پرش به محتوا

حق‌گریزی و حق‌ستیزی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'متخلیه' به 'متخیله'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حق‌گریزی و حق‌ستیزی | عنوان مدخل = حق‌گریزی و حق‌ستیزی | مداخل مرتبط = حق‌گریزی و حق‌ستیزی در قرآن | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== چرا و با چه انگیزه‌ای برخی با حق به ستیز بر می‌‌خیزند و اجازه نمی‌دهند تا [[عدالت]...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - 'متخلیه' به 'متخیله')
خط ۲۱: خط ۲۱:
از [[آموزه‌های قرآنی]] این معنا به دست می‌‌آید که [[انسان‌ها]] تا زمانی که دارای [[قلبی]] [[سلیم]] و سالم هستند، در همان مسیر فطرت گام بر می‌‌دارند و بر صراط مستقیم [[انسانیت]] به سوی حق و عدالت می‌‌روند؛ اما هنگامی که به علل و عواملی بر دل‌هایشان زنگار می‌‌نشیند و تیره و تار می‌‌شود یا پرده‌ای بر [[دل]] می‌‌افتد و یا کامل دریچه ادراکی و [[فهم]] و [[شناخت]] ایشان بسته و مهر می‌‌شود، آن گاه دیگر، در مسیر عدالت و حق نمی‌روند و در انسان‌های [[دین ستیز]]، حق و عدالت [[گریز]] بلکه حق و عدالت [[ستیز]] در می‌‌آیند.
از [[آموزه‌های قرآنی]] این معنا به دست می‌‌آید که [[انسان‌ها]] تا زمانی که دارای [[قلبی]] [[سلیم]] و سالم هستند، در همان مسیر فطرت گام بر می‌‌دارند و بر صراط مستقیم [[انسانیت]] به سوی حق و عدالت می‌‌روند؛ اما هنگامی که به علل و عواملی بر دل‌هایشان زنگار می‌‌نشیند و تیره و تار می‌‌شود یا پرده‌ای بر [[دل]] می‌‌افتد و یا کامل دریچه ادراکی و [[فهم]] و [[شناخت]] ایشان بسته و مهر می‌‌شود، آن گاه دیگر، در مسیر عدالت و حق نمی‌روند و در انسان‌های [[دین ستیز]]، حق و عدالت [[گریز]] بلکه حق و عدالت [[ستیز]] در می‌‌آیند.


در [[فرهنگ قرآنی]]، [[قلب]] مهم‌ترین ابزار [[شناختی]] و ادراکی بشر است که با کمک عوامل و ابزارهای [[شناختی]] چون [[حواس ظاهری]] و [[باطنی]] از چشم و گوش تا [[قوه خیال]] و تا [[قوه]] مصوره و متخلیه، [[جهان]] درون و بیرون از ذات را می‌‌شناسد و بر اساس بنیادهای [[فطری]] به سنجش و ارزیابی امور می‌‌پردازد و موقعیت خود را در جهان [[شناسایی]] و مسیر خود را بازیابی و مشخص می‌‌کند و در آن [[صراط مستقیم]] حرکت می‌‌کند.
در [[فرهنگ قرآنی]]، [[قلب]] مهم‌ترین ابزار [[شناختی]] و ادراکی بشر است که با کمک عوامل و ابزارهای [[شناختی]] چون [[حواس ظاهری]] و [[باطنی]] از چشم و گوش تا [[قوه خیال]] و تا [[قوه]] مصوره و متخیله، [[جهان]] درون و بیرون از ذات را می‌‌شناسد و بر اساس بنیادهای [[فطری]] به سنجش و ارزیابی امور می‌‌پردازد و موقعیت خود را در جهان [[شناسایی]] و مسیر خود را بازیابی و مشخص می‌‌کند و در آن [[صراط مستقیم]] حرکت می‌‌کند.
بنابراین، [[قلب]] مهم‌ترین جایگاه را در میان قوای [[انسانی]] در [[اختیار]] دارد،؛ چراکه بی‌هر گونه [[شناخت]] و تحلیل درست داده‌ها نمی‌توان، موقعیت خویش را شناسایی و ارزیابی کرد و جهت درست و مناسب را یافت. هر گونه اختلال و [[تغییر]] و تبدیلی در قلب به معنا و مفهوم، از دست رفتن مهم‌ترین ابزار انسانی در [[مسیر کمال]] یابی و کمال جویی است.
بنابراین، [[قلب]] مهم‌ترین جایگاه را در میان قوای [[انسانی]] در [[اختیار]] دارد،؛ چراکه بی‌هر گونه [[شناخت]] و تحلیل درست داده‌ها نمی‌توان، موقعیت خویش را شناسایی و ارزیابی کرد و جهت درست و مناسب را یافت. هر گونه اختلال و [[تغییر]] و تبدیلی در قلب به معنا و مفهوم، از دست رفتن مهم‌ترین ابزار انسانی در [[مسیر کمال]] یابی و کمال جویی است.
بر همین اساس است که [[خداوند]] در [[آموزه‌های قرآنی]] بر [[محافظت]] بر قلب و [[حفظ]] [[سلامت]] فطری و طبیعی آن تاکید می‌‌کند و از [[مردمان]] می‌‌خواهد تا با [[پرهیز]] از [[خواسته‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] و [[وسوسه‌های شیطانی]] از ابتلای قلب به [[بیماری‌ها]] و زنگارگرفتگی‌ها، پرده افتادگی و مهر شدگی‌ها محافظت کنند؛ چراکه قلب این [[آمادگی]] را دارا می‌‌باشد تا تاثیر [[الهامات]] تقوایی و یا فجوری به دو سمت متضاد خود حرکت کند و [[قدرت]] تحلیل خود را افزایش یا کاهش دهد. به این معنا که قلب می‌‌تواند در یک فرآیندی رشدی به چنان کمالی دست یابد که همه هستی از [[باطن]] و ظاهر و [[عالم شهادت]] و [[عالم غیب]] را [[مشاهده حضوری]] کند و یا آنکه در فرآیندی همه توان و قدرت شناختی و تحلیلی خود را از دست دهد و از [[درک]] [[حقایق]] ساده نیز [[ناتوان]] گردد.
بر همین اساس است که [[خداوند]] در [[آموزه‌های قرآنی]] بر [[محافظت]] بر قلب و [[حفظ]] [[سلامت]] فطری و طبیعی آن تاکید می‌‌کند و از [[مردمان]] می‌‌خواهد تا با [[پرهیز]] از [[خواسته‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] و [[وسوسه‌های شیطانی]] از ابتلای قلب به [[بیماری‌ها]] و زنگارگرفتگی‌ها، پرده افتادگی و مهر شدگی‌ها محافظت کنند؛ چراکه قلب این [[آمادگی]] را دارا می‌‌باشد تا تاثیر [[الهامات]] تقوایی و یا فجوری به دو سمت متضاد خود حرکت کند و [[قدرت]] تحلیل خود را افزایش یا کاهش دهد. به این معنا که قلب می‌‌تواند در یک فرآیندی رشدی به چنان کمالی دست یابد که همه هستی از [[باطن]] و ظاهر و [[عالم شهادت]] و [[عالم غیب]] را [[مشاهده حضوری]] کند و یا آنکه در فرآیندی همه توان و قدرت شناختی و تحلیلی خود را از دست دهد و از [[درک]] [[حقایق]] ساده نیز [[ناتوان]] گردد.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش