جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۴
، ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
اشکالی نیز به این صورت مطرح شده که [[اصل دین]] موافق [[صلح]] است؛ نه [[تشریع]] [[جنگ]] و [[جهاد]]، ولی آنچه که [[فطرت]] [[سلیم]] به وضوح آن را [[درک]] میکند، حسن [[دفع تجاوز]] است و چون [[دین اسلام]] [[دینی]] جامع و خاتم بوده و بر اساس [[فطرت انسانی]] میباشد از اینرو نمیتواند نسبت به این امر مهم بیتفاوت باشد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۸.</ref>. البته گویا مستشرقان در مقابل [[رفتاری]] که در میان ابناء [[مسیحیت]] و دولتهایشان رخ داده و در [[تاریخ]] نیز ثبت شده، خود را به [[فراموشی]] زدهاند؛ جنگهایی که [[میزان]] [[خشونت]] آن بسیار فراتر از تلفاتی است که در [[جنگهای اسلامی]] مطرح بوده است؛ مانند بیگناهانی که در جنگهای مذهبی بین پروتستانها و کاتولیکها کشته شدند<ref>شرح نامه (شرح اجمالی نامه حضرت آیتالله العظمی خامنهای به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی)، ص۶۰-۶۱.</ref> و یا جنگهایی که در دوره مدرن به راه انداختند و میلیونها [[انسان]] را با [[سلاحهای کشتار جمعی]] و غیر آن نابود کرده و بسیاری را گرفتار امراض جسمی و [[روحی]] کردند<ref>شرح نامه (شرح اجمالی نامه حضرت آیتالله العظمی خامنهای به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی)، ص۶۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]] ص ۴۲۲.</ref> | اشکالی نیز به این صورت مطرح شده که [[اصل دین]] موافق [[صلح]] است؛ نه [[تشریع]] [[جنگ]] و [[جهاد]]، ولی آنچه که [[فطرت]] [[سلیم]] به وضوح آن را [[درک]] میکند، حسن [[دفع تجاوز]] است و چون [[دین اسلام]] [[دینی]] جامع و خاتم بوده و بر اساس [[فطرت انسانی]] میباشد از اینرو نمیتواند نسبت به این امر مهم بیتفاوت باشد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۸.</ref>. البته گویا مستشرقان در مقابل [[رفتاری]] که در میان ابناء [[مسیحیت]] و دولتهایشان رخ داده و در [[تاریخ]] نیز ثبت شده، خود را به [[فراموشی]] زدهاند؛ جنگهایی که [[میزان]] [[خشونت]] آن بسیار فراتر از تلفاتی است که در [[جنگهای اسلامی]] مطرح بوده است؛ مانند بیگناهانی که در جنگهای مذهبی بین پروتستانها و کاتولیکها کشته شدند<ref>شرح نامه (شرح اجمالی نامه حضرت آیتالله العظمی خامنهای به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی)، ص۶۰-۶۱.</ref> و یا جنگهایی که در دوره مدرن به راه انداختند و میلیونها [[انسان]] را با [[سلاحهای کشتار جمعی]] و غیر آن نابود کرده و بسیاری را گرفتار امراض جسمی و [[روحی]] کردند<ref>شرح نامه (شرح اجمالی نامه حضرت آیتالله العظمی خامنهای به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی)، ص۶۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]] ص ۴۲۲.</ref> | ||
==[[نظام سیاسی]]؛ [[جهاد]]، [[جنگ]] و [[صلح]]== | |||
[[اسلام]] [[دینی]] [[اجتماعی]] و برخوردار از [[مسئولیتهای اجتماعی]] است؛ لذا در متن [[دستورات]] آن «جهاد» قرار گرفته و جزء یکی از [[فروع]] آن بهشمار رفته است. | |||
عدهای [[حکم جهاد]] در اسلام را [[تحقیر]] کرده و میگویند: [[مسیحیت]] این [[افتخار]] را دارد که هیچ اسمی از جنگ در آن نیست، اما ما میگوییم اسلام این افتخار را دارد که [[قانون]] «جهاد» دارد. مسیحیت اگر جهاد ندارد چون [[جامعه]]، قانون و [[تشکیلات]] اجتماعی مبتنی بر خود ندارد تا قانون جهاد داشته باشد. هرچه در مسیحیت است مسائل [[اخلاقی]] و مجموعه نصیحتها است که آنها هم جهاد نمیخواهد؛ اما اسلام دینی است که خود را [[متعهد]] و موظف به [[تشکیل جامعه]] میداند. [[تشکیل کشور]]، [[دولت]] و [[حکومت]] از مهمترین هدفهای اسلام است پس این [[دین]] نمیتواند قانون جهاد نداشته باشد. اسلام برخلاف مسیحیت که دایرهای محدود به [[اندرز]] و [[نصیحت]] دارد، دایره و گستره وسیعی دارد که تمام [[شئون زندگی]] [[بشر]] را زیر نظر دارد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، صص ۲۲۲ و ۲۲۳.</ref>. | |||
دنیای مسیحیت یکی از نقاط [[ضعف]] اسلام را جهاد میداند و میگوید: اسلام دین جنگ است نه دین صلح، درحالیکه مسیحیت دین صلح است و بهطور کلی جنگ بد است و صلح خوب، دینی که از طرف [[خدا]] است باید طرفدار صلح باشد نه جنگ. آنان دیروز از زاویه [[اخلاق]] به این اشکال میپرداختند و میگفتند اگر به طرف راست چهرهات زدند طرف چپ را بگیر، امروز [[تغییر]] چهره داده و از زاویۀ [[حقوق]] وارد شدهاند که جنگ بهطور کلی برخلاف [[حق]] «[[آزادی]]» است؛ [[آزادی عقیده]]، [[آزادی اراده]]، [[آزادی انتخاب]] [[مذهب]]. هر دو زاویه جواب روشن و واضحی دارد. | |||
البته صلح خوب است. جنگ هم به معنای [[تهاجم]] به دیگران و [[تصرف]] [[زمین]] و [[اموال]] آنها بد است. اما اگر دینی از [[جامعیت]] و ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، [[حقوقی]] و [[عبادی]] برخوردار بود، باید [[فکر]] آن [[روز]] را کرده باشد که اگر پیروانش یا حتی [[مردم]] دیگری - غیر از پیروانش - مورد [[تجاوز]] قرار گرفتند چه باید کرد؟ اینجا است که باید [[قانون]] [[جنگ]] و [[جهاد]] مقرر کند. معلوم و آشکار است که [[صلح]] خوب است اما [[تسلیم]] و [[ذلت]] چطور؟ تسلیم در مقابل [[متجاوز]]، صلحدوستی نیست، زیر بار ذلت رفتن است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، صص ۲۲۷ و ۲۲۸.</ref>. | |||
به علاوه [[قرآن]] بهطور مطلق دستور جنگ نداده است. [[آیات قرآن]] مربوط به جهاد حداقل در چهار ردیف قابل دستهبندی است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، صص ۲۲۹-۲۳۹.</ref>. | |||
۱. آیاتی که بهصورت مطلق دستور به جنگ داده است؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>. | |||
۲. آیاتی که [[جنگیدن]] با دیگران را [[مقید]] کرده به اینکه آنها نیز با [[مسلمانان]] در حال جنگ باشند مانند اینکه فرموده است: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>؛ و {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً}}<ref>«و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref>. | |||
یا اینکه تودهای از مسلمانان و غیر مسلمانان را در زیر [[ظلم و ستم]] خود قرار داده و [[آزادی]] آنها را پایمال کردهاند؛ | |||
{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>؛ | |||
و | |||
{{متن قرآن|لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref>. | |||
۳. آیاتی که تصریح میکند [[دعوت]] [[ایمان]] به [[اسلام]] به [[اجبار]] و [[زور]] نیست؛ | |||
{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. | |||
و | |||
{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. | |||
۴. آیاتی که با صراحت طرفداری از «[[صلح]]» را اعلام کرده است. آنجا که بعد از دستور به [[آمادگی]] و تهیه [[توانمندی]] در مقابل [[دشمن]]؛ {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ...}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> فرموده است: | |||
{{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. | |||
در جای دیگر فرموده است: اگر اینها از [[جنگ]] [[کنارهگیری]] کردند و با شما نجنگیدند و اظهار صلح کردند و گفتند ما حاضر به صلح با شماییم [[خدا]] [[اجازه]] نمیدهد که بیشتر جلو بروی و با آنها به [[جنگ]] بپردازی<ref>{{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}} «مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمدهاند- و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند- باری، اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰؛ ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۴، ص۲۳۸.</ref>. آری! اگر فقط [[آیات]] دسته اول بود که بهطور مطلق به جنگ و [[جهاد]] دستور داده است ممکن بود بگوییم [[اسلام]] [[دین]] جنگ است؛ اما با توجه به آیات سه دسته بعدی باید مطلق را حمل بر [[مقید]] کرده و نتیجه گرفت: نظر اسلام این نیست که به [[زور]] به [[مردم]] بگوید [[مسلمان]] بشوید و گرنه کشته خواهید شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۳۵.</ref>. | |||
حتی [[جنگیدن]] با [[کافران]] هم حد و اندازهای دارد که نباید از آن [[تجاوز]] کرد؛ | |||
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref><ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۷۵۲.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص ۶۴.</ref> | |||
===ماهیت جهاد=== | |||
[[اهل]] تحقیق در این اختلافی ندارند که جهاد ماهیت «[[دفاعی]]»<ref>جهاد بر دو قسم است: ابتدایی و دفاعی. از نظر فقه شیعه، جهاد ابتدایی منحصراً زیر نظر پیامبر اکرم{{صل}} و یا امام معصوم{{ع}} صورت میگیرد و فقط بر مردان واجب است؛ ولی جهاد دفاعی در همه زمانها و بر مردم اعم از زن و مرد واجب میشود.</ref> دارد و هر نوع [[قتال]] و جنگ و جهاد به عنوان تجاوز و در قالب جذب کردن [[مال]] و [[ثروت]] و سایر نیروهای طرف مقابل و به تعبیر دیگر [[استخدام]] نیروهای [[اقتصادی]] یا [[انسانی]] یک [[قوم]] به هیچ وجه از نظر [[اسلام]] روا نیست، بلکه خود نوعی [[ظلم]] است. [[جهاد]] فقط به عنوان «[[دفاع]]» و در واقع [[مبارزه]] با یک نوع [[تجاوز]] میتواند [[مشروع]] باشد. | |||
[[جنگی]] که به عنوان دفاع باشد نه تنها بد نیست بسیار هم خوب است و جزء ضرورتهای [[حیات بشر]] است. [[قرآن]] هم به این مطلب تصریح میکند که اگر [[خداوند]] به وسیله بعضی از افراد [[بشر]] مانع بعضی دیگر نشود، خرابی و [[فساد]] همه جا را میگیرد<ref>{{متن قرآن|فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}} «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داوود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، مراکز [[عبادت]] خراب میشود. اگر در موقع [[تهاجم]]، طرف مقابل از خود دفاع نکند، سنگ روی سنگ بند نمیشود<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>. | |||
[[دفاع]] فقط به [[دفاع از حقوق]] یک فرد و یک [[ملت]] و یک [[کشور]] محدود نیست، بلکه دفاع از حقوق [[انسانیت]] نیز [[مشروع]] است. مثلاً [[آزادی]] که از [[مقدسات]] بهشمار میآید و مربوط به یک فرد و ملت نیست، اگر مورد [[تهاجم]] قرار گرفت هرچند مربوط به من و ملت من نباشد بلکه در یک گوشهای از [[دنیا]] آزادی مورد تهاجم قرار گرفت، افراد دیگر و ملتهای دیگر هم میتوانند به دفاع از او برخیزند و حتی باید این کار را بکنند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، صص ۲۴۲ و ۲۴۳.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|اسلامشناسی]] ص ۶۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۴۱: | ||
# [[پرونده:IM009833.jpg|22px]] [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۴''']] | # [[پرونده:IM009833.jpg|22px]] [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۴''']] | ||
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی''']] | # [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی''']] | ||
# [[پرونده:1100621.jpg|22px]] [[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلامشناسی (کتاب)|'''اسلامشناسی''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||