پرش به محتوا

عدالت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۲: خط ۹۲:
این [[سیره]] عادلانه علی{{ع}} بود که به اندازه یک درهم به بچه خردسال خود از [[اموال عمومی]] کمک نمی‌کرد و خواست همسر خویش را رد می‌کرد. قرنفل هم به معنای گل میخک می‌آید و هم چوب درختی که در «[[هند]]» بوده است <ref>فرهنگ معین، ج۲، ص۲۶۶۷؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> که از آن گردن بندی به نام «سخاب» می‌ساختند<ref>لسان العرب، ج۶، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۷۰۶ - ۷۰۷.</ref>
این [[سیره]] عادلانه علی{{ع}} بود که به اندازه یک درهم به بچه خردسال خود از [[اموال عمومی]] کمک نمی‌کرد و خواست همسر خویش را رد می‌کرد. قرنفل هم به معنای گل میخک می‌آید و هم چوب درختی که در «[[هند]]» بوده است <ref>فرهنگ معین، ج۲، ص۲۶۶۷؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> که از آن گردن بندی به نام «سخاب» می‌ساختند<ref>لسان العرب، ج۶، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۷۰۶ - ۷۰۷.</ref>


=== [[داماد علی]]{{ع}} [[عبدالله بن جعفر]]===
=== داماد علی{{ع}} [[عبدالله بن جعفر]]===
پس از [[فرزندان]]، معمولاً دامادها بیشترین [[انتظار]] کمک را دارند و امکان [[سوء]] استفاده از طریق آنها وجود دارد. داماد علی{{ع}}، عبدالله بن جعفر شوهر [[زینب]]{{س}} بود. وی [[انسانی]] [[بزرگوار]]، [[مشاور]] و کاتب حضرت بود که شرح حال او نگاشته شد. فشار [[زندگی]] باعث شد که روزی به حضرت گفت: ای امیرمؤمنان! دستور دهید به من کمکی کنند یا نفقه‌ای بدهند. به [[خدا]] [[سوگند]] نزد من چیزی نیست جز این که برخی از حیوانات پرواری خود را بفروشم! حضرت به وی پاسخ داد: نه به [[خدا]] [[سوگند]]! برای تو چیزی نمی‌یابم جز این که به عمویت دستور دهی که بدزدد آن گاه به تو بدهد<ref>{{متن حدیث|لَا وَ اللَّهِ مَا أَجِدُ لَكَ شَيْئاً إِلَّا أَنْ تَأْمُرَ عَمَّكَ أَنْ يَسْرِقَ فَيُعْطِيَكَ}}؛ الغارات، ص۴۳؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۰۰.</ref>.
پس از [[فرزندان]]، معمولاً دامادها بیشترین [[انتظار]] کمک را دارند و امکان [[سوء]] استفاده از طریق آنها وجود دارد. داماد علی{{ع}}، عبدالله بن جعفر شوهر [[زینب]]{{س}} بود. وی [[انسانی]] [[بزرگوار]]، [[مشاور]] و کاتب حضرت بود که شرح حال او نگاشته شد. فشار [[زندگی]] باعث شد که روزی به حضرت گفت: ای امیرمؤمنان! دستور دهید به من کمکی کنند یا نفقه‌ای بدهند. به [[خدا]] [[سوگند]] نزد من چیزی نیست جز این که برخی از حیوانات پرواری خود را بفروشم! حضرت به وی پاسخ داد: نه به [[خدا]] [[سوگند]]! برای تو چیزی نمی‌یابم جز این که به عمویت دستور دهی که بدزدد آن گاه به تو بدهد<ref>{{متن حدیث|لَا وَ اللَّهِ مَا أَجِدُ لَكَ شَيْئاً إِلَّا أَنْ تَأْمُرَ عَمَّكَ أَنْ يَسْرِقَ فَيُعْطِيَكَ}}؛ الغارات، ص۴۳؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۰۰.</ref>.


۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش