نصب الهی امام در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←مفاهیم موجود در روایات دال بر نصب امام
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# در برخی از متون [[روایی]] [[عامه]] به [[وصایت]] [[امام علی]]{{ع}} تصریح شده؛ مانند: «خوارزمی در "[[مناقب]]" از [[سماک بن حرب]] از [[سعید بن جبیر]] روایت کرده: من از علت [[اختلاف]] [[عقیده]] [[مردم]] درباره علی بن ابی طالب از [[ابنعباس]] سؤال کردم. در پاسخ گفت: ای فرزند [[جبیر]]! از من [[پرسش]] میکنی درباره وصی رسول خدا{{صل}} و [[صاحب حوض کوثر]] او و [[صاحب پرچم]] [[توحید]] و لوای [[حمد]] او در [[روز]] باز پسین؟ [[سوگند]] به خدایی که [[جان]] [[عبدالله بن عباس]] در دست [[قدرت]] اوست؟ اگر اقیانوسهای [[دنیا]] مرکب شوند و تمام درختهای دنیا قلم گردند و تمام [[اهل]] عالم نویسنده شوند، از عهده شمارش [[فضائل]] و مناقب علی بن ابی طالب برنخواهند آمد»<ref>ینابیع المودة، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | # در برخی از متون [[روایی]] [[عامه]] به [[وصایت]] [[امام علی]]{{ع}} تصریح شده؛ مانند: «خوارزمی در "[[مناقب]]" از [[سماک بن حرب]] از [[سعید بن جبیر]] روایت کرده: من از علت [[اختلاف]] [[عقیده]] [[مردم]] درباره علی بن ابی طالب از [[ابنعباس]] سؤال کردم. در پاسخ گفت: ای فرزند [[جبیر]]! از من [[پرسش]] میکنی درباره وصی رسول خدا{{صل}} و [[صاحب حوض کوثر]] او و [[صاحب پرچم]] [[توحید]] و لوای [[حمد]] او در [[روز]] باز پسین؟ [[سوگند]] به خدایی که [[جان]] [[عبدالله بن عباس]] در دست [[قدرت]] اوست؟ اگر اقیانوسهای [[دنیا]] مرکب شوند و تمام درختهای دنیا قلم گردند و تمام [[اهل]] عالم نویسنده شوند، از عهده شمارش [[فضائل]] و مناقب علی بن ابی طالب برنخواهند آمد»<ref>ینابیع المودة، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | ||
# احادیث نبوی [[مهدویت]] که مشترک میان [[شیعه]] و [[سنی]] است و پیامبر{{صل}} از شخص مهدی نام میبرد و هرگز [[گزینش]] غیر [[الهی]] را در [[امامت]] [[مهدی موعود]] دخالت نمیدهد<ref>البدایة والنهایة، ج۳، ص۲۴۸؛ البدء و التاریخ، ج۲، ص۱۸۱؛ البلدان، ص۲۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۹۹؛ سبل الهدی، ج۱۰، ص۱۷۱.</ref>.<ref>[[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۲۱-۲۵.</ref> | # احادیث نبوی [[مهدویت]] که مشترک میان [[شیعه]] و [[سنی]] است و پیامبر{{صل}} از شخص مهدی نام میبرد و هرگز [[گزینش]] غیر [[الهی]] را در [[امامت]] [[مهدی موعود]] دخالت نمیدهد<ref>البدایة والنهایة، ج۳، ص۲۴۸؛ البدء و التاریخ، ج۲، ص۱۸۱؛ البلدان، ص۲۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۹۹؛ سبل الهدی، ج۱۰، ص۱۷۱.</ref>.<ref>[[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۲۱-۲۵.</ref> | ||
=== روایات دیگر === | |||
مسئلۀ [[انتصابی بودن مقام امامت]] در روایات از زوایای گوناگونی مورد توجه واقع شده است، برخی از این روایات عبارتاند از: | |||
در روایتی [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: «(آن حضرت [[انتخاب امام]] را دور از دسترس [[مردم]] ذکر نموده، میفرماید:) آیا مردم به [[ارزش]] مقام و [[جایگاه امامت]] در بین [[امت]] پی بردهاند و از آن [[شناخت]] دارند تا اختیاری در [[تعیین امام]] داشته باشند؟! بیتردید [[امامت]] از نظر قدر، جلیلتر و از نظر ارزش شأنی عظیمتر و از جهت جایگاه مکانی بلندتر و از حیث مرتبه جانبی منیعتر و از نگاه [[معنویت]] [[باطنی]] عمیقتر از آن دارد که [[عقل]] و اندیشۀ مردم بدان دسترسی یابند تا با [[اراده]] و [[درک]] خویش، امامی را به [[منصب امامت]] برسانند»<ref>{{متن حدیث|هَلْ تَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَيَجُوزُ فِيهَا اخْتِيَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ}}، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۷؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴٣٣؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٢١؛ اثبات الهداة، ج۱، ص۱۰۷.</ref>. این [[حدیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] در [[منابع کلامی]] [[امامیه]] نیز به گونهای گسترده انعکاس یافته و با آن به انتصابی بودن مقام امامت [[استدلال]] شده است<ref>کمال الدین، ج۲، ص۶٧۶؛ فیض کاشانی الشافی، ص۲۷۵؛ الفوائد البهیة، ج۲، ص۱۹۰؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۲۸.</ref>. | |||
# در این زمینه [[روایت]] [[معاویة بن عمار]] از [[امام صادق]]{{ع}} دارای صراحت است آنجا که [[امام]] میفرماید امامت [[عهد]] و وصیتی است که از ناحیۀ [[خدای تعالی]] برای شخص معین واگذار شده است و امام پیشین نمیتواند آن را از امام بعدی پنهان نماید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْهُودٌ لِرَجُلٍ مُسَمًّى لَيْسَ لِلْإِمَامِ أَنْ يَزْوِيَهَا عَمَّنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ}}؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴٧٢؛ الکافی، ج۱، ص۲۷۸.</ref>. | |||
# [[جابر جعفی]] در این باره گوید: به [[امام باقر]]{{ع}} گفتم: گروهی میگویند: [[خداوند]] [[امامت]] را در [[فرزندان امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} قرار داده است. [[امام]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند دروغ]] میگویند! آیا نشنیدهاند که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref>. پس آیا [[امامت]] را جز در [[فرزندان حسین]] قرار داده است؟ آنگاه در ادامه فرمود: ای جابر همانا [[ائمه]] کسانی هستند که [[پیامبر]]{{صل}} به (امامت) آنها خبر داده است. چنانکه آن حضرت فرمود: هنگامی که به [[سفر]] [[معراج]] رفتم؛ دیدم که نامهای آنها در ساق [[عرش]] با [[نور]] نوشته شده است و تعداد آنها [[دوازده]] نفرند...<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ قَالَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ يَقُولُ وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ فَهَلْ جَعَلَهَا إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ الْأَئِمَّةَ هُمُ الَّذِينَ نَصَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِالْإِمَامَةِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ اثْنَا عَشَرَ اسْماً مِنْهُمْ}}؛ کفایة الأثر، ص٢۴٧.</ref>. [[شیخ صدوق]] در [[معانی الاخبار]] و [[مجلسی]] در بحار از پیامبر{{صل}} نقل نمودهاند که آن حضرت فرمود: امام بدان جهت امام نامیده شده است که مقتدای [[مردم]] باشد و از جانب [[خدای متعال]] [[منصوب]] شده و فرمانبرداریش بر [[بندگان]]، [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث|سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ}}؛ معانی الاخبار، ص۶۴؛ بحار الانوار، ج٢۵، ص١٠۴.</ref>. | |||
# همچنین [[سعد بن عبدالله قمی]] گوید: همراه [[احمد بن اسحاق]] در [[سامرا]] به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدیم. خواستم از آن حضرت درباره مسائلی سؤال نمایم. آن حضرت به طفلی که در دامنش قرار داشت، اشاره نمود و فرمود: آنها را از [[نور]] دیدهام سؤال نما. من چندین سوال از مولایم [[حضرت حجت]] پرسیدم و از جمله گفتم: «مولای من! بفرمایید چه چیزی [[مردم]] را از [[انتخاب امام]] برای خود ممنوع ساخته است؟ فرمود: [[گزینش امام]] [[مصلح]] یا [[فاسد]]؟ گفتم امامی مصلح. فرمود: آیا امکان دارد منتخب اینان بر [[مفسد]] قرار گیرد؛ زیرا هیچکس از درون دیگری مطلع نیست که [[صالح]] است یا فاسد؟ گفتم آری ممکن است. فرمود: علت همین میباشد، آیا برایت علت دیگری بیاورم تا عقلت آن را بپذیرد؟ گفتم: آری. فرمود: بگو ببینم، [[پیامبران الهی]] که [[خداوند]] ایشان را برگزیده و بر آنان کتاب نازل ساخته و با [[وحی]] و [[عصمت]] تأییدشان فرموده است تا [[پیشوایان]] [[امتها]] باشند، چگونه افرادی هستند؟ آیا افرادی همچون [[موسی]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} که خود پیشوایان [[امت]] هستند با وفور [[عقل]] و [[کمال علمی]] که دارند آیا ممکن است [[منافق]] را به جای [[مؤمن]] [[انتخاب]] کنند؟ گفتم: نه ممکن نیست. فرمود: این [[موسی]] [[کلیم الله]] است که با تمام [[عقل]]، [[علم]] و [[نزول وحی]] بر او از اعیان [[قوم]] خود و بزرگان سپاهش برای [[میقات]] پروردگارش، هفتاد مرد را برگزید به گونهای که هیچ تردیدی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] اینان نداشت، اما موسی{{ع}} [[منافقان]] را برگزید»<ref>{{متن حدیث|فَأَخْبِرْنِي يَا مَوْلَايَ، عَنِ الْعِلَّةِ الَّتِي تَمْنَعُ الْقَوْمَ مِنِ اخْتِيَارِ إِمَامٍ لِأَنْفُسِهِمْ. قَالَ: مُصْلِحٍ، أَوْ مُفْسِدٍ؟ قُلْتُ: مُصْلِحٍ. قَالَ: هَلْ يَجُوزُ أَنْ تَقَعَ خِيَرَتُهُمْ عَلَى الْفَسَادِ بَعْدَ أَنْ لَا يَعْلَمَ أَحَدٌ مَا يَخْطُرُ بِبَالِ غَيْرِهِ مِنْ صَلَاحٍ أَوْ فَسَادٍ؟ قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: فَهِيَ الْعِلَّةُ أُورِدُهَا لَكَ بِبُرْهَانٍ يَنْقَادُ لَهُ عَقْلُكَ: أَخْبِرْنِي عَنِ الرُّسُلِ الَّذِينَ اصْطَفَاهُمُ اللَّهُ (تَعَالَى)، وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِمْ عِلْمَهُ، وَ أَيَّدَهُمْ بِالْوَحْيِ وَ الْعِصْمَةِ، إِذْ هُمْ أَعْلَامُ الْأُمَمِ، وَ أَهْدَى إِلَى الِاخْتِيَارِ مِنْهُمْ، مِثْلَ مُوسَى وَ عِيسَى{{عم}}، هَلْ يَجُوزُ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِمَا، وَ كَمَالِ عِلْمِهِمَا، إِذَا هُمَا بِالاخْتِيَارِ أَنْ تَقَعَ خِيَرَتُهُمَا عَلَى الْمُنَافِقِ، وَ هُمَا يَظُنَّانِ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ؟ قُلْتُ: لَا. قَالَ{{ع}}: فَهَذَا مُوسَى كَلِيمُ اللَّهِ، مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِ، وَ كَمَالِ عِلْمِهِ، اخْتَارَ مِنْ أَعْيَانِ قَوْمِهِ وَ وُجُوهِ عَسْكَرِهِ لِمِيقَاتِ رَبِّهِ سَبْعِينَ رَجُلًا، مِمَّنْ لَمْ يَشُكَّ فِي إِيمَانِهِمْ وَ إِخْلَاصِهِمْ، فَوَقَعَتْ خِيَرَتُهُ عَلَى الْمُنَافِقِينَ}}، دلائل الامامه طبری، ص۲۷۹؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۴؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۶٨؛ عوالم العلوم، ج۱۷، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص۷۳.</ref> | |||
== مفاهیم موجود در [[روایات]] دال بر [[نصب امام]] == | == مفاهیم موجود در [[روایات]] دال بر [[نصب امام]] == |