عصمت حضرت ابراهیم: تفاوت میان نسخهها
←آیات 62 و 63 سوره انبیاء
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
=== آیات 62 و 63 سوره انبیاء === | === آیات 62 و 63 سوره انبیاء === | ||
'''تبیین شبهه''' | |||
«ابراهیم{{ع}} پس از آنکه [[راهنماییها]] و ارشادات او در مورد [[ناتوانی]] [[بتها]] و عدم سزاواری آنها برای [[پرستش]]، در قومش مؤثر نیفتاد، برای [[مبارزه]] راه دیگری را پیش گرفت: در یک [[روز]] [[عید]]، که [[مردم]] برای انجام مراسمی خاص از [[شهر]] خارج شده بودند، به سراغ بتها رفته، با تبر همه آنها را از پای درآورد، و تنها [[بت]] بزرگ را سالم نگه داشته، تبر را بر دوش آن نهاد. | |||
وقتی مردم از [[مراسم]] عید بازگشتند، با ویرانی بتکده مواجه شدند. و از آنجا که تقریباً [[اطمینان]] داشتند کسی جز [[ابراهیم]] نمیتواند دست به چنین کاری زده باشد، به سراغ وی رفته، سؤال کردند: {{متن قرآن|قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.</ref> | |||
ابراهیم {{ع}} در پاسخ فرمود: {{متن قرآن|قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ}}<ref>«گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است؛ اگر سخن میگویند از خود آنان بپرسید!» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref> | |||
سؤال این است که اگر [[انبیا]] در همه [[عمر]]، از تمامی [[گناهان]] معصومند، چگونه ابراهیم{{ع}} برای [[دفاع از خود]] به [[دروغ]] [[متوسل]] شده، [[شکستن بتها]] را به غیر خود نسبت میدهد؟ | |||
'''پاسخ | '''پاسخ به شبهه''' | ||
این پاسخ نیز بر خلاف ظاهر [[آیه]] است؛ زیرا آنچه از {{متن قرآن|كَبِيرُهُمْ}} فهمیده میشود، همان بزرگ بتهاست، نه بزرگتر از [[بتها]]؛ {{متن قرآن|كَبِيرُهُمْ}} گفته شده، نه {{عربی|اکبر منهم}}. | [[مفسران]] و [[اندیشمندان اسلامی]]، در پاسخ به این [[شبهه]]، جوابهای گوناگونی را بیان کردهاند که به پارهای از آنها اشاره میکنیم: | ||
# عدهای گفتهاند<ref>ر.ک: مجمعالبیان، ج۷، ص۸۵.</ref> چون این جمله به شرط غیر محققی معلّق شده است، در نتیجه دروغ نمیباشد؛ یعنی، [[سخن]] ابراهیم{{ع}} این است که اگر این بتها [کاری از دستشان برمیآید و] [[قدرت]] بر [[سخن گفتن]] دارند [پس میتوانند یکدیگر را نیز از بین ببرند. و در نتیجه بت بزرگ این عمل را مرتکب شده است. مفهوم این جمله این است که "اگر بتها [[قادر]] بر سخنگویی نیستند، پس [[بت]] بزرگ این کار را نکرده است. روشن است که با این توضیح، هیچ دروغی از ابراهیم{{ع}} صادر نشده است؛ چنانکه در روایتی<ref>معانی الأخبار، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> از [[امام]] صادق{{ع}} به همین نکته اشاره میشود.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۹۳-۲۹۶.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۱۰-۲۱۳.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۰۶.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>. | |||
# پاسخ دیگری که به این اشکال داده شده، این است که معنای ظاهری جمله {{متن قرآن|بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ}} مراد [[حضرت]] نبوده است و حتّی [[بتپرستان]] نیز این معنا را از بیان او برداشت نکردهاند. بلکه بیانی است کنایی که برای ابطال معتقدات بتپرستان ایراد شده است. این شیوه [[سخن گفتن]]. نه تنها [[دروغ]] محسوب نمیشود، بلکه تأثیر آن در مخاطب، به مراتب از سخن صریح بیشتر است. منظور حضرت این است که کسی جز من نمیتواند این کار را کرده باشد. بتهای شما و حتّی بت بزرگتان، حقیرتر و [[پستتر]] از آنند که از عهده چنین عملی برآیند. بدین ترتیب، نه تنها دروغی از [[ابراهیم]] صادر نگشته، بلکه به ضعف و [[عجز]] [[بتها]] در سخنان او، تصریح شده است<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۲۴.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۰۶.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۱۰-۲۱۳.</ref> | |||
# پارهای از [[مفسرین]] که با نگاهی عمیقتر به مطلب نگریستهاند، برآنند که هر چند ظاهر جمله {{متن قرآن|بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ}} این است که ابراهیم{{ع}} خبر از شکننده بتها میدهد، ولی در واقع، چنین سخنی در محاورات عرفی، خبر محسوب نمیشود. بلکه همچنان که معمول است، گاه در [[مقام]] [[مناظره]]، مطلبی که مورد [[پذیرش]] طرف مقابل است، به صورت جمله خبری به خود او بازگردانده میشود، در حالی که برای طرفین، این نکته روشن است که گوینده، قصد [[اخبار]] نداشته، بر آن است که لازمه مبانی مورد پذیرش [[خصم]] را باز گوید. غرض از ایراد چنین سخنی این است که طرف مقابل مجبور شود برای [[تصدیق]] یا [[تکذیب]] خبر مذکور، از برخی مبانی و مواضع خود عقب نشیند. در این جریان هم، معنای سخن ابراهیم{{ع}} این میشود که: با توجه به اینکه از نظر شما، [[بتها]] دارای مقام [[الوهیت]] میباشند. ناچار باید [[بت]] بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد، چون دیگران [[توانایی]] نابودی [[خدایان]] را ندارند<ref>مجمعالبیان، ج۷، ص۸۵. </ref>. و یا اینکه: چون همه بتها شکسته شدهاند و تنها بت بزرگ سالم مانده است، ظاهر حال نشان میدهانه که باید بت بزرگ این کار را کرده باشد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۱۰-۲۱۳.</ref> | |||
# پاسخ دیگری که میتوان به این اشکال داد، این است که: دروغ گفتن نه تنها در همه جا [[حرام]] نیست، بلکه در مواردی حتی ممکن است [[واجب]] هم باشد. به عبارت دیگر، [[قبح]] و [[زشتی]] دروغ "ذاتی"، "همه جایی" و "همیشگی" نیست. بلکه زشتی دروغ و همچنین [[زیبایی]] [[راستگویی]]، تابع [[مفاسد]] و [[مصالح اجتماعی]] آن دو است. مثلاً اگر [[جان انسان]] مؤمنی به مخاطره افتد و [[نجات]] او به دروغی بسته باشد، آن دروغ نه تنها [[قبیح]] و حرام نیست، بلکه [[واجب]] و [[پسندیده]] است. بر دروغ ابراهیم{{ع}} مصلحتهای ضروری و لازمی مترتب بود که جز از آن طریق، حاصل نمیگشت: مصلحتهایی همچون: [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] [[مردم]] به [[شایسته]] نبودن [[بتها]] برای [[پرستش]]<ref>جزوه راه و راهنماشناسی، ص۶۵۲.</ref>. [[ائمه اطهار]] {{عم}} نیز در پاسخ برخی از افراد، همین جواب را ارائه میدادند. <ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۵. </ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۱۰-۲۱۳.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۹۳-۲۹۶.</ref>. | |||
# برخی نیز گفتهاند: منظور حضرت از {{متن قرآن|كَبِيرُهُمْ}} خود شخص او بوده؛ زیرا هر [[انسانی]] از [[بت]] بزرگتر است»<ref>محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۱، جزء ۲۲، ص۱۸۵.</ref>. این پاسخ بر خلاف ظاهر [[آیه]] است؛ زیرا آنچه از {{متن قرآن|كَبِيرُهُمْ}} فهمیده میشود، همان بزرگ بتهاست، نه بزرگتر از [[بتها]]؛ {{متن قرآن|كَبِيرُهُمْ}} گفته شده، نه {{عربی|اکبر منهم}}.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>. | |||
# مقام مناظره و جدل: حضرت با این شیوه بر مشی مخاطبان جواب میدهد و مخاطب بتپرست را در محذور جواب قرار میدهد که اگر بگویند: "بتها جواب نمیدهند" باید از مبانی بتپرستی دست بردارند و اگر بگوید بتها جواب میدهند، باید بروند و از بت بزرگ بپرسند.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۹۳-۲۹۶.</ref> | |||
# برخی احتمال دادهاند که جمله: {{متن قرآن|بَلْ فَعَلَهُ}} مطلق باشد، و اشاره به یک تحلیل منطقی، بنابر عقاید بت پرستان داشته باشد. و آن این که، به [[اعتقاد]] شما حادثهای که در بت [[خانه]] واقع شده نمیتواند بر اثر جنایتی از بیرون باشد؛ چراکه [[بتها]] بر همه چیز و همه کس [[حاکمیت]] دارند، و هرچه بوده از دورن خود بت خانه است، و از آنجا که بت بزرگ هم قدرتش بیشتر است و هم تبر بر گردن او قرار دارد -نوشتهاند: ابراهیم{{ع}} تبر را به گردن بت بزرگ گذاشت- و هم تنها بتی است که در آن میان سالم مانده؛ بنابراین قرائن نشان میدهد که [[شکستن بتها]] کار او است.»<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۰۶.</ref>. | |||
# [[الزام]] [[خصم]] و ابطال [[الوهیت]] بتها: این جمله، به دلیل ملزمسازی طرف مقابل، بر زبان حضرت ابراهیم {{ع}} جاری شده و هدفش آن بوده است که مهر بطلانی بر الوهیت بتها بزند. این روش ملزمسازی، در مناظرهها و گفتوگوها بسیار کاربرد دارد. با این توجیه، [[آیه]] این سان [[تفسیر]] میشود که حادثهای به وقوع پیوسته است؛ شکسته شدن همه بتها و باقی ماندن [[بت]] بزرگ. ظاهر، حکایت از آن دارد که این کار به دست بت بزرگ انجام شده باشد و این خود، زمینه را برای جمله {{متن قرآن|فَاسْأَلُوهُمْ}} آماده میسازد که از آن بتها در مورد فاعل این کار پرسیده شود. حال اگر آنها را یارای سخن گفتن باشد، در [[مقام]] [[پاسخگویی]] بر خواهند آمد. این [[حس]] [[حقیقتجویی]]، طرف مقابل را وادار میسازد به [[ناتوانی]] آن [[بتها]] اعتراف کند<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref>. این پاسخ مناسبترین پاسخهاست.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>. | |||
جمعبندی مطلب چنین است که [[حضرت]] در مقام [[مناظره]] و [[احتجاج]] بوده است و توجه و آگاهسازی مخاطبان این سان میسر بوده که بر پایه ظاهر حال سخن بگوید و شکسته شدن [[بتها]] را به [[بت]] بزرگ نسبت دهد؛ چون آن بت برخلاف دیگر بتها شکسته نشده بود. ظاهر حال، حاکی از آن بود که آن بت این کار را انجام داده باشد و همین، [[حس]] [[حقیقتجویی]] [[مردم]] را برانگیخت و زمینه را برای [[پاسخگویی]] به جمله {{متن قرآن|فَاسْأَلُوهُمْ}} فراهم ساخت. | |||
این [[تفسیر]]، [[برترین]] تفسیر در میان [[تفاسیر]] است. در نتیجه، دیگر تفاسیر مورد [[نقد]] قرار میگیرند یا با وجود تفسیر [[برتر]]، پذیرش آنها توجیه وجیهی نمییابد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>. | |||
این [[تفسیر]]، [[برترین]] تفسیر در میان [[تفاسیر]] است. در نتیجه، دیگر تفاسیر مورد نقد قرار میگیرند یا با وجود تفسیر [[برتر]]، پذیرش آنها توجیه وجیهی نمییابد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۱۳-۲۱۷.</ref>. | |||
=== آیات 76 الی 78 سوره انعام === | === آیات 76 الی 78 سوره انعام === |