پرش به محتوا

بازار در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[بازار]] مکانی است که زمینه [[لغزش]] و [[گناه]] در آن وجود دارد و بخشی از گناه‌ها هنگام برخورد و دیدن افراد است. گاهی این [[لغزشها]] جنبه [[اقتصادی]] و [[مالی]] دارد و گاه جنبه [[فرهنگی]]؛ ممکن است افرادی برای [[زنان]] [[متدین]]، مشکل ایجاد کنند، یا زنان، مردانی را در دام [[مکر]] خود گرفتار آورند.
[[بازار]] مکانی است که زمینه [[لغزش]] و [[گناه]] در آن وجود دارد و بخشی از گناه‌ها هنگام برخورد و دیدن افراد است. گاهی این لغزش‌ها جنبه [[اقتصادی]] و [[مالی]] دارد و گاه جنبه [[فرهنگی]]؛ ممکن است افرادی برای [[زنان]] [[متدین]]، مشکل ایجاد کنند، یا زنان، مردانی را در دام [[مکر]] خود گرفتار آورند.


[[پیامبر]] به بازار و معاملاتی که در آن انجام می‌گرفت، حساسیت زیادی داشت؛ [[مردم]] را از هرنوع [[تخلف]] از دستورهای [[شرع]] و انجام [[معاملات حرام]] باز میداشت و برای اجرای آن ناظر تعیین می‌کرد تا جلو [[مفاسد]] مالی مربوط را بگیرد و مانع آسیب دیدن [[جامعه]] از این بعد شود. پیامبر [[معتقد]] بود [[تجارت]] [[حاکم]] در میان مردم روا نیست و می‌فرمود: به [[عدل]] هرگز عمل نکرده [[والی]] که در میان مردمش به تجارت بپردازد<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۸، ص۸۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۱۶، ص۴۲: {{عربی|ٰما عَدَلَ والٍ اتَّجَرَ فِی رَعیّتِهِ أبداً}}.</ref>.
[[پیامبر]] به بازار و معاملاتی که در آن انجام می‌گرفت، حساسیت زیادی داشت؛ [[مردم]] را از هرنوع تخلف از دستورهای [[شرع]] و انجام معاملات حرام باز می‌داشت و برای اجرای آن ناظر تعیین می‌کرد تا جلو [[مفاسد]] مالی مربوط را بگیرد و مانع آسیب دیدن [[جامعه]] از این بعد شود. پیامبر [[معتقد]] بود [[تجارت]] [[حاکم]] در میان مردم روا نیست و می‌فرمود: به [[عدل]] هرگز عمل نکرده والی که در میان مردمش به تجارت بپردازد<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۸، ص۸۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۱۶، ص۴۲: {{عربی|ٰما عَدَلَ والٍ اتَّجَرَ فِی رَعیّتِهِ أبداً}}.</ref>.


توجه به [[سیره نبوی]] در این اثر از دو جهت اهمیت دارد:
توجه به [[سیره نبوی]] در این اثر از دو جهت اهمیت دارد:
#[[سیره پیامبر]]، مبنای عمل دیگر [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] [[مسلمان]] بعدی به ویژه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده است. در بررسی هر موضوعی بیان پیشینه آن لازم است. [[سیره]] آن حضرت پیشینه [[نظارت بر بازار]] در [[اسلام]] را نشان می‌دهد.
# [[سیره پیامبر]]، مبنای عمل دیگر [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] [[مسلمان]] بعدی به ویژه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بوده است. در بررسی هر موضوعی بیان پیشینه آن لازم است. [[سیره]] آن حضرت پیشینه [[نظارت بر بازار]] در [[اسلام]] را نشان می‌دهد.
# بخشی از معاملاتی که پیامبر از آن [[نهی]] کرده، [[معاملات]] [[دوران جاهلیت]] است. متأسفانه امروزه جمعی، دیگر بار به آنها توجه کرده و به سوی انجام معاملات باطل‌گراییده‌اند!
# بخشی از معاملاتی که پیامبر از آن [[نهی]] کرده، معاملات [[دوران جاهلیت]] است. متأسفانه امروزه جمعی، دیگر بار به آنها توجه کرده و به سوی انجام معاملات باطل گراییده‌اند!


نقل این موارد برای کسانی که در پی [[حقیقت]] هستند و می‌خواهند اسلام را اساس کار خود قرار دهند سودمند خواهد بود. [[حدیث]] مناهی پیامبر را علی{{ع}} نقل کرده که نشانه [[عنایت]] حضرت به آن است.
نقل این موارد برای کسانی که در پی [[حقیقت]] هستند و می‌خواهند اسلام را اساس کار خود قرار دهند سودمند خواهد بود. [[حدیث]] مناهی پیامبر را علی{{ع}} نقل کرده که نشانه عنایت حضرت به آن است.
==[[بازار]] در نگرش [[رسول خدا]]{{صل}}==
== [[بازار]] در نگرش [[رسول خدا]]{{صل}} ==
بازار در [[عربی]] «سُوْق» نامیده می‌شود و محلّ کسب درآمد [[حلال]] است. اسلام بی‌کاری و [[تنبلی]] را نکوهیده و مسلمانان را به تلاش و فعالیت می‌‌خواند. از کسب درآمد [[مشروع]]، با تعبیرِ فضلِ [[الهی]] یاد شده است: {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ}}<ref>«و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.</ref>.
بازار در عربی «سُوْق» نامیده می‌شود و محلّ کسب درآمد [[حلال]] است. اسلام بی‌کاری و [[تنبلی]] را نکوهیده و مسلمانان را به تلاش و فعالیت می‌‌خواند. از کسب درآمد [[مشروع]]، با تعبیرِ فضلِ [[الهی]] یاد شده است: {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ}}<ref>«و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.</ref>.


[[فضل خدا]] در این [[آیه]]، به [[مال]] و تلاش برای کسب در‌آمد، معنا شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۸۸. {{متن حدیث|الَّذِي يَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ... أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ...}}</ref>. [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید:[[خدای بزرگ]]، [[بنده]] مؤمنِ پیشه ور را [[دوست]] می‌‌دارد.<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُحِبُّ العَبدَ الْمُؤْمِنَ الْمُحْتَرِفَ}}؛ متقی هندی، کنزالعمّال، ج۴، ص۴؛ هیثمی، مجمع الزّوائد، ج۴، ص۶۲؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۸، ص۳۸۰.</ref>
[[فضل خدا]] در این [[آیه]]، به [[مال]] و تلاش برای کسب در‌آمد، معنا شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۸۸. {{متن حدیث|الَّذِي يَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ... أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ...}}</ref>. [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: [[خدای بزرگ]]، [[بنده]] مؤمنِ پیشه ور را [[دوست]] می‌‌دارد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُحِبُّ العَبدَ الْمُؤْمِنَ الْمُحْتَرِفَ}}؛ متقی هندی، کنزالعمّال، ج۴، ص۴؛ هیثمی، مجمع الزّوائد، ج۴، ص۶۲؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۸، ص۳۸۰.</ref>


این [[روایت]] در کافی بدون استناد به [[پیامبر]] نقل شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۳: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِبُّ الْمُؤْمِنَ الْمُحْتَرِفَ}}.</ref>. روایت مشابهی از [[امیرالمؤمنین]] نقل کرده است که تعبیر «پیشه ورِ [[امین]]»<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۵۸؛ وسائل الشّیعه، ج۱۷، ص۱۱.</ref> دارد. محترف یعنی کسی که مهارتی دارد و به کار صنعتی مشغول است.
این [[روایت]] در کافی بدون استناد به [[پیامبر]] نقل شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۳: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِبُّ الْمُؤْمِنَ الْمُحْتَرِفَ}}.</ref>. روایت مشابهی از [[امیرالمؤمنین]] نقل کرده است که تعبیر «پیشه ورِ [[امین]]»<ref>الکافی، ج۵، ص۱۱۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۵۸؛ وسائل الشّیعه، ج۱۷، ص۱۱.</ref> دارد. محترف یعنی کسی که مهارتی دارد و به کار صنعتی مشغول است.


امیرالمؤمنین{{ع}} از قول [[رسول خدا]]{{صل}} توصیه به [[تجارت]] می‌کند و می‌فرماید:به تجارت و [[بازرگانی]] بپردازید؛ [[خداوند]] برای شما [[مبارک]] گرداند؛ زیرا شنیدم [[رسول‌خدا]]{{صل}} میفرمود: [[رزق]] دَه جزء است که نُه جزء آن در بازرگانی و یک جزء در بقیه شغل‌ها است.<ref>{{متن حدیث|فَاتَّجِرُوا بَارَكَ اللَّهُ لَكُمْ فَإِنِّي قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ الرِّزْقُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِي التِّجَارَةِ وَ وَاحِدَةٌ فِي غَيْرِهَا}}؛ الکافی، ج۵، ص۳۱۹؛ ابن فهد، عدّة الدّاعی، ص۸۲.</ref>
امیرالمؤمنین{{ع}} از قول [[رسول خدا]]{{صل}} توصیه به [[تجارت]] می‌کند و می‌فرماید:به تجارت و [[بازرگانی]] بپردازید؛ [[خداوند]] برای شما [[مبارک]] گرداند؛ زیرا شنیدم [[رسول‌خدا]]{{صل}} میفرمود: [[رزق]] دَه جزء است که نُه جزء آن در بازرگانی و یک جزء در بقیه شغل‌ها است<ref>{{متن حدیث|فَاتَّجِرُوا بَارَكَ اللَّهُ لَكُمْ فَإِنِّي قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ الرِّزْقُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِي التِّجَارَةِ وَ وَاحِدَةٌ فِي غَيْرِهَا}}؛ الکافی، ج۵، ص۳۱۹؛ ابن فهد، عدّة الدّاعی، ص۸۲.</ref>. مشهور است پیامبر{{ع}} فرمود: کاسب، [[حبیب]] خداست<ref>برای این خبر (الکاسب حبیب الله) که مشهور است، مأخذی پیدا نشد و فقط در شعر مولوی آمده: در توکل از سبب غافل م-شورمزِ «الکاسب حبیب اللّه» شنوو همین علت شهرت آن در قالب حدیث شده است. و سبزواری در شرح الاسماء، ص۶۶۱، آن را حدیث برشمرده است.</ref> و درباره کار و تلاش، باز فرمود:کسی که برای تأمین مخارج خانواده‌اش زحمت می‌کشد، مانند [[مجاهد]] در راه خداست<ref>{{متن حدیث|الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ الفقه المنسوب إلی الإمام الرّضا{{ع}}، ص۲۵۵ و ص۲۰۸؛ ابن فهد، عدّة الدّاعی، ص۸۲؛ عوالی اللئالی، ج۲، ص۱۰۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۱۷، ص۱۵۳.</ref>.
 
و مشهور است پیامبر{{ع}} فرمود: کاسب، [[حبیب]] خداست<ref>برای این خبر (الکاسب حبیب الله) که مشهور است، مأخذی پیدا نشد و فقط در شعر مولوی آمده: در توکل از سبب غافل م-شورمزِ «الکاسب حبیب اللّه» شنوو همین علت شهرت آن در قالب حدیث شده است. و سبزواری در شرح الاسماء، ص۶۶۱، آن را حدیث برشمرده است.</ref>. و درباره [[کار و تلاش]]، باز فرمود:کسی که برای تأمین مخارج خانواده‌اش [[زحمت]] می‌کشد، مانند [[مجاهد]] در راه خداست. <ref>{{متن حدیث|الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ الفقه المنسوب إلی الإمام الرّضا{{ع}}، ص۲۵۵ و ص۲۰۸؛ ابن فهد، عدّة الدّاعی، ص۸۲؛ عوالی اللئالی، ج۲، ص۱۰۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۱۷، ص۱۵۳.</ref>؛


این خبر از [[امام صادق]]{{ع}} هم نقل شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۸۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸.</ref>. در نقل [[شیخ صدوق]]، قیدِ «مِن حَلالِ»<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸؛ همو، المقنع، ص۳۶۱؛ همو، الهدایه، ص۶۰ و۳۱۴: {{متن حدیث|الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ مِنْ حَلَالٍ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}.</ref>؛ «از راه [[حلال]]» دارد؛ یعنی آن‌گاه [[کسب و کار]] [[جهاد]] محسوب می‌شود که از راه حلال باشد. در این صورت به گفته [[ملاصالح مازندرانی]]، کار [[عبادت]] خواهد بود و کار [[دنیوی]] نیست<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۱، ص۲۰۹.</ref>، بلکه کاری [[اخروی]] است و بسیار سودمند.
این خبر از [[امام صادق]]{{ع}} هم نقل شده است<ref>الکافی، ج۵، ص۸۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸.</ref>. در نقل [[شیخ صدوق]]، قیدِ «مِن حَلالِ»<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸؛ همو، المقنع، ص۳۶۱؛ همو، الهدایه، ص۶۰ و۳۱۴: {{متن حدیث|الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ مِنْ حَلَالٍ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}.</ref>؛ «از راه [[حلال]]» دارد؛ یعنی آن‌گاه [[کسب و کار]] [[جهاد]] محسوب می‌شود که از راه حلال باشد. در این صورت به گفته [[ملاصالح مازندرانی]]، کار [[عبادت]] خواهد بود و کار [[دنیوی]] نیست<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح أصول الکافی، ج۱، ص۲۰۹.</ref>، بلکه کاری [[اخروی]] است و بسیار سودمند.


[[پیامبر]] در خبری صحیح، از اهمیت [[کسب حلال]] در [[اسلام]] و زشتیِ [[بی‌کاری]] [[سخن]] گفته و کسانی را که از درآمد دیگران [[ارتزاق]] می‌کنند و خود تلاش نمی‌کنند، [[لعن]] کرده است:[[ملعون]] است ملعون است هرکس بار [[معیشت]] خود را بر دوش [[مردم]] [[تحمیل]] کند. ملعون است ملعون است کسی که عائله‌اش را بی‌سروسامان گذارد.
[[پیامبر]] در خبری صحیح، از اهمیت کسب حلال در [[اسلام]] و زشتیِ بی‌کاری [[سخن]] گفته و کسانی را که از درآمد دیگران [[ارتزاق]] می‌کنند و خود تلاش نمی‌کنند، [[لعن]] کرده است:[[ملعون]] است ملعون است هرکس بار [[معیشت]] خود را بر دوش [[مردم]] [[تحمیل]] کند. ملعون است ملعون است کسی که عائله‌اش را بی‌سروسامان گذارد<ref>{{متن حدیث|مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ}}؛ الکافی، ج۴، ص۱۲ و ج۵، ص۷۲؛ تحف العقول، ص۳۷؛ من لا‌یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۸؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۲۷.</ref>.
<ref>{{متن حدیث|مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ}}؛ الکافی، ج۴، ص۱۲ و ج۵، ص۷۲؛ تحف العقول، ص۳۷؛ من لا‌یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۸؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۲۷.</ref>؛
 
این [[اخبار]] نشانه‌ای آشکار بر [[لزوم]] [[کار و تلاش]] در کسب، و [[مخالفت]] پیامبر با بی‌کاری و [[تن‌پروری]] و [[تنبلی]] است. همچنین با بی‌تعهدی در برابر اعضای [[خانواده]].
 
[[استاد مطهری]] در توضیح این [[حدیث]] می‌نویسد: [[پیغمبر اسلام]] با هر نوع گداصفتی، کلّاشی، کَلّ بر مردم بودن، سخت [[مبارزه]] کرده است<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۴۶۵.</ref>.


به همین جهت کسی که کار و حرفه‌ای نداشت، پیامبر در باره‌اش می‌فرمود: {{عربی|"سَقَطَ مِنْ عَینِی}}؛ «از چشمم افتاد»؛ زیرا اگر حرفه نداشته باشد، کسب وی از طریق دینش خواهد بود<ref>شعیری، جامع الاخبار، ص۱۳۹؛ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱؛ خطیب بغدادی، الجامع لأخلاق الرّاوی وآداب السّامع، ص۹۸: {{متن حدیث|لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ}}.</ref>.
این [[اخبار]] نشانه‌ای آشکار بر [[لزوم]] کار و تلاش در کسب، و [[مخالفت]] پیامبر با بی‌کاری و تن‌پروری و [[تنبلی]] است. همچنین با بی‌تعهدی در برابر اعضای [[خانواده]].


جایی که افراد به [[کسب و کار]] می‌پردازند [[بازار]] است و [[نبی گرامی اسلام]] به بازار و کسب و کار نگرشی ویژه داشت و بازار را بدین دلیل بدترین مکانها می‌‌دانست که زمینه [[گناه]] و [[فریب]] [[مردم]] در آن زیاد است.
[[استاد مطهری]] در توضیح این [[حدیث]] می‌نویسد: [[پیغمبر اسلام]] با هر نوع گداصفتی، کلّاشی، کَلّ بر مردم بودن، سخت [[مبارزه]] کرده است<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۴۶۵.</ref>. به همین جهت کسی که کار و حرفه‌ای نداشت، پیامبر در باره‌اش می‌فرمود: {{عربی|"سَقَطَ مِنْ عَینِی}}؛ «از چشمم افتاد»؛ زیرا اگر حرفه نداشته باشد، کسب وی از طریق دینش خواهد بود<ref>شعیری، جامع الاخبار، ص۱۳۹؛ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱؛ خطیب بغدادی، الجامع لأخلاق الرّاوی وآداب السّامع، ص۹۸: {{متن حدیث|لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ}}.</ref>.


[[امیرالمؤمنین]] و به [[نقلی]] [[امام باقر]]{{ع}}<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۶۸.</ref> می‌گوید: مردی از [[بنی‌عامر]] [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رسید و از آن حضرت از بدترین و بهترین مکان‌ها پرسید، حضرت فرمود: بدترین جاهای [[زمین]] بازاراست که میدان [[شیطان]] است. بامداد [[ابلیس]] [[پرچم]] خود را برمی‌افرازد و تخت خویش را می‌‌نهد و زاد و ولدش را پراکنده می‌‌سازد؛ پس [با [[وسوسه]] آنان]، یکی پیمانه را کم می‌‌دهد، یکی بد می‌‌کشد، یکی به اندازه‌گزی از پارچه می‌‌دزدد و یکی در معرفی جنس [[دروغ]] می‌‌گوید؛ و شیطان [به [[فرزندان]] خویش] می‌‌گوید: بچسبید به مردی که پدر او [[مرده]][و بی‌پشتیبان] است؛ درحالی که پدر شما زنده است؛ و پیوسته با اولین کسی که وارد بازار می‌‌شود، [[شیطان]] وارد و با آخرین کس بیرون می‌‌رود.
جایی که افراد به [[کسب و کار]] می‌پردازند [[بازار]] است و [[نبی گرامی اسلام]] به بازار و کسب و کار نگرشی ویژه داشت و بازار را بدین دلیل بدترین مکان‌ها می‌‌دانست که زمینه [[گناه]] و [[فریب]] [[مردم]] در آن زیاد است.


و بهترین محل [[مساجد]] است؛ و محبوب‌ترین مردم نزد [[خداوند]] کسی که پیش از همه به [[مسجد]] در‌آید و پس از همه خارج شود<ref>من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۳، ص۱۹۹؛ الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج۵، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]] و به [[نقلی]] [[امام باقر]]{{ع}}<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۶۸.</ref> می‌گوید: مردی از [[بنی‌عامر]] خدمت [[پیامبر]]{{صل}} رسید و از آن حضرت از بدترین و بهترین مکان‌ها پرسید، حضرت فرمود: بدترین جاهای [[زمین]] بازاراست که میدان [[شیطان]] است. بامداد [[ابلیس]] [[پرچم]] خود را برمی‌افرازد و تخت خویش را می‌‌نهد و زاد و ولدش را پراکنده می‌‌سازد؛ پس [با [[وسوسه]] آنان]، یکی پیمانه را کم می‌‌دهد، یکی بد می‌‌کشد، یکی به اندازه‌گزی از پارچه می‌‌دزدد و یکی در معرفی جنس [[دروغ]] می‌‌گوید؛ و شیطان [به [[فرزندان]] خویش] می‌‌گوید: بچسبید به مردی که پدر او مرده [و بی‌پشتیبان] است؛ درحالی که پدر شما زنده است و پیوسته با اولین کسی که وارد بازار می‌‌شود، [[شیطان]] وارد و با آخرین کس بیرون می‌‌رود و بهترین محل [[مساجد]] است؛ و محبوب‌ترین مردم نزد [[خداوند]] کسی که پیش از همه به [[مسجد]] در‌آید و پس از همه خارج شود<ref>من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۳، ص۱۹۹؛ الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج۵، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref>.


بنابراین، باید دقت کرد که بازار محلّ دروغ و فریب و [[نیرنگ]] و [[سوگند دروغ]] و [[کسب درآمد]] [[نامشروع]] و [[مشروع]] است، به همین جهت [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] خود به [[حارث اعور]]، وی را به دوری از بازار توصیه کرده و می‌فرماید: از دکّه‌ها و دکان‌های بازار بپرهیز، که محلّ حضور شیطان‌ها، و جای همه‌گونه [[آزمون]] است<ref>{{متن حدیث|وَ إِيَّاكَ وَ مَقَاعِدَ الْأَسْوَاقِ فَإِنَّهَا مَحَاضِرُ الشَّيْطَانِ وَ مَعَارِيضُ الْفِتَنِ}}؛ نهج البلاغه، ص۴۶۰، نامه ۶۹.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص 648 - 651.</ref>
بنابراین، باید دقت کرد که بازار محلّ دروغ و فریب و [[نیرنگ]] و سوگند دروغ و کسب درآمد [[نامشروع]] و [[مشروع]] است، به همین جهت [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] خود به [[حارث اعور]]، وی را به دوری از بازار توصیه کرده و می‌فرماید: از دکّه‌ها و دکان‌های بازار بپرهیز، که محلّ حضور شیطان‌ها، و جای همه‌گونه [[آزمون]] است<ref>{{متن حدیث|وَ إِيَّاكَ وَ مَقَاعِدَ الْأَسْوَاقِ فَإِنَّهَا مَحَاضِرُ الشَّيْطَانِ وَ مَعَارِيضُ الْفِتَنِ}}؛ نهج البلاغه، ص۴۶۰، نامه ۶۹.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۴ (کتاب)| سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۴]]، ص ۶۴۸ - ۶۵۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش