غیب در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکانپذیر') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در مقابل اینها؛ جمعی دیگر به دلایلی چون استعمال لفظ "غیب" به عنوان نعت [[حقیقی]] برای امور غایب از نظر توسط [[منکران]] ماوراء [[طبیعت]] یا کاربردهای گوناگون [[غیب]] در [[قرآن]] و یا تفاوت ماهوی غیب بودن [[خدا]] و [[خلق]]، معنای لغوی و اصطلاحی آن را متفاوت دانستهاند. به طور مثال [[آیت اللّه]] محمد باقر ملکی میانجی غیب را لفظ مشترک دانسته و استعمال آن در مورد خدا را به معنای موجود غیر قابل [[درک]] و [[تصور]] برای [[عقل]] و [[وهم]] میداند که در عین خفاء، [[ظهور]] تام دارد. در حالی که غیب [[خواندن]] غیر او را به معنای شیء مخفی از [[علم]]، عقل و [[حس]] میانگارد، خواه از طریق اسباب عادی و [[سنن]] جاری در باب [[تعالیم]] متعارف، بتوان به آن دست یافت یا منحصر در [[تعلیم الهی]] باشد<ref>[[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]] ص۲۷ الی ۲۹ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | در مقابل اینها؛ جمعی دیگر به دلایلی چون استعمال لفظ "غیب" به عنوان نعت [[حقیقی]] برای امور غایب از نظر توسط [[منکران]] ماوراء [[طبیعت]] یا کاربردهای گوناگون [[غیب]] در [[قرآن]] و یا تفاوت ماهوی غیب بودن [[خدا]] و [[خلق]]، معنای لغوی و اصطلاحی آن را متفاوت دانستهاند. به طور مثال [[آیت اللّه]] محمد باقر ملکی میانجی غیب را لفظ مشترک دانسته و استعمال آن در مورد خدا را به معنای موجود غیر قابل [[درک]] و [[تصور]] برای [[عقل]] و [[وهم]] میداند که در عین خفاء، [[ظهور]] تام دارد. در حالی که غیب [[خواندن]] غیر او را به معنای شیء مخفی از [[علم]]، عقل و [[حس]] میانگارد، خواه از طریق اسباب عادی و [[سنن]] جاری در باب [[تعالیم]] متعارف، بتوان به آن دست یافت یا منحصر در [[تعلیم الهی]] باشد<ref>[[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]] ص۲۷ الی ۲۹ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
[[انسان]] عادی و طبیعی - خواسته یا ناخواسته - در سه حجاب محصور است که عبارتاند از: | [[انسان]] عادی و طبیعی - خواسته یا ناخواسته - در سه حجاب محصور است که عبارتاند از: | ||
# '''حجاب [[حس]]''': براساس حجاب حس، انسان تنها [[قادر]] به [[درک]] اموری است که با یکی از حواس پنجگانه قابل [[احساس]] باشد. از این رو تنها، اموری در حیطۀ حواس انسان قرار میگیرد که محسوس و مادی باشد، لذا انسان بهخاطر همین حجاب قادر نیست مرز ماده را در نوردیده و به عالم مجردات پای نهد. | # '''حجاب [[حس]]''': براساس حجاب حس، انسان تنها [[قادر]] به [[درک]] اموری است که با یکی از حواس پنجگانه قابل [[احساس]] باشد. از این رو تنها، اموری در حیطۀ حواس انسان قرار میگیرد که محسوس و مادی باشد، لذا انسان بهخاطر همین حجاب قادر نیست مرز ماده را در نوردیده و به عالم مجردات پای نهد. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== جمعبندی == | == جمعبندی == | ||
غیب - به معنای عام خود - آن چیزی است که [[حس ظاهری]] یا [[حس باطنی|باطنی]] [[انسانی]] توانایی [[درک]] آن را نداشته باشد و «[[اطلاع یافتن از غیب]]» با بهرهگیری از شیوههای عادی و اسباب طبیعی (مثل: خبردادن از [[خسوف و کسوف]] و امثال ذلک) یا شیوههای غیرعادی و اسباب پنهان از نظر عموم (مثل: خبردادن از امری پنهان از راه [[جادوگری]] و [[ارتباط با جن]] و امثال ذلک) هرچند به معنای لغوی و عرفی «[[علم به غیب]]» شمرده میشود؛ زیرا [[شناخت]] به امری [[غائب]] از حس عموم انسانهاست، اما این [[آگاهی]]، در اصطلاح [[قرآن]] و [[حدیث]] «علم به غیب» نامیده نمیشود. این دسته از [[شناختها]] و [[آگاهیها]] - چه به صورت مجاز یا غیر مجاز در [[قوانین ادیان]] - برای همگان امکانپذیر است و در سایۀ [[آموزش]] یا ریاضتهای خاص محقق میگردند و قطعاً دلیلی بر [[اتصال به خدای متعال]] یا [[عوالم غیبی]] آگاهِ از این امور نیست، بلکه تنها میتواند دلیل [[نبوغ]] و تخصص در یک امر و یا اموری باشد<ref>[[محمد تقی جعفری|جعفری، محمد تقی]]، [http://tahoor.com/fa/Article/View/400433 قرآن نماد حیات معقول، ص۱۶۶-۱۷۱]؛ [[محمد حسن نادم]]؛ علم غیب از نگاه عقل و وحی، صفحه ۷۵؛ [[محمد تقی شاکر]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۱۹</ref>. | غیب - به معنای عام خود - آن چیزی است که [[حس ظاهری]] یا [[حس باطنی|باطنی]] [[انسانی]] توانایی [[درک]] آن را نداشته باشد و «[[اطلاع یافتن از غیب]]» با بهرهگیری از شیوههای عادی و اسباب طبیعی (مثل: خبردادن از [[خسوف و کسوف]] و امثال ذلک) یا شیوههای غیرعادی و اسباب پنهان از نظر عموم (مثل: خبردادن از امری پنهان از راه [[جادوگری]] و [[ارتباط با جن]] و امثال ذلک) هرچند به معنای لغوی و عرفی «[[علم به غیب]]» شمرده میشود؛ زیرا [[شناخت]] به امری [[غائب]] از حس عموم انسانهاست، اما این [[آگاهی]]، در اصطلاح [[قرآن]] و [[حدیث]] «علم به غیب» نامیده نمیشود. این دسته از [[شناختها]] و [[آگاهیها]] - چه به صورت مجاز یا غیر مجاز در [[قوانین ادیان]] - برای همگان امکانپذیر است و در سایۀ [[آموزش]] یا ریاضتهای خاص محقق میگردند و قطعاً دلیلی بر [[اتصال به خدای متعال]] یا [[عوالم غیبی]] آگاهِ از این امور نیست، بلکه تنها میتواند دلیل [[نبوغ]] و تخصص در یک امر و یا اموری باشد<ref>[[محمد تقی جعفری|جعفری، محمد تقی]]، [http://tahoor.com/fa/Article/View/400433 قرآن نماد حیات معقول، ص۱۶۶-۱۷۱]؛ [[محمد حسن نادم]]؛ علم غیب از نگاه عقل و وحی، صفحه ۷۵؛ [[محمد تقی شاکر]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۱۹</ref>. | ||
==[[غیب]] در اصطلاح [[کتاب و سنت]]== | |||
[[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]]{{عم}} هر چند در معنای اصلی واژه غیب تغییری ندادهاند، آن را در مواردی گوناگون به کار گرفتهاند<ref>برخی از این امور قابل بازگشت به یکدیگرند؛ اما برای برجستهسازی بیشتر، آنها را جدا ساختهایم.</ref> که برخی از آنها را با محور قرار دادن [[سخنان امام علی]]{{ع}} از نظر میگذرانیم: | |||
===[[حقایق]] دستنایافتنی=== | |||
برخی پدیدههای [[غیبی]]، هیچگاه از پشت پرده برون نمیافتند و نه تنها [[حس]] و [[تجربه]]، بلکه [[عقل]] و [[کشف و شهود]] نیز از راهیابی به قلمرو آنها [[ناتوان]] است. در این جا است که به [[حق]] باید گفت: | |||
زسر غیب کس [[آگاه]] نیست قصه مخوان کدام [[محرم]] [[دل]] ره در این [[حرم]] دارد<ref>دیوان حافظ، ص۲۲۱.</ref> | |||
ذات و [[حقیقت]] [[خداوند]] از اینگونه غیبهای دستنایافتنی است که [[فرزانگان]] [[جهان]] درباره آن نمیاندیشند و میدانند که آن را نتیجهای نیست. از این رو، [[امام علی]]{{ع}} با اینکه در [[شناخت]] و [[معرفت]] چنان [[توانمند]] است که اگر پردهها کنار روند، ذرهای بر یقینش افزوده نخواهد شد<ref>{{عربی|لَوْ كُشِفَ لِيَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً}}. (ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۱۷، و ر.ک: بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۳۵)</ref>، بر [[ناتوانی]] [[آدمی]] از شناخت کنه [[ذات خداوند]] تأکید میورزد و میفرماید: | |||
کسانی در [[علم]] [[دین]] استوارند که اعتراف به [[نادانی]] بینیازشان کرده است تا نااندیشیده پا در میان گذارند و [[فهم]] آن چه را در پس پردههای غیب [[نهان]] است، آسان انگارند.... پس بدین بس کن! بزرگی [[خدای سبحان]] را با [[میزان]] [[خرد]] خود مسنج، تا از تباهشدگان مباشی. او [[توانایی]] است که اگر [[وهم]] ما چون تیر پران شود تا خود را به سر حد [[قدرت]] او رساند و [[اندیشه]] مبرا از [[وسوسه]] بکوشد تا سمند فکرت به ژرفای غیب ملکوتش براند و [[دلها]] خود را در راه شناخت صفات او سرگشته و شیدا گرداند و باریکاندیشی خرد خواهد تا به صفات او نرسیده، ذات وی را داند، دست قدرت بازش گرداند؛ چه، خواهد پردههای تاریک [[غیب]] را [[درد]]، و راه به ساحت خدای [[بیعیب]] برد<ref>نهجالبلاغه، خطبه،۹۱، ص۷۵. همچنین ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۳۵: {{متن حدیث|حَالَ دُونَ غَيْبِهِ الْمَكْنُونِ حُجُبٌ مِنَ الْغُيُوبِ}}.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۳۹.</ref> | |||
===امور فراتر از [[تجربه]] [[حسی]]=== | |||
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] آغازین [[سوره بقره]]، [[ایمان به غیب]] را از صفات برجسته [[پرهیزگاران]] میشمارد که مصداق روشن آن، [[ایمان]] به وجود [[خداوند متعال]] است<ref>ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱، ص۴۶.</ref>؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در پاسخ به این [[پرسش]] که «آیا پروردگارت را دیدهای؟» فرمود: «من کسی که خدای نادیده را بپرستم». سپس فرمود: «[[چشمها]] با [[مشاهده]] ظاهری او را نبینند، بلکه ایمان به غیب، پیمانی [[قلبی]] است»<ref>بحارالانوار، ج۴، ص۵۳.</ref>. | |||
افزون بر وجود [[حق تعالی]]، بسیاری دیگر از [[حقایق]] [[جهان هستی]] با [[ابزار حسی]] [[بشر]] به چنگ نمیآیند. از اینرو، [[کتاب و سنت]]، آنها را از [[امور غیبی]] به شمار آوردهاند؛ چنانکه [[امام سجاد]]{{ع}} [[وحی]] را از مصادیق غیب برمیشمارد و [[فرشتگان]] را موجوداتی میداند که این [[حقیقت]] نادیدنی را به [[پیامبران]] میرسانند<ref>{{متن حدیث|وَ حُمَّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ}}. (الصحیفه السجادیه، دعای سوم، ص۲۸)</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۳۹.</ref> | |||
===پدیدههای [[اخروی]]=== | |||
[[آگاهی]] از [[زمان]] فرارسیدن [[قیامت]]، در [[انحصار]] [[خداوند]] است و از غیبهایی است که هیچگاه برای [[آدمیان]] آشکار نخواهد گشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref>. پدیدههای دیگر اخروی نیز هر چند به خودی خود، [[غیبی]] و نهانیاند، در پرتو [[تعالیم پیامبران]] تا اندازهای از پس پرده غیب به در آمدهاند و تصویری - هر چند ناقص - از آنها فراهم گشته است. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: | |||
هر چیز از [[دنیا]]، شنیدن آن بزرگتر از دیدن آن است؛ و هر چیز از [[آخرت]]، دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است. پس [اکنون که دیدن نتوانید] به شنیدن بسنده کنید و از آنچه در غیب [[نهان]] است، خبری به دست آورید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۴۰.</ref> | |||
===[[راز]] نهانی=== | |||
[[اسرار]] ناگفته [[آدمی]] یکی دیگر از امور نهانی است که قرآن کریم واژه غیب را درباره آنها به کار میگیرد؛ چنانکه در [[سوره توبه]] میفرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«آیا نمیدانند که خداوند راز آنها و سخنان زیرگوشی آنان را میداند و اینکه خداوند بسیار داننده نهانهاست؟!» سوره توبه، آیه ۷۸.</ref>. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز - که [[مفسر]] [[راستین]] [[قرآن]] است - با پای فشردن بر اینکه [[خداوند]] از اندیشههای نهفته در [[دل]] [[آگاهی]] دارد<ref>ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه ۹۱، ص۸۳ و خطبه ۱۹۲، ص۲۱۰؛ ابن جمعه، عبد علی، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۴۶۹.</ref>، میفرماید: «[[علم]] او درون پردههای [[غیب]] را شکافت و بر عقیدههای نهفته و رازهای پنهان احاطه یافت»<ref>نهج البلاغه، خطبه ١٠٨، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۴۰.</ref> | |||
===رویدادهای گذشته و [[آینده]]=== | |||
آنچه در گذشته روی داده است، یا در آینده روی میدهد، هرچند در [[زمان]] خود به چنگ [[حس]] و [[تجربه]] میافتد، برای کسانی که در زمانی دیگر [[زندگی]] میکنند، از [[امور غیبی]] به شمار میرود<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۱، ص۲۸۸.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیدرسآموزی در مکتبخانههای بشری، «مسئلهآموز صد مدرس» بود و به [[تعلیم الهی]]، از سرگذشت راستین [[پیامبران پیشین]] خبر میداد. از اینرو، [[قرآن کریم]]، آنگاه که داستان [[پیامبران]] گذشته را برای [[رسول خدا]]{{صل}} بازمیگوید، تعبیرهایی از این دست با آن همراه میسازد: {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>. | |||
[[امام علی]]{{ع}} نیز در خطبهای که در آن [[اوضاع نابسامان]] [[کوفه]] را پیش میگوید و از [[تسلط]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] خبر میدهد، بر این آگاهی [[خدادادی]]، نام علم غیب مینهد و میفرماید: | |||
اگر آنچه میدانم - و غیب آن بر شما پوشیده است - میدانستید، به بیابانها بیرون میشدید و بر کردههای خویش میگریستید. به سر و سینه میزدید و مالهای خود را بینگهبان وامیگذاشتید و کسی را بر آن نمیگماشتید.... به [[خدا]]، به زودی مردی از ثقیف بر شما چیره شود، سبکسر، گردنکش و [[ستمگر]]، که مالتان را ببرد و پوستتان را بدرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۶، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۴۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:6337381.jpg|22px]] [[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|'''کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان''']] | # [[پرونده:6337381.jpg|22px]] [[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|'''کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان''']] | ||
# [[پرونده:1368101.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |