پرش به محتوا

شایسته‌سالاری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شایسته‌سالاری| عنوان مدخل  = شایسته‌سالاری| مداخل مرتبط = [[شایسته‌سالاری در قرآن]] - [[شایسته‌سالاری در فقه سیاسی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره علوی]]| پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط = شایسته‌سالاری
| عنوان مدخل  = شایسته‌سالاری
| مداخل مرتبط = [[شایسته‌سالاری در قرآن]] - [[شایسته‌سالاری در فقه سیاسی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره علوی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==شایسته‌سالاری در انتخاب کارگزاران==
==شایسته‌سالاری در انتخاب کارگزاران==
خط ۵۸: خط ۵۳:
امروزه در تئوری‌های مدیریت نیز مسأله «اخلاق» در مدیریت به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است، به عنوان مثال در مقاله اخلاق در مدیریت به نکات زیر اشاره شده است: «اما مسأله مهم‌تر این است که من نگران مسأله [[رهبری]] شرکت هستم. آیا ما واقعاً می‌توانیم از کارکنان شرکت [[انتظار]] داشته باشیم که از [[دل]] و [[جان]] برای شرکتی کار کنند که [[رئیس]] آن به [[همسر]] خود [[دروغ]] می‌گوید و به او [[خیانت]] می‌کند؟ این امر موجب [[تضعیف]] [[روحیه]] کارکنان شرکت هم می‌شود. هیچکس [[دوست]] ندارد برای کسی که نمی‌توان به او [[احترام]] گذاشت کار کند».
امروزه در تئوری‌های مدیریت نیز مسأله «اخلاق» در مدیریت به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است، به عنوان مثال در مقاله اخلاق در مدیریت به نکات زیر اشاره شده است: «اما مسأله مهم‌تر این است که من نگران مسأله [[رهبری]] شرکت هستم. آیا ما واقعاً می‌توانیم از کارکنان شرکت [[انتظار]] داشته باشیم که از [[دل]] و [[جان]] برای شرکتی کار کنند که [[رئیس]] آن به [[همسر]] خود [[دروغ]] می‌گوید و به او [[خیانت]] می‌کند؟ این امر موجب [[تضعیف]] [[روحیه]] کارکنان شرکت هم می‌شود. هیچکس [[دوست]] ندارد برای کسی که نمی‌توان به او [[احترام]] گذاشت کار کند».


شرکت‌های آمریکایی از همه کارکنان خود خواسته‌اند تا به عنوان یکی از شرایط [[استخدام]]، زیر یک سری [[اصول اخلاقی]] را امضاء کنند که براساس آن موظفند حتی از بروز [[رفتار]] نامناسب یا هر آنچه که با [[منافع]] شرکت در تضاد است [[پرهیز]] نمایند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
شرکت‌های آمریکایی از همه کارکنان خود خواسته‌اند تا به عنوان یکی از شرایط [[استخدام]]، زیر یک سری [[اصول اخلاقی]] را امضاء کنند که براساس آن موظفند حتی از بروز [[رفتار]] نامناسب یا هر آنچه که با [[منافع]] شرکت در تضاد است [[پرهیز]] نمایند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>


==ملاک‌های [[شایسته‌سالاری]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}==
==ملاک‌های [[شایسته‌سالاری]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}==
طبیعی است که [[شناخت]] این اصول و اجرای آنها در [[کلام امام علی]]{{ع}} به عنوان معیار [[حاکمیت]] شایسته‌سالاری در [[جامعه]] بسیار ضروری است؛ لذا در این مقاله اجمالاً با توجه به نامه‌های حضرت به [[کارگزاران]]، مهمترین ویژگی‌های یک فرد شایسته برای [[مدیریت]] را بیان می‌کنیم. اجرای این اصول در جامعه، در [[سایه]] [[اعتقاد]] به مبانی [[اسلامی]] و یک [[سیستم]] انتصابات بر مبنای [[ارزش‌های اسلامی]] و کنترل بر اجرای آنها امکان‌پذیر خواهد بود. اما مهمترین ویژگی‌های معیار [[انتصاب]] افراد عبارتند از<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>:
طبیعی است که [[شناخت]] این اصول و اجرای آنها در [[کلام امام علی]]{{ع}} به عنوان معیار [[حاکمیت]] شایسته‌سالاری در [[جامعه]] بسیار ضروری است؛ لذا در این مقاله اجمالاً با توجه به نامه‌های حضرت به [[کارگزاران]]، مهمترین ویژگی‌های یک فرد شایسته برای [[مدیریت]] را بیان می‌کنیم. اجرای این اصول در جامعه، در [[سایه]] [[اعتقاد]] به مبانی [[اسلامی]] و یک [[سیستم]] انتصابات بر مبنای [[ارزش‌های اسلامی]] و کنترل بر اجرای آنها امکان‌پذیر خواهد بود. اما مهمترین ویژگی‌های معیار [[انتصاب]] افراد عبارتند از<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>:
=== [[اعتقاد به خدا]] و تقید به اجرای [[فرمان]] او===
=== [[اعتقاد به خدا]] و تقید به اجرای [[فرمان]] او===
{{متن حدیث|وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِي كِتَابِهِ}} اصل شاخص و فراگیر در انتصابات اجرای [[فرامین الهی]] است. این اصل در حوزه بیان [[تئوری‌ها]] و نظریه‌ها در ارائه خط‌مشی‌ها، چه به صورت جزئی و چه به صورت کلی، مطرح است.
{{متن حدیث|وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِي كِتَابِهِ}} اصل شاخص و فراگیر در انتصابات اجرای [[فرامین الهی]] است. این اصل در حوزه بیان [[تئوری‌ها]] و نظریه‌ها در ارائه خط‌مشی‌ها، چه به صورت جزئی و چه به صورت کلی، مطرح است.


هرجا که [[خدا]] و [[پیامبر]] حکمی داده باشند، چه در حوزه عمل و چه در حوزه [[علم]] و نظر باید [[تبعیت]] شود. [[قرآن کریم]] در این رابطه در [[سوره قلم]] [[آیه]] ۴۸ می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ}}<ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>. خداوند به [[سرنوشت]] و [[هدایت مردم]] بسیار حساس است و برای هدایت مردم دستورالعمل مشخص و کاملی در قالب «[[قرآن]]» ارسال کرده است طبیعی است [[تفسیر قرآن]] توسط [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[فقها]] در [[زمان غیبت]] انجام می‌گیرد که بایدها و نبایدهای مدیریت را مشخص می‌کند. [[مدیر]] در [[تفکر]] اسلامی با محور [[وحی]] و [[عقل]] اصول و شیوه‌های مدیریت را دریافته و بر مبنای آن عمل می‌کند.
هرجا که [[خدا]] و [[پیامبر]] حکمی داده باشند، چه در حوزه عمل و چه در حوزه [[علم]] و نظر باید [[تبعیت]] شود. [[قرآن کریم]] در این رابطه در [[سوره قلم]] [[آیه]] ۴۸ می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ}}<ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>. خداوند به [[سرنوشت]] و [[هدایت مردم]] بسیار حساس است و برای هدایت مردم دستورالعمل مشخص و کاملی در قالب «[[قرآن]]» ارسال کرده است طبیعی است [[تفسیر قرآن]] توسط [[پیامبر اکرم]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[فقها]] در [[زمان غیبت]] انجام می‌گیرد که بایدها و نبایدهای مدیریت را مشخص می‌کند. [[مدیر]] در [[تفکر]] اسلامی با محور [[وحی]] و [[عقل]] اصول و شیوه‌های مدیریت را دریافته و بر مبنای آن عمل می‌کند.
[[ایمان به خداوند]] [[کریم]] در [[ذهن]] و [[رفتار]] [[مدیر]] اثر مستقیم دارد و نتایج آن دوری از [[خودمحوری]] [[منافع]] فردی و گروهی خواهد شد و [[روحیه]] [[خودکنترلی]]، [[ایثار]]، مشارکت، [[فداکاری]] در عملکرد مدیر تجلی خواهد یافت. این [[اعتقاد]] در طول [[خدمت]] مدیر از نوع رفتار و حرکات او مشخص می‌شود و مبنای [[انتخاب]] خواهد شد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
[[ایمان به خداوند]] [[کریم]] در [[ذهن]] و [[رفتار]] [[مدیر]] اثر مستقیم دارد و نتایج آن دوری از [[خودمحوری]] [[منافع]] فردی و گروهی خواهد شد و [[روحیه]] [[خودکنترلی]]، [[ایثار]]، مشارکت، [[فداکاری]] در عملکرد مدیر تجلی خواهد یافت. این [[اعتقاد]] در طول [[خدمت]] مدیر از نوع رفتار و حرکات او مشخص می‌شود و مبنای [[انتخاب]] خواهد شد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
===[[مردم‌دار]] و [[مردم‌دوست]] باشد===
===[[مردم‌دار]] و [[مردم‌دوست]] باشد===
{{متن حدیث|أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ}}؛ «دلت از [[رحمت]] و [[محبت]] و [[لطف]] به [[مردم]] لبریز کن». مردم در [[نظام]] [[مدیریت اسلامی]] جایگاه خاصی دارند و اصولاً [[مدیریت]] بایستی در خدمت [[رشد]] و [[سعادت]] و [[تعالی انسان]] باشد، مردم زمینه فعالیت و [[مقبولیت]] مدیر را در [[سیستم]] فراهم می‌کنند. مدیر در برخورد با [[نیروی انسانی]] زیرمجموعه خود بایستی به [[عدالت]] و [[مهربانی]] رفتار کند، مدیر به نظرات دیگران بایستی [[احترام]] بگذارد، اصل [[مشورت]] را مهم تلقی کند، [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: «آن کسی که با بزرگان مشورت کند، از [[عقل]] و [[خرد]] آنان بهره می‌گیرد».
{{متن حدیث|أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ}}؛ «دلت از [[رحمت]] و [[محبت]] و [[لطف]] به [[مردم]] لبریز کن». مردم در [[نظام]] [[مدیریت اسلامی]] جایگاه خاصی دارند و اصولاً [[مدیریت]] بایستی در خدمت [[رشد]] و [[سعادت]] و [[تعالی انسان]] باشد، مردم زمینه فعالیت و [[مقبولیت]] مدیر را در [[سیستم]] فراهم می‌کنند. مدیر در برخورد با [[نیروی انسانی]] زیرمجموعه خود بایستی به [[عدالت]] و [[مهربانی]] رفتار کند، مدیر به نظرات دیگران بایستی [[احترام]] بگذارد، اصل [[مشورت]] را مهم تلقی کند، [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: «آن کسی که با بزرگان مشورت کند، از [[عقل]] و [[خرد]] آنان بهره می‌گیرد».
خط ۷۴: خط ۶۹:
به نیازهای شخصی آنها رسیدگی کند، در مقابل آنها به خاطر [[خدا]] [[تواضع]] کند، [[اجازه]] بدهد مردم به [[راحتی]] مطالب خودشان را بیان کنند، زمینه [[انتقادپذیری]] را در خود تقویت کند و نسبت به مردم [[حسن ظن]] داشته باشد. حضرت تأکید می‌کند: «بایستی کاری کند که حسن ظن خود را نسبت به [[توده]] مردم فراهم آورد. نسبت به [[مردم]] بایستی [[روحیه]] [[خیرخواهی]] و پاکدلی داشته باشد و با [[صبر]] و [[اخلاص]] [[درشتی]] مردم را [[تحمل]] کند و در جهت [[رشد]] آنها گام بردارد».
به نیازهای شخصی آنها رسیدگی کند، در مقابل آنها به خاطر [[خدا]] [[تواضع]] کند، [[اجازه]] بدهد مردم به [[راحتی]] مطالب خودشان را بیان کنند، زمینه [[انتقادپذیری]] را در خود تقویت کند و نسبت به مردم [[حسن ظن]] داشته باشد. حضرت تأکید می‌کند: «بایستی کاری کند که حسن ظن خود را نسبت به [[توده]] مردم فراهم آورد. نسبت به [[مردم]] بایستی [[روحیه]] [[خیرخواهی]] و پاکدلی داشته باشد و با [[صبر]] و [[اخلاص]] [[درشتی]] مردم را [[تحمل]] کند و در جهت [[رشد]] آنها گام بردارد».


بحث [[مردم‌سالاری دینی]] بحث جدی و اصولی و اساسی در [[مدیریت اسلامی]] است، اصولاً رابطه [[مدیر]] با مردم، چه کارکنان و چه ارباب [[رجوع]]، بر محور [[عشق]] و علاقه دو [[طرفه]] است، یعنی یک تعامل در حد عالی، از سویی مردم به مدیر عشق می‌ورزند و با تمام وجود به لحاظ [[شایستگی]] او را پذیرفته و [[اطاعت]] و [[تکریم]] می‌کنند. از سوی دیگر مدیر به لحاظ عشق به مردم، عاشقانه در جهت [[حل مشکلات]] آنها تلاش و [[کوشش]] می‌کند، این نوع ارتباط از نوع ارتباط کاملاً [[روحی]] و [[معنوی]] است که [[مدیریت]] را تا حد عالی [[رهبری]] ارتقاء می‌دهد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
بحث [[مردم‌سالاری دینی]] بحث جدی و اصولی و اساسی در [[مدیریت اسلامی]] است، اصولاً رابطه [[مدیر]] با مردم، چه کارکنان و چه ارباب [[رجوع]]، بر محور [[عشق]] و علاقه دو [[طرفه]] است، یعنی یک تعامل در حد عالی، از سویی مردم به مدیر عشق می‌ورزند و با تمام وجود به لحاظ [[شایستگی]] او را پذیرفته و [[اطاعت]] و [[تکریم]] می‌کنند. از سوی دیگر مدیر به لحاظ عشق به مردم، عاشقانه در جهت [[حل مشکلات]] آنها تلاش و [[کوشش]] می‌کند، این نوع ارتباط از نوع ارتباط کاملاً [[روحی]] و [[معنوی]] است که [[مدیریت]] را تا حد عالی [[رهبری]] ارتقاء می‌دهد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
=== سابقه درخشان داشتن===
=== سابقه درخشان داشتن===
حسن سابقه مدیر و خوشنام و موفق بودن دلگرمی و [[اعتماد]] مافوق را فراهم می‌کند و زمینه پذیرش و [[مقبولیت]] در [[سیستم]] را فراهم می‌کند و از سوی دیگر باعث می‌شود عموم مردم به [[سازمان]] و مدیر سازمان نگاه خوش‌بینانه داشته باشند. بررسی سوابق و دیدگاه‌ها و عملکرد فرد و ارزشیابی آن امروزه از مهمترین مراحل مدیریت [[نیروی انسانی]] تلقی می‌شود. [[حضرت علی]]{{ع}} در این رابطه می‌فرماید: «بدترین [[وزیران]] تو آنانند که پیش از تو [[وزیر]] [[اشرار]] بوده‌اند».
حسن سابقه مدیر و خوشنام و موفق بودن دلگرمی و [[اعتماد]] مافوق را فراهم می‌کند و زمینه پذیرش و [[مقبولیت]] در [[سیستم]] را فراهم می‌کند و از سوی دیگر باعث می‌شود عموم مردم به [[سازمان]] و مدیر سازمان نگاه خوش‌بینانه داشته باشند. بررسی سوابق و دیدگاه‌ها و عملکرد فرد و ارزشیابی آن امروزه از مهمترین مراحل مدیریت [[نیروی انسانی]] تلقی می‌شود. [[حضرت علی]]{{ع}} در این رابطه می‌فرماید: «بدترین [[وزیران]] تو آنانند که پیش از تو [[وزیر]] [[اشرار]] بوده‌اند».
خط ۸۲: خط ۷۷:
در این رابطه حضرت می‌فرمایند: «کارگزارانت را از میان خانواده‌های [[صالح]] و [[پیشگامان در اسلام]] برگزین». [[خانواده]] از نظر [[وراثت]] و محیطی که برای فرد فراهم می‌کند در نوع [[تربیت]]، [[روحیات]] و مراتب [[انسانیت]] فرد تأثیر بسزایی دارد. ریشه هر فرد را [[خانواده]] تشکیل می‌دهد، [[خانواده]] خوب زمینه اشتهار به [[نیکی]] و خوبی نزد [[مردم]] را فراهم می‌کند و زمینه [[اعتماد]] را فراهم می‌کند. در همین رابطه [[حضرت علی]]{{ع}} داشتن سابقه [[خدمت]] [[صادقانه]] را ملاکی در [[شایسته‌سالاری]] می‌دانند و می‌فرماید: «پس آنان ([[مدیران]]) را از طریق سابقه خدمتی که برای [[صالحان]] پیش از تو کرده بودند بیازمای». به هر حال مدیری که قرار است [[مسئولیت]] یک [[سازمان]] را در تمام ابعاد بپذیرد لازم است که [[توانایی]] و [[تعهد]] خود را در میدانی آزموده باشد، این [[آزمون]] موفق زمینه اعتماد سازمان را فراهم می‌کند. امروز در [[دنیا]] تأکید بر [[تجربه]] موفق یک اصل است که در این رابطه در [[مدیریت]] [[امام علی]]{{ع}} به طور خاص مورد تأکید و توجه قرار گرفته است.
در این رابطه حضرت می‌فرمایند: «کارگزارانت را از میان خانواده‌های [[صالح]] و [[پیشگامان در اسلام]] برگزین». [[خانواده]] از نظر [[وراثت]] و محیطی که برای فرد فراهم می‌کند در نوع [[تربیت]]، [[روحیات]] و مراتب [[انسانیت]] فرد تأثیر بسزایی دارد. ریشه هر فرد را [[خانواده]] تشکیل می‌دهد، [[خانواده]] خوب زمینه اشتهار به [[نیکی]] و خوبی نزد [[مردم]] را فراهم می‌کند و زمینه [[اعتماد]] را فراهم می‌کند. در همین رابطه [[حضرت علی]]{{ع}} داشتن سابقه [[خدمت]] [[صادقانه]] را ملاکی در [[شایسته‌سالاری]] می‌دانند و می‌فرماید: «پس آنان ([[مدیران]]) را از طریق سابقه خدمتی که برای [[صالحان]] پیش از تو کرده بودند بیازمای». به هر حال مدیری که قرار است [[مسئولیت]] یک [[سازمان]] را در تمام ابعاد بپذیرد لازم است که [[توانایی]] و [[تعهد]] خود را در میدانی آزموده باشد، این [[آزمون]] موفق زمینه اعتماد سازمان را فراهم می‌کند. امروز در [[دنیا]] تأکید بر [[تجربه]] موفق یک اصل است که در این رابطه در [[مدیریت]] [[امام علی]]{{ع}} به طور خاص مورد تأکید و توجه قرار گرفته است.


حضرت می‌فرماید: «همانا [[شایسته‌ترین]] فردی که تو باید نسبت به او خوش‌گمان باشی، کسی است که از آزمون تو سرفراز بیرون آمده باشد». و این مفهوم در سابقه فرد خود را نشان می‌دهد؛ لذا حسن سابقه یا سابقه درخشان تعهد و عملکردی از ویژگی‌هایی است که در [[انتصاب]] بایستی رعایت گردد و براساس قاعده [[نظام]] شایسته‌سالاری بایستی افراد مجرب با عملکرد موفق نسبت به دیگر افراد برای مسئولیت بیشتر مورد توجه قرار گیرند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
حضرت می‌فرماید: «همانا [[شایسته‌ترین]] فردی که تو باید نسبت به او خوش‌گمان باشی، کسی است که از آزمون تو سرفراز بیرون آمده باشد». و این مفهوم در سابقه فرد خود را نشان می‌دهد؛ لذا حسن سابقه یا سابقه درخشان تعهد و عملکردی از ویژگی‌هایی است که در [[انتصاب]] بایستی رعایت گردد و براساس قاعده [[نظام]] شایسته‌سالاری بایستی افراد مجرب با عملکرد موفق نسبت به دیگر افراد برای مسئولیت بیشتر مورد توجه قرار گیرند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>


=== [[دانایی]] و توانایی===
=== [[دانایی]] و توانایی===
خط ۸۹: خط ۸۴:
[[علم]] یعنی [[تخصص]] و [[مهارت]] فنی در هر کار، داشتن توانایی شامل [[توانایی جسمی]] و [[روحی]] است. کسی که متصدی بخش مهمی از سازمان، یعنی مدیریت، می‌گردد باید معلومات و توانایی از عهده حل معضلات و پی
[[علم]] یعنی [[تخصص]] و [[مهارت]] فنی در هر کار، داشتن توانایی شامل [[توانایی جسمی]] و [[روحی]] است. کسی که متصدی بخش مهمی از سازمان، یعنی مدیریت، می‌گردد باید معلومات و توانایی از عهده حل معضلات و پی
چیدگی‌های آن برآمدن و پشتکاری که به [[یاری]] آن امور متعدد را تمشیت دهد، داشته باشد.
چیدگی‌های آن برآمدن و پشتکاری که به [[یاری]] آن امور متعدد را تمشیت دهد، داشته باشد.
این دو مفهوم، یعنی «[[دانایی]] و [[توانایی]]» در کنار هم مطرح هستند، اگر فرد صرفاً به [[علم]] مجهز باشد ولی توانایی بکارگیری آن را نداشته باشد یا توانایی داشته باشد ولی به اصول منطقی و [[عقلانی]] که در علم مطرح است آشنایی نداشته باشد نمی‌تواند یک [[مدیر]] اثربخش باشد، اثربخشی و [[رشد]] و [[موفقیت]] [[سازمان]] در پایه [[انتخاب]] افرادی با [[دانش]] و توانایی کافی است که با توجه به سوابق و توانایی افراد قابل سنجش و اندازه‌گیری است.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
این دو مفهوم، یعنی «[[دانایی]] و [[توانایی]]» در کنار هم مطرح هستند، اگر فرد صرفاً به [[علم]] مجهز باشد ولی توانایی بکارگیری آن را نداشته باشد یا توانایی داشته باشد ولی به اصول منطقی و [[عقلانی]] که در علم مطرح است آشنایی نداشته باشد نمی‌تواند یک [[مدیر]] اثربخش باشد، اثربخشی و [[رشد]] و [[موفقیت]] [[سازمان]] در پایه [[انتخاب]] افرادی با [[دانش]] و توانایی کافی است که با توجه به سوابق و توانایی افراد قابل سنجش و اندازه‌گیری است.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>


=== [[دوراندیشی]] و [[آشنایی به زمان]]===
=== [[دوراندیشی]] و [[آشنایی به زمان]]===
خط ۹۸: خط ۹۳:
اصولاً [[اسلام]] با طرح [[جاودانه]] بودن [[آخرت]]، ارتباط تنگاتنگ [[دنیا]] و آخرت و [[مهدویت]] و ظهور [[مصلح]] در [[عالم هستی]]، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] دائم [[رفتار]]، [[انسان]] را [[دعوت]] به ساختن [[آینده]] و [[امید به آینده]] می‌کند. طبیعی است ساختن آینده و حرکت به سوی [[افق اعلی]] در دنیا و آخرت نیاز به [[برنامه‌ریزی]]، دوراندیشی و [[تدبیر]] دارد.
اصولاً [[اسلام]] با طرح [[جاودانه]] بودن [[آخرت]]، ارتباط تنگاتنگ [[دنیا]] و آخرت و [[مهدویت]] و ظهور [[مصلح]] در [[عالم هستی]]، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] دائم [[رفتار]]، [[انسان]] را [[دعوت]] به ساختن [[آینده]] و [[امید به آینده]] می‌کند. طبیعی است ساختن آینده و حرکت به سوی [[افق اعلی]] در دنیا و آخرت نیاز به [[برنامه‌ریزی]]، دوراندیشی و [[تدبیر]] دارد.


اصولاً [[منتظر واقعی]] در [[فرهنگ اسلامی]] یعنی کسی که در پی ساختن [[جامعه اسلامی]] و آماده کردن آن برای مصلح [[واقعی]] است. این [[سازندگی]] سازندگی فردی و [[اجتماعی]] را در بر می‌گیرد؛ لذا دوراندیشی و [[زمان‌شناسی]] دو عنصر مهم هستند که [[مدیر]] را در راستای [[پیش‌بینی]] افقی روشن و حرکت به سمت آن [[یاری]] می‌کنند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
اصولاً [[منتظر واقعی]] در [[فرهنگ اسلامی]] یعنی کسی که در پی ساختن [[جامعه اسلامی]] و آماده کردن آن برای مصلح [[واقعی]] است. این [[سازندگی]] سازندگی فردی و [[اجتماعی]] را در بر می‌گیرد؛ لذا دوراندیشی و [[زمان‌شناسی]] دو عنصر مهم هستند که [[مدیر]] را در راستای [[پیش‌بینی]] افقی روشن و حرکت به سمت آن [[یاری]] می‌کنند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
===[[برهان]] و [[تصمیم‌گیری]]===
===[[برهان]] و [[تصمیم‌گیری]]===
مدیر در رأس [[هرم]] [[سازمان]] نقش پیشرو، تصمیم‌گیرنده و هماهنگ‌کننده سازمان را برعهده دارد و برحسب موقعیت اجرایی خود و مسئولیتی که برعهده دارد، مرکز ثقل [[اندیشه‌ها]]، طرح‌ها و پیشنهادهاست. در [[حقیقت]] مدیر آخرین [[مرجع]] برای تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی و اتخاذ تصمیم برای عمل است. به همین جهت تصمیم‌گیری [[مدیریت]] در سازمان بسیار مهم است. [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مالک اشتر]] سفارش می‌کند در تصمیم‌گیری به نکات زیر توجه کند:
مدیر در رأس [[هرم]] [[سازمان]] نقش پیشرو، تصمیم‌گیرنده و هماهنگ‌کننده سازمان را برعهده دارد و برحسب موقعیت اجرایی خود و مسئولیتی که برعهده دارد، مرکز ثقل [[اندیشه‌ها]]، طرح‌ها و پیشنهادهاست. در [[حقیقت]] مدیر آخرین [[مرجع]] برای تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی و اتخاذ تصمیم برای عمل است. به همین جهت تصمیم‌گیری [[مدیریت]] در سازمان بسیار مهم است. [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مالک اشتر]] سفارش می‌کند در تصمیم‌گیری به نکات زیر توجه کند:


تصمیم‌گیری را براساس [[برهان]] و [[استدلال]] انجام دهد و نظر [[اهل]] فن را گرفته و پس از نظرخواهی قاطعانه تصمیم‌گیری نماید. حضرت می‌فرماید: «پس از تشخیص [[حکم]]، قاطعترین باش». [[قرآن کریم]] می‌فرماید: «پس از [[مشورت]] با دیگران، تصمیم بگیر و بر [[خدا]] [[توکل]] نما». به هر حال مدیر برای [[بسیج]] مجموعه امکانات [[انسانی]] و مادی در چهارچوب [[قوانین]] مدون جهت تحقق اهداف سازمان بایستی با [[درایت]] و [[سعه صدر]] و [[دوراندیشی]] و برهان تصمیم‌گیری کند. چنانکه این یک [[توانایی]] درونی است که بایستی در مدیر وجود داشته باشد و در [[سایه]] [[تجربه]] پرورش یافته باشد و لازمه بروز این [[استعداد]] در افراد ایجاد فضا و زمینه برای [[آزمون]] است.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
تصمیم‌گیری را براساس [[برهان]] و [[استدلال]] انجام دهد و نظر [[اهل]] فن را گرفته و پس از نظرخواهی قاطعانه تصمیم‌گیری نماید. حضرت می‌فرماید: «پس از تشخیص [[حکم]]، قاطعترین باش». [[قرآن کریم]] می‌فرماید: «پس از [[مشورت]] با دیگران، تصمیم بگیر و بر [[خدا]] [[توکل]] نما». به هر حال مدیر برای [[بسیج]] مجموعه امکانات [[انسانی]] و مادی در چهارچوب [[قوانین]] مدون جهت تحقق اهداف سازمان بایستی با [[درایت]] و [[سعه صدر]] و [[دوراندیشی]] و برهان تصمیم‌گیری کند. چنانکه این یک [[توانایی]] درونی است که بایستی در مدیر وجود داشته باشد و در [[سایه]] [[تجربه]] پرورش یافته باشد و لازمه بروز این [[استعداد]] در افراد ایجاد فضا و زمینه برای [[آزمون]] است.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
=== [[ساده‌زیستی]]===
=== [[ساده‌زیستی]]===
تأثیری که [[مردم]] از مدیریت و حتی وابستگان مدیر می‌گیرند بسیار شدید است. اگر مدیر و وابستگان او به لحاظ امکانات و موقعیتی که در [[اختیار]] دارند، یک قدم به سمت [[دنیاطلبی]] بردارند، [[جامعه]] ده‌ها قدم به طرف [[دنیا]] خواهد رفت و آن وقت سازمان و جامعه از نظر [[معنوی]] به شدت آسیب می‌بیند. [[امام علی]]{{ع}} به [[مدیران]] توصیه می‌کند با [[صادقان]] و [[عارفان]] بپیوندند. حضرت [[کارگزاران]] خود مانند [[شریح قاضی]] و [[عثمان بن حنیف]] را به لحاظ [[تجمل‌گرایی]] و مصرف‌های متنوع مورد [[انتقاد]] قرار داد.
تأثیری که [[مردم]] از مدیریت و حتی وابستگان مدیر می‌گیرند بسیار شدید است. اگر مدیر و وابستگان او به لحاظ امکانات و موقعیتی که در [[اختیار]] دارند، یک قدم به سمت [[دنیاطلبی]] بردارند، [[جامعه]] ده‌ها قدم به طرف [[دنیا]] خواهد رفت و آن وقت سازمان و جامعه از نظر [[معنوی]] به شدت آسیب می‌بیند. [[امام علی]]{{ع}} به [[مدیران]] توصیه می‌کند با [[صادقان]] و [[عارفان]] بپیوندند. حضرت [[کارگزاران]] خود مانند [[شریح قاضی]] و [[عثمان بن حنیف]] را به لحاظ [[تجمل‌گرایی]] و مصرف‌های متنوع مورد [[انتقاد]] قرار داد.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۳:
مدیر با ساده‌زیستی غمخوار و [[فریادرس]] [[فقرا]] خواهد بود. او مردم را [[درک]] خواهد کرد و در جهت [[حل مشکلات]] آنها [[فداکاری]] و [[ایثار]] می‌کند، [[مدیر]] بایستی بداند که [[رفاه]] زیاد و [[تجمل‌گرایی]] زمینه [[انحراف]] و [[تباهی]] او را فراهم می‌کند و زمینه [[بی‌اعتمادی مردم]] و کارکنان را فراهم می‌سازد. البته این را نباید از نظر دور داشت که رفاه در حد [[ضرورت]] لازم است، اما مدیر وقتی امکانات بیشتر از ضرورت داشت، برای خودش ضرورت‌هایی را می‌تراشد و توجیهاتی می‌آورد.
مدیر با ساده‌زیستی غمخوار و [[فریادرس]] [[فقرا]] خواهد بود. او مردم را [[درک]] خواهد کرد و در جهت [[حل مشکلات]] آنها [[فداکاری]] و [[ایثار]] می‌کند، [[مدیر]] بایستی بداند که [[رفاه]] زیاد و [[تجمل‌گرایی]] زمینه [[انحراف]] و [[تباهی]] او را فراهم می‌کند و زمینه [[بی‌اعتمادی مردم]] و کارکنان را فراهم می‌سازد. البته این را نباید از نظر دور داشت که رفاه در حد [[ضرورت]] لازم است، اما مدیر وقتی امکانات بیشتر از ضرورت داشت، برای خودش ضرورت‌هایی را می‌تراشد و توجیهاتی می‌آورد.


[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} می‌فرماید: «در [[زندگی]] معیشتی نگاهتان به فقراء و زیردستان باشد تا ضرورت‌ها درست تشخیص داده شده و خیالاتی برخورد نشود، اما در مسایل [[معنوی]] به [[اولیاء الله]] نگاه کنید تا شما را [[غرور]] نگیرد». [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمایند: «[[مسئول]] [[مردم]] باید خودش را با پایین‌ترین سطح مردم همتراز کند». البته [[زهد]] به [[فقر]] و [[غنی]] نیست، [[زاهد]] کسی است که فقدان یا به دست آوردن [[دنیا]]، تلاطم در وجودش ایجاد نمی‌کند. [[وابستگی به دنیا]] ندارد و دنیا را بجا [[مصرف]] می‌کند. به هر حال مدیر باید در زندگی و کار [[سازمان]] به [[فکر]] [[منافع شخصی]] نباشد و با زهد خود به [[توسعه]] و [[رشد]] سازمان فکر کند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} می‌فرماید: «در [[زندگی]] معیشتی نگاهتان به فقراء و زیردستان باشد تا ضرورت‌ها درست تشخیص داده شده و خیالاتی برخورد نشود، اما در مسایل [[معنوی]] به [[اولیاء الله]] نگاه کنید تا شما را [[غرور]] نگیرد». [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمایند: «[[مسئول]] [[مردم]] باید خودش را با پایین‌ترین سطح مردم همتراز کند». البته [[زهد]] به [[فقر]] و [[غنی]] نیست، [[زاهد]] کسی است که فقدان یا به دست آوردن [[دنیا]]، تلاطم در وجودش ایجاد نمی‌کند. [[وابستگی به دنیا]] ندارد و دنیا را بجا [[مصرف]] می‌کند. به هر حال مدیر باید در زندگی و کار [[سازمان]] به [[فکر]] [[منافع شخصی]] نباشد و با زهد خود به [[توسعه]] و [[رشد]] سازمان فکر کند.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>


=== [[تحمل]] برخورد و [[تحمل دیگران]] را داشتن===
=== [[تحمل]] برخورد و [[تحمل دیگران]] را داشتن===
خط ۱۱۵: خط ۱۱۰:
از سوی دیگر مدیر باید روحیه انتقادپذیری داشته باشد، اشکال کار خود را در آینه [[افکار]] دیگران ببیند و به انتقاد منتقدان با دیده [[انصاف]] بنگرد و سخنان آنان را به گوش [[هوش]] بشنود. خلاصه اینکه در روش [[مدیر]] بایستی نوعی [[آزادی]] و [[دموکراسی]] وجود داشته باشد تا فضای تعامل و [[ابتکار]] فراهم شود.
از سوی دیگر مدیر باید روحیه انتقادپذیری داشته باشد، اشکال کار خود را در آینه [[افکار]] دیگران ببیند و به انتقاد منتقدان با دیده [[انصاف]] بنگرد و سخنان آنان را به گوش [[هوش]] بشنود. خلاصه اینکه در روش [[مدیر]] بایستی نوعی [[آزادی]] و [[دموکراسی]] وجود داشته باشد تا فضای تعامل و [[ابتکار]] فراهم شود.


آنچه در اینجا مهم است این است که این معیارها با بررسی سوابق افراد و اجرای آزمون‌های خاص قابل سنجش و ارزیابی هستند و از نکات مهم دیگر اینکه [[حضرت علی]]{{ع}} خود به این اصول عامل بود. وجود این صفات در [[مدیران]] آنها را به نوعی خود کنترلی می‌رساند که نهایتاً موجب [[رشد]] و [[توسعه]] [[سازمان]] خواهد شد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
آنچه در اینجا مهم است این است که این معیارها با بررسی سوابق افراد و اجرای آزمون‌های خاص قابل سنجش و ارزیابی هستند و از نکات مهم دیگر اینکه [[حضرت علی]]{{ع}} خود به این اصول عامل بود. وجود این صفات در [[مدیران]] آنها را به نوعی خود کنترلی می‌رساند که نهایتاً موجب [[رشد]] و [[توسعه]] [[سازمان]] خواهد شد.<ref>[[لطف‌الله فروزنده|فروزنده، لطف‌الله]]، [[شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین (مقاله)|مقاله «شایسته‌سالاری از دیدگاه امیرالمؤمنین»]].</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش