زور]] و [[قدرت]]، دفع ضررهای [[اجتماعی]]، تنها از طریق [[امامت]] ممکن است. وجود [[رهبری]] که مردم از [[قاطعیت]] او هراسان و به [[عدل]] او [[امیدوار]] باشند، موجب دوری [[جامعه]] از [[فساد]] است. [[بدیهی]] است که وجود [[رهبر]] صاحب قدرت، دارای [[مصلحت]] بیشتری است تا نبود چنین رهبری و از آنجاکه دفع ضرر واجب است، باید امامی باشد تا مانع [[ظلم]] دیگران شود. مردم از سویی به دلیل برخورداری از [[قوه شهویه]] و غضبیه، ممکن است به اختلال در [[نظم اجتماعی]] [[اقدام]] کنند و از سوی دیگر به دلیل [[جهل]] برخی مردم نسبت به امور اجرایی جامعه، ممکن است برخی از مسئولیت‌های مهم بدون مجری بماند. اختلاف نظرات و [[تبعیت از هوای نفس]]، منجر به نابودی [[نظام]] خواهد شد، [[وحدت مسلمانان]] از بین می‌رود؛ لذا با وجود این چالش‌های اجتماعی، مردم نمی‌توانند [[وظایف]] اجتماعی‌شان را بشناسند تا به [[سعادت حقیقی]] دست یابند و این [[امامان]] معصومند که [[حقیقت]] [[معارف قرآن]] را به‌طور کامل و جامع می‌دانند. پس اولاً [[امام]] باید وضع [[قوانین]] بنماید، ثانیاً ساختار [[اجرای قوانین]] را طراحی کند، ثالثاً قوانین را عادلانه [[اجرا]] کند، رابعاً در صورت [[اختلاف]] میان [[مردم]] داور باشد<ref>ر. ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۲۰۳ ـ ۲۰۵.</ref>.
با توجه به [[اختلاف]] سلیقه‌ها میان عموم مردم و [[منفعت‌طلبی]] صاحبان [[زور]] و [[قدرت]]، دفع ضررهای [[اجتماعی]]، تنها از طریق [[امامت]] ممکن است. وجود [[رهبری]] که مردم از [[قاطعیت]] او هراسان و به [[عدل]] او [[امیدوار]] باشند، موجب دوری [[جامعه]] از [[فساد]] است. [[بدیهی]] است که وجود [[رهبر]] صاحب قدرت، دارای [[مصلحت]] بیشتری است تا نبود چنین رهبری و از آنجاکه دفع ضرر واجب است، باید امامی باشد تا مانع [[ظلم]] دیگران شود. مردم از سویی به دلیل برخورداری از [[قوه شهویه]] و غضبیه، ممکن است به اختلال در [[نظم اجتماعی]] [[اقدام]] کنند و از سوی دیگر به دلیل [[جهل]] برخی مردم نسبت به امور اجرایی جامعه، ممکن است برخی از مسئولیت‌های مهم بدون مجری بماند. اختلاف نظرات و [[تبعیت از هوای نفس]]، منجر به نابودی [[نظام]] خواهد شد، [[وحدت مسلمانان]] از بین می‌رود؛ لذا با وجود این چالش‌های اجتماعی، مردم نمی‌توانند [[وظایف]] اجتماعی‌شان را بشناسند تا به [[سعادت حقیقی]] دست یابند و این [[امامان]] معصومند که [[حقیقت]] [[معارف قرآن]] را به‌طور کامل و جامع می‌دانند. پس اولاً [[امام]] باید وضع [[قوانین]] بنماید، ثانیاً ساختار [[اجرای قوانین]] را طراحی کند، ثالثاً قوانین را عادلانه [[اجرا]] کند، رابعاً در صورت [[اختلاف]] میان [[مردم]] داور باشد<ref>ر. ک: [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۲۰۳ ـ ۲۰۵.</ref>.


===== [[فطری بودن نیاز به امام]] =====
===== فطری بودن نیاز به امام =====
[[احساس نیاز به رهبری]] در نهاد هر [[انسان]] و [[فطرت]] او نهفته است. همچنان که این احساس نیاز در میان پاره‌ای از حیوانات نیز [[مشاهده]] می‌شود. البته [[نیاز انسان]] به رهبری و [[مدیریت]] بیش از حیوانات است؛ زیرا شعاع احتیاجات انسان بسی فراتر و گسترده‌تر از آنهاست، انسان علاوه بر نیازهای گسترده مادی، یک سلسله نیازهای [[روحی]] و [[معنوی]] دارد. چیزی که نیاز فطری و [[عقلی]] به رهبری را در انسان [[اثبات]] می‌کند این است: از روزی که [[تاریخ]] [[بشر]] آغاز شده و [[اجتماع]] [[انسان‌ها]] پدید آمده و در گوشه و کنار [[جهان]] جامعه‌های کوچک یا بزرگ، مترقی یا غیرمترقی تشکیل یافته، هرگز جامعه‌ای بدون [[زمامدار]] و [[سرپرست]] نتوانسته است کمترین زمانی به [[زندگی]] خود ادامه دهد. هر جا جامعۀ متشکلی بوده، زمامدار و [[سرپرستی]] از راه [[قهر]] و [[غلبه]] یا [[انتخاب]] داشته است، حتی در اجتماعات [[خانوادگی]] کوچک که بیش از چند عضو ندارد همین روش عملی است. اینجاست که انسان با فطرت [[خدادادی]] خود بدون تردید درمی‌یابد که هر [[جامعه]] نیازمند به سرپرست و زمامدار است<ref>آموزش دین، علامه سید محمد حسین طباطبائی، ص۱۵۰.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} درباره [[لزوم]] وجود [[رهبر]] در جامعه می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ}}<ref>"مردم ناچار به داشتن حاکمی هستند، خواه حاکمی دادگستر و نیکوکار و خواه حاکم ستمگر و بدکار"؛ نهج البلاغه، خطبه ۴۰. امام {{ع}} در این روایت لزوم عقلی به وجود رهبر در جامعه اشاره دارد تا جامعه دچار هرج و مرج و فروپاشی نشود.</ref>.  
احساس نیاز به رهبری در نهاد هر [[انسان]] و [[فطرت]] او نهفته است. همچنان که این احساس نیاز در میان پاره‌ای از حیوانات نیز مشاهده می‌شود. البته نیاز انسان به رهبری و [[مدیریت]] بیش از حیوانات است؛ زیرا شعاع احتیاجات انسان بسی فراتر و گسترده‌تر از آنهاست، انسان علاوه بر نیازهای گسترده مادی، یک سلسله نیازهای [[روحی]] و [[معنوی]] دارد. چیزی که نیاز فطری و [[عقلی]] به رهبری را در انسان [[اثبات]] می‌کند این است: از روزی که [[تاریخ]] [[بشر]] آغاز شده و [[اجتماع]] [[انسان‌ها]] پدید آمده و در گوشه و کنار [[جهان]] جامعه‌های کوچک یا بزرگ، مترقی یا غیرمترقی تشکیل یافته، هرگز جامعه‌ای بدون [[زمامدار]] و [[سرپرست]] نتوانسته است کمترین زمانی به [[زندگی]] خود ادامه دهد. هر جا جامعۀ متشکلی بوده، زمامدار و [[سرپرستی]] از راه [[قهر]] و [[غلبه]] یا [[انتخاب]] داشته است، حتی در اجتماعات [[خانوادگی]] کوچک که بیش از چند عضو ندارد همین روش عملی است. اینجاست که انسان با فطرت [[خدادادی]] خود بدون تردید درمی‌یابد که هر [[جامعه]] نیازمند به سرپرست و زمامدار است<ref>آموزش دین، علامه سید محمد حسین طباطبائی، ص۱۵۰.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} درباره [[لزوم]] وجود [[رهبر]] در جامعه می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ}}<ref>"مردم ناچار به داشتن حاکمی هستند، خواه حاکمی دادگستر و نیکوکار و خواه حاکم ستمگر و بدکار"؛ نهج البلاغه، خطبه ۴۰. امام {{ع}} در این روایت لزوم عقلی به وجود رهبر در جامعه اشاره دارد تا جامعه دچار هرج و مرج و فروپاشی نشود.</ref>.  


از آنجا که [[اسلام]] [[دین فطری]] و [[پاسخ‌گویی]] به نیازهای فطری و عقلی انسان است و از این جهت باید در مورد [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] که از مهمترین نیازهای فطری و [[زندگی اجتماعی]] اوست، یا با تعیین صریح [[امامان]] و یا با واگذاری صریح [[انتخاب]] آن به [[امت]]، [[تکلیف]] [[مسلمانان]] را مشخص کرده باشد و [[شیعه]] بنا به دلائل محکم و متقن [[عقلی]] و [[نقلی]] [[معتقد]] است [[خدا]] این [[امامان]] را تعیین کرده و توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} معرفی نموده است<ref>ر. ک: [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۹۱ ـ ۹۲.</ref>.
از آنجا که [[اسلام]] [[دین فطری]] و [[پاسخ‌گویی]] به نیازهای فطری و عقلی انسان است و از این جهت باید در مورد [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] که از مهمترین نیازهای فطری و [[زندگی اجتماعی]] اوست، یا با تعیین صریح [[امامان]] و یا با واگذاری صریح [[انتخاب]] آن به [[امت]]، [[تکلیف]] [[مسلمانان]] را مشخص کرده باشد و [[شیعه]] بنا به دلائل محکم و متقن [[عقلی]] و [[نقلی]] [[معتقد]] است [[خدا]] این [[امامان]] را تعیین کرده و توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} معرفی نموده است<ref>ر. ک: [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۹۱ ـ ۹۲.</ref>.
۱۱۳٬۱۶۰

ویرایش